اسرائیل دوم: اسم رمز طرفداران آتلانتیک در انتخابات رفعت باللی
اسرائیل دوم: اسم رمز طرفداران آتلانتیک در انتخابات
رفعت باللی (24 مه 2018)
ترجمه ی: علی قره جه لو
31 روز به انتخابات مانده، 6 کاندیدای ریاست جمهوری، و 8 حزب رقابت می کنند. دو سوآل اساسی وجود دارد که همدیگر را تکمیل می کنند:
1- ترجیح آتلانتیک کیست؟
2- و، کی ها در تلاش ایستادگی در برابر آتلانتیک هستند؟
در اصل خیلی وقت است که ترجیح ها انتخاب شده اند. بعضی ها علنا اعلام کردند: "سمت مان بطور قطع غرب خواهد بود". (محرم اینجه، تلویزیون فاکس Fax TV – 16 مه 2018) بعضی ها نیز آنقدر صریح نیستند. (1)
برای روشن شدن، معیاری طرح می کنم، طرفداران آتلانتیک، ترکیه را به کجا می کشند؟ یعنی در شرایط تاریخی کنونی، اسم رمز طرفداری از آتلانتیک چیست؟ برای یافتن جواب، روش معلوم است. باید به تصویر بزرگ نگاه کرد. تصویر بزرگ از این قرار است:
بعد از جنگ جهانی دوم، سیاست آتلانتیک در غرب آسیا بر دو اساس قرار داشت: کنترل منابع انرژی، و تامین امنیت اسرائیل. این سیاست ها هیچ وقت تغییر نکرد. به بحث در مورد آسیای غربی ادامه خواهم داد، ولی در اینجا احتیاج است که پارانتزی باز کنیم. زیرا تحمیلات سیستم جهانی را باید دید.
در اوایل دهه 1990 سیستم دوقطبی جهان فرو پاشید. آمریکا، دیگر تنها ابر قدرت جهان است. جبهه آتلانتیک سرمست پیروزی است. از نظر آنها، تاریخ رای خود را داده است: بعد از این، سیستم، سرمایه داری، و ارباب، آمریکاست. نیرویی که بتواند آنرا تغییر دهد نیز وجود ندارد.
امروز، زیاد درباره اش صحبت نمی شود. در اوایل دهه 1990 اروپا زلزله قطعه قطعه شدن را زندگی می کند. اتحاد شوروی نمی تواند سر پای خود بایستد و جای خود را به 15 کشور جدید می سپارد. در یوگسلاوی بدنبال "جنگ داخلی" 7 دولت جدید تاسیس می شود. و چکسلواکی به دو قسمت تقسیم می شود. نتیجه اینکه: در وسط و شرق اروپا نقشه جغرافیایی تماما تغییر می کند. آتلانتیک، دولت های مورد هدف در این مناطق را خرد می کند.
به موضوع اصلی مان، آسیای غربی برگردیم. اوآیل دهه 1990 در واشنگتن، نقشه های همسایه های جغرافیایی اتحاد شوروی سابق مانند ترکیه، ایران و عراق روی میز گذاشته می شود، تصمیم قطعه قطعه کردن آنهاست. زیرا تمامیت دولت های آسیای غربی برای آمریکا دیگر ضرورتی ندارد، به چهار دلیل:
اول:
- اتحاد شوروی از هم پاشیده است.
- به نقش محاصره کننده کشورهای همسایه، دیگر احتیاجی نمانده است.
- نقش محاصره کننده، بویژه از لحاظ ترکیه، حیاتی بود.
- نقش اساسی ترکیه نیز همین بود. این نقش دیگر خاتمه یافته است. یعنی آتلانتیک، دیگر ضرورتی به تمامیت ارضی ما قائل نیست. حوادث 28 سال اخیر ترکیه، در این چارچوب معنی پیدا می کند.
دوم:
- ترکیه، ایران و عراق، بیشتر از حد لزوم بزرگ اند. دارای بنیادهای دولتی هستند که کار و عمل می کند. و ارتش های نیرومندی دارند. یعنی در مقابل تحمیلات آمریکا می توانند مقاومت کنند.
سوم:
در منطقه، بویژه موقعیت خلیج بی همتاست. همه می دانند، حداقل نصف منابع نفت و گاز جهان در اینجاست. در تجارت و انتقال انرژی بی رقیب است. آمریکا برای ادامه کنترل اروپا، بویژه جلوگیری از عروج چین، می خواهد همه چیز را در خلیج زیر کنترل داشته باشد.
چهارم:
دلیل چهارم، "مسئله کرد"یعنی اسرائیل دوم است. به تدریج اهمیت پیدا می کند. زیرا دارای ارزش استفاده چند جانبه برای آتلانتیک است. هم بعنوان حفاظت از اسرائیل، هم به لحاظ تامین کنترل منابع انرژی، وهم برای قطعه قطعه کردن کشورهایی که در برابر آمریکا مقاومت نشان می دهند. آمریکا در تمامی این مناطق می خواهد از انرژی ناسیونالیسم کرد استفاده کند.
به حوادثی که بعد از 1991 اتفاق افتادند نگاه کنیم: در سال 1991 آمریکا به عراق حمله می کند. بهانه اش این است که عراق کویت را الحاق کرده است. درست است، صدام آدم بی حسابی بود. ولی واقعیت این است که اگر صدام حرف شنوی نیز می داشت، باز آمریکا در عراق مداخله می کرد. نتیجه اساسی حمله آمریکا به عراق مهم است. صدها میلیارد دلار هزینه کرد، ارتش امریکا حدود 500 هزار نیرو وارد منطقه کرد، ورود به منطقه 36 درجه شمال عراق را برای ارتش عراق ممنوع اعلام کرد، و نهایتا، به هدف خود، که تاسیس منطقه خود مختار کردستان عراق بود، دست یافت.
در سال 2003 اینبار آمریکا عراق را اشغال می کند. بهانه اش این است که عراق دارای سلاح های کشتار جمعی است. باز هم صدها میلیارد دلار هزینه کرده، و 200 هزار سرباز آمریکایی وارد عراق می کند. پروژه اساسی آمریکا در اینجا نیز همان است. تبدیل منطقه خود مختار شمال عراق به دولت فدرال.
در سال 2011 اینبار هدف سوریه است. با کمک حکومت "آکپ"AKP در ترکیه، دولت سوریه تضعیف می شود. بازهم صدها میلیارد دلار هزینه می شود، و دهها هزار طرفدار باند های سلفی را وارد سوریه می کنند. در نتیجه: در شمال سوریه و تقریبا در تمامی خط مرزی با ترکیه، "کانتون"های "پکک" PKK تاسیس می شود. (2)
زندگی یک بار دیگر نشان می دهد که آمریکا دارای یک "پروژه کرد"است. در عراق، در سوریه، و در ترکیه با اصرار قصد دارد، آنرا عملی کند.
در این شرایط است که ترکیه به پای انتخابات می رود. عدالت ... دموکراسی ... آزادی ... دین ... مذهب ... رشوه به رای دهندگان ... همه یکجا، رنگ روغن اند. برای آتلانتیک مسئله اساسی روشن است: کی ها به پروژه اسرائیل دوم "آری"می گویند، و کی ها، در خط "نه"هستند. در اینجاست که همدستی با جبهه آتلانتیک، و ضد امپریالیسم، مورد آزمایش قرار می گیرد.
به کمپین های انتخاباتی نگاه کنید. کی ها "پروژه اسرائیل دوم"را حتی به زبان نمی آورند و آنرا پرده پوشی می کنند، و کی ها، تمام انرژی خود را روی این مسئله حیاتی متمرکز کرده اند.
خلاصه:
1- ترکیه هم به پای انتخابات و هم به سمت بحران می رود. "اسرائیل دوم"بخشی از این بحران است.
2- سنگ محک برای احزاب و کاندیداها معلوم است، چگونه بحران را مدیریت خواهند کرد؟ چگونه ترکیه را از بحران خارج خواهند کرد، و چگونه در مقابل پروژه اسرائیل دوم آتلانتیک، مقاومت خواهند کرد؟
توضیحات مترجم:
1) "محرم اینجه"از رهبران "حزب جمهوریخواه خلق" CHP و کاندیدای این حزب برای مقام ریاست جمهوری در انتخابات 24 ژوئن است.
2) از سه کانتون پکک در شمال سوریه (عفرین، عین العرب - کوبانی، جیزره) که در چارچوب پروژه اسرائیل دوم آمریکا، بدست آمریکا و شرکایش سازماندهی شد، بویژه، کانتون کوبانی در بسیاری از محافل "چپ"و "سوسیالیست"ایرانی سر و صدای زیادی براه انداخت. تا جایی که آنرا با "استالینگراد"نیز مقایسه کردند!! این محافل، که معیار دیدن، و حرکت از واقعیتها در ارزیابی حوادث و تحولات را کنار گذاشته، و دنبال گفتمان های آراسته و فریبنده ای چون دموکراسی، آزادی، حق تعیین سرنوشت، حکومت خلق، کمون ... که بخشی از جنگ روانی - تبلیغاتی رسانه های غربی است، افتادند. یعنی به مبلغین پروژه های امپریالیستی تبدیل شدند. کج راهه رفتن این محافل، فقط مربوط به فریب خوردگی و یا، ندیدن واقعیات روشن نیست، بلکه دلایل جدی تر و عمیق تر ایدئولوژیک دارد.
لینک اصل مقاله:
https://www.aydinlik.com.tr/ikinci-israil-secimler...
لینک مقالات مربوط به ترکیه در سایت انجمن قلم آذربایجان:
http://www.pensouthazerbaijan.org/2018/06/2011-201...
http://www.pensouthazerbaijan.org/2018/06/2011-201...
http://www.pensouthazerbaijan.org/2018/05/blog-pos...