Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

اوکراین و القاعده جدید

$
0
0

اوکراین و القاعده جدید

 

با ادامه درگیری بین اوکراین و روسیه و جلب توجه جهانیان، شواهد فزاینده ای در مورد اینکه آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برای ایجاد و تسلیح یک شورش در کشور اوکراین فعالیت می کند، به دست آمده است که با توجه به احتمال زیاد آن، توجه بسیار کمی را به خود جلب کرده است. با توجه به اینکه مقامات سابق سیا و یک وزیر خارجه سابق آمریکا اکنون آشکارا می گویند که سیا از “الگوهای” شورش های گذشته تحت حمایت سیا در افغانستان و سوریه – که در نتیجه ی آن این کشورها ویران شدند – برای طرح های خود در اوکراین پیروی می کند، خبر بدی برای اوکراین است.

این شورش عواقبی دارد که بسیار فراتر از اوکراین است. به طور فزاینده ای به نظر می رسد هدف سیا فرصتی برای نزدیکتر کردن جنگ هیبریدی [نبردی که در آن تمام ابزارها و روش‌های ترکیبی نظامی نوین جایگزین نبرد‌های سنتی خواهد شد. به زبان ساده‌تر جنگ روانی] خود به مرزهای روسیه می داند. همانطور که این گزارش نشان خواهد داد، به نظر می رسد سیا مصمم به تحقق پیشگویی است که در دو سال گذشته آن را بررسی کرده است. این پیش‌بینی از سوی مقامات اطلاعاتی سابق و فعلی حداقل به اوایل سال ۲۰۲۰ برمی‌گردد و بر این باور است که یک «شبکه برتری‌طلب سفیدپوست فراملی» در ارتباط با مناقشه اوکراین، فاجعه جهانی بعدی خواهد بود که با کاهش خطر COVID-19 بر سر جهان خواهد آمد.

طبق این «پیش‌بینی‌ها»، این شبکه جهانی برتری‌طلبان سفیدپوست – که گفته می‌شود گروهی مرتبط با درگیری در منطقه دونباس در اوکراین در هسته‌ی اصلی آن قرار دارد – به تهدیدی جدید به سبک دولت اسلامی تبدیل می‌شود و بدون شک بهانه‌ای برای استفاده از زیرساخت‌های پنهانی که سال گذشته توسط دولت ایالات متحده برای «جنگ اورولی» [رفتارها و سیاست‌های کنترلی به وسیله تبلیغات، پایش و شنود، اخبار نادرست، انکار حقیقت، و دستکاری گذشته] علیه ترور داخلی ایجاد شد، خواهد گردید.

با توجه به اینکه این تلاش سیا برای ایجاد شورش در اوکراین از سال ۲۰۱۵ آغاز شد و گروه هایی که این سازمان آموزش داده (و به آموزش آنها ادامه می دهد) شامل کسانی می شود که ارتباطات آشکار با نئونازی ها دارند، به نظر می رسد این “شورش آینده اوکراینی”؛ همانطور که اخیراً نامیده شده، در حال حاضر آغاز شده است. ما با این احتمال نگران کننده روبروییم که تشدید درگیری اوکراین و روسیه صرفاً به عنوان اقدامی آغازین برای جدیدترین نسخه ی به ظاهر بی پایان «جنگ علیه ترور» باشد.

شورش در حال افزایش است

بلافاصله پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، فارین افرز – بازوی رسانه ای شورای روابط خارجی (CFR) – مقاله ای را با عنوان ” شورش آینده اوکراینی” منتشر کرد. این مقاله توسط داگلاس لندن، یک افسر بازنشسته عملیات سیا، روسی زبان، که در آسیای مرکزی خدمت می کرد و عملیات ضد شورش آژانس را مدیریت می کرد، نوشته شده است. او در این مقاله تاکید می کند که “پوتین با یک شورش طولانی و خونین با پتانسیل ایجاد “ناآرامی های گسترده ای که می تواند کشورهای دیگر در مدار روسیه را بی ثبات کند.” در سراسر مرزها روبرو خواهد شد.

از دیگر اظهارات قابل توجه لندن می توان به این اظهارات وی اشاره کرد که “ایالات متحده همواره منبع اصلی و اساسی برای حمایت از شورش اوکراین خواهد بود.” وی همچنین می گوید «ایالات متحده در ویتنام و افغانستان آموخت، شورشی که دارای خطوط تدارکات قابل اعتماد، ذخایر فراوان جنگنده و راه های فرار به خارج از مرز است، می تواند خود را به طور نامحدود حفظ کند، اراده ارتش اشغالگر برای جنگ را خدشه دار کند، و حمایت سیاسی از او را در خانه از بین ببرد.» لندن صراحتاً مدل‌های این شورش قریب‌الوقوع اوکراینی را شورش‌های تحت حمایت سیا در افغانستان در دهه ۱۹۸۰ و «شورشیان میانه‌رو» در سوریه از سال ۲۰۱۱ تا کنون معرفی می کند.

لندن تنها نیست که شورش‌های گذشته مورد حمایت سیا را به‌عنوان الگویی برای کمک‌های پنهانی ایالات متحده به اوکراین تبلیغ می‌کند. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق، که وزارت امور خارجه وی به ایجاد «شورشیان میانه رو» در سوریه کمک کرد و بر نابودی لیبی با حمایت آمریکا و ناتو نظارت داشت، در ۲۸ فوریه در MSNBC ظاهر شد و همین را گفت. کلینتون در مصاحبه خود با توجه به وضعیت اوکراین، از شورش های تحت حمایت سیا در افغانستان به عنوان “الگویی که مردم [در آمریکا] اکنون به سمت آن نگاه می کنند” نام برد. او همچنین در همان مصاحبه به شورش در سوریه نیز اشاره کرد. شایان ذکر است که جیک سالیوان معاون سابق رئیس دفتر کلینتون در زمانی که وی وزیر امور خارجه بود، اکنون مشاور امنیت ملی بایدن است.

شورش افغانستان، که در ابتدا با حمایت ایالات متحده و سیا در اواخر دهه ۱۹۷۰ با نام عملیات طوفان آغاز شد، متعاقباً باعث ظهور دشمنان ظاهراً مرگبار امپراتوری ایالات متحده – طالبان و القاعده – شد که در دوره ی پس از ۱۱ سپتامبر تسلط داشتند و «مبارزه علیه تروریسم» را موجب شدند. کارزار ایالات متحده علیه فرزندان شورشی که زمانی از آن ها حمایت کرده بود، منجر به ویرانی وحشتناک در افغانستان و انبوهی از کشته‌ها و جنایات جنگی، و همچنین طولانی‌ترین (و بنابراین گران‌ترین) جنگ و اشغال در تاریخ ارتش آمریکا شد. همچنین منجر به بمباران و تخریب چندین کشور دیگر و کاهش آزادی های مدنی در داخل کشور شد. به همین ترتیب، در سوریه، حمایت سیا از «شورشیان میانه‌رو» برای کشوری که ظاهراً «رهایی» از حکومت بشار اسد را می خواست، بسیار مخرب بوده و نتایج آن باقی می ماند. ارتش آمریکا همچنان مناطق حساس آن کشور را اشغال کرده است.

با وجود این‌هایی که آشکارا به‌عنوان «الگوهایی» برای «شورش اوکراینی آتی» تبلیغ می‌شوند، سرنوشت اوکراین چه می‌شود؟ سابقه شورش‌های مورد حمایت سیا نشانه‌ای است نسبت به کارزار نظامی کنونی روسیه که خبر از ویرانی و رنج بیشتری برای مردم اوکراین می‌دهد. اوکراین به یک کشور شکست خورده و یک میدان کشتار تبدیل خواهد شد. کسانی که در غرب حمایت دولت‌هایشان از طرف اوکراین درگیری را تشویق می‌کنند، به‌خوبی متوجه این موضوع هستند، به‌ویژه در ایالات متحده، زیرا این امر تنها منجر به تشدید جنگ نیابتی مرگبار دیگری خواهد شد.

با این حال، علاوه بر موارد فوق، ما باید این واقعیت بسیار نگران کننده را نیز در نظر بگیریم که این شورش اوکراینی حداقل چندین ماه، اگر نگوییم چندین سال، قبل از عملیات نظامی فعلی روسیه در اوکراین، توسط سیا شکل گرفت. یاهو نیوز در ماه ژانویه گزارش داد، سیا از سال ۲۰۱۵ بر یک برنامه آموزشی مخفی برای ماموران اطلاعاتی اوکراین و نیروهای عملیات ویژه نظارت داشته است. طبق گزارش یاهونیوز یکی از مقامات سابق سیا که از این برنامه مطلع بوده، می گوید که سیا در حال “آموزش شورشیان” بوده است. این آموزش را در یک پایگاه نظامی نامعلوم در ایالات متحده انجام می داده اند. آموزش “شورشیان” اوکراینی توسط دولت های اوباما، ترامپ و اکنون بایدن حمایت شده و دو دولت اخیر عملیات را گسترش داده اند. در حالی که سیا گزارش یاهونیوز را تکذیب کرده است، گزارشی که نیویورک تایمز هم در ژانویه منتشر کرد می گوید آمریکا در حال بررسی حمایت از شورشیان در صورت حمله ی روسیه است.

با توجه به اینکه سیا، در آن زمان و قبل از سال جاری، در مورد تهاجم قریب‌الوقوع روسیه به اوکراین هشدار می‌داد، جای سوال است که آیا دولت ایالات متحده و سیا با عبور عمدی از «خط قرمزهای» روسیه در رابطه با تجاوزات ناتو به اوکراین و دستیابی اوکراین به تسلیحات هسته‌ای پس از سال ۲۰۱۴، زمانی که مشخص شد پیش‌بینی‌های مکرر سیا در مورد تهاجم «قریب‌الوقوع» محقق نشده، به «کشیدن ماشه» کمک کرده اند؟ خطوط قرمز روسیه در قبال اوکراین سال‌هاست که به صراحت بیان شده و بارها توسط ایالات متحده نقض شده است. قابل توجه است که تلاش های ایالات متحده برای ارائه کمک های مرگبار به اوکراین همزمان شده است با پایان دادن به حمایت مرگبار خود از “شورشیان” سوریه. این موضوع نشان می دهد که دستگاه جنگ و اطلاعات ایالات متحده مدت هاست که اوکراین را به عنوان مقصد “بعدی” در لیست جنگ های نیابتی خود گذاشته است.

هشدارهای سیا در مورد تهاجم قریب الوقوع به اوکراین، نه تنها از سوی بسیاری از تحلیلگران آمریکایی، بلکه ظاهراً از سوی خود دولت های روسیه و اوکراین نیز مورد تمسخر قرار گرفت. گفته می شود که همه اینها حداقل از منظر روسیه پس از ادعای رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی در کنفرانس امنیتی مونیخ تغییر کرد. دولت او با نقض تفاهم نامه بوداپست در سال ۱۹۹۴ به دنبال تبدیل اوکراین به یک قدرت هسته ای برآمد. مطمئناً زلنسکی و حامیانش در واشنگتن دی سی و لانگلی ویرجینیا می دانستند که چنین ادعای خطرناکی از سوی زلنسکی پاسخ روسیه را در پی خواهد داشت. تنها کافی است واکنش ها به هر کشوری که اعلام می کند قصد تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای در صحنه جهانی را دارد، در نظر گرفت. رهبری روسیه پس از آن که جدایی‌طلبان در امتداد مرز خود با روسیه با واحدهای شبه‌نظامی تعبیه‌شده که خواهان «نابودی» روس‌های قومی ساکن در آن مناطق هستند، درگیر شده اند و اوکراین اعلام کرد برای دستیابی به سلاح هسته ای برنامه ریزی می کند، مجبور به اقدام نظامی شد.

علاوه بر این، با توجه به روابط رو به رشد اوکراین با ناتو و تمایل این کشور برای پیوستن به این اتحاد، این سلاح‌های هسته‌ای بالقوه تحت کنترل ناتو خواهند بود که در مرز روسیه مستقر خواهند شد. زلنسکی، ایالات متحده و دیگر احزاب متحد آنها مطمئناً می‌دانستند که این خواست، به‌ویژه اعتراف به آن به صورت آشکار، وضعیت پرتنش را به سطح بالاتری سوق خواهد داد. این اظهارات زلنسکی به دنبال انتقال تسلیحات به رهبری ایالات متحده به اوکراین در اوایل ماه گذشته، هفته‌ها قبل از عملیات نظامی فعلی روسیه صورت گرفت. به گفته اعضای وزارت دفاع روسیه در سال ۲۰۱۷، کمک های مرگبار ایالات متحده به اوکراین قبلاً معادل “اعلان جنگ” توسط ایالات متحده علیه روسیه توصیف شده است.

شایان ذکر است که این خطوط قرمز و پتانسیل عبور از آنها توسط زلنسکی و نمایندگان سرویس های اطلاعاتی اوکراین در دیدار با ویلیام برنز رئیس سیا در ژانویه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. سیا در آن زمان مدعی بود که حمله روسیه به اوکراین قریب الوقوع است. با توجه به آن چه که در بالا توضیح داده شد، آیا این فرضیه محتمال نبوده است که سیا بخواهد شورشی را که از سال ۲۰۱۵ برای آن تدارک دیده بودند به راه بیاندازد؟ آیا آنها با تحت فشار قرار دادن متحدان خود در دولت اوکراین می کوشیدند تا شرایط لازم برای شروع آن شورش را فراهم آوردند و متحدان خود را وادار به عبور از “خط قرمز” روسیه برای برانگیختن واکنش لازم به منظور ایجاد این شورش از پیش برنامه ریزی شده، کنند؟ با توجه به اینکه سیا به مدت نزدیک به هفت سال ماموران اطلاعاتی اوکراین را آموزش داده است، مطمئناً می توان این احتمال را در نظر گرفت.

اگر این نظریه قابل قبول و نزدیک به حقیقت برای بحران اوکراین باشد، ما با سؤالات بیشتری روبرو خواهیم بود. چرا سیا به دنبال راه اندازی شورش در اوکراین است و چرا اکنون؟

پاسخ ممکن است شما را شگفت زده کند.

ساخت روایت و تهدید

در می ۲۰۲۰، پولیتیکو مقاله ای با عنوان «کارشناسان می دانستند که یک بیماری همه گیر در حال آمدن است، اما این موضوع بعدی است که آن ها را نگران می کند» منتشر کرد. این مقاله توسط گرت گراف، سردبیر سابق پولیتیکو، استاد برنامه روزنامه نگاری و روابط عمومی جورج تاون، و مدیر ابتکارات سایبری در موسسه آسپن – یک اتاق فکر “دو حزبی” نوشته شده است. صندوق برادران راکفلر – شرکت کارنگی و بنیاد بیل و ملیندا گیتس.

در مقدمه گراف بر این قطعه آمده است:

هر سال، جامعه اطلاعاتی ارزیابی جهانی تهدید را منتشر می‌کند – مجموعه‌ای از روندهای نگران‌کننده جهانی، خطرات، نقاط داغ و خطرات در حال ظهور. اما امسال، جلسه سخنرانی عمومی در مورد ارزیابی، که معمولاً در ژانویه یا فوریه برگزار می‌شد، لغو شد، ظاهراً به این دلیل که رهبران اطلاعاتی که معمولاً در یک جلسه سخنرانی علنی نادر، با هم شهادت می‌دهند، نگران بودند که اظهارات آنها باعث خشم رئیس جمهور ترامپ شود. و دولت هنوز گزارش تهدید سال ۲۰۲۰ را به صورت علنی منتشر نکرده است.

در سال ۲۰۲۰، سیا برای اولین بار از زمانی که چندین دهه پیش شروع به انتشار سالانه ارزیابی تهدیدات کرد، یک ارزیابی «در سراسر جهان» منتشر نکرد. این مقاله منتشر شده توسط پولیتیکو توسط گراف به آن خاطر بود تا در غیاب ارزیابی سیا از تهدیدات در سراسر جهان، به عنوان “ارزیابی تهدید داخلی” تلقی شود و به عنوان “فهرستی از مهم ترین رویدادهایی که ممکن است بر ایالات متحده تاثیر بگذارد” نامگذاری گردد. گراف این سند ارزیابی تهدید را پس از مصاحبه با «بیش از دوازده رهبر فکری» که بسیاری از آنها «مقامات فعلی و سابق امنیت ملی و اطلاعاتی» بودند، تهیه کرد. چند ماه بعد، وزارت امنیت داخلی، برای اولین بار از زمان تأسیسش در سال ۲۰۰۳، ارزیابی تهدید «میهن» را منتشر کرد. در اکتبر همان سال همانطور که در آن زمان اشاره کردم، این نشان دهنده یک تغییر عمده در دستگاه امنیت ملی/اطلاعات آمریکا بود که از ۱۱ سپتامبر تمرکز آن بر «ترور خارجی» بود،و اکنون متوجه «ترور داخلی» می شد.

تنها چند ماه پس از انتشار این ارزیابی تهدید میهن، جنگ علیه تروریسم داخلی در پی رویدادهای ۶ ژانویه آغاز شد، اتفاقاتی که ظاهراً توسط الیزابت نویمان، مسئول وقت DHS (وزارت امنیت داخله ایالات متحده) پیش بینی شده بود. در اوایل سال ۲۰۲۰، نیومن پیش‌بینی کرده بود: «به نظر می‌رسد در آستانه ۱۱ سپتامبر دیگری هستیم – شاید از نظر ظاهر یا تعداد فاجعه‌بار نباشد – اما می‌توانیم شرایط آن را ببینیم، و ما نمی‌بینیم. کاملاً نمی دانم چگونه جلوی آن را بگیرم.»

در واقع، زمانی که ۶ ژانویه اتفاق افتاد، هیچ تلاش واقعی از سوی پلیس کنگره یا سایر مقامات مجری قانون برای جلوگیری از به اصطلاح “شورش” انجام نشد، فیلم های زیادی از این رویداد نشان می دهد مجریان قانون برای “شورشیان” مورنظر دست تکان می دهند. با این حال حمله به ساختمان کاپیتول، باعث نشد که سیاستمداران ارشد و مقامات امنیت ملی به ۶ ژانویه به عنوان «یازده سپتامبر دیگر» که ظاهراً نویمان پیش‌بینی کرده بود، برچسب بزنند . نکته قابل توجه، اولین ارزیابی تهدیدات میهن توسط DHS، هشدار نویمان، و روایت رسمی متعاقب آن در رابطه با وقایع ۶ ژانویه ، همگی به شدت بر تهدید “حملات تروریستی برتری طلبان سفیدپوست” در ایالات متحده متمرکز بودند.

با بازگشت به مقاله می ۲۰۲۰ پولیتیکو – گراف خاطرنشان می کند که بسیاری از «کارشناسان» به گفته گراف – از جمله بیل گیتس و مقامات اطلاعاتی ایالات متحده، جیمز کلاپر و دن کوتس، شیوع یک ویروس جدید و اثرات اقتصادی آن را پیش بینی کرده بودند. و همچنین “جزئیاتی در مورد چالش های خاص” که ایالات متحده در مرحله اولیه بحران COVID-19 با آن مواجه خواهد شد، ارائه می دادند. سپس گراف می پرسد “چه فجایع دیگری در راه است که ما برای آن برنامه ریزی نداریم؟” به گفته «رهبران فکری» او برای این مقاله، که شامل چندین مقام اطلاعاتی فعلی و سابق بوده اند و او با آن ها مشورت کرده است، فوری‌ترین «تهدید کوتاه‌مدت» که پس از کووید می‌تواند زندگی را در ایالات متحده و فراتر از آن مختل کند، «جهانی‌سازی برتری سفیدپوستان» می باشد.

گراف در بحث درباره این تهدید قریب الوقوع نوشت:

«تروریسم» امروز تصاویری از جنگجویان داعش و بمب گذاران انتحاری را در ذهن تداعی می کند. اما اگر از مقامات امنیت ملی در مورد تهدید بزرگ تروریسم در کوتاه مدت بپرسید، تقریباً به طور کلی به مشکل رو به افزایش خشونت ملی‌گرایان سفیدپوست و روش موذیانه‌ای اشاره می‌کنند که گروه‌هایی که قبلاً به صورت محلی وجود داشتند، خودشان را به یک شبکه جهانی تبدیل می‌کنند. در هفته‌های اخیر، وزارت امور خارجه – برای اولین بار – به طور رسمی یک سازمان برتری‌طلب سفیدپوست، جنبش امپراتوری روسیه را به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد، تا حدی به این دلیل که تلاش می‌کند پیروانی را در سرتاسر جهان تربیت کند و به آنها الهام بخشد تا حملات تروریستی را انجام دهند.

گراف سپس می افزاید: «هشدارهایی جدی و صریح درباره این موضوع از سوی دولت آمریکا و مقامات خارجی وجود دارد که به طرز شگفتی، هشدارهایی را که برای القاعده قبل از ۱۱ سپتامبر داده می شد، تداعی می کند.» او سپس به نقل از کریستوفر رای، رئیس اف بی آی می گوید:

این فقط سهولت و سرعتی که حملات می توانند اتفاق بیفتند، نیست، بلکه ارتباطی است که آن ها ایجاد می کنند. فردی سرخورده و ناراضی در زیرزمین خانه ی مادرش در گوشه ای از کشور به تنهایی با افرادی شبیه به خودش در سایر نقاط دنیا رابطه می گیرد.این پیچیدگی پرونده‌های تروریسم داخلی ما را به گونه ای افزایش می دهد که واقعاً چالش برانگیز است.»

این نقل قول از Wray اولین بار در قطعه ای منتشر شد که گراف یک ماه قبل از انتشار مقاله ی خود در Politico نوشته بود. تمرکز آن مصاحبه حول محور تروریسم داخلی در ایالات متحده، با بحث گسترده در مورد بمب گذاری سال ۱۹۹۵ اوکلاهاما سیتی و جنبش امپراتوری روسیه بود. در آن مقاله که در Wired منتشر شد، ناتان سیلز، هماهنگ‌کننده مبارزه با تروریسم وزارت امور خارجه، این جنبش را «گروهی تروریستی توصیف کرد که به نئونازی‌ها و برتری‌طلبان سفیدپوست آموزش شبه‌نظامی ارائه می‌دهد و نقش برجسته‌ای در تلاش برای جمع کردن آن ها بازی می‌کند. اروپایی ها و آمریکایی هایی همفکر خود را در یک جبهه مشترک علیه دشمنان خود سازماندهی می کند.»

این جنبش امپراتوری روسیه، یا RIM، از برپایی مجدد امپراتوری روسیه قبل از ۱۹۱۷ حمایت می‌کند، که بر تمام سرزمین‌های دارای جمعیت روس‌ تأثیر می‌گذارد. ایدئولوژی آنها به عنوان برتری نژاد سفید، سلطنت طلب، ملی گرا، طرفدار روسیه ارتدوکس و ضد یهود توصیف می شود. آنها نئونازی محسوب نمی شوند، اما برای ایجاد روابط با دیگر گروه های راست افراطی با ارتباطات نئونازی تلاش کرده اند.

گفته می شود که RIM مسئول آموزش بمب گذاری بوده است که اقداماتش منجر به مرگ هیچ گونه مرگی در سوئد از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ نشده است. بمب‌گذار، ویکتور ملین، یکی از اعضای فعال RIM نبود، اما طبق گزارش‌ها توسط آنها آموزش دیده بود و او ۲ مورد از ۳ بمب‌گذاری خود را با فردی کاملاً غیروابسته به RIM انجام داد. با این حال، ملین در آن زمان یکی از اعضای جنبش مقاومت نوردیک بود.

چند سال بعد، در آوریل ۲۰۲۰، RIM به اولین گروه “برتری طلب های سفیدپوست” تبدیل شد که توسط ایالات متحده به عنوان یک نهاد تروریستی جهانی شناخته شده (SDGT) اعلام شد. علیرغم اینکه از سال ۲۰۱۷ با اقدامات تروریستی مرتبط نبود و اقدامات قبلی اش موجب مرگ کسی نشده بود. اقدامات تروریستی که توسط مایک پمپئو وزیر امور خارجه وقت توجیه شد، اقداماتی بود که توسط ملین انجام شد. با این حال، جنبش مقاومت نوردیک، که ملین یکی از اعضای فعال آن در زمان بمباران ها بود، برچسب SDGT (تروریسم) را دریافت نکرد، اگرچه از نظر عضویت و گستردگی بسیار بزرگتر از RIM است. تصمیم برای برچسب زدن RIM به این روش در آن زمان “بی سابقه” اعلام شد.

از آن زمان ادعا شد که تعداد این گروه به “چند هزار” در سراسر جهان می رسد، اگرچه شواهد کمی بر درستی این آمار وجود دارد و تعداد فوق تنها یک ماه پس از نامگذاری آن به عنوان یک گروه تروریستی در ایالات متحده اعلام شده و از یک موسسه مستقر در ایالات متحده آمریکا نشات می گرفت. همچنین هیچ آماری در مورد تعداد افرادی که گفته می شود از طریق بازوی شبه نظامی خود، معروف به لژیون امپراتوری، آموزش دیده اند، در دسترس نیست.

طبق اظهارات دولت ایالات متحده، RIM یک گروه جهانی است و در ایالات متحده هم حضور دارد. با این حال، فعالیت آن در ایالات متحده بر اساس ادعاهای مشکوک در مورد رابطه با شعبه روسی بخش Atomwaffen و یک “رابطه شخصی” با متیو هایمباخ، سازمان دهنده راهپیمایی “Unit the Right” در سال ۲۰۱۷ است. این ادعاها (نه شواهد مستقیم) مبنی بر دریافت وجوه مالی هایمباخ از RIM است. گروه هایمباخ، حزب کارگران سنتی، از سال ۲۰۱۸، دو سال قبل از آن که آمریکا به RIM برچسب تروریستی بزند، غیرفعال بوده است. همچنین گفته می‌شود که RIM پیشنهاد داده است که سایر چهره‌های “Unit the Right” را آموزش دهد، اگرچه RIM و “Spremacists سفیدپوست” که ظاهراً این پیشنهاد را دریافت کرده‌اند این گزارش‌ها را رد می‌کنند. علاوه بر این، هیچ مدرکی مبنی بر شرکت هیچ شهروند آمریکایی در آموزش شبه نظامی RIM وجود ندارد. این با ادعای ناتان سیلز در آوریل ۲۰۲۰ که RIM نقش برجسته‌ای در تلاش برای گردآوری همفکران اروپایی‌ها و آمریکایی‌ در یک جبهه مشترک علیه دشمنان» دارد در تضاد است.علیرغم فقدان شواهد، اندیشکده‌های چپ‌گرا، غیرحزبی و راست‌گرا از RIM به عنوان «شبکه بزرگ، به هم پیوسته و فراملی» برتری‌طلبان سفیدپوست نام می برند.

عجیب به نظر می رسد که گروهی که ظاهراً کوچک و از نظر حضور در ایالات متحده بسیار محدود است و مسئولیت هیچ گونه حملات تروریستی مرگباری را بر عهده ندارد، اولین گروهی می شود که برچسب تروریستی «برتری طلبتان سفیدپوست» توسط آمریکا را به دست می آورد. این امر به ویژه تعجب آور است که اعمالی که به عنوان دلیل تروریستی بودن این گروه ذکر شده، توسط گروهی بزرگ تر انجام شده، اما آن گروه در آن زمان یا در سالهای پس از آن، برچسب تروریسم را دریافت نکرده است. با این حال، در زمینه رویدادهای جاری در اوکراین، تعیین RIM در سال ۲۰۲۰ به عنوان یک گروه تروریستی برتری طلب، حداقل از منظر امنیت ملی ایالات متحده، منطقی تر به نظر می آید.

گفته می شود RIM از سال ۲۰۱۴ از جدایی طلبان در مناطق دونتسک و لوهانسک اوکراین حمایت می کند و توسط ایالات متحده به عنوان “ضد اوکراینی” توصیف شده است. این مناطق در مرکز درگیری فعلی و شدت گرفتن آن در ماه گذشته قرار دارند. دولت ایالات متحده و اندیشکده های طرفدار غرب، ” اولین حمله ” RIM را به عنوان دخالت آن در درگیری در شرق اوکراین فهرست کرده اند. مطابق با ارزیابی مرکز امنیت و همکاری بین‌المللی دانشگاه استنفورد (CISAC)، تعداد کسانی که توسط RIM به شرق اوکراین فرستاده شده یا توسط RIM آموزش دیده اند نامعلوم است. هرچند یک گزارش می گوید که RIM «گروه‌های پنج تا شش نفره جنگجویان» را از روسیه در اواسط ژوئن سال ۲۰۱۴ به شرق اوکراین فرستاده است. بازوی شبه نظامی RIM، لژیون امپراتوری، از ژانویه ۲۰۱۶ در اوکراین فعال نبوده است. با این حال، برخی گزارش ها ادعا کرده اند که “برخی افراد ترجیح دادند بمانند و به جنگ ادامه دهند.” همچنین در سال‌های اخیر ادعاهایی مطرح شده است که اعضای RIM در درگیری‌های سوریه و در لیبی در کنار ژنرال حفتر جنگیده‌اند.

پس از این “اولین حمله”، CISAC استنفورد ادعا می کند که از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، آنها در حال ایجاد “شبکه فراملیتی” بوده اند، اگرچه همانطور که قبلاً ذکر شد – موفقیت آنها در این تلاش بر اساس گزارش ها به ویژه در ایالات متحده مشکوک است. با این حال، نقش ادعایی آنها در کنار جدایی‌طلبان در دونباس توسط اندیشکده‌های ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفته تا استدلال کنند که RIM اهداف مسکو را پیش می‌برد، که به گفته آن‌ها عبارتند است از: «دامن زدن به افراط‌گرایی برتری طلبانه سفیدپوستان در اروپا و ایالات متحده».

برخی از اندیشکده‌های ایالات متحده، مانند Just Security، با استناد به RIM استدلال می کنند دولت روسیه به دلیل «عاطفه متقابل بین برتری‌طلبان سفیدپوست غربی و دولت روسیه» نقش مهمی در میان «برتری طلبان سفیدپوست فراملی» ایفا می‌کند. آنها ادعا می کنند که از آنجایی که روسیه حضور RIM را در داخل کشور «تحمل» می کند، «کرملین رشد افراط گرایی دست راستی را در اروپا و ایالات متحده را که تهدیدی برای ثبات دولت های دموکراتیک هستند حمایت می کند».

با این حال، چیزی که Just Security نمی‌تواندآن را توجیه کند این است که RIM صریحاً با دولت پوتین مخالفت و به آن اعتراض کرده، توسط دولت روسیه به عنوان یک گروه افراطی شناخته شده است و حتی دفاتر آن توسط پلیس روسیه به دلیل مخالفت با رهبری پوتین مورد حمله قرار گرفته است. قابل ذکر است، مشاوران Just Security معاون سابق مدیر سیا و همچنین معاون سابق دفتر هیلاری کلینتون در وزارت امور خارجه، جیک سالیوان بودند. هاینز و سالیوان اکنون به ترتیب به عنوان مدیر اطلاعات ملی بایدن (یعنی بالاترین مقام اطلاعاتی در کشور) و مشاور امنیت ملی بایدن خدمت می کنند.

شروع “ترور خانگی”

در نتیجه جنگ در اوکراین، به نظر می‌رسد تلاش‌ها برای استفاده از RIM به منظور نشان دادن روسیه به عنوان نیروی محرکه پشت “برتری سفیدپوستان فراملی” دوباره آغاز شده است. یکی از اهداف این تلاش ها باید به حداقل رساندن نقشی باشد که گروه های نئونازی مانند گردان آزوف، واحد شبه نظامی نئونازی مستقر در گارد ملی اوکراین، فعالانه در خصومت های فعلی ایفا می کنند.

در ژانویه سال جاری، ژاکوبین مقاله‌ای درباره تلاش‌های سیا برای ایجاد شورش در اوکراین منتشر کرد و خاطرنشان کرد: «همه چیزهایی که می‌دانیم به این احتمال اشاره می‌کنند که [گروه‌هایی که توسط سیا آموزش می‌یابند] شامل نئونازی‌هایی هستند که الهام‌بخش تروریست‌های راست افراطی در سراسر جهان می باشند.” این مقاله به گزارش سال ۲۰۲۰ از وست پوینت استناد می کند که در آن گفته شده: «تعدادی از افراد برجسته در میان گروه های راست افراطی در ایالات متحده و اروپا به طور فعال به دنبال رابطه با نمایندگان راست افراطی در اوکراین، به ویژه سپاه ملی و ارتش و شبه نظامیان مرتبط با آن، هنگ آزوف بوده اند. این مقاله می افزاید: “افراد مستقر در ایالات متحده در مورد اینکه چگونه آموزش های موجود در اوکراین ممکن است به آنها و دیگران در فعالیت های شبه نظامی خود در کشور خودشان گفتگو کرده و یا نوشته اند.”

حتی اف‌بی‌آی، اگرچه به طور علنی نگران RIM است، مجبور شده اعتراف کند که برتری‌طلبان سفیدپوست مستقر در ایالات متحده روابط خود را با این گروه تقویت کرده‌اند، با این‌که این دفتر در کیفرخواستی در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که «به نظر می‌رسد آزوف در آموزش و رادیکالیزه کردن یونایتد، سازمان‌های برتری سفیدپوستان مستقر در ایالات، شرکت داشته است.» در مقابل، هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط مشخص یک شهروند آمریکایی با RIM وجود ندارد.

قابل توجه است سیا اکنون از شورشی حمایت می کند که مقامات برجسته سابق این سازمان ادعا می کنند “در سراسر مرزهای مختلف گسترش می یابد”. نیروهای تحت آموزش و مسلح شده توسط آژانس سیا به عنوان بخشی از این “شورش آینده” شامل گردان آزوف هم هستند. به نظر می‌رسد سیا مصمم است تا با ایجاد شبکه‌ای از «برتری طلبان سفیدپوست جهانی» که مقامات اطلاعاتی ادعا کرده‌اند تهدید بزرگ «بعدی» پس از فروکش کردن بحران کووید-۱۹، پیش‌گویی خود را جامعه عمل بپوشاند.

اضافه شدن گروه RIM به این روایت نیز باید نگران کننده باشد. با توجه به برچسب تروریستی بر این گروه و روابط ادعایی آن در گذشته با مناقشه اوکراین، به نظر می رسد یک شورشی اوکراینی آموزش دیده توسط سیا، شاید از گروهی مانند آزوف یا گروهی مشابه، به راحتی می تواند خود را به عنوان یکی از اعضای RIM که به عنوان «القاعده جدید» برچسب گذاری می شود، پایگاه عملیات خود را در روسیه قرار داده و در آنجا توسط مسکو “تحمل” شود. این قطعاً برای روایت کنونی و نسبتاً فراگیر که پوتین را در پی آغاز جنگ علیه اورکراین با آدولف هیتلر یکسان می کند، مفید خواهد بود. همچنین می تواند به طور جدی به راه اندازی جنگ تا کنون عمدتاً خفته علیه ترور داخلی، که زیرساخت های آن سال گذشته توسط دولت بایدن پایه گذاری شده، کمک کند.

در حالی که از ۶ ژانویه برای یکسان دانستن حامیان دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا با نئونازیسم و ​​برتری طلبان سفید استفاده شده است، مقالات اخیر پس از تهاجم نظامی اخیر روسیه علیه اوکراین عمداً روایت “پوتین در نقش هیتلر” را به جمهوریخواهان ایالات متحده گره می زند. محافظه کاران ایالات متحده برای مدت طولانی در چندین سال گذشته کانون ترور داخلی بوده اند (آنها نیز اتفاقا اکثریت صاحبان اسلحه هستند).

سرمقاله ای توسط رابرت رایش که در اول مارس در گاردین منتشر شد ، ادعا می کند که «جهان به طرز وحشتناکی درگیر نبردی تا سرحد مرگ بین دموکراسی و اقتدارگرایی است». رایش ادامه می دهد که حمله روسیه به اوکراین «یک جنگ سرد جدید است… بزرگترین تفاوت بین جنگ سرد قدیمی و جدید این است که نئوفاشیسم اقتدارگرا دیگر فقط یک تهدید خارجی برای آمریکا و اروپا نیست. نسخه ای از آن نیز در اروپای غربی و ایالات متحده در حال رشد است. حتی یکی از احزاب سیاسی بزرگ آمریکا را نیز در اختیار گرفته است. حزب جمهوری خواه تحت رهبری ترامپ آشکارا از پوتین حمایت نمی کند، اما دشمنی حزب جمهوری خواه در قبال دموکراسی به روش هایی که پوتین و دیگر مستبدان عمل می کنند، صورت می گیرد. مقالات دیگری که ادعاهای مشابهی دارند در نیویورک تایمز و The Intercept، فققط در هفته گذشته در این جهت منتشر شده اند.

در ۲ مارس، سالون مقاله رایش را با سرمقاله مشابهی تحت عنوان “چگونه برتری طلبان سفیدپوست به رابطه ی عاشقانه ی جمهوری خواهان با ولادیمیر پوتین دامن می زنند” را دنبال کرد، این مقاله با این ادعا به پایان می رسد که “حزب جمهوری خواه امروز بزرگترین سازمان برتری طلبانه سفیدپوست در آمریکا و جهان است”. و «این «محافظه کاری» و نژادپرستی اکنون در آمریکا کاملاً یک چیز است.

همانطور گل آلود شدن آب در رابطه با روابط پوتین، حزب جمهوری خواه ایالات متحده و برتری طلبی سفیدپوست تشدید می شود، سازمان های اطلاعاتی در اروپا و ایالات متحده هستند که به طور فزاینده ای مخالفت با اقدامات کووید، مانند قرنطینه و دستورات واکسن، را به نئونازی ها مرتبط می کنند. برتری طلبی سفیدپوستی و راست افراطی، اغلب با شواهد اندک یا بدون هیچ مدرکی نسبت به مخالفان اقدامات کووید علام می شود. اخیراً آژانس‌های امنیتی و مقامات آلمانی تأکید کردند که دیگر نمی‌توانند بین «رادیکال‌های راست افراطی» و کسانی که مخالف دستورات واکسن و محدودیت‌های کووید هستند تمایز قائل شوند. با این حال، این تلاش ها برای پیوند مخالفت با اقدامات کووید با «تروریسم داخلی» و راست افراطی به سال ۲۰۲۰ باز می گردد.

علاوه بر این روندها، برچسب “اطلاعات نادرست روسی” در چندین سال گذشته مورد استفاده و سوء استفاده قرار گرفته است، هر روایت مخالف اغلب “روسی” نامیده می شود، احتمالاً توجیهی برای یک کمپین سانسور غیرتمندانه آنلاین و به ویژه در رسانه های اجتماعی، جایی که گفته می شود این «شبکه برتری طلبی سفیدپوست فراملی» برای موفقیت فرضی خود به آن وابسته است!

اگر بخواهیم اظهارات غیرمعمول مقامات اطلاعاتی را باور کنیم، به نظر می رسد با کاهش بحران کووید، تهدید تروریستی «برتری طلبان سفید پوست» در آینده «چیز بعدی» خواهد بود. همچنین به نظر می رسد که سیا خود را به عنوان ماما و اوکراین را به عنوان زادگاه این «تهدید تروریستی» جدید انتخاب کرده است، تهدیدی که نه تنها جنگ نیابتی بعدی بین امپراتوری ایالات متحده و دشمنانش را ایجاد خواهد کرد، بلکه بهانه ای برای راه اندازی این «تهدید تروریستی» خواهد بود. جنگ علیه ترور داخلی در آمریکای شمالی و اروپا.

منبع: مانتلی ریویو


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles