هورا کش ناتو میان نئونازیهای اوکراین
حضور برنارد هانری لِوی فیلسوف و روشنفکر فرانسوی (معروف به ب-هاش-ال)، در میان جنگجویان طرفدار و دست پروردهی غرب -از افغانستان و عراق گرفته تا سوریه و لیبی- همیشه یکی از مشخصههای سئوال برانگیز او بوده است. او بار دیگر به همان سیاق گذشته و اینبار در خیابان های اودسا ظاهر شده است.
در روز ۲۴ فوریه یک روز پس از حملهی روسیه به اوکراین کانال ۲ تلویزیون فرانسه میزگردی با حضور دومینیک دو ویلپَن Dominique de Villepin نخست وزیر سابق فرانسه، و برنارد هانری لوی برگزار کرده بود و اگر بخاطر داشته باشید دومینیک دو ویلپن همان کسی است که مخالف جنگ عراق -در سال ۲۰۰۳- بود. پس از سخنرانیِ کالین پاول وزیر خارجهی آمریکا در جلسهی شورای امنیت که در آن عکس هایی از یک خاک برداری معمولی در یک نقطه در خاک عراق را بعنوان سند فعالیت آن کشور در راه بدست آوردن سلاحهای کشتار جمعی ارائه داده بود دو ویلپَن اصرار بیشتری به خرج داده بود که به جای جنگ، بازدید از مراکز مظنون را افزایش دهند. او معتقد بود غیر از جنگ گزینههای دیگری مانند بازدید وجود دارد و عمل نظامی را شتابزده و غیر ضروری خوانده بود. تاریخ بعدها درستی نظر دومینیک دو ویلپن را اثبات کرد. او این بار نیز در مورد جنگ اوکراین معتقد بود که باید از گسترش جنگ جلوگیری بعمل آید و دلایلی ارائه میکرد سرشار از تجربیات تاریخی، و یادآوری جنگهای لیبی و عراق و ساحل. او در آنجا بار دیگر بر نظر گذشتهی خود تاکید کرد که، «دخالتهای نظامی هیچگاه نتایج دلخواه ببار نیاوردهاند.»
در سوی مقابل برنارد هانری لِوی بود که اتفاقاً در تمام جنگهایی که دو ویلپَن از آن به تلخی یاد میکرد نقش سئوال برانگیزی ایفا کرده است. ب-هاش-ال در پاسخ دو ویلپن گفت: «ولادیمیر پوتین جنگی جنون آمیز به راه انداخته است علیه مردمان بیگناهی که هیچ آزاری به او نرساندهاند. Il a lancé cette guerre folle, sans raison, contre un peuple qui ne lui avait rien fait»
ب-هاش-ال طوری صحبت میکرد که گویی در جهان او جنگها به ناگهان از خلاء بیرون میزنند و که در آنجا لازم میشود که قهرمانانی برخیزند و از حقوق مردم بیگناه دفاع کنند. این قهرمانان هم کسانی نیستند بجز نیروهای غربی و اتحادیهی نظامی ناتو. او عملاً این حقیقت را کتمان میکرد که پیش در آمد جنگها عموماً همان بحرانهای مسخرهیی هستند که غربیها خود پیش تر بوجود آورده و باعث و بانیِ آن بودهاند.
ب-هاش-ال که امروز در خیابان های اودسا میان «مبارزین اوکرایینی» قدم میزند در گذشته نیز در جنگی که در یوگوسلاوی با پشتیبانی ناتو جریان داشت در منطقه حضور پیدا کرد و پشتیبان علی عزت بیگویچ، یک مسلمان تندرو محافظهکار بود. علی عزت بیگویچ که در آن زمان با القاعده در رابطه بود با پشتیبانی نیروهای نظامی غرب در پی جدا کردن مناطقی از یوگوسلاوی برای «مبارزین مسلمان» در ناحیهی بالکان بود. ب-هاش-ال در سال ۲۰۱۹ در یکی از توئیت های خود همین علی عزت بیگویچِ هم پیمان القاعده را « یکی از بزرگترین چهرههای روشنگر قرن بیستم خوانده بود. Cette image, je l’ai découverte au musée #Izetbegovic de #Sarajevo. Alija Izetbegović, président de la Bosnie, musulman et tolérant, contraint à la guerre et la gagnant, fut une des grandes figures, lumineuses, »du XXeme siècle. Salut à lui. Hommage à lui. Honneur à sa mémoire.
ب-هاش-ال یک بار دیگر نیز در ماه مارس ۲۰۱۱ در آستانهی حملهی نیروهای ناتو به لیبی و سرنگونی معمر قذافی در ماه اکتبر همان سال، در میان «مبارزین لیبیایی» ظاهر شده بود. دیدار ب-هاش-ال با جنگجویان نیابتیِ غرب، آنهم درست پیش از سرنگونی قذافی، در نظر اول معصومانه و یک کنجکاوی و علاقهی ژورنالیستی از سوی یک شخصیت غربی جلوه میکند تا وقتی که معلوم بشود که همین ب-هاش-ال واسطهی ملاقات سه نفر از دولتمردان آیندهی لیبیِ (پس از سقوط قذافی)، با نیکولا سرکوزی در کاخ الیزه در ۱۰ مارس سال ۲۰۱۱ یعنی هفت ماه پیش از سقوط قذافی بوده است (۱)
ب-هاش-ال در همان ایام با هیلاری کلینتون وزیر امور خارجهی آمریکا در هتلی در پاریس ملاقات کرد و وقتی که دریافت که ایالات متحده علاقهیی به مداخله نظامی در لیبی نشان نمیدهد مطالبهی خود را به رادیو تلویزیون برد و از آن طریق بر نیکولا سرکوزی فشار وارد آورد که خود پیشاهنگ حمله به لیبی گردد. او در آنجا خطاب به مردم فرانسه فریاد بر آورد، «روزی که قذافی موفق به تسخیر بنغازی شود پرچم فرانسه که بر فراز کورنیش Corniche در اهتزاز است با خون ملت قتل عام شدهی لیبی رنگین خواهد شد.» تنها چهار روز پس از ظاهر شدن ب-هاش-ال در تلویزیون بود که ناتو دخالت نظامی خود در لیبی را رسماً آغاز کرد.
در سال ۲۰۱۲ که بار دیگر نیروهای ناتو همراه با «مبارزین سوریِ» دست آموز سازمان سیا و پنتاگون طی عملیاتی پنهانی قصد سرنگونیِ بشار اسد را داشتند ب-هاش-ال همراه با تنی چند از جنگجویان لیبیایی و سوری بر فرش سرخ فستیوال کان ظاهر شد که بقول مجلهی لو پوئن «انتقال مشعل آزادی» (۲) را نمادینه ساخته باشد. چند ماه بعد ب-هاش-ال خواستار ارسال سلاح سنگین از سوی دولت فرانسه به جنگجویان متحد غرب در سوریه گشت که آنان به نوبهی خود در شهرهای حلب و حمص و سایر مناطق «سوریه آزاد» به توپ و موشک ضد هوایی و سلاحهای تدافعی مجهز گردند.
او بعدها در فوریه سال ۲۰۱۳ در وبلاگ خود بنام «اصول بازی La Règle du Jeu » فرانسو اولاند رئیس جمهور فرانسه را بخاطر عملیات نظامی در کشور مالی ستایش کرد بی آنکه هیچ اشارهیی به این نکته کرده باشد که ناامنی و هرج و مرج سیاسیِ کشور مالی حاصل شرایط متزلزل سیاسی اجتماعییی است که نیروهای ناتو به رهبری همین فرانسه در لیبی بوجود آوردهاند و که همین ب-هاش-ال برایشان هورا کشیده است. ب-هاش-ال در آنجا نوشته بود(۳)، «از والمی Valmy به این سو، این نخستین باریست که نیروهای نظامی، در مالی و در لیبی، مستقیما در خدمت آزادی و عدالت اجتماعی به کار گرفته شدهاند. در این بُرههی تاریخی یک رابطهی منطقی برقرار شده است میان فرانسه، و بکار گرفتن توان نظامی خود در دفاع از اصول و ارزشهای خود، و چه بسا فراتر.» در عمل اما ثابت شد که دفاع فرانسه از «اصول و ارزش های خود» یعنی بجا نهادن کشورهایی ویران و ناامن و پر هرج و مرج برای نسلهای آینده.
امروز نیز ب-هاش-ال، نماد «چپ خاویار خور» از مقام والای «انساندوستی» بار دیگر به تبلیغ و دستفروشی جنگها و حملات نظامییی دست زده است که درآمد آن مستقیماً به جیب شرکتهای اسلحه سازی میریزد و از ناتو در پشتیبانی از «مبارزین اوکرایینی» همان دخالتی را میطلبد که در گذشتهها در پشتیبانی از «مبارزین لیبیایی» و «مبارزین سوری» کرده بود. اتفاقاً امروز نیز «مبارزین اوکراییینی» او در خیابانهای اودسا متشکلاند از جنگجویانی که توسط غرب و در چارچوب جنگ غرب علیه روسیه مسلح شدهاند.
۱- — La campagne libyenne de Bernard-Henri Lévy—
۲- Cannes: BHL sur le tapis rouge avec des ex-rebelles libyens et des insurgés https://www.lepoint.fr/culture/cannes-bhl-sur-le-t...»
۳- https://laregledujeu.org/2013/02/06/12217/oui-cett...