سودجویان ایرانی که باعث سقوط ترامپ شدند

 

بالاخره کنگره آمریکا آرای الکتورال انتخابات ریاست‌جمهوری را تایید کرد، دوران ترامپ به سر رسید و بایدن رئیس‌جمهور شد. قول داده بودم بعد از اینکه تکلیف انتخابات آمریکا مشخص شد در این باره روشنگری کنم. این بیانیه جهت همان روشنگری است. امیدوارم هم‌میهنان را سودمند افتد. یکی از دلایل مهم سقوط ترامپ – سوای اخلاق و رفتار تخمی خودش و محاسبات غلطش و توطئه‌های دشمنانش و مسایل دیگر – ایرانیان کاسبکار و عموما بی‌سوادی بودند که سیاست خارجی وی را «فَشَل» کردند و بزرگ‌ترین پیروزی احتمالیِ بین‌الملی‌اش یعنی براندازی رژیم اهریمنی را از چنگ‌اش درآوردند.

اوایل که ترامپ رئیس‌جمهور شده بود، دور و برش آدم‌های آگاه نسبتا زیاد بودند. همان‌ها به او گفته بودند که موضوع رژیم اهریمنی را باید جدی بگیرد و لاس نزند و هرچه زودتر کارش را یکسره کند. مدتی هم بر همین منوال گذشت. اما هرچه پیشتر رفت، درگیری‌هایی که با اطرافیان و مشاورانش درست کرد باعث شد دور و برش از آدم‌های عاقل خالی شود. همین جا را باز کرد برای لاشخورهای ایرانی. دور و برش را گرفتند و توی گوشش خواندند و گرای غلط دادند که «پول را به ما بده، ما بدون جنگ رژیم را برایت می‌اندازیم.» به دروغ گفتند «ما در سپاه نفوذ داریم – سپاه را تحریم نکنید! – و نبض آپوزیسیون را در دست داریم و در جامعه طرفدار داریم و مردم را به خیابان می‌آوریم» و هزار یک خزعبلات دیگر. از آنطرف هم رفتند به عرب‌ها گفتند «هوای ما را داشته باشید تا ما هم هوای شما را داشته باشیم» –پول‌های عرب‌ها عموما رفت به سوی تلویزیون‌های لندنی.

با شعبده‌بازی‌ «مبارزه مدنی» مردم گشنه و تشنه را دست خالی کشاندند به خیابان و انداختند زیر تیغ و تیر رژیم جنایتکار. من همان موقع در رسانه‌ها و اندیشکده‌های بین‌المللی به ترامپ هشدار دادم این کار را باید خودت و دولت آمریکا دست بگیرید، رژیم را سرنگون کنید و در ایران فرمانداری نظامی برقرار کنید تا اوضاع آرام شده و فضا برای استقرار دموکراسی آماده شود. گفتم ایران اروپای شرقی نیست؛ رژیم اسلامگرا بی‌رحم و جنایتکار است و روی مردم اسلحه می‌کشد و تا آخرین قطره خون‌شان را می‌ریزد. این‌لاشخورهای ایرانی به جای اینکه از موضع حق حمایت کنند، یا حداقل اینکه مانع نتراشند و سنگ نیندازند، به من از جمیع جهات حمله کردند و هر جا که توانستند برایم زدند و سعی کردند مرا منزوی کنند.

از آن طرف روی موج غریب‌ستیزی ترامپ سوار شدند و مدام توی گوشش خواندند که جلوی ورود مهاجران ایرانی را بگیر، همه رژیمی‌اند. این‌ها بیشتر نگرانی‌شان این است که مخالفان تازه‌نفس و باسواد و مستقل رژیم که سرشان به تن‌شان می‌ارزد از راه برسند و انحصار این فسیل‌های فاشیست را بشکنند و جای‌شان را در آمریکا تنگ کنند. به همین خاطر هم در حق پناهجویان و دیگر مهاجران ایرانی نهایت پستی را می‌کنند. کاری کردند که سازمان ملل دفتر پذیرش پناهجویانش در ترکیه را بست، و پناهجویان ایرانی در ترکیه افتادند زیر تیغ اردوغان و رژیم اهریمنی. من در همان زمان به ترامپ و نهادهای مربوطه نامه نوشتم و گفتم پناهجویان ایرانی در ترکیه را به امان خدا رها نکنید. این‌ها به جز آمریکا پناهی ندارند. ولی به لطف این شارلاتان‌ها در کاخ سفید گوش شنوایی نبود. و شد آنچه شد: در مدت ریاست‌جمهوری ترامپ کلی پناهجوی ایرانی در ترکیه کشته و زخمی و ربوده شد.

یکی از همین‌ مدعی‌ها که این اواخر در تلویزیون‌های لندنی هم زیاد ظاهر می‌شود و در انظار عمومی خیلی ادعای «وطن‌پرستی» – هم از نوع ایرانی و هم آمریکایی – می‌کند یک مرتبه در جریان یک بحث داغ شخصی از دهانش دررفت و به من گفت «چرا انقدر برای مردم ایران جوش می‌زنی؟ این‌ها حق‌شان است که این بلاها به سرشان بیاید!» همان موقع‌ها بود که خیلی از این‌ها را شناختم، که علی‌رغم تمام شعارهای سوزناک وطن‌پرستانه‌ای که می‌دهند و پرچم شیر و خورشیدی که هوا می‌کنند به هیچ وجه دغدغه آزادی ایران و بهبود وضعیت مردم را ندارند، بلکه فقط به فکر جیب خودشان هستند. اگر دولت آمریکا خودش جریان براندازی را مدیریت می‌کرد یک پاپاسی هم به این لاشخورها نمی‌رسید. و این‌ها با وجودی که می‌دانستند کار را باید خود آمریکا تمام کند، اما برای اینکه خودشان چیزی دشت کنند باز رفتند دروغ گفتند و امثال بنده را خراب کردند و جلوی براندازی رژیم را گرفتند.

من به قطع یقین می‌گویم رژیم هم از این قضیه راضی است و بلکه خودش دست دارد. پیش خودش حساب می‌کند بین دشمن سودجو و دشمن آرمانگرا، دشمن سودجو کنترلش راحت‌تر است، چون به هوای پول و مادیات می‌شود افسارش را کشید، اما آرمانگرا را نمی‌شود به این راحتی خرید. پس همان بهتر که پول و امکانات اگر از لابی‌های ما دریغ می‌شود لااقل دست همین منفعت‌طلبان بی‌سواد بیفتد که چهار تا پلاتفورم صوری درست کنند و چهار تا شعار احساسی بدهند و باقی را بزنند به جیب و بروند عشق و حال‌شان را بکنند و با این کارشان مردم را به نفع رژیم هرچه سرخورده‌تر کنند؛ نه آرمانگرایان پاکباز که از جیب و جان خودشان مایه می‌گذارند و هرچه هم به دست‌شان بیفتد را تا قران آخر خرج براندازی می‌کنند.

حالا دوره این لاشخورها هم تمام شد رفت پی کارش – مثل همان لاشخورهای رژیم که چوب‌خطشان پُر شده – و دیگر هیچ‌کس برای‌شان تره هم خرد نمی‌کند. فقط فرصت‌سوزی کردند و رفت. زمستان رفت و روسیاهی‌اش ماند به ذغال. ضجه‌هایی هم که این روزها برای رفتن ترامپ می‌زنند نه به خاطر عشق به اوست یا دغدغه‌شان برای آزادی ایران، که از سرِ دلخوری‌شان است که عیش‌شان کوتاه شد و دوام نیافت، و حالا یک سری لاشخورهای دیگری به جای آنها به منابع لایزال بودجه‌های کلان دولتی وصل خواهند شد.

ما باید درس بگیریم که هر بار با طناب پوسیده یک عده شارلاتان کلاهبردار زبان‌باز نرویم توی چاه. این‌ها نه دل‌شان برای ایران سوخته و نه آمریکا. از این‌ها برای آزادی و آزادی‌خواهی آبی گرم نمی‌شود. و به من هم نگویید اسم ببر. ببینید چه کسانی و با چه ترفندهایی طی این چهار سال تمام رسانه‌ها را قُرُق و سپهر عمومی را اشغال کردند و مدام عده‌های پوچ دادند و در عمل هم هیچ کاری نکردند. همان‌ها هستند. این چرخهٔ باطل که یک عده لاشخور بروند و یک عده لاشخور دیگر بیایند درد ما را دوا نمی‌کند، و باید شکسته شود. از سر استیصال مدام عقل‌مان را دست هر شیادی ندهیم و با باد پوپولیسم از این سو به آن سو نشویم. به اصول اخلاقی پای‌بند باشیم، مطالعه و تحقیق کنیم و با آگاهی برای خودمان تصمیم بگیریم، وگرنه این وضعیت تخمی-تخیلی کماکان امتداد خواهد یافت و رژیم اهریمنی حالا حالاها خواهد ماند. #براندازمhttps://tinyurl.com/y5pu23r8