مونیکا ارتل آلمانی؛ انتقام گیرنده خون چه گوارا + عکسها
ارنستو چه گوارا انقلابی بزرگ آمریکای لاتین، نهم اکتبر ۱۹۶۷ در سن ۳۹ سالگی در بولیوی تیرباران شد. چه گوارا اسطوره شورش و انقلابهای نیمه دوم قرن بیستم بود.
ارنستو چه گوارا سال ۱۹۲۸ در آرژانتین بدنیا آمد. وی در سال ۱۹۵۳ از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد. او در دوران دانشجویی به سراسر آمریکای جنوبی سفر کرد و از نزدیک فقر، گرسنگی و استثمار مردم را به چشم دید.
وی گم گشتهاش را در جنبش ۲۶ ژوئیه به رهبری فیدل کاسترو پیدا کرد. با وی به کوبا و کوههای سیراماسترا با هدف سرنگون کردن باتیستا رفت. بهسرعت در میان جنگجویان برجسته شد و به درجه فرمانده دوم ارتقاء یافت. وی نقش کلیدی در مبارزات چریکی ایفا کرد که به سرنگونی باتیستا انجامید. شخصیت کاریزماتیکش، او را بهعنوان یک نماد انقلابی بشردوستانه و آزادیخواه در فرهنگ عامه مردم جهان تبدیل کرده است.
چهگوارا امروزه بهمثابه سمبل و نماد اعتراض در مقابل استبداد و استثمار محسوب میشود. بارزترین ویژگی او روحیه مبارزهجویی و آشتیناپذیری با ظلم و استبداد در هر شکل آن است.
کنارهگیری از قدرت برای کمک به انقلاب مردم بولیوی
چه گوارا در اوایل سال ۱۹۶۵ از همه مسئولیتهایی که در کوبا داشت کنارهگیری کرد. وی مخفیانه برای پیشبرد مبارزههای ضد دیکتاتوری به انقلابیون بولیوی پیوست. در اکتبر ۱۹۶۷ توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد و فردای آن روز تیرباران شد. این قسمتی از آخرین حرفهایی است که چهگوار قبل از اعدامش گفته است:
«می دانم قصد کشتن مرا دارید، من نباید هرگز زنده به دست شما میافتادم…این شکست به معنای پایان یافتن انقلاب نیست، انقلاب در جای دیگری پیروز خواهد شد…از سربازان جوخه تیرباران بخواهید که خوب هدفگیری بکنند.»
دریک اقدام شنیع پس از قتل ناجوانمردانه چهگوارا فرمانده نظامی دستور قطع دستان وی را صادر کرد. این اقدام کثیف و ضد انسانی ظاهرا برای شناسایی و انگشتنگاری وی صورت گرفت.
مجازات قاتل ارنستو چه گوارا بدست مونیکا ارتل یک زن آلمانی
مونیکا ارتل روز ۷ اوت ۱۹۳۷ در مونیخ پا به جهان گذاشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، پدر وی هانس اورتل که فیلمبردار بود به بولیوی مهاجرت کرد. او مدتی به کار فیلمبرداری ادامه داد اما سرانجام به شغل کشاورزی روی آورد. در آن زمان مونیکا دختری نوجوان بود. مونیکا در سال ۱۹۵۲ به همراه خانوادهاش از آلمان به بولیوی مهاجرت کرد. او در بولیوی با پدر خود هانس در فیلمبرداری همکاری میکرد و شیوه کار با دوربین فیلمبرداری و همچنین سلاح گرم را آموخت. در سال ۱۹۵۸ مونیکا با یک مهندس معدن بولیویایی – آلمانی ازدواج کرد و با همسر خود به شمال شیلی رفت اما مدتی بعد از او طلاق گرفت.
مـونیکا در کشور بولیوی با جوانانی با دیدگاههای چپ آشنا شد که خواهان آزادی کشور خود از سرکوب نظامیان بودند. بهمرور زمان او به این جوانان نزدیکتر گردید و همین امر موجب رادیکالتر شدن دیدگاههای سیاسی او شد.
در دهه ۶۰ با ورود ارنستو چه گوارا به بولیوی، مونیکا به جنبش او نزدیک شد.
مونیکا پس از کمکهای کوچک به جنبش چریکی زیرزمینی که چه گوارا رهبری میکرد، پیوست. پس از مدتی کوتاه مونیکا به یک عضو فعال ارتش آزادیبخش بولیوی تبدیل شده بود.
پس از کشته شدن ارنستو چه گوارا در نهم اکتبر ۱۹۶۷، سرهنگ روبرتو کینتانیا پرز قاتل چهگوارا به منفورترین و تحت تعقیبترین فرد توسط انقلابیون تبدیل شد. برای انجام این ماموریت مونیکا ارتل که از یاران چه گوارا بود، به تعقیب سرهنگ پرز پرداخت. وی برای پیدا کردن او از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. سرانجام ۴ سال بعد در آوریل سال ۱۹۷۱ در حالی که سرهنگ پرز به عنوان کنسول بولیوی در هامبورگ خدمت میکرد، در دفتر کارش با مونیکا ارتل روبرو شد. مونیکا با شلیک ۴ گلوله انتقام چه گوارا را از او گرفت. جمله معروف نه میبخشیم ونه فراموش میکنیم را مونیکا خطاب به همه جنایتکاران گفته است.