Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

بدون کمک روسیه به ارمنستان، آذربایجان در قره باغ کوهستانی دست بالا را دارد

$
0
0

بدون کمک روسیه به ارمنستان، آذربایجان در قره باغ کوهستانی دست بالا را دارد

فارسین پالیسی (سیاست خارجی): بدون کمک روسیه به ارمنستان، آذربایجان در قره باغ کوهستانی دست بالا را دارد

نخست وزیر ارمنستان، نیکول پاشینیان با سردادن شعارهای ملی‌گرایانه جنگ‌طلبانه و امتناع از مذاکرات، دست خود را بیش از حد بازی کرده است- و پوتین برای نجات او نمی‌آید.

برای یک ربع قرن، آذربایجان مجبور شده است از تعداد زیادی پناهنده و آواره داخلی که ١٠ درصد از کل جمعیت او را تشکیل می‌دهد، حمایت و مراقبت کند.

آذربایجان طی سال‌ها هشدار داد که اگر روند صلح به بن بست برسد، استفاده از زور آخرین گزینه خواهد بود. این توسل به زور در نهایت پس از آنکه ارمنستان اصول مادرید را آشکارا و به طور یک‌جانبه رد کرد، رخ داد.

در کلماتی که شبیه اعلام الحاق به صورت شفاهی بود، پاشینیان اعلام کرد که این مناطق آزربایجان بخشی از خود [جمهوری] ارمنستان هستند.

کرملین در قفقاز جنوبی گرفتار شده است. این کشور با بلاروس، خط لوله نورد استریم-٢، هیاهوی غیر منتظره در باره‌ی مسموم ساختن فعال مخالف الکسی ناوالنی و افزایش اعتراضات داخلی و نارضایتی فزاینده مشغول بود.

به قلم رابرت م. کاتلر، رابرت ام. کاتلر عضو ارشد موسسه کانادایی امور جهانی است.

منتشر شده در فارین پالیسی (Foreign Policy)، اوکتوبر ٩، ٢٠٢٠

آغاز دوباره‌ی جنگ در سرزمین‌های آذربایجان که توسط نیروهای ارمنی اشغال شده‌اند را می‌شد پیشگویی کرد. در اواسط ماه ژوئیه درگیری‌های چهار روزه‌ای در شمال غربی جمهوری آذربایجان، در ٦٠ مایلی قره باغ کوهستانی اتفاق افتاد. اما آن درگیری‌ها به هیچ وجه دلیل اصلی جنگ‌های امروز نیست.

درگیری‌های کنونی در اواخر دهه ١٩٨٠ آغاز شد، زمانی که ارامنه در منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی آذربایجان (م.خ.ق.ک.) شروع به سازماندهی برای خارج کردن آن منطقه از جمهوری آذربایجان کردند. هنگامی که شورای منطقه‌ای م.خ.ق.ک. در فوریه ١٩٨٨ به الحاق-اتحاد با جمهوری سوسیالیستی شوروی ارمنستان رای داد، مقامات شوروی در مرکز، دولت محلی را لغو و حکومت مستقیم بر آن منطقه از مسکو را برقرار کردند.

در سال ١٩٩٢، یک سال پس از استقلال دو کشور، نیروهای ارمنی  «راهروی لاچین» [تورک‌نشین در خارج قره باغ]، جاده کوهستانی پیچ در پیچ متصل کننده‌ی قره باغ کوهستانی به ارمنستان را – که از آن زمان به بعد با بودجه دیاسپورای ارمنی توسعه داده شده، تصرف کردند و کنترل آن را به دست گرفتند. سپس با چرخش به شمال، آن‌ها منطقه‌ی [تورک‌نشین] کلبجر آذربایجان در خارج قره باغ را تصرف و در دست گرفتند. آن‌ها تا اوایل ماه گذشته به این روند ادامه دادند و نه تنها منطقه م.خ.ق.ک. سابق را، بلکه هفت منطقه دیگر آذربایجان در خارج از م.خ.ق.ک. سابق را هم تصرف کردند و یک بلوک دارای مرز مشترک طولانی با ارمنستان را تشکیل دادند.

این، وضعیت موجود به هنگام پایان یافتن جنگ در سال ١٩٩٤ بود. علیرغم درگیری‌های دوره‌ای، که بدترین آن‌ها در سال ٢٠١٦ رخ داد، وضعیت موجود - تا ماه گذشته حفظ شد. کل منطقه تحت اشغال ٢٠ درصد از قلمروی شناخته شده بین المللی آذربایجان را تشکیل می‌دهد. حداقل چهار قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل (٨٢٢ ، ٨٥٣ ، ٨٧٤ و ٨٨٤) که در سال ١٩٩٣ تصویب شدند، از  نیروهای ارمنی می‌خواست که تمام این مناطق اشغالی را بدون تأخیر ترک کند.

تقریباً هشت صد هزار-٨٠٠٠٠٠ آذربایجانی [تورک] توسط نیروهای ارمنی از مناطق اشغالی پاک‌سازی قومی شدند. دویست هزار-٢٠٠٠٠٠ نفر دیگر از خود جمهوری ارمنستان اخراج و بیروان رانده شدند و به عنوان پناهنده در آذربایجان پناه گرفتند. سازمان امنیت و همکاری در اروپا (OSCE) «گروه مینسک» خود را - با ریاست مشترک ایالات متحده، فرانسه و روسیه - ایجاد کرد تا مذاکرات برای حل و فصل منازعه را تسریع کند. برای یک ربع قرن، آذربایجان مجبور شده است از تعداد زیادی پناهنده و آواره داخلی که ١٠ درصد از کل جمعیت او را تشکیل می‌دهد، حمایت و مراقبت کند.

آذربایجان بیش از یک نسل صبور بود. با ارمنستان، برای وصول به توافق، اصول مادرید را که بیش از یک دهه پیش توسط گروه مینسک پیشنهاد شده بود، پذیرفت. اصول مادرید خواستار برگرداندن کنترل تمام هفت منطقه در اطراف قره باغ به آذربایجان، دادن یک استاتوی موقت به قره باغ کوهستانی که «تضمین‌هایی برای امنیت و خودگردانی» او را فراهم کند، متصل کردن آن با ارمنستان توسط یک راهرو؛ تعیین وضعیت قانونی نهایی آن «از طریق بیان اراده قانونی و لازم الاجرا»؛ بازگشت کلیه پناهندگان و آوارگان به محل زندگی قبلی خود و ایجاد یک نیروی حافظ صلح بود.

این مذاکرات طولانی شد. آذربایجان طی سال‌ها هشدار داد که اگر روند صلح به بن بست برسد، استفاده از زور آخرین گزینه خواهد بود. این توسل به زور، در نهایت پس از آنکه ارمنستان اصول مادرید را آشکارا و به طور یکجانبه رد کرد، رخ داد.

رد اصول مبنایی توافق شده توسط ارمنستان، مذاکرات را به بن بست رساند. با اینهمه باکو باز هم تلاش کرد تا مذاکرات مرده‌ی  صلح را احیا کند. و با این کار، احتمالاً سیگنال اشتباهی را به ایروان ارسال کرد.

در مقابل، ارمنستان اصول مادرید را کاملاً کنار گذاشت. نخست وزیر فعلی این کشور، نیکول پاشینیان که در آنچه شبیه «یک انقلاب رنگی-مخملی» در ماه مه ٢٠١٨ بود به قدرت رسید، در آغاز با آذربایجان مصالحه‌جو می‌نمود. او در اوایل، این تصور را ایجاد کرد که یک مخاطب آماده به بحث در مورد مسائل خاردار و بغرنج است. متأسفانه، او نتوانست وعده‌های بسیاری را که به جامعه‌ی ارمنستان قول داده بود، متحقق کند. وعده‌هایی که در صورت تحقق‌، می‌توانستند وضعیت اجتماعی - اقتصادی تجرید شده ارمنستان و وابستگی شدیدش به روسیه را بهبود بخشند. پاشینیان پس از شکست در تحقق وعده‌های انتخاباتی خود، قربانی ناسیونالیسم توسعه‌طلب ارضی شد که ظاهراً برای ادامه حیات او در سیاست داخلی ارمنستان لازم بود.

به نظر می‌رسد پس از به دام افتادن در آنجا، اکنون پاشینیان گروگان شعارهای ملی‌گرایانه خود - که به نوبه خود باعث تقویت پوپولیسم و ​​نظامی‌گری ارمنی داخلی گشت- شده است. این ناسیونالیسم توسعه‌طلب ارضی سرانجام نه تنها به مسئله قره باغ کوهستانی - که پاشینیان ، مانند اسلاف خود، آن را دستکاری سیاسی کرد - سرایت نمود، بلکه به سایر همسایگان فراتر از آذربایجان نیز تسری یافت.

به طور مشخص، کار پاشینیان به ادعاهای ارضی بر علیه ترکیه ختم شد. وی این کار را با به راه انداختن بحث پیرامون معاهده ١٩٢٠ سور- که هرگز لازم الاجرا نشد و معاهده لوزان در سال ١٩٢٣ جایگزین آن گشت- انجام داد. معاهده سور، تلاش متفقین برای از بین بردن امپراتوری عثمانی و تقسیم اراضی او پس از جنگ جهانی اول بود. در آن تقسیم، قرار بود ارمنستان بخشی را که منطقه شمال شرقی ترکیه مدرن است دریافت کند.

در جشن‌های صد ساله معاهده سور در آگوست سال ٢٠٢٠، پاشینیان این پیمان هرگز تصویب نشده را یک «واقعیت تاریخی» خواند و خواستار احیای عدالت تاریخی شد. این بدان معنا بود که دولت ارمنستان، از زبان رئیس دولت، آشکارا ادعای تصاحب بر زمین‌هایی که صد سال بخشی از ترکیه بوده‌اند را می‌کرد.

سال قبل در مارس ٢٠١٩، وزیر دفاع او داوید تونویان در مقابل جامعه ارامنه در نیویورک اعلام کرد: «من به عنوان وزیر دفاع اعلام می‌کنم که این فورمات [قدیمی] سرزمین [در ازای] صلح، من آن را دوباره تعریف کرده‌ام. ما برعکس آن عمل می‌کنیم - جنگی جدید برای سرزمین‌های جدید». این شعار تهدیدآمیز می‌توانست به سرزمین‌های بیشتری از آزربایجان در اطراف مناطقی که قبلاً اشغال شده‌اند، یا به مصادره اکسکلاو نخجوان آذربایجان، یا به سرزمین‌های دیگر اشاره داشته باشد. معنای آن بیانات این بود که آذربایجان باید منتظر تحریکات نظامی ارمنستان را برای کندن و جدا کردن مناطق جدیدی از قلمروی آزربایجان باشد. بدنبال این بیانات، درگیری‌های ژوئیه تا آگوست در شمال توووز در شمال غربی آزربایجان، ١٠٠ مایلی قره باغ کوهستانی بوقوع پیوست، منطقه‌ای که بیش از ٢٦ سال فارغ از هر هرگونه درگیری بود.

فشار سیاسی داخلی علیه پاشینیان هنگامی افزایش یافت که وی رئیس جمهور پیشین رابرت کوچاریان و نخست وزیر پیشین سرژ سرکیسیان را به ترتیب به جرم «سرنگونی نظام قانون اساسی ارمنستان» و به جرم اختلاس محاکمه کرد. سرکیسیان که جانشین دستچین کوچاریان بود، در سال ٢٠٠٩ پاشینیان را در رابطه با اعتراضات وی علیه انتخابات گویا تقلبی به زندان انداخته بود. سرکیسیان و کوچاریان هر دو اصلا اهل قره باغ و اعضای همان طایفه سیاسی هستند که از اواسط دهه ١٩٩٠ تا چند سال پیش بر سیاست ارمنستان مسلط بوده است.

پنج ماه پس از اظهارات تونویان در نیویورک، پاشینیان در آگوست ٢٠١٩ این افسانه که ارمنیان در سرزمین‌های اشغالی - که آن‌ها آن را «جمهوری قره باغ» می‌نامیند و در سطح بین المللی به رسمیت شناخته نمی‌شود - خودشان را اداره می‌کنند را از بین برد. به طور مشخص پاشینیان در ٥ آگوست در یک سخنرانی بحث برانگیز حین بازی‌های پان‌ارمنی که در خان‌کندی برگزار شد (استپاناکرت نیز نامیده می‌شود) اظهار داشت که «قره باغ کوهستانی ارمنستان است. و السلام». وی در کلماتی که شبیه اعلام الحاق به صورت شفاهی بود، اعلام کرد که این مناطق بخشی از خود [جمهوری] ارمنستان است.

هیچ سیاست‌مدار ارمنی از زمان جنگ در اوایل دهه ١٩٩٠ همچو چیزی را نگفته بود. اولا به دلیل اینکه این یک دینامیت سیاسی بود. زیرا این قلمرو به طور بین المللی بخشی از آذربایجان شناخته می‌شود. ثانیا به این دلیل که ارمنستان قبلا تلاش می‌کرد دروغ مستقل بودن قره باغ از جمهوری ارمنستان را حفظ کند. در واقع در دعوای سال ٢٠١٥ چیراغوف و همکاران بر علیه ارمنستان در دادگاه حقوق بشر اروپا در استراسبورگ، دادگاه حکم داد که در واقع این ارمنستان و نه دولت محلی در قره باغ  است که بر قره باغ و مناطق اطراف آن کنترل واقعی اعمال می‌کند.

بیانات پاشینیان نشان دهنده رد قطعی اصول مادرید سازمان امنیت و همکاری اروپا بود که طبق آن وضعیت نهایی منطقه می‌بایست نتیجه‌ی مذاکرات باشد. حکومت پاشینیان، اولین حکومت ارمنستان بود که نتوانست اقلا یک تعهد ساختگی به اصول مادرید را ابراز کند.

در ماه ژوئیه پس از چندین ماه سخنرانی‌های جنگ‌طلبانه، پاشینیان با پیش راندن هفت شرط جدید برای مذاکره با آذربایجان، صراحتا و آشکارا تأیید کرد که اصول مادرید را رد می‌کند. اصول مادرید خواستار شرکت نهایی دو جمعیت ارمنی و جمعیت آذربایجانی (پاکسازی قومی شده) قره باغ کوهستانی در آن مذاکرات بود. اما پاشینیان اکنون خواستار آن شد که اولا باید نمایندگان جمعیت ارمنی منطقه در سطح و موقعیت برابر با کشورهای ارمنستان و آذربایجان به عنوان طرف سوم، و دوما بدون همتایان خود یعنی نمایندگان جمعیت آزربایجانی اخراج شده از منطقه، در مذاکرات شرکت کنند.

با اوج گرفتن درگیری، پاشینیان اکنون یک مشکل ولادیمیر پوتین دارد. مردی که می‌توانست به عنوان حامی و متحد ارمنستان عمل کند، این کار را نمی‌کند. کوچاریان و سرکیسیان هر دو روابط شخصی خوبی با رئیس جمهور روسیه داشتند. اما وقتی پاشینیان در اپوزیسیون سیاسی بود‌، از وابستگی ارمنستان به روسیه و نفعی که روسیه از ضعف و انزوای ارمنستان به دست می‌آورد انتقاد کرد. در نتیجه، پوتین علاقه خاصی به پاشینیان ندارد. رسانه‌های روسیه همیشه با او رفتار مهربانی نداشته‌اند.

روسیه علی رغم داشتن یک پایگاه نظامی در گومری ارمنستان که میزبان ٣٠٠٠ سرباز است و همچنین یک پایگاه هوایی در نزدیکی پایتخت ایروان، هنوز به عنوان رئیس مشترک گروه مینسک، و با اجتناب از عرضه حمایت آشکار سیاسی و نظامی به ارمنستان، کمابیش می‌توانست از خود تعادل سیاسی نشان دهد. اگرچه روسیه علیرغم توسعه روابط دوستانه روز افزون با باکو، به طور کلی و همچنین طی ده سال گذشته در درگیری با آذربایجان از ارمنستان حمایت کرده است.

امروز ارتش روسیه به تأمین نظامی بلاانقطاع ارمنستان ادامه می‌دهد. این کشور حتی در درگیری‌های ماه ژوئیه نیز تجهیزات نظامی سخاوتمندانه‌ای را از طریق هوایی به ارمنستان منتقل کرد. هواپیماها مسیر پرواز روسیه-قزاقستان-ترکمنستان-ایران-ارمنستان را طی کردند. زیرا گرجستان از دادن حق پرواز بیش از حد به این هواپیماها خودداری کرد. کمک نظامی روسیه به ارمنستان در میانه درگیری، برای آذربایجان قابل درک نبود. زیرا باکو، پس از آنکه ایالات متحده بیش از یک دهه پیش علاقه خود را به منطقه از دست داد، روابط خویش با روسیه را به طور قابل ملاحظه‌ای بهبود بخشیده بود.

آذربایجان در اواخر سپتامبر موفق شد کنترل ارتفاعات استراتژیک مشرف به دو بزرگ‌راه که ارمنستان را به قره باغ کوهستانی متصل می‌کند را به دست گیرد. (در واقع، اعلامیه رسمی دولت ارمنستان در اواخر ماه ژوئیه که می‌گفت یک بزرگ‌راه سوم نیز در سال جاری ساخته خواهد شد، احتمالاً موجب تحریک بیشتر آذربایجان شد). ارتش ارمنستان احتمالاً می‌داند که در معرض خطر محاصره طولانی مدت در آنجا قرار دارد. به همین سبب هم این کشور تلاش می‌کند که با افزایش حملات به شهرهای غیر نظامی آذربایجان و شهرهای خارج از منطقه درگیری، آذربایجان را پریشان و تحریک کند.

روسیه مشتاق است نفوذ خود را در آنچه «خارج نزدیک» می‌نامد، جایی که اقلا تحت اتحاد جماهیر شوروی ٧٠ سال با این کشورها همزیستی می‌کرد – حتی بدون اشاره به تاریخ سلطنت تزاری فراتر از آن - حفظ کند. روسیه به هر دو طرف اسلحه می‌فروشد. به لطف تحریم‌های غربی، این کشور اکنون بزرگ‌ترین تأمین کننده اسلحه‌ی آذربایجان است. اگرچه باکو بهای خریدهای خود را با ارزهای رایج جهانی و تمام قیمت به مسکو پرداخت می‌کند. اما ایروان آن‌ها را بر اساس قیمت‌های داخلی روسیه و با وام‌های روبلی که از مسکو دریافت می‌کند می‌پردازد.

از طرف دیگر، ترکیه همیشه حمایت سیاسی و نظامی خود را از مبارزه آذربایجان برای بازیابی اراضی اشغالی‌اش ابراز داشته است. این بار هم به هیچ وجه متفاوت عمل نکرد. در واقع، هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه‌ای که توسط آذربایجان خریداری شده‌اند، عامل مهمی در برگرداندن وقایع به نفع آذربایجان بوده‌اند. آذربایجان همچنین در حال حاضر دارای واحدهای موشکی و توپ‌های بلند عمدتا روسی است که قبلاً آن‌ها را نداشت. با این‌ها و هواپیماهای بدون سرنشین جدید خریده از ترکیه، آزربایجان تانک‌ها و دیگر زره‌پوش‌های ارمنی را تقریبا به طور منظم و با مصونیت نسبی از بین می‌برد. اگرچه ضررهایی نیز متحمل شده است.

با توجه به روابط نزدیک بین ترکیه و آذربایجان، پاشینیان کارت تورکوفوبیا [تورک‌هراسی] و حتی کارت دینی را بازی کرده است. وی تا آنجا پیش رفته است که ادعا نموده درگیری میان ارمنستان مسیحی و آذربایجان مسلمان، «برخورد تمدن‌ها» است. به نظر می‌رسد اینها همه، افشا کننده‌ی یأس و ناامیدی معینی هستند. روسیه از حمایت پاشینیان به آن اندازه که وی می‌خواست، امتناع ورزید. و دیاسپورای جهانی ارمنی هنگامی که نوبت به هل دادن و پیش راندن رسید، قادر به کمک به او نبوده است. 

پیروزی‌های آذربایجان در میدان نبرد در حال افزایش است. امتناع ایروان از انجام مذاکرات معنی‌دار و خروج از سرزمین‌های آذربایجان، عزم باکو را برای بدست آوردن پیشرفت‌های بیشتر افزایش می‌دهد. بیست و شش سال انتظار برای مذاکره، فقط یک وضعیت به طور فزاینده بدتر را ایجاد کرده است. آذربایجان هنوز میزبان یک میلیون پناهنده و آواره داخلی است. ارمنستان اسکان و شهرک‌سازی‌های خود را در سرزمین‌های اشغالی افزایش داده است. و کالاهای تولید شده در مناطق اشغالی برچسب «ساخت ارمنستان» خورده و بدون مشکل به اتحادیه اروپا صادر می‌شود. بیانات و شعارهایی که از ایروان می‌آید با گذشت زمان صرفا بدتر شده است.

کرملین در قفقاز جنوبی گرفتار شده است. این کشور با بلاروس، خط لوله نورد استریم-٢، هیاهوی غیر منتظره در باره‌ی مسموم ساختن فعال مخالف الکسی ناوالنی و افزایش اعتراضات داخلی و نارضایتی فزاینده مشغول بود. ممکن است مسکو منتظر بماند تا آذربایجان به برخی دستاوردهای ارضی معینی دست یابد تا پاشینیان را در ارمنستان تضعیف کند و سپس از نفوذ خود در ایروان برای برکناری وی و نصب رهبر ارمنی دیگری که انعطاف بیشتری در مقابل خواسته‌های روسیه داشته باشد استفاده کند.

با این کار، روسیه چندین هدف را محقق می‌کند. با تداوم یک درگیری ماندگار، طرفین درگیر را به شدت تحت کنترل خود در می‌آورد و بدین ترتیب قدرت و نفوذ کرملین در منطقه را حفظ می‌کند. و همچنین از آذربایجان که به طور کلی دارای روابط خوبی با آن است امتیازاتی کسب می‌کند. علاوه بر این، پاشینیان به اصطلاح انقلابی و غیرقابل پیش‌بینی را به دلیل این که از نقش تاریخی ارمنستان به عنوان یک کشور مشتری روسیه تجاوز کرد، مجازات می‌کند.

https://foreignpolicy.com/2020/10/09/russia-aid-ar...


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles