برای جلوگیری از سیطره ایران بر عراق، جهان عرب باید عراق را در آغوش بگیرد
هفته گذشته نشست بغداد برای همکاری و مشارکت، با اشتراک شماری از کشورهای همسایه عراق برگزار شد، با توجه به خروج نیروهای آمریکایی از عراق در اواخر سال جاری، چند پرسش اساسی در رابطه به وضعیت داخلی و منطقهای عراق مطرح میشود؛ اول اینکه چه سناریوهای احتمالی برای پر کردن خلأی که خروج آمریکا بهجا میگذارد، در نظر است؟ دوم موضع ایران که عراق را در محور سیاستهای راهبردی و اولویتهای امنیتی خود قرار داده است، چگونه خواهد بود؟
این در حالی است که دولت عراق تلاش دارد سیاست مستقلی را دور از کشمکشهای منطقهای در پیش گیرد. چنانچه بارها اعلام کرده که عراق صحنهای برای حملات طرفهای درگیر علیه یکدیگر نخواهد شد. اما با وجود آن تنشها میان ایران و ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، چنان افزایش یافت که در اثر آن چندین بار پایگاههای نیروهای آمریکایی مستقر در عراق هدف حملات موشکی قرار گرفت و فرمانده سپاه قدس توسط آمریکا در خاک عراق کشته شد. سر انجام گروههای وابسته به تهران برای بیرون کردن نیروهای آمریکایی از عراق بر مصطفیالکاظمی نخست وزیر فشار وارد کردند که در نتیجه واشنگتن و بغداد بر سر خروج نیروهای جنگی آمریکایی در آخر سال جاری به توافق رسیدند.
این در حالی است که خروج نیروهای آمریکایی از منطقه تا کنون پیامد خوبی نداشته است. به ویژه از کشورهایی که آمریکا پس از بر اندازی نظام گذشته، تلاش کرده نظام سیاسی جدیدی تشکیل دهد و نهادهای سیاسی، نظامی و امنیتی جدید و مدرن تأسیس کند، اما به محض خروج آمریکا، ضعف این نهادها بر ملا گشته و خلأ امنیتی ایجاد شده و گروهها و سازمانهای رانده شده به سرعت جای آن را پر کرده اند. چنانچه در سال ۲۰۱۴ گروه داعش موصل را اشغال کرد و چند هفته پیش باز همان سناریو تکرار شد و جنبش طالبان بر افغانستان تسلط یافت.
حال که قرار است خروج نیروهای آمریکایی از عراق به زودی تکمیل شود و نیروهای ناتو آموزش نیروهای نظامی عراق را بر عهده گیرند، احتمال چندین سناریوی مختلف وجود دارد؛ یک سناریو بازگشت گروه داعش است که برای خروج نیروهای آمریکایی لحظه شماری میکند، سناریوی دوم که احتمال بیشتر دارد، افزایش نفوذ ایران و سیطره کامل آن بر عراق است. به این معنی که ایران پروژه راهبردی خود را در عراق به گونه کامل، یک طرفه و بدون توجه به مشارکت پیاده خواهد کرد و همه بخشهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی عراق را به گونه انحصاری در دست خواهد گرفت. این سناریو بر خلاف رویکردی است که عراق در سالهای گذشته در پیش گرفته و بر مبنای آن نخست وزیران، مقامات دولتی و شخصیتهای عراقی بارها به کشورهای منطقه سفر کرده اند و با مسئولین آنها به گفتوگو پرداخته اند. به گونه مثال مقتدی صدر به شماری از کشورهای حوزه خلیج فارس به شمول عربستان سعودی سفر کرد و تمایل خود را برای احیا و تقویت روابط با جهان عرب ابراز داشت. همچنان هماهنگی میان مصر، عراق و اردن در باره بسیاری از مسایل صورت گرفت. آخرین تلاش در این راستا برگزاری نشست بغداد بود که بیانگر علاقمندی عراق برای ایفای نقشی جدید در منطقه و تمایل اعراب به حمایت از عراق جدید است.
حال با توجه به حقائق یاد شده، آیا خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق، زمینه را برای تکمیل سیاست جدید عراق، بازگشت آن به آغوش اعراب و دوریاش از نفوذ و سیطره ایران، فراهم خواهد کرد؟ شاید مهمترین دلیلی که سناریوی احتمالی تسلط ایران بر عراق و ارداه ایران برای جلوگیری عراق از رسیدن به سیاست جدیدش را نشان دهد، ژست امیر حسین عبداللهیان وزیر خارجه ایران هنگام گرفتن عکس یادگاری در پایان نشست بغداد باشد که بر خلاف همه پروتوکولها و نزاکتهای دیپلماتیک خود را در صف سران و رؤسا جا زد و در پاسخ به واکنشهای گسترده ایجاد شده گفت، به خاطر جایگاه کشورش ایران این ژست را گرفته است.
عکس یادگاری عبداللهیان دلالت نمادین دارد بر اینکه نخبگان سیاسی و تصمیمگیرنده در ایران چه جایگاهی برای خودشان و چه نقشی برای کشورشان در منطقه تعریف کرده اند. همچنان روشن میسازد که آنان عراق را مهمترین کشوری در منطقه میدانند که ایران تمام ابزارهای راهبردی منطقهای خود را در آن سرمایه گذاری کرد است. گذشته از این که سیاست خارجی ایران بر اساس اعلام ابراهیم رئیسی، تمرکز بر خاورمیانه و کشورهای آسیایی است.
ایران هم اکنون در عراق یکی از قویترین شبکههای شبه نظامیان را در اختیار دارد که توانست به وسیله حملات موشکی آنها ایالات متحده آمریکا را وادار کند تا نیروهای جنگنده خود را از عراق بیرون بکشد و حتی محتمل است پایگاههای نظامیاش را از منطقه خلیج فارس دور کند و به اردن انتقال دهد. از این رو غیر ممکن است که ایران عراق را از استراتژی توسعهجویانه منطقهای خود کنار گذارد.
حال در برابر سناریوهایی که مانع بازگشت عراق به جایگاه منطقهای و عربیاش میشود، مسئولیت کشورهای عربی است که از راه کمکهای اقتصادی و سیاسی عراق را در آغوش بگیرند و میان نهادهای مذهبی در کشورهای سنی مذهب و مرجعیت مذهبی شیعیان در نجف، کانالهای ارتباطی باز کنند و آنها را هر چه بیشتر به خود نزدیک سازند.