چشم اندازحل بحران خاورمیانە
بسیاری ورود مایک پمپئو مسئول سابق سیای امریکا در مقام وزیر خارجە و جان بولتن از چهرەهای تندرو جمهوری خواە را بادبزنهای شعلەهای آتش میدانند. با توجە بە سوابق و سخنان آنان میتوان تخمین زد کە ماموریت بولتن در ارتباط با ایران و پمپئو مرتبط با سوریە است. هرچند زیادەخواهیهای ترکیە پایان ندارد اما با اشغال عفرینبهانەهای ترکیە خاتمە و اینک دور دیگری از تحرکات دیپلماتیک آغاز شدەاست. دیمیستورا نمایندە سازمان ملل در امور سوریە بە روسیە سفر کردە و خواهان از سرگیری مذاکرات ژنف هستند. امریکا و اروپا خواستار انحلال توافقات آستانە و سوچی و روی ژنف تمرکز کردەاند. حضور کوردها در مذاکرات آتی ژنڤ تقویت یافتە است.
سبک و سنگین گردن موضوعات یادشدە بجهت دوری از اصطکاک غربیها با ترکیە است با این وجود رویارویی دیپلماسی میان ترکیە با کشورهای درگیر در بحران سوریە فرارسیدەاست و از این ببعد شاهد زورآزمایی آنان خواهیم بود.
علیرغم اشغال کرکوک و عفرین از طرف ایران و ترکیە نگرانی آن دو کشور بقوت خود باقیست. آن دوکشور طرحهای خطرناکی برای ویران کردن زیربناهای جامعە کوردستان در برنامە کار خود قرار دادەاند. ایران در حوزە ژئوپولیتیک خود بە تغییر بافت دموگرافی ( تعریب ) مناطق اشغالی کرکوک و حومە، از بین بردن نمادهای کوردی، پایین کشیدن پرچم کوردستان، مجسمەها و اسامی کوردی برآمدە است. تورکیە نیز در داخل کشور خود آخرین نشانها و تابلوهای کوردی را برچیدە و بە کوردزدایی و تغییر دموگرافی در غرب فرات و عفرین با شدت بیشتر ادامە میدهد.
واقعیت این است کە سرچشمە تمام مشکلات و معضلات منطقە ایران است اما ساختار حکومتی و مدیریتی اغلب کشورهای خاورمیانە مغایر با ساختار نوین جهانی و پوسیدە اند، از جهت دیگر طرح نوسازی خاورمیانە نە تنها شامل ایران نیست چە بسا ایران ایستگاە آخر آن باشد. در ارتباط با مسئلە کورد ترکیە در سە بخش کوردستان ترکیە ـ عراق و سوریە با کوردهامشکل دارد اما ایران تنها با کوردهای خود و تا اندازەای عراق. بنابراین مشکلات آن دو کشور همسان نیست و ترکیە آسیب پذیرتر از ایران بنظر میرسد. بنابراین خشم تورکها عریانتر از ایران است.
ایران بلحاظ ژئوپولیتیک قوی تراز دیگر کشورهای منطقە ظاهر شدەاست. این ترکیە است کە دنبالەرو سیاستهای ایران میباشد. آنچە در درجە اول ایران را تهدید میکند نە مسئلە کوردها بلکە تشدید تحریمهای اقتصادی غرب، عواقب برجام، فروپاشی اقتصادی و درونی نظام، احتمال حملە نظامی غرب، احتمال پشت کردن روسیە بە ایران در سوریە و شکست طرفداران ایران در انتخابات پیش روی عراق. اما ترکیە بغیراز مسئلە کوردها مشکلات چندانی با جهان ندارد.
همچنانکە قبلا اشارە شد سیاست ترکیە در منطقە با حساسیت اغلب کشورهای درگیر در بحران سوریە همراە است. تمام نگاهها متوجە تنظیم روابط میان ترکیە و امریکا بر سر سوریە هست. هرچند زمزمە احتمال انحلال حزب کارگران کوردستان و ادغام در ی.پ.گ مطرح است کە محتملا طرح امریکا و یا باهماهنگی آنان برای رضایت ترکیە باشد اما ترکیە بە کمتر از شکست کوردها در سوریە و عراق نمی اندیشد و اینهم با سیاست کلان امریکا و برخی کشورهای غربی در منطقە در تضاد است. سکوت امریکا و برخی کشورها در قبال ترکیە معنادار است. مسئلە تحریم اقتصادی ترکیە و اعمال نفوذ در انتخابات ترکیە در سال آیندە دو گزینە مناسب برای مقابلە با زیادەخواهی های آن کشور است. فشارهای روزافزون غرب علیە روسیە و اخیرا اخراج دیپلماتهای آن کشور برای روسیە عواقب سختی برای بدنبال خواهد داشت. روسیە هراندازە ابرقدرت باشد بازهم در مقابل غرب کم خواهد آورد و در نتیجە بە مصالحە تن در خواهد داد، محتملا وجەالمصالحە روسها با غربیها سوریە است. ورود روسیە بە تنش زدایی با غرب خوشایند ایران وترکیە نخواهد بود.
رهایی رژیم اسد از سقوط حتمی بمعنی پایان کار و بازگشت آنان بە قدرت نیست، رژیم سوریە در بهترین حالت در مناطق علوی نشین سوریە حکومت خواهد کرد. با تمام ادلەها میتوان گفت آن کشور تجزیە خواهد شد و سوریە یکپارچە نخواهد ماند. اردن، امارات، سعودیا با امریکا، بریتانیا و فرانسە در جهت تجزیە سوریە با آن سە کشور گام برمیدارند. البتە بحران سوریە تا سالها بعد ادامە خواهد داشت و اما خاورمیانە نوین بر ویرانەهای آن کشور مجددا احیا خواهد شد.