حراست نظام "مقدس"جمهوری "اسلامی"!؟

.………………………………….…..……

*** My pen is my totem. I swear by my pen, by the black blood flowing out from his throat, and by the heart-breaking pains which originate from his chest that I will not sell my holly totem to mean rulers. I cut out my fingers, even I cut half my tongue and sew my lips but I do not sell my pen to mean sheep-like but wolf-in-nature rulers.                                                                             

               -- Dr Shariati, Translated by Dr S.M.H.Hosseini, Iran

یادآوری: این نامه را چند بار از طریق قسمت شکایات سایت وزارت آموزش و پرورش و نیز سایت ریاست جمهوری و به حراست آموزش و پرورش بجنورد فرستادم که پاسخی دریافت نکردم که بماند تهدید و ارعاب و آزار و اذیت هم شدیم!!!!

ریاست محترم ارزیابی عملکرد و حراست آموزش و پرورش بجنورد

موضوع: کلاهبرداری و خیانت و توطیه ویرانگر مدیر مدرسه تنها برادر من

همانطور که در چند مقاله ام اشاره کرده ام نظام مقدس جمهوری اسلامی در راستای زنده به گور کردن نسل و تبار من از طریق کنکور (که ابزاری برای مهندسی نرم جامعه و نسل ها می باشد) آینده ای نامطمین و حتی تباه شده را برای تنها برادر من هم – همانند آنچه برای خودم و خواهرانم هم در نظر گرفته بود- رقم زد. یک مقایسه ساده درس و ضریب هوشی و استعداد ما با سایر همکلاسی هایمان (بویژه همکلاسی هایمان که از خانواده های سپاه و قاضی ها و مخابراتی ها و بسیجی ها و حراستی ها و وزارت اطلاعاتی ها بودند) و اینکه ما در چه رشته هایی و در چه دانشگاه هایی قبول شدیم و چه کارهایی نصیب مان شد و آنها در چه رشته هایی و در چه دانشگاه هایی قبول شدند و چه کارهایی نصیب شان شد "خیانت"جمهوری اسلامی را به امثال ما به همگان ثابت خواهد کرد.

بلاخره تنها برادر اینجانب، سید علی اصغر حسینی، را بعنوان آموزگار ابتدایی آن سازمان با شماره پرسنلی در سال 1393 در روستای "دره ی قزلها"!!! با مدیریت آقای "محمود شکیبا"به خدمت گرفتید. از آنجا که این آقا (شکیبا) در داخل دفتر مدرسه – که برادر من و او تنها کادر آن بودند - مدام در سخنانش به فرمایشات به قول خودش "مقام معظم رهبری"استناد می کرد و از ایشان با عنوان "حضرت آقا"نیز یاد می کرد و.... اعتماد برادر من را که از یک خانواده انقلابی هم می باشد جلب کرد – غافل از اینکه او را بخاطر من در آنجا به گروگان گرفته اند. تا اینکه آقای شکیبا – مامور ویژه شیطان صفت و دزد شما - بعد از چند مدت با شگردی خاص و برنامه ریزی شده خودروی پراید صبای مدل 1388 ی را به "سیزده میلیون و پانصد هزار تومان"به برادر من می فروشد! علیرغم اصرار برادر من قولنامه هم نمی نویسد و بدون اینکه مدرکی بجا بگذارد برادر من را که تازه کار و نا بلد و تحت استرس های شدیدی (که در آن زمان سپاه بخاطر مقالات و سخنرانی های انتقادی من به ما وارد می کردند) بود در واقع فریب داند و از او کلاهبرداری کردند. لازم به یادآوری است که برادر من می گوید چون مطمین بوده که شما (حراست آموزش و پرورش) آقای شکیبا را به خاطر "نیروی ولایی"بودن مدیر مدرسه گذاشته است اعتمادش به او بیشتر شده بود و از او مطمین تر شده بود!

نکته قابل تامل تر و بهتر است بگویم وحشتناک و باور نکردنی اینکه آقای شکیبا – و یا همان سرباز گمنام امام زمان - بعد از چند مدت در دفتر مدرسه – که با برادر من با هم تنها بوده اند - شروع به سیگار کشیدن و کمی بعد تعارف و ترغیب برادر من به سیگار کشیدن می کند! او بعد از چند مدت بی شرمانه – برای انتقام از من و زبان و قلم من - حتی شروع به "تریاک"کشیدن و صحبتهای آنچنانی در مورد لذت رابطه سکسی اش با برخی دخترها و زنان روستا می کند و تنها برادر من را ترغیب به این کارها و وسوسه برای زناکاری می کند!!؟! جالب است بدانید که همانطور که در مقاله زیر تشریح کرده ام سربازان گمنام امام زمان (خامنه ای) دقیقا همین توطیه های شیطانی و مادون حیوانی را برای خود من هم که معلم هستم داشته اند و هنوز هم دارند:

در سیطره سپاه شیطان پیغمبر نما
http://bit.ly/2zXaFX1

این نقشه های شیطانی را برای حذف مسیولان مستقل و ظلم و غارتگر ستیز و روشنگر هم انجام می دهند:
http://news.gooya.com/2018/04/post-14289.php

در هر صورت این هفته (16/04/1397) در مشهد قصد فروش خودروی پرایدی را که آقای شکیبا به برادر من فروخت را داشتیم که گفتند "پنج"میلیون تومان بیشتر نمی ارزد چرا که طبق نظر کارشناسی که همانجا گرفتیم این خودرو "چپی"بوده و "تمام"رنگ است و سقفش هم رنگ شده و ...!!!؟؟! ضمن اینکه همان کارشناس گفت که پراید صفر در سال 1393 که این ماشین تصادفی را به ما به 13.500 ملیون فروخته اند "هفده میلیون"بوده اما الان در 1397 بیست و سه میلیون تومان می باشد. این یعنی اینکه – با احتساب وام هشت میلیون تومانی 18% ی که به برادر من برای خرید این خودرو (که در واقع در آن زمان طبق نظر کارشناس قیمتش پنج میلیون بوده) داده بودند و هنوز دارد اقساطش را می دهم "حداقل" 22 میلیون تومان از دسترنج و حق زن و فرزند برادر من دزدیدند/غارت کردند و در حلق زن و فرزند خودشان ریختند!!!!! و شاید هم بمب درست کردند و بر سر سوری ها و یمنی ها ریختند!!– همانطور که اشاره شد به خاطر آن هشت میلیون که برادرم را ترغیب کردند برای خرید این خودرو از بانک نزول خوار خودشان وام بگیرد باید 14 میلیون به بانک پس دهد! من این دزدی ها را در راستای سیاست ها و دزدی های سیستماتیک و هدفمند جمهوری اسلامی برای فلج کردن خانواده مظلوم خودم که از نسل پیغمبر هم می باشیم ارزیابی می کنم:

تاراج و قلع و قمع من و نسل و تبار من توسط سپاه ابن مرجانه
http://iranglobal.info/node/67272

از شما انتظار می رود که این خیانت و دزدی آشکار مدیرتان در حق تنها برادر من را پی گیری کنید.

مهمتر اینکه توطیه های شیطانی ایشان که جای تامل و پی گیری ویژه دارد قابل اغماض نیست. همینطور "باید"مشخص شود که چرا در سال اول خدمت برادرم - که متوجه خیلی از مسایل نبوده- او را به آن روستا فرستادند و به آن شیاد شیطان صفت سپردند؟! همینطور پیگیری کنید که اصلا چرا باوجود نیاز شهر خودمان به معلم ابتدایی او را به روستای "دره قزل باش ها"! در آشخانه بجنورد بردند و بدتر اینکه چرا با درخواست انتقالی دایمی او (برادر من) که زن و فرزند هم دارد به شهر خودمان موافقت نکردند و نمی کنند اما با انتقالی چند نفر دیگر از همکاران او که اتفاقا مجرد بودند و با امتیازی پایین تر موافقت کردند؟! آیا هنوز برای تنها برادر من که برای خاموش کردن من به گروگان گرفته شده برنامه دارید؟!

تردیدی نیست که ماموریت آقای شکیبا بعنوان نیروی ویژه و دوره دیده شما و عامل وزارت اطلاعات ج.اسلامی در آنجا یعنی "آخوند محمد صادق محمودیان" - که از همشهریان کینه توز خودمان هست - آلوده و به بیراهه کشیدن و گرفتار کردن تنها برادر من با شگرد های متفاوت و بر مبنای اصول روانشناسی برای انتقام از من بوده است که مقالاتی تند و انتقادی می نویسم!!! – همانطور که اشاره شد با توجه به نوع کار تخریبی و توطیه شیطانی مامور ویژه تان (آقای شکیبا) دیگر تردیدی نیست که سربازان گمنام امام خامنه ای همان نقشه های شیطانی ای را که برای من اجرا کردند و می کنند را برای تنها برادر من هم در برنامه داشته اند و دارند!!!! این را هم در اینجا اضافه کنم که برادرم – علیرغم نبوغش و اشرافش به کتب منبع کارشناسی ارشد - چهار سال متوالی برای کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی کنکور داد که خدایگان ایران زمین اجازه ادامه تحصیل به او را ندادند – همانطور که به من هم این اجازه را ندادند - که نهایتا برادرم برای ادامه تحصیل در این رشته به دانشگاه آزاد شاهرود رفت! البته این مقاله ای را هم که برادر من قبل 4 سال قبل از رفتنش به دانشگاه آزاد شاهرود نوشت هم خشم حراستی ها را برانگیخت:

اعتراض برای معیشت و یا اعتراض به اختلال در ساختار؟!
http://www.farhangiannews.ir/view-25991.html

در دانشگاه آزاد شاهرود هم – بخاطر مقالات من – آنقدر او را آزار و اذیت کردند که در 24 سالگی به مرض قند مبتلا شد!!!!

یادآوری دیگر اینکه مسیولان مقدس جمهوری اسلامی و سربازان گمنام امام زمان باید متوجه باشند که امام زمان (عج) - که اتفاقا جد ما هم هست - راضی نمی شود که بخاطر انتقادات من از ریشه های فساد و ظلم و ستم و ریا و غارت و دین فروشی در این سرزمین که با نام اسلام هم رخ می نمایند خانواده و تنها برادر بی تقصیر و بی گناه من را به گروگان بگیرند و هدف خشم و کینه و توطیه های شوم و شیطانی خود دهند.

در پایان امیدوارم حراستی ها سوال من را در این مقاله نیز پاسخ دهند:

حراستی هایی که برای معدوم کردن من - رویه برخورد اجدادشان با اجداد من را در پیش گرفتند و - بی شرمانه و بی رحمانه و گستاخانه به من "سم"دادند

http://iranglobal.info/node/66335

چه کسانی را - در این سرزمین غارت و خون - به حراست و پاسبانی نشسته اند که وجود آنها مشروط به معدوم کردن ماست که از نسل پیغمبر (ص) و از تبار حسین (ع) هستیم؟!
http://melliun.org/iran/145510

و اما سوال من از امام! خامنه ای:
آیا این روش حکومت کردن شما در راستای فرامین الهی است حضرت آقا؟! آیا شما جای مولای ما ایرانیان ننشسته ای که در زمان حکومت داری او حتی یهودیان هم در پناه او و مالک اشترانش در آرامش زندگی می کردند؟!

اجرکم عندالله!
دکتر سید محمد حسن حسینی
(دکترای آموزش و روش تدریس از دانشگاه میسور)
(علاقه مند به مقاله و کتاب نویسی و فیلم سازی)
09153852599 - 

رونوشت:
ارزیابی عملکرد "وزارت"آموزش و پرورش
حراست وزارت آموزش و پرورش
انتشار در یک سایت خبری تحلیلی در خارج از کشور جهت اطلاع مردم و تویت لینک آن به نمایندگان
مجلس، دیدبان های حقوق بشر در ایران و اروپا، دبیر کل سازمان ملل و رهبران کشورهای متمدن.

مقالات بیشتر از من –
که امیدوارم نایب امام زمان! (خامنه ای) هم آنها را بخواند تا خودش عریان تر ببیند که وقتی در حرم مطهر امام رضا (ع) در مشهد مقدس می گوید در جمهوری اسلامی کسی بخاطر ابراز عقیده آزار و اذیت نمی شود و نیز نظرش راجع به "کرسی آزاد اندیشی"چه "دروغ های بزرگی"بود که به عنوان کسی که بجای حضرت علی نشسته در کنار اولاد علی و به اولاد علی و تمام جهانیان گفت. امیدوارم روزی از این مسایل و مصایب که بر سر ما آوردند فیلمی ساخته شود تا دنیا ببینید که سپاه تحت فرمان مالک اشتران ابن مرجانه با من و روح و روان و نسل و تبار من و خانواده مظلوم من که از تبار علی (ع) هستیم چه کردند و چرا؟!

سخنرانی من در مسجد شهرمان که هشداری درباره "تحریف عاشورا و تشیع علوی"در عصر و شرایط حاضر بود.
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/10/21...
من تنها و انجمن اسلامی در هندوستان
http://iranglobal.info/node/67634
ترجمه سخنرانی من در دانشگاه هندوستان درباره چشم انداز صلح در خاور میانه!
http://iranglobal.info/node/66303
آموزش و پرورش و آموزش عالی؛ بازوان اجرایی کاپیتالیسم در ایران
http://iranglobal.info/node/67036
حراستی ها چه کسانی را به حراست و پاسبانی نشسته اند؟!
http://melliun.org/iran/145510
ما گوسفندان و آنها
http://bit.ly/2zDPqYW
سیستم آموزشی یا کارخانه گوسفند سازی؟!
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/07/21...
چرا باید انتخابات را تحریم کنیم؟
http://melliun.org/iran/121304
دسته بندی مردم در حکومت های استبدادی
http://bit.ly/2hFROo0
تنها راه براندازی حکومت های استبدادی
http://melliun.org/iran/122759
ترعیب، بازداشت و شکنجه دکتر سید محمد حسن حسینی توسط سپاه پاسداران جهل و تاریکی و غارت و خون
http://bit.ly/2hdn653
مدیر کل اطلاعاتی قاچاقچی ای که قصد "کشتن"من را داشت و موفق هم شد!
http://iranglobal.info/node/66335
من در جمهوری اسلامی ام یا در زندان یزید؟!
http://www.iranglobal.info/node/66835
در سیطره سپاه شیطان پیغمبر نما
http://bit.ly/2zXaFX1
این کارها را با مسیولان مستقل هم انجام میدهند:
http://news.gooya.com/2018/04/post-14289.php
کتاب من و وحشت منجر به قتل آنها
http://iranglobal.info/node/67273
تاراج و قلع و قمع من و نسل و تبار من توسط سپاه ابن مرجانه
http://iranglobal.info/node/67272
پیمان مصلوب صلیب قیصران پارسی من
http://iranglobal.info/node/67635
در چرایی هدف واقع شدن من در جمهوری اسلامی!
http://iranglobal.info/node/66680
My second Letter to Khamenei, Iran's Leader
http://iranglobal.info/node/66352
چاره ای نیست انگار!؟
http://www.iranglobal.info/node/67385
یوگا یا بمب اتم حاج آقا؟!
http://iranglobal.info/node/67543
قرآن، ما و مبارزه با استبداد
https://bit.ly/2Hrlxw4
ویدیوی روش تدریس (اسلحه آموزشی من)، کتب و مقالات علمی، اجتماعی و سیاسی من را که بواسطه خلق آنها مغضوب رژیم فاسد و فاشیستی ایران شدم را در وبلاگ شخصی من ببینید:
http://beyondelt.blogfa.com

......................................................................
 ***ما و پدران ما انقلاب کردیم و یک دیکتاتور را سرنگون کردیم تا کرامات انسانی پایمال شده خودمان را باز یابیم و به عدالت و آزادی برسیم اما در چنگال یک دیکتاتور فاشیست سایکوپد که افرادی رذل تر و وحشی تر از ساواک شاه را به خدمت گرفت افتادیم – دیکتاتوری که لباس پیغمبر را پوشیده بود و با خدعه ی بر سر نیزه کردن قرآن ما را فریفت و به اعتماد ما و به دین و آیین ما خیانت کرد و بلاهایی بر سر ما آورد که پادشاهان مغول هم بر سر مخالفانشان نیاوردند.
                                                                                                                             -- دکتر سید محمدحسن حسینی
                                                                                                                -------------- ---------------------------
..................................................................
 ***پروردگار من خداوند آن حاکم به ظاهر کافری است که مهر ورزیدن را پیشه او کرد و نه خداوند آن حاکم به ظاهر مسلمانی که ستم پیشگی و توحش مرام او و سپاه اوست. من و زبانم و قلمم زین پس به دین و آیین مهرورزان تعلق داریم.....
                                                                                                                          -- دکتر سید محمدحسن حسینی
                                                                                                                   ----------------------------------------------
صدای خرد شدن استخوان های استبداد را می شنوم!