جمهوری اسلامی دور از دلار، خاورمیانه در آرامش
یک فرمانده ارشد از گروههای شبهنظامی عراق : پیش از اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در اردیبهشت ۹۷، جمهوری اسلامی ماهانه بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون دلار به نیروهای مورد حمایت خود در این کشور کمک مالی کرده است.
جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل خود در سال 1357 همواره در تلاش بوده است تا استراتژی صدور انقلاب اسلامی را در خارج از مرزهای خود نیز دنبال کند. در خلال 40 سال گذشته جمهوری اسلامی کوشیده است تا در هر نقطه ای از منطقه که در آنجا طرفدارانی دارد نفوذ کرده و برای پیشبرد اهداف خود تشکیلاتی را شکل دهد. برای تحقق این سیاست، حمایت از گروه های مبارز فلسطینی بر علیه اسرائیل در همان ماه های اولیه ی به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت. چندی بعد نیز اعزام نیروهای نظامی به لبنان و تشکیل گروه حزب الله در جنوب این کشور درراستای همین سیاست برنامه ریزی می شود. اگر چه این گروه ها عمدتا از حمایت دولت های خود بی بهره اند اما همواره بخش عمده ای از بودجه خود را از حکومت حامی خود تامین کرده اند. امروزه و همزمان با اوج گیری تحریم های بین المللی و ثبات آن ها و در پی مسدود سازی پی در پی کانال های مخفی مالی، فشار بر این گروه ها افزایش دو چندان یافته است. این گروه ها سال هاست با حمایت مالی و لجستیکی جمهوری اسلامی در راستای اهداف منطقه ای و فرا منطقه ای حکومت اسلامی فعالیت دارند، هرچند که اعداد و ارقام دقیقی ازحجم این بودجه ها در دست نیست اما به روشنی می توان دریافت که دوام و بقای این گروه ها تا به امروز جز با تخصیص بودجه ای مشخص امکان پذیر نبوده است. اما نکته تـأسف بر انگیز این است که مردم ایران که کوچکترین نفعی از این حمایت ها و سیاست های جمهوری اسلامی نبرده اند چرا باید اکنون تاوان تحریم هایی را بپردازند که یکی از علل اصلی وضع آن همین حمایت های بی سرانجام جموری اسلامی از این گروه هاست؟ براستی چرا باید تقویت و ارسال منابع مالی که بایستی صرف بازسازی اقتصاد بیمارکشور و اموری نظیر: بهبود تولید، افزایش اشتغال، بهبود امید به زندگی، آموزش و پرورش و سایر اموری که مستقیما به نفع مردم ایران تمام می شود باید در خارج از مرزها و برای اهدافی پوچ هزینه شود؟! جای سوال است که کمک های مالی به این گروه ها درطی دهه های گذشته چه منفعتی برای مردم ایران داشته است؟ آیا دلارهای نفتی ایران که سال هاست خرج تامین اسلحه و پشتیبانی از این گروه ها شده است امروز که مردم ایران در شرایط دشوار قرارگرفته اند برای کشور سودی خواهد داشت؟ نتیجه این سرمایه گذاری بیهوده چیست؟ آیا این بخشش منابع مالی با رضایت و نظرخواهی از مردم صورت گرفته است؟
پاسخ به این سوالات هر آنچه که باشد بی تردید چیزی جز پیشبرد اهداف تنش زای منطقه ای و فرا منطقه ای جمهوری اسلامی نبوده است. گروه های چریکی در افغانستان، گروه های شیعه طرفدار جمهوری اسلامی در بحرین، حوثی ها در یمن، حشدالشعبی عراق، حزب الله لبنان و حماس در فلسطین از بارزترین گروه های تحت حمایت جمهوری اسلامی هستند که امروز تا حد زیادی دسترسی شان به دلار های نفتی ایران تحت تاثیر سیستم کنترل مالی تحریم ها به شدت کاهش یافته است. حزب الله لبنان به سبب نزدیکی عقیدتی بیشتر با جمهوری اسلامی از کمک های بیشتری بهرمند شده و در طی سال های گذشته با کمک حمایت های مالی و لجستیکی جمهوری اسلامی در بعد نظامی و امنیتی در شرایط بهتری نسبت به سایر گروه های نظامی طرفدار جمهوری اسلامی در خاورمیانه قرار گرفته است. ایران، کشوری که در طول تاریخ کهن خود همواره سرزمین صلح و دوستی بوده و مردمان آن همواره در راستای پیوند اقوام کوشیده اند امروزه و براثر این گونه فعالیت های مخرب جمهوری اسلامی جایگاه خود را درعرصه بین المللی بیش از گذشته از دست رفته می بینند. تا جاییکه در سال های اخیر شاهد هستیم اعتراض به تداوم این حمایت های مخرب جمهوری اسلامی تبدیل به یکی از مطالبات جدی معترضان شده است. جامعه امروز ایران به خوبی تاثیر منفی این گونه حمایت های مخرب را درک کرده و به این واقعیت آگاه است که چگونه شدت یافتن تحریم های بین المللی از یکسو در بعد داخلی عرصه زندگی را روز به روز بر او دشوارتر ساخته و در بعد خارجی نیز او را با مشکلات فراوانی در باب دریافت روادید و تابعیت مواجه ساخته است. اگرچه جمهوری اسلامی مدعی آن است که حمایت او از این گروه ها صرفا جنبه معنوی و اعتقادی دارد اما روشن است که موجودیت این گروه ها بدون حمایت مالی امکان پذیر نیست.
حال درشرایط کنونی که تحریم های بین المللی در همه ابعاد جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده است، منطقه خاورمیانه روزهای نسبتا آرامتری را می گذراند. جمهوری اسلامی در فقدان مغز متفکر و عامل هماهنگ کننده و پیش برنده اهداف خود در منطقه، اکنون بسیار محتاط تر از گذشته گام برمی دارد تا جاییکه حتی حملات هوایی اسرائیل به پایگاههای نظامی و مستشاری ایران در سوریه نیز پی پاسخ می ماند. عراق در همسایگی ایران که پس از فروپاشی حزب بعث تبدیل به یکی ازپایگاه های اصلی نفوذ جمهوری اسلامی شده است، طی سال های اخیرشاهد رویش گروه های شبه نظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی بوده است اما بنا به برخی از گزارش ها این گروه ها نیز هم اکنون در شرایط نامطلوبی به سر می برند. خبرگزاری رویترز در گزارش خود به تاریخ (پنجشنبه ۱۲ تیر1399) به نقل از سه فرمانده گروههای شبهنظامی شیعه عراقی و یک منبع آگاه گزارش داد کمک های مالی و نظامی جمهوری اسلامی به این گروهها از ابتدای سال جاری میلادی به میزان چشمگیری کاهش یافته است. علت این کاهش، شیوع ویروس کرونا و تشدید تحریمهای آمریکا علیه تهران عنوان شده است، از سویی دیگر برایان هوک، مسئول اسبق امور ایران در وزارت خارجه ایالات متحده تاثیر تحریمهای آمریکا بر کاهش کمک مالی و نظامی ایران از گروههای شبهنظامی نیابتی را تائید کرده و میگوید: این نشان میدهد که سیاست "فشار حداکثری"بر جمهوری اسلامی موفقیتآمیز بوده است. یک فرمانده ارشد از گروههای شبهنظامی عراق به خبرگذاری رویترز گفته که پیش از اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در اردیبهشت ۹۷، جمهوری اسلامی ماهانه بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون دلار به نیروهای مورد حمایت خود در این کشور کمک کرده است. سه فرمانده این گروهها نیز گفتهاند که به جز کاهش کمکهای مالی بر اثر تحریمها، پس از بسته شدن مرزها به دلیل شیوع کرونا، ارسال تجهیزات نظامی از ایران و آموزش شبهنظامیان برای اعزام به سوریه نیز دچار اختلال شده است. به گفته یکی از این فرماندهان، آموزش شبهنظامیان توسط نیروهای ایرانی که از جمله شامل جنگ شهری، استفاده از موشکهای ضد تانک و به کارگیری پهپاد میشد، کاملا متوقف شده است. تزلزل در حکومت بشار اسد درسوریه و تحرکات داعش، در این کشور سبب شد سوریه نیز به کانون جدیدی برای فعالیت های نظامی ایران مبدل شود و با تشکیل پایگاه هایی در مناطق مرزی با اسرائیل می رفت تا این مناطق نیز به حوزه نفوذ جمهوری اسلامی الحاق شود اما با چندین مورد عملیات بمب افکن های اسرائیلی و وارد ساختن خسارات عمده به این تاسیسات نظامی و برجای گذاشتن تلفاتی جمهوری اسلامی این پیام را دریافت که اسرائیل تحت هیچ شرایطی تشکیل این پایگاه های نظامی را در مجاورت مرزهای خود تحمل نخواهد کرد که این امر منجر به کاهش فعالیت های جمهوری اسلامی در این مناطق گردید. با در نظر گرفتن شرایط فعلی و تداوم تحریم ها علیه جمهوری اسلامی که امروز با ناتوانی در فروش نفت خود مواجه است دسترسی به دلارهای نفتی به عنوان اصلی ترین منبع حمایت مالی گروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه مختل شده است و تحریم ها در این حوزه با عملکردی مطلوب تا حد زیادی توانسته است دسترسی گروه های نیابتی را به منابع مالی کاهش داده و موجودیت راهبردی این گروه ها از دیدگاه جمهوری اسلامی را با خطر جدی مواجه سازد. با نگاهی به وضعیت آشفته اقتصادی در داخل ، جمهوری اسلامی که اکنون بیش از گذشته با پیامدهای تحریم های بین المللی مواجه است تا حد بسیاری دربحران اقتصادی گرفتار و توان حمایت از این گروه های مخرب منطقه ای را که روزگاری از آن ها به عنوان اهرم قدرت برای تحت فشار قراردادن کشورهای عرب منطقه در راستای پیشبرد اهدافش سود می برد را از دست داده است. بدیهی است که در چنین شرایطی و با از دست دادن بازوهای قدرت منطقه ای، جمهوری اسلامی شاهد شکل گیری تغییراتی بنیادین در سیاست های منطقه ای و تعامل روز افزون کشورهای عربی با اسرائیل به عنوان دشمن شماره یک در منطقه است رویدادی که همچون کابوسی برای جمهوری اسلامی در حال وقوع است.