اگر واقعاً ربطی به نظام بعثی عراق ندارید، این پرچم را به آتش اندازید
1) موضع صریح خود را در قبال تجاوز دولت صدام حسین به ایران و حقوقِ قانونیِ ایران در اخذ غرامت کامل از عِراق به خاطر تجاوز اعلام کنید. تاکنون در این رابطه سیاست سکوت در پیش داشتید و حتی یک کلمه در مذمت صدام حسین بابت تجاوز به ایران در مرامنامهتان ننوشتهاید.
2) هر فردی که تابعیت ایرانی داشته ولی در زمان تجاوز صدام حسین به ارتش متجاوز پیوسته باشد، مرتکب «خیانت کبیر» شده. عُرف جهانی بر این است که این دسته از خائنین به اشد مجازات محکوم شده و کمترین بخششی در حق آنان صورت نگیرد. در فرانسه پس از آزادی از آلمان نازی، همین معامله با فرانسویانی که با ارتش آلمان همدستی کرده بودند، شد. در فلسطین با کسانی که با ارتش اسرائیل همدستی کنند، همین معامله میشود. پس حتما موضع خود را در قبال «جبههی تحریر عربستان» که به محض تجاوز عراق به ارتش متجاوز صدام حسین پیوست، بیان کنید. حتما آگاهی دارید که امروزه عربها در ایران در اتهام همدستی با ارتش صدام حسین هستند. اگر واقعا خواهان سعادت خلق عرب هستید، باید این موضع را صریحاً بیان کنید. امیدوارم از یاد نبرده باشید که بیش از 10 هزار عرب در جنگ با عراقیها کشته شدند و هزاران نفر مجروح و معلول شدند. احتمال این که این واقعیت تاریخی را از یاد برده باشید بسیار زیاد است، چون در مرامنامهی حزبتان سکوت کردید در این باره.
3) پرچم سه رنگ قرمز و سفید و سیاه که در میانهی آن یک ستاره است و دورتادور آن ستاره یک دایره است به رنگ سبز، ساخته و پرداختهی نظام بعثی عراق است در زمانی که روابط پهلوی و حزب بعث خراب بود و ایران از جنبش کُردهای عراق حمایت کرد. جبههی تحریر عربستان که به ارتش متجاوز صدام حسین پیوست، همین پرچم را داشت. تا زمانی که این پرچم را دور نیندازید، این اتهام به شما که شما بازماندگان جبههی تحریر عربستان هستید، بر شما خواهد بود. به مغالطاتی از قبیل این که این پرچم متعلق به خلق عرب است و ربطی به عراق ندارد بپرهیزید که این مغالطات خوارتر از آنند که پذیرفته شوند. پرچمی که نماد خیانتکاران و صدامیستهاست، ذاتاً با خلق عربی که بیش از 10 هزار نفرشان در جنگ با ارتش صدام حسین کشته شدند، نمیتواند ربطی داشته باشد.
پیگیری حق تعیین سرنوشت ولو در صورت استقلال و جدایی کامل به لحاظ اخلاقی هیچ عیبی ندارد و اگر به دنبال تعیین سرنوشت هستید، مرا مخالفتی با اصلِ این کارتان نیست. ولی فرق است بین آنچه که تعیین سرنوشت نامیده میشود، با پیوستن به ارتش متجاوز و همکاری با نظامیان صدام حسین در کشتار مردم ایران. دومی «خیانت کبیر» است و تحت هیچ شرایطی قابل بخشش نیست. فقط هم جبههی تحریر عربستان مرتکب خیانت کبیر نشده. حزب دموکرات کردستان ایران به رهبری عبدالرحمن قاسملو نیز از مدتها پیش از تجاوز عراق، با دولت صدام حسین قرارداد بست تا اطلاعات نظامی ایران را به بغداد بفروشد. به خاطرات غنی بلوریان بنگرید. غنی بلوریان که از زمان قاضی محمد در سطح رهبری این حزب قرار داشت، به خاطر این خیانت از حزب انشعاب کرد. عبدالرحمن قاسملو حتی زمانی که صدام حسین از سلاح شیمیایی در جنگ برضد ایران استفاده کرد و جنایت جنگی مرتکب شد نیز به همدستیاش با عراق ادامه داد. به سند منتشر شده توسط ویکیلیکس در سال 2011 بنگرید. عبدالرحمن قاسملو هم مرتکب خیانت کبیر شد و به همین جهت هرگز بخشوده نمیشود.
تذکر: چنانچه حزب تضامن دموکراتیک أهواز از اعلام صریح این که دولت صدام حسین را متجاوز میشناسد سر باز زند و حقوق قانونی ایران برای اخذ غرامت کامل از عراق به خاطر تجاوز را نپذیرد، یا اگر این حزب همچنان بر پرچم کنونیاش پافشاری کند، لاجرم باید از سوی همهی نیروهای چپ به عنوان بازماندگان جبههی تحریر عربستان که در زمان تجاوز صدام حسین به او پیوستند، تلقی گردد. در این صورت هرگونه همکاری با حزبی که سابقهی خیانت کبیر داشته باشد، خیانت به همهی بیش از 200 هزار نفر کشتهشدگان جنگ و هزاران هزار مجروح و معلول و بیچارهای است که ارتش صدام حسین آنان را به خاک سیاه نشاند، از جمله بیش از 10 هزار عرب که کشته شدند و هزاران عرب از اهالی محمره و خفاجیه و فلاحیه و أهواز و... که به دست ارتش عراق مجروح و معلول شدند. جداییخواهی، استقلالطلبی و پیگیری حق تعیین سرنوشت هیچ عیبی ندارد. ولی همدستی با ارتش عراق در کشتار مردم ایران، خیانت کبیر است و قابل بخشش نیست، خواه عبدالرحمن قاسملو و خواه جبههی تحریر عربستان و خواه هر حزب دیگری از احزاب فعال در ایران.