چرا ایران عامل بیثباتی منطقه تلقی میشود؟
بگذارید بحث را با چند سؤال شروع کنیم.
۱. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که اقلیتهای مذهبی و قومی ایران را بر علیه حاکمیت تحریک نموده و به شورش و قیام فرا بخوانند؟
۲. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که در خاک ایران دست به اقدامات تروریستی بزنند؟
۳. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که به ما اهانت کنند و پرچم و نماد ملی کشورمان را به آتش بکشند؟
۴. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که مراکز دیپلماتیک ما را اشغال نموده و کارکنان آن را گروگان بگیرند؟
۵. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که به مراکز دیپلماتیک ما حمله نموده و آنها را به آتش بکشند؟
۶. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که ما را تهدید به حمله نظامی و نابودی کنند؟
۷. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که در کشور ما گروه شبه نظامی تشکیل دهند و آنها را با ادوات نظامی پیشرفته مجهز نمایند و این گروه شبه نظامی مستقل از دولت مرکزی عمل کند؟
۸. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که در انتخابات ایران دخالت نموده و با ارسال پول و امکانات بر له یا علیه نامزد خاصی تبلیغ نمایند؟
۹. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که افرادی با گرایشهای سیاسی و ایدئولوژیک خاص تربیت نموده برای تبلیغ و ترویج این افکار به ایران گسیل نمایند؟
۱۰. آیا ما به کشورهای دیگر اجازه میدهیم که از مخالفین سیاسی ایران حمایت کنند و خیابانهایشان را با نامهای مخالفین جمهوری اسلامی نامگذاری کنند؟
با ضرس قاطع میتوان گفت که پاسخ مورد انتظار به سؤالات بالا منفی است. معالأسف اینها اقداماتی است که جمهوری اسلامی از بدو تأسیس تاکنون به بهانه صدور انقلاب یا گسترش عمق استراتژیک در کشورهای منطقه و جهان به کرات انجام داده و هنوز هم به برخی از این اقدامات ادامه میدهد!
هر یک از این اقدامات برای اینکه رابطه این کشورها را با ایران تیره و تار نماید و آنها را به عکس العمل متقابل وادار نماید کافی است.
چگونه ما به خود اجازه میدهیم که اقداماتی که برخلاف عرف و قوانین بینالمللی است را انجام دهیم و سپس هیچ واکنش منفی هم از سوی جامعه جهانی دریافت نکنیم؟
در واقع دشمنی کشورهای غربی و عربی با جمهوری اسلامی چیزی نیست جز عکس العمل متقابل آنها. چرا باید ایران در عرصه جهان به این بزرگی این همه دشمن داشته باشد؟ جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه و مسلمان چگونه رفتار کرده است که آنها برای سرنگونی جمهوری اسلامی با اسرائیل متحد شدهاند؟ تکرار میکنم با اسرائیل متحد شدهاند!!!
چرا پاکستان دارنده سلاح هستهای و در عین حال کشوری مسلمان است تحریم نمیشود ولی ایران بخاطر تولید موشکهای متعارف تحت فشارها و تحریمهای بین المللی قرار میگیرد؟ پاسخ این سؤال روشن است. هنگامی که موشک بالستیک دوربرد شلیک میکنیم و با نوشتن شعار روی بدنه موشک یک عضو سازمان ملل را تهدید به نابودی میکنیم نباید انتظار داشته باشیم که جامعه جهانی در مقابل این رفتار خصمانه و مغایر با عرف بینالمللی سکوت اختیار کند و ایران را بخاطر تولید موشک بالستیک تحت فشار قرار ندهد. چگونه میتوانیم ادعا کنیم که صنعت موشکی ما جنبه دفاعی دارد در حالی علناً و مکرراً با شلیک موشک دیگران را تهدید به نابودی میکنیم؟
رویهای که جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی در پیش گرفته است آنقدر غیرعاقلانه است که حتی در اوج جنگ سرد بین دو ابرقدرت شرق و غرب هم چنین رفتارهای خصمانهای را از طرفین شاهد نبودیم. شوروی سابق و امریکا در اوج رقابت تسلیحاتی و اطلاعاتی هرگز به صورت برهنه و آشکار یکدیگر را تهدید به نابودی نکردند.
استراتژی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی عامل اصلی انزوای ایران در عرصه بین المللی است. کشوری که تا این حد در عرضه جهانی دچار انزوا شده باشد نه تنها الگوی مناسبی برای دیگر کشورها نیست بلکه درس عبرتی است برای سایر ملل. به همین دلیل کشورهای عربی بعد از قیام موسوم به بهار عربی اقبالی به جمهوری اسلامی نشان ندادند.
یکی از دلایل شکست برجام و خروج یک جانبه امریکا از آن همین اقدامات جمهوری اسلامی در منطقه بود. پر واضح است که امریکا اجازه نمیدهد که جمهوری اسلامی با تکیه بر برجام، تولید و فروش نفت خود را افزایش دهد و درآمد حاصل از آن را صرف اهداف توسعه طلبانه خود در منطقه نموده و منافع امریکا را تهدید نماید. در واقع خروج یک جانبه امریکا در پاسخ به اقدامات ایران در منطقه صورت گرفت.
قسمت تلخ داستان آن است که اتاق فکر و تصمیمگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی خارج از کنترل و اراده نهادهای انتخابی و مردم است ولی تاوان این اقدامات را مردمی میدهند که کوچکترین سهم و نقشی در این تصمیمات و اقدامات ندارند.