دوست و دشمن دائمی یا منافع دائمی؟
مصطفی نجفی به گزارشگر «تابناک»؛ در مطلبی با عنوان چرا نباید از همراهی عراقِ العبادی با تحریمهای آمریکا علیه ایران برافروخته شویم؟می نویسد:
ما به عنوان ایران، دوست و دشمن دائمی نداریم، بلکه منافع دائمی مان را باید در نظر بگیریم؛ کما اینکه عراقی ها، روس ها و دیگران نیز چنین می کنند. لذا بیش از آنکه از عراق یا روسیه باید انتظار داشته باشیم که منافعمان را تأمین کنند، خودمان باید تأمین کننده منافع ملی مان باشیم؛ بنابراین، فرضا اگر روزی بشار اسد هم با تحریم های آمریکا علیه ایران همراهی کرد یا در اتحادیه عرب علیه ایران رأی داد، نباید غافلگیر شویم و در خشم و غضب فرو رویم!
چند روز پیش، حیدرالعبادی، نخست وزیر عراق اعلام کرد، به رغم میل باطنی خود، ناچار است با تحریم های آمریکا علیه ایران همراهی کند.
هفته پیش، حیدرالعبادی با اعلام اینکه با تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران مخالف است، تأکید کرده بود، به خاطر منافع ملت عراق، مجبور به پیروی از این تحریمهاست که البته این اظهارات العبادی با واکنش هایی در ایران و حتی عراق مواجه شد و بسیاری در محیط سیاسی و اجتماعی کشورمان، این موضع گیری نخست وزیر عراق را با توجه به کمک نظامی ـ امنیتی ایران به این کشور در دوران داعش، غیرقابل قبول دانسته و افکار عمومی نیز به شدت به این مسأله واکنش نشان دادند.
این واکنش ها باعث شد، نخست وزیر عراق در اظهارات جدید روز گذشته خود اعلام کند، کشورش تنها از تحریم عدم مبادله تجاری با دلار با ایران پیروی خواهد کرد و از سایر تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران پیروی نخواهد کرد.
حال فارغ از عقب نشینی تاکتیکی حیدرالعبادی، این پرسش مطرح می شود، موضع گیری نخست وزیر عراق تابع چه شرایط و ملاحظاتی بوده است؟
نخست: عراق پسا داعش
در آبان سال گذشته مطلبی با تیتر «چرا در رقابت جدید در عراق ممکن است بازنده شویم!؟» نوشتم و هشدار دادم، عراق پسا داعش عراقی متفاوت خواهد بود. عراقی که منافع ملی اش را فارغ از همه ملاحظات اخلاقی و بدون دادن سهم و نقش مطلقی به یک بازیگر خاص دنبال خواهد کرد.
در واقع، مسئولان و حتی مردم این کشور، از شیعه و سنی و ترکمن و کرد، می خواهند زیرساخت های ویران شده کشورشان و خانه و کاشانه تخریب شده خود و اقتصاد ضعیف شان را خیلی زود سروسامان ببخشند؛ بنابراین، آن کشوری که بتواند انتظارات آنها را برآورده کند، صاحب نفوذ و قدرت در این کشور خواهد شد. حال این کشور، ایران، عربستان، آمریکا و یا ترکیه باشد تفاوتی ندارد.
بنابراین، بخش عمده ای از رویکرد العبادی در قبال ایران به تغییر محیط سیاسی، اجتماعی و امنیتی عراق مربوط می شود و العبادی با درک این مسأله به دنبال پیشبرد منافع ملی عراق بدون درنظر گرفتن هیچ گونه ملاحظه اخلاقی است. درواقع، آنچیزی که در دستور کار العبادی قرار دارد ثبات سیاسی و امنیتی و بهبود معیشت مردم عراق و همچنین تثبیت جایگاه قدرت خود است، نه جبران کمک ها و زحمات ایران در دوران داعش!
دوم: ویژگی های شخصیتی العبادی
ویژگی های شخصیتی حیدرالعبادی عامل مهم دیگری در موضع گیری ها اخیر اوست. یکی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی و فکری العبادی پراگماتیک(عملگرا) بودن اوست.
از دیدگاه پراگماتیسم، معیار حقیقت، عبارت است از سودمندی، فایده، نتیجه و نه انطباق با واقعیت عینی. در واقع حقیقت هر چیز به وسیله نتیجه نهایی آن اثبات میشود. دولتمردان و سیاستمداران «پراگماتیست» به کسانی گفته میشود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم میشمارند و به عبارت دیگر برای پیشرفت مقاصد خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان میدهند.
ویژگی دوم، غیرایدئولوژیک بودن نخست وزیر عراق است که تابعی از ویژگی اول است. العبادی بیش از اینکه شخصیتی ایدئولوژیک و خود و تصمیماتش تابع ملاحظات ایدئولوژیک و اخلاقی باشد، شخصیتی سکولار است. همین ویژگی، العبادی را به آمریکایی ها نزدیک می کند و ملی گرایی عراقی و عربی را بر ملاحظات ایدئولوژیک شیعی او ارجحیت می دهد.
بنابراین، پراگماتیک بودن، غیرایدئولوژیک بودن، سکولار بودن و ملی گرایی عربی مهم ترین ویژگی های شخصیتی العبادی هستند که باعث می شود وی در مواضع سیاسی خود برای خود خط قرمزی تعیین نکند و سهم و نقش مطلقی نیز برای هیچ بازیگر خارجی در نظر نگیرد.
سوم: وضعیت ایران محیط بین المللی
عراق پسا داعش بیش از هر چیز به دنبال ثبات امنیتی و رونق اقتصادی است. بر همین اساس، العبادی احتمالا به این موضوع فکر می کند که ایران تحریم شده نمی تواند به عراق کنونی که نیازمند کمک های اقتصادی است کمکی بکند.
در واقع، العبادی با در نظر گرفتن تحریم های پیش روی آمریکا علیه ایران و بدون در نظر گرفتن اینکه عراق می تواند یک مجرای تنفسی اقتصادی در دوران تحریم ها برای ایران باشد، با تحریم های آمریکا همراهی خواهد کرد؛ نه به این دلیل که ضد ایران است و یا طرفدار آمریکا، بلکه صرفا به این دلیل که تصور می کند با این رویکرد منافع اقتصادی عراق بهتر تأمین می شود.
در نهایت اینکه؛
1- ما به عنوان ایران، دوست و دشمن دائمی نداریم بلکه منافع دائمی مان را باید در نظر بگیریم؛ کما اینکه عراقی ها، روس ها و دیگران نیز چنین می کنند. لذا بیش از آنکه از عراق یا روسیه باید انتظار داشته باشیم که منافعمان را تأمین کنند، باید خودمان تأمین کننده منافع ملی مان باشیم؛ بنابراین، فرضا اگر روزی بشار اسد هم با تحریم های آمریکا علیه ایران همراهی کرد یا در اتحادیه عرب علیه ایران رأی داد، نباید غافلگیر شویم و در خشم و غضب فرو رویم!
2- عراق همیشه عراق است و ما نیز باید ایران باشیم!