ارتش آزاد سوریه یا سربازان پیاده نظام ارتش ترکیه؟
"شاخه زیتون"در خاک سوریه بر علیه بخشی از مردم سوریه همرایی می کنند. یک هفته پیش ائتلاف غرب به رهبری آمریکا اعلام کرد قصد دارد یک گارد مرزی جدید در شمال سوریه که متشکل از نیروهای دموکراتیک سوریه (قوات سوریا الدیمقراطیه یا ق.س.د) که ائتلافی از نیروهای کرد و عرب تحت حمایت آمریکا می باشد تشکیل دهد. اگرچه آمریکا به نوعی این ادعای خود را پس گرفت، و در عمل اتفاق خاصی نیفتاد. اما همین ادعای صرف بهانه خوبی بود برای ترکیه تا یکبار دیگر از کردها انتقام جویی کند. کردهایی که در سال ۲۰۱۶ با پشتیبانی هوایی نیروهای آمریکایی این منطقه و از جمله شهر منبیج را از کنترل داعش خارج کردند.
بین ۸ هزار تا ۱۰ هزار جنگجوی کرد و عرب در عفرین حضور دارند. ترکیه قصد دارد حدود ۱۵ هزار جنگجوی ارتش آزاد سوریه را وارد کارزار مرگبار بکند تا به نیابت از ترکیه منطقه را از جنگجویان کرد و همپیمانان عرب آنها پاکسازی کنند. یعنی همان کاری که در کوبانی انجام شد. کردها که با ریسمان آمریکا و تائید ضمنی روسیه وارد چاه نفرین شده عفرین شدند، اکنون با سکوت آمریکا و روسیه مواجه شده اند. سکوتی مرگبار اما معنادار! سکوتی که بعد از گفتگوی تلفنی مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه با رکس تیلرسون همتای آمریکایی وی صورت گرفت. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز تهدید کرده است که حملات توپخانه و جنگنده های ارتش ترکیه به مواضع یگانهای حمایت از خلق کرد بیرحمانه و بی وقفه خواهد بود. آسمان عفرین در اختیار نیروی هوایی روسیه است، یا بهتر است بگوئیم "بود". مضاف بر اینکه روسیه سربازان خود را نیز از منطقه خارج کرده است. از سوی دیگر خبرگزاری فرات وابسته به کردها مدعی است که صبح یکشنبه کردها حملات مشترک ارتش ترکیه، ارتش آزاد سوریه، القاعده و داعش را دفع کرده اند.
اگرچه دولت سوریه تجاوز ترکیه به خاک آن کشور را محکوم کرده و از جامعه جهانی درخواست نموده تا این تهاجم را محکوم و تدابیر لازم را برای متوقف ساختن آن اتخاذ کنند؛ اما دیگر دیر شده است، خیلی دیر. سوریه به میدان جنگ نیابتی ابرقدرت ها و کشورهای منطقه تبدیل شده است. جنگی که حتی افغانها هم در آن قریب به دو هزار تلفات داده اند. جنگی که به نابودی سوریه انجامیده است. کشوری که نگارنده در گذشته بارها به آنجا سفر کاری داشته ام. کشوری که اگرچه دیکتاتورزده بود، اما مردمان متمدن و نسبتا سکولار داشت که کرد و عرب و شیعه و سنی و مسیحی همزیستی مسالمت آمیزی با یکدیگر داشتند. اما اکنون آن "تمدن اجتماعی"و رفتار متمدنانه و همزیستی مسالمت آمیز خاطره دوری است از زمان های گذشته و بسیار دورتر از تصور آدمی.
جنگ قوانین بیرحم خود را دارد. قوانینی که حتی قانون هم نیستند. زیرا در تلاطم امواج خون و خشم و نفرت و کشتار بیرحمانه هیچ متغیری ثابت نیست. و این داستان غم انگیز مردان و زنانی است که برای آزادی سرزمین خویش در مقابل دیکتاتور به اسلحه و خشونت پناه بردند و "ارتش آزاد سوریه"را تشکیل دادند. زهی افسوس که همان ارتش امروزه بعنوان یک ابزار و آلت دست، همانند داعش و القاعده و افغان و چچن و غیره (که در خدمت دیگران بودند)، در خدمت ارتش ترکیه درآمده است تا لوله تفنگ خود را نه بسوی بشار اسد، بلکه بسوی دیگر هموطنان و دشمنان بشار اسد، یعنی نیروهای دموکراتیک سوریه نشانه برود و بعنوان پیاده نظام ارتش اشغالگر ترکیه در یک جنگ نیابتی مورد "سوءاستفاده"قرار بگیرد. آزادمردانی که دیگر نمی توان از آنها بعنوان "ارتش آزادیبخش"یاد کرد.
این سرنوشت اسفبار ارتش آزاد سوریه باید برای ما ایرانیان سرلوحه عبرت باشد که خون را نمی توان با خون شست و بیگانگان را نباید به کارزار مرگبار جنگ داخلی دعوت کرد. زیرا تجربیات سالهای اخیر ثابت کرده است که سفر دشوار بسوی دمکراسی و آزادی از میادین خونبار جنگ داخلی و کشت و کشتار بیرحمانه نمی گزرد. در آنسوی این کشت و کشتار خانمانسوز، عایدی جز نفرت و خون حاصل نخواهد شد. براستی چه فرقی بین افغان های فریب خورده که به نیابت از جمهوری اسلامی وارد جنگ سوریه شده اند و ارتش آزاد سوریه که اکنون به نیابت از ترکیه به نبرد بر علیه هموطنان خود برخاسته اند می باشد؟ آن یکی بیگانه است، و این دیگری خودی که بر علیه خودی به خواست بیگانه برخاسته است. دریغا که دیگران چه سرنوشت غمباری برای سوریه رقم زده اند. دریغا!
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶
doshoki@gmail.com