هشدار پوتین توخالی نبود
پوتین خواهان جنگ با غرب نیست و دلیل منطقی پایه اقدامات روسیه در اوکراین را
تشکیل می دهد.
اسپوتنیک به نقل از این رسانه آمریکایی می نویسد: زمانی که ولادیمیر پوتین از ایالات متحده
خواست که اوکراین را از فهرست اعضای آینده ناتو حذف کند، ایالات متحده با حیله گری پاسخ
داد که ناتو سیاست "درهای باز"را دنبال می کند.
در بیانیه بخارست ۲۰۰۸ ، ناتو اوکراین و گرجستان را برای عضویت در ناتو "در صف"قرار داد. پوتین
که نتوانست پاسخ قانع کننده ای به خواسته خود دریافت کند، روز پنجشنبه ۲۴ فوریه برای
جلوگیری از این اتفاق، "عملیات نظامی ویژه"را آغاز کرد. پوتین دقیقاً همان کاری را انجام داد که
در مورد آن هشدار داده بود.
شخصیت رئیس جمهور روسیه اکنون به شدت در ایالات متحده مورد بحث است. به هر حال، می
توان به پوتین اعتماد کرد: وقتی او هشدار می دهد، از حرف هایش پیروی می کند.
چند روز پس از آغاز این درگیری، بدترین در اروپا از سال ۱۹۴۵ ، باید به دو سوال پاسخ داد: چگونه
به این نقطه رسیدیم؟ و از اینجا به کجا می رویم؟ چگونه به نقطهای رسیدیم که ایالات متحده،
ناتو را به سمت مرزهای روسیه سوق داد و آن را به نقطهای نزدیک کرد که مسکو به جای
پذیرش آیندهای که غرب برای آن در نظر گرفته بود، تصمیم به انجام یک عملیات ویژه نظامی
گرفت؟
در نظر بگیرید: بین سال های ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱ ، میخائیل گورباچف اجازه داد تا دیوار برلین خراب
شود، آلمان دوباره متحد گردد و همه "مردم تسخیر شده"اروپای شرقی آزاد شوند. او به اتحاد
شوروی اجازه داد تا به ۱۵ کشور مستقل تجزیه شود. کمونیسم که از سال ۱۹۱۷ ایدئولوژی
حاکم بر کشور بود، اجازه از بین رفتن یافت.
گورباچف با حذف تمام دلایل تقسیم تاریخی جهان از طرف مسکو، جنگ سرد در اروپا را لغو کرد.
پوتین، سرهنگ سابق کا گِ بِ، در سال ۱۹۹۹ پس از حکومت فاجعه بار بوریس یلتسین به قدرت
رسید. در همان سال ۱۹۹۹ ، پوتین به مدت ۷۸ روز شاهد بمباران صربستان توسط آمریکا بود. این
کشور واقع در بالکان از لحاظ تاریخی تحت الحمایه روسیه بود.
در همان سال، سه کشور سابق پیمان ورشو، جمهوری چک، مجارستان و لهستان به عضویت
ناتو پذیرفته شدند. این سوال مطرح شد که قرار بود این کشورها توسط تسلیحات آمریکایی و
ائتلاف ناتو از چه کسانی محافظت شوند؟ پاسخ مستقیم به این سوال در سال ۲۰۰۴ داده شد.
ناتو سه جمهوری سابق شوروی لیتوانی، لتونی و استونی و همچنین اسلوونی، اسلواکی،
رومانی و بلغارستان را پذیرفت. سه کشور از آنها اعضای سابق پیمان ورشو بودند.
سپس، در سال ۲۰۰۸ ، بیانیه بخارست به تصویب رسید که گرجستان و اوکراین را در ردیف
عضویت در ناتو قرار داد. در همان سال، گرجستان به اوستیای جنوبی حمله کرد و در آنجا چند
صلحبان روسی را کشت. این موضوع ضد حمله پوتین را برانگیخت. روسیه اوستیای جنوبی را
آزاد کرد و تا گوری در گرجستان، جایی که استالین متولد شد، پیشروی کرد. روس ها گرجستان
را ترک کردند، اما مدافعان اوستیای جنوبی باقی ماندند.
مقامات حاکم آمریکا اعلام کردند که این تجاوز روسیه است. اما بعداً اتحادیه اروپا تحقیقاتی را
انجام داد و میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهور گرجستان را به راه انداختن جنگ متهم کرد.
در سال ۲۰۱۴ ، در اوکراین ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهور طرفدار روسیه که به طور دموکراتیک
انتخاب شده بود، برکنار شد و یک رژیم طرفدار غرب جایگزین وی شد. پوتین برای از دست ندادن
سواستوپل، پایگاه دریایی تاریخی روسیه، کریمه را گرفت و آن را قلمرو روسیه اعلام کرد. اما
تئودور روزولت پاناما را تقریباً به همان شیوه بدون هیچ پشیمانی گرفته بود.
همه اینها ما را به امروز می رساند. هر چه در مورد پوتین فکر کنیم، او اصلاً استالین نیست. او
میلیون ها نفر را نکشته و مجمع الجزایر گولاگ را خلق نکرده است. و او غیرمنطقی نیست - او
جنگی با آمریکا را که برای هر دو طرف مخرب باشد، نمی خواهد.
پوتین یک ملی گرا، میهن پرست، سنت گرا، واقع گرای سرد و بی رحم روسی است که
میخواهد روسیه را به عنوان قدرت بزرگ و قابل احترامی که در گذشته بوده، حفظ کند و او
معتقد است که روسیه می تواند دوباره چنین باشد. اما اگر کشور خویشاوند روسیه، اوکراین
بخشی از ناتو شود، اگر گسترش ناتو متوقف نشود، این اتفاق نخواهد افتاد.
ناتو به پیروزی در جنگ سرد علیه کشوری که پوتین در تمام عمرش خدمت کرده است افتخار
می کند.
چرا جو بایدن حاضر نیست عضویت اوکراین در ناتو را رد کند، در حالی که تقریباً هر ساعت قول
میدهد "ما در اوکراین نبرد نخواهیم کرد"؟ از این گذشته، به گفته خود بایدن، "ما آمریکایی ها،
به خاطر بقای خود، هرگز نباید جنگ با روسیه را شروع کنیم."