درمان تکمیلی بازنشسته گان
نگاهی به چگونگی درمان بازنشستگان (ضیاء مصباح)
در نیمه های هر سال سازمان بازنشستگی کشوری طی تشریفاتی امر بسیار حساس و مهم بیمه تکمیلی جامعه میلیونی بازنشستگان و خانواده های آنان را به یکی از شرکتهای بیمه واگذار می نماید.
این سازمان به طور مستمر از حقوق کلیهی بازنشستگان تحت پوشش ۱درصد (معادل 10میلیارد تومان در ماه) بدین منظور کسر مینماید.
طی سنوات اخیر شرکت آتیهسازان حافظ یکی از شرکتهای تحت پوشش سازمان بیمهی خدمات درمانی کارمندان دولت، برنده این مناقصه بوده است.
شرکتهای مشابه و موجود رقیب در عین حال پاسخگو، در ارایه این خدمات بسیار مهم، براساس بررسی های بعمل آمده موفق تر بنظر میرسند و ورود صاحبان اصلی این سازمان، یعنی بازنشستگان به این مقوله، عادی بایستی شمرده شود.
تکرار قرارداد با یک شخصیت حقوقی، که مغایر فلسفه و چرایی یکساله بودن مدت قراردادها در اینگونه موارد است، بدلایل مختلف و در روال فعلی و شرایط موجود از کم و کیف می کاهد …
امر بسیار اساسی رقابت که خدمت مطلوبتر را همراه می آورد دراین مقوله با ثبات طرف قرارداد، کیفیت کار را رو به کاهش و نقصان درهمین آغاز تمدید قرار داد برده، که البته با نظارت مسئولانه و جدی و توجه به نظرخواهی ها، قابل رفع مینماید …
در هر حال و اینکه تا یکسال آینده آتیه سازان حافظ متولی این خد مت بسیار مهم، حساس و ظریف بر اساس تجربه چندین ساله به احتمال بسیار خواهد شد ، باید با صراحت گفت :
نیروی انسانی شاغل در پشت باجه های این شرکت که مستقیما با مراجعه کنندگان سروکار دارند، بسیار زحمتکش و پرکار میباشند و با حداقل حقوق به کاری طاقت فرسا آن هم با ارباب رجوعی مسن و متوقع در طول روز مواجه و صمیمانه به رتق و فتق امور درمان این سالخوردگان مشغولند.
خیل عظیم مراجعهکنندگان، اتلاف وقت، از سویی پرداخت هزینه ها برمبنای نرخهای غیر قابل قیاس با هزینه های روزافزون درمان، این تصور را به ذهن متبادر میسازد که گویا متولیان امور در دولت گرفتار چکنم میپندارند: همه چیز در بهترین حالت و در ثبات کامل بوده، این خدمات با افزایش قیمتی مواجه نیست.
درعین حال با حکومت طب تجاری و افت معیارها و انصاف درجامعه درمانی کشورمان، بسیاری از خدمات پزشکی از قبیل رادیو لژی- ویزیت و خدمات دندانپزشکی و … که تحت پوشش این بیمه تکمیلی قرار داردبا نرخ های دریافتی موسسات مربوطه تفاوت زیادی دارد
از سوی دیگر، مدیران میانی در آتیهسازان کارمند دولتند و در بسیاری موارد دکترای پزشکی دارند، این گروه که تعدادشان هم کم نیست فراتر از کافی نبودن حقوقشان در مقایسه با دیگر پزشکان و هزینه های روز افزون زندگی، هرچند که دولت با 3 برابرشدن نرخ ارز از 4 به 12 هزار تومان وعده ثبات و ارزانی !! را در بازار خدمات و درمان میدهد ، با حضور فیزیکی و تا حدودی نبود انگیزه کا فی و …. نداشتن اختیار در تصمیمگیری، اغلب به خودکفا نبودن شرکت اشاره مینمایند و در پاسخ به اعتراضات موردی، هزینهها را به مراتب بیش از درآمد سازمان مطرح میسازند.
در این رابطه به اینگو نه موسسات باید گفت اگر ادامه کار با صرفه و اقتصادی نیست، چر ابا ارایه کار ناقص خود داوطلب این امر مهم شده و عرض خود میبری و زحمت ما میداری؟؟؟
اینکه چه میزان از مبلغ عنوان شده در آغاز مطلب به این شرکت پرداخت میشود و در این میان به چه شکلی ما به التفاوتها هزینه میشود بحث دیگری است که مسلماً سازمان خدمات درمانی، این شرکت و سازمان بازنشستگی کشوری دفاعی در این مورد دارند.
انبوه مراجعهکنندگان، تنوع کسالتهای پزشکی، خستگی نیروی انسانی، عدم پوشش پارهای خدمات پزشکی، ناکافی بودن جبران هزینه در مقایسه با هزینههای بیمارستانی و سرپایی، عدم توجه به ویژگیهای بازنشستگان که در واقع سرمایههای اجتماع بشمار میروند و معیارهایی که در ذهن و اندیشهی این بزرگواران وجود دارد، عدم اختیار تصمیمگیری در ردههای بالای این سازمان که نهایتاً به وزارت بهداشت و درمان میرسد، از سویی دیگر توسعهی واحدها و … در شرایط خاص فعلی مزید بر علت شده و نبایستی نادیده گرفته شود.
اگر کادر شاغل در این شر کت در دو شیفت ارایه خدمت دهند و به عنوان کار سخت با فوقالعادههایی خاص با همه بار مالی … خد مت گذار این جامعه هشیار و گرفتار باشند، مبحث روابط عمومی که نقشی قوی دارد، در این میان بهبود می یابد.
پوشش خدمات تکمیلی درمانی این جامعه از مهمترین وظایف و اصلیترین و ابتدایی ترین خدمت است و آن را نوعی کمک و هزینهای اضافه از سرلطف به شمار آوردن که در بعضی موارد نگارنده با این ادبیات مواجه شده، خطایی فاحش و نابخشودنی است.
برای ارایه خدمت مطلوب کادر شاغل، که بروز خستگی در آنان و افت خدمت با این کم وکیف اجتناب ناپذیر مینماید میتوان:
از بازنشستگان میان سال که مسائل را مشاهده و با پوست و خون خود مشکلات و نارساییها را درک میکنند کمک گرفت و از درآمدهای بیشمار موسسات خصوصی سازمان بازنشستگی که درآمدزا بایستی باشند و امروز از چگونگی بازدهی آنان بازنشستگان یعنی صاحبان سرمایه بیاطلاع ماندهاند «و مرتبا مدیران عامل این سازمان تغییر می یابند » کمک گرفته شود.
همچنین توصیه میشود سازمان بازنشستگی به صورت پیوسته کار اینگونه شرکتها را ارزیابی و فارغ از ارتباطات غیررسمی هر ساله عملکرد این موسسات را وا قعا ارزیابی و صالحترین و بهترین را جهت ارائهی این خدمات انتخاب کنند.
امید است که حداقل سلامت این جامعه فدای پارهای روابط نگردد و به نابسامانی کاملاً مشخص فعلی در این رابطه از هر لحاظ پایان داده شود.
ظریفی با نشسته همین امروز که خیل عظیم بازنشستکان « این تابلو گونه سرنوشت آینده شاغلین » بعنوان اعتراض به تاخیر در واریز حقوق ماهانه شان در محل این سازمان گرد آمده بودند و از دستگیری احتمالی رهبران این پیش کسوتان تا کنون اطلاعی نرسیده ! می گفت : سازمان مزبور که با سرمایه این قشر انبوه متفکر اداره میشود در الفبای مقوله مدیریت ، برنامه ریزی ،سامان دهی و سود آوری موسسات اقتصادی وابسته بگواه بسیاری شواهد که قابل تکذیب «بوسیله روابط عمومی طبق روش متداول تشکیلات فساد آور !!» نیست ، مشابه سایر سازمانها در مانده است و باید پرتقال فروش را یافت
بگذرم وضعیت فعلی از بسیاری جهات مطلقاً موجه و با حداقل استانداردهای حتی جهان سوم منطبق نیست و این مهم را نوعی ارفاق دانستن خطایی نابخشودنی بشمار میرود.
استنباط دستاندرکاران از روشهای فعلی این است که با همین حداقل بهتر است کنار آییم و در شرایط فعلی کاچی را بهتر از هیچ چی بدانیم!!!