فراز و فرود «خبرنگاری» در افغانستان
دولت افغانستان بر اساس پیشنهاد نهادهای حمایت از خبرنگاران در افغانستان ، روز ۲۷ اسفند را به نام «روز ملی خبرنگاران» نامگذاری کرده است. این روز از سال ۱۳۹۷ وارد تقویم رسمی افغانستان شده و هر ساله این روز گرامی داشته میشود.
هرچند این روز هیچ گونه وجه تسمیه مشخصی با کار خبرنگاری ندارد اما با توجه به این که به طور معمول رسانه ها در اخر سال شمسی کارکرد یک ساله خود را ارزیابی می کنند، نزدیک ساختن این روز با آخر سال تنها دلیل پیشنهاد آن به دولت افغانستان بود. به طور معمول در این روز نهادهای حامی خبرنگاران ، بهترینهای سال در این عرصه را نیز مورد تشویق قرار داده و دولت نیز هر از گاهی مدالها و تقدیر نامههای را به خبرنگاران برتر اهدا میکند .
روزنامه نگاری در افغانستان تاریخچه بیش از صد سال دارد . نخستین نشریه در افغانستان در سال ۱۸۵۷ میلادی در زمان امیرشیرعلی خان به چاپ رسید که مطالب آن، که به صورت دست نویس نشر میشد، بیشتر حول و محور دربار میچرخید . پس از آن نشریههای دیگری چون «سراج الاخبار» و «ارشاد النسوان» در زمان «امیرامان الله» به وجود آمد. همچنان در زمان «امان الله خان» نخستین فرستنده رادیو نیز در کابل شروع به فعالیت کرد. اما اوج فعالیت رسانهها در افغانستان در دهه چهل شمسی بود. دورانی که از آن به عنوان دهه دموکراسی یاد میشود بود. در این زمان که فضای سیاسی تا حدی بازتر شد. احزاب سیاسی تشکیل شدند و به تبع آن نشریهها که بیشتر وابسته به این احزاب بودند سر برآوردند.
این نشریهها که در خدمت دیدگاههای سیاسی احزاب بودند، بسیار تند و تیز و جانبدارانه با مسایل روز برخورد میکردند . به همین دلیل تعداد زیادی از روزنامه نگاران در این دوره به زندانها افتادند. با کودتای ۲۶ تیر ۱۳۵۲ هم زمان با به قدرت رسیدن سردار محمد داود خان ، رسانههای مستقل نیز از فعالیت باز ماندند . هرچند داود خان اعلان جمهوریت کرد و پارلمان را نیز ایجاد کرد اما جلو نشر رسانهها مستقل را گرفت.
داود خان در سال ۱۳۵۷ تلویزیون را نیز در افغانستان فعال ساخت. اما خودش هیچگاه نتوانست آن را ببیند. در مرداد سال ۱۳۵۷ و سه ماه پس از سقوط جمهوریاش و کشته شدن خود و اعضای خانوادهاش تلویزیون افغانستان فعالیت رسمی خود را آغاز کرد . کودتای مارکسیستی سال ۱۳۵۷ افغانستان را وارد یک فاز جدید ساخت. سیستم تک حزبی بر حیات سیاسی افغانستان مسلط شد و رسانههای دولتی همه در خدمت آرمانهای حزبی قرار گرفتند . با سقوط حکومت دکتر «نجیب الله» و سلطه مجاهدین، افغانستان وارد دوره هرج و مرج و جنگهای تنظیمی شدیدی شد . در این دوره به جز همان رسانههای دولتی که گاه گداری نشر میشد چیزی دیگری که قابل یادآوری باشد به نشر نمی رسید . البته نشریهها جهادی که در زمان جنگهای مجاهدین با دولت در پشاور پاکستان به نشر میرسید ، هنوز هم وجود داشت . با هجوم طالبان بر افغانستان رسانهها در ورط سقوط قرار گرفتند . به جز رادیوی دولتی افغانستان که به نام رادیو شریعت فعالیت میکرد . رسانه دیگری در افغانستان وجود نداشت . محدود رسانههای چاپی در گوشه و کنار افغانستان که مربوط به وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان بود به نشر میرسید .
با سقوط طالبان و ایجاد یک نظام دموکراتیک در افغانستان زمان شکل گیری رسانه های مستقل به وجود آمد . بر خلاف تصور عموم نخستین تلویزیون مستقل نه در شهر کابل ، بلکه در شهرستان دور افتاده «غوریان» در استان «هران» و در نزدیکی مرز با ایران آغاز به فعالیت کرد . این تلویزیون نه مجری داشت ، نه خبر و نه هیچ برنامه تولیدی . بلکه برنامههایش را از ماهوارهها ثبت میکرد و دوباره از طریق تلویزیون محلی، که وسایلش از ایران آورده بودند، به نشر سپرده میشد.
اما در این دوره افغانستان بستر مناسبی برای ایجاد رسانهها مستقل را به وجود آورد. رسانهها تصویری ، صوتی و چاپی یکی پس از دیگری قارچ وار در فضای سیاسی – اجتماعی افغانستان شکل گرفتند . جامعه جهانی که بخشی از کمکهایش برای نهادینه شدن دموکراسی در افغانستان اختصاص یافته بود ، سخاوتمندانه برای ایجاد رسانهها هزینه میکرد. از آن سو احزاب و شخصیت های سیاسی نیز که خود را در این هیجان رسانهای عقب مانده میدیدند، دست به ایجاد رسانههای حزبی و تنظیمی کردند. البته بخش عمده ای از این رسانهها به خصوص رسانههای چاپی به دلیل کم شدن حمایتهای مالی و نبود بازار دوباره از فعالیت باز ماندند. بخشی از این رسانهها توانستند که در افغانستان و حتی منطقه برای خود نام و نشانی به دست بیاورند . تعدادی از رسانهها و خبرنگاران هم توانستند جوایز بین المللی را از ان خود بسازند . با این حال جنگ و تنشهای سیاسی در افغانستان نگذاشت تا حوزه رسانهای در افغانستان ، نقش خود را به عنوان رکن اساسی دموکراسی در حیات سیاسی مردم بازی کند . چالشهای قومی ، زبانی ، نژادی و مذهبی رسانهها در افغانستان را به حوزه های مخالف هم دیگر تقسیم کرد . تعدادی از رسانهها با حمایت کشورهای منطقه در پی تامین منافع این کشورها برآمدند.
به طور کل حتی رسانه های که تلاش کردند تا هویت مستقل خود را برای همیشه حفظ کنند ، در هیاهوی رسانه های وابسته گم شدند . امروز پس از نزدیک به بیست سال رسانهها با این که نقش اساسی در افکار عامه داشتند ، میروند که جای خود را به شبکه های اجتماعی بدهند . به همین دلیل بخشی از رسانههای چاپی حالا بیشتر روی نشر آنلاین مترکز شدهاند . دولت هم که در گیر دهه چالش دیگر است ، نتوانسته آنگونه که بایسته است رسانه ها را حمایت کند . همین حالا بخش عمده ای از رسانه های مستقل در افغانستان در معرض تعطیل شدن قرار دارند زیرا دیگر اثری از حمایت بیدریغ جامعه جهانی باقی نمانده است.