سکوت در جنگ نابرابر بین ملت و رژیم جابر جایز نیست
با تمام وجود حمایت کنند. در چنین شرایط جنگی که سینه جوانان کشور در شهرهای مختلف ایران آماج گلوله های سفاکان بیرحم است, سکوت و عافیت طلبی گوشه نشینانه قابل بخشش نیست. به همین دلیل شرایط جنگی غیر قابل پیش بینی شده حکم می کند که دوری از فعالیت سیاسی و سکوت ضمنی در چنین شرایطی, خیانت است به خون شهیدان گلگون کفن شهرهای ایران.
رژیمی که برای رساندن نفت مجانی توسط تانکرهای دو میلیون بشکه ای به رژیم تبهکار بشار اسد در سوریه هزینه های هنگفتی را به ملت در بند ایران تحمیل می کند, اکنون که تحت تحریم های شدید, کفگیر آن به ته دیگ خورده با بی پراویی تمام قیمت بنزین را ( آن هم همانند دزدان در نیمه شب جمعه) برای ملت بینوای ایران دو یا سه برابر می کند و روز بعد هر گونه اعتراض مدنی و مسالمت آمیز را با خشونت و کشتار وحشیانه جواب می دهد. تصمیم نابخردانه و ضد مردمی نظام جمهوری اسلامی در مورد نرخ بنزین به مثابه ریختن آن بر روی آتش زیر خاکستر خشم نهفته مردم ایران بود که آن را شعله ور نمود. شعله هایی که بنیادهای پوسیده نظام را به لرزه در آورده است؛ و هر دو جناح فریبکار را در سرکوب ملت متحد کرده.
براستی چرا سوریه, حزب الله لبنان, حوثی های یمن, حشد الشعبی عراق, حماس و جهاد اسلامی فلسطین می توانند تحت عنوان به اصطلاح "محور مقاومت"نفت مجانی یا پول مجانی حاصل از آن را دریافت کنند و هزینه آن را ملت ایران باید بپردازند؟ چرا؟ در شرایطی که قریب به یک میلیون از عوامل ثروتمند نظام از پرداخت هر نوع مالیات عملا معاف هستند, چرا باید مردم از طریق افزایش قیمت نفت, بجای مفسدان و اختلاسگران حکومتی بدینصورت مالیات بپردازند؟ آن هم در شرایطی که ربیعی سخنگوی دولت بی تدبیر می گوید افزایش مالیات بر درآمد قشرهای ثروتمند و اختلاسگر وابسته به حکومت منطقی و علمی نیست.
رژیم در سرکوب جنبش های مردمی نه تنها در ایران بلکه بعنوان مشاور و عامل مستقیم در کشورهای دیگر نظیر سوریه, لبنان, عراق, ونزئولا و یمن تجربه های فراوانی دارد. به همین دلیل تمام قوای خود را برای سرکوب قیام ملت ایران به کار خواهد گرفت. در این راستا دودوزه بازی و مماشات و یا دوپهلوگویی نه تنها مقامات برخی از کشورهای اروپایی بلکه اصلاح طلبان و طرفداران آنها در خارج از کشور قابل تامل است. همان اصلاح طلبانی که در دوران انتخابات ریاست جمهوری, بدون استثناء, همواره مردم را برای آمدن به پای صندوق رای و انتخاب بین مار غاشیه و عقرب جراره تشویق می کنند, امروز ادبیات خود را همسو با سران امنیتی رژیم هماهنگ کرده و بطور غیر مستقیم اما هوشمندانه ای مردم را متهم به اعمال خشونت می کنند و از آنها می خواهند که از خشونت پرهیز کنند. در حالی که خشونت مهلک از سوی مامورین امنیتی رژیم اعمال می شود.
کلام خلاصه آخر اینکه یک جنگ نابرابر در جریان است. از یک سو رژیم و نیروهای سرکوب گر آن و برخی از توجیه گران شرمنده و خجالتی؛ و از سوی دیگر ملتی به پا خاسته که فریاد می زند دیگر بس است! در خلال این جنگ آزادیبخش که رژیم آن را با گلوله و زندان به مردم تحمیل کرده, زمان تامل, عافیت طلبی, سکوت و نظاره گری نیست. این پیام صریح و روشنی است که نگارنده از داخل ایران دریافت کرده. و بر همین اساس وظیفه همه ماست که در این شرایط غیر منتظره و انقلابی بدون درنگ از مردم حمایت بکنیم. اپوزیسیون و ایرانیان خارج از کشور باید با تشکیل ستاد اطلاع رسانی و کمیته های حمایت از مبارزان داخلی اختلافات خود را به کنار گذاشته و متحدانه برای انعکاس صدای حق طلبانه ملت ایران در کنار یکدیگر قرار گیرند. در شرایطی که اینترنت در ایران قطع است, ستاد هماهنگ کننده اطلاع رسانی با بهره گیری از تکنولوژی ارتباطات مدرن از اهمیت حیاتی و عاجل برخوردار است.
پاورقی: بعد از پیوستن مردم شهرهای سیستان و بلوچستان به اعتراضات گسترده ملی سراسر کشور, امروز اخبار رسیده از شهرهای سیستان و بلوچستان حاکی از آن است که مامورین رژیم از جمله نیروهای انتظامی, اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه استان تعد زیادی از جوانان را در شهرهای مختلف استان از جمله چابهار, ایرانشهر, زاهدان و سرباز دستگیر کرده. متاسفانه اینترنت در استان مثل بقیه نقاط کشور قطع است. طبق گزارشات از زاهدان بیش از چهل نفر در زاهدان و حدود سی جوان در چابهار دستگیر شدند. از تعداد دستگیر شدگان در بقیه شهرهای استان اطلاع دقیقی در دست نیست. فعالان داخل از ما درخواست کرده اند که بجای سکوت باید صدای اتحاد همه ایرانیان از جمله مردم بلوچ در همرایی و همگامی با بقیه هموطنان در این شرایط واقعا حساس که تعداد زیادی از هموطنان شهید و یا دستگیر شده اند, باید منعکس کننده صدای مبارزات و شهامت های بی نظیر آنها باشیم.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
دوشنبه ٢٧ آبان ١٣٩٨