پانصد سال پیش سرزمین کوردستان میدان جنگ میان دو حکومت صفوی و عثمانی گردید و متعاقبا در جنگ معروف بە جنگ چالدران کە بە تجزیە کوردستان انجامید، ایران شکست سختی از لشکر عثمانی متحمل گردید و بخش اعظم کوردستان ضمیمە خاک عثمانی گردید. شرایط جنگی را کە امروزە در کوردستان جریان دارد ادامە جنگ میان عثمانی و صفوی اما با توجە بە گذشت زمان بە روشی دیگر است. تمام قضایا نشان از این است کە اینبار نیز و در آستانە پانصدمین سال جنگ چالدران ایران شکست دیگری را متحمل گردیدەاست کە در این مطلب سعی بر آن است بطور اجمالی بە جنبەهای تاریخی آن نگریستە شود.
کوردها اگرچە تا جنگ چالدران بخشی از ایران بودند اما بدلایل بسیاری بویژە فشار صفویان علیە کوردها، آزادی عمل امارتهای کوردی در سرزمین عثمانی و اشتراک دینی درجنگ میان صفویان با عثمانی جانب عثمانیان را گرفتند، از آن زمان بی اعتمادی حاکمان ایرانی بە کوردها همیشە وجود داشتە و نگاە امنیتی حکومت ایران مسبوق بە سابقە چنین شرایطی است کە امروزە نیز در سیستم حکمرانی ایرانیان در مورد کوردها بکار گرفتە میشود. در دو دهە گذشتە نیز بهمان اندازە کە گشایشی نسبی در فضای سیاسی تورکیە نسبت بە کوردها بمیان آمدە، بقایای سیستم صفوی در ایران بە تنگتر کردن حوزە اجتماعی و محل زندگی کوردها شدت بخشیدەاند و نفرت عمومی را علیە این سیستم خودکامە برانگیختەاند کە ذهنیت عمومی کوردها در ایران را بە استقلال و رهایی از ساختار حکومتی ایران تقویت نمودەاست.
بدون تردید قرن اخیر نیز کوردها بیشترین ضربات ناشی از چند پارچگی و توطئەهای هرکدام از کشورهای حاکم بر کوردستان از آسمیلە کردن، تغییر بافت دموگرافی کوردستان، تبعید و کوچ اجباری، قتل عام جمعی، تهاجم نظامی و جهاد علیە ملت کورد و دهها جنایت کم نظیر نظیر بمباران شیمیایی و انفال متحمل شدند و شاید ملت کورد یکی از ملتهای منحصر بە فردی باشد کە علیرغم تمام مصیبتهای یاد شدە همچنان دغدغە اتحاد مجدد خود را دارد و روح ملی کە در کوردستان جریان دارد با هر تحولی در هر کدام از قسمتهای کوردستان برای آن بخش می طبد کە اینک این روح ملی برای کوردستان عراق بە نفس افتادە است.
اگرچە قرن گذشتە قرن شومی برای کوردها بود اما از نظر رهبران کورد قرن فعلی قرن آزادی و رهایی کوردستان از یوغ اشغالگران کوردستان است و تحولات جهانی نیز مغایر با آرمان ملی کوردها نیست. اگر چنانچە اولین جمهوری کوردستان در شرق کوردستان قربانی جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب گردید. با فروپاشی بلوک شرق و پایان نسبی جنگ سرد میان شرق و غرب و ایجاد کشورهای نوینی از دل اتحاد شوروی سابق زمینە مساعدی بنفع ملتهای جویای استقلال فراهم آورد.
در سطح منطقەای جنگ سال ٢٠٠٨ میان روسیە و گرجستان کە منجر بە استقلال دو جمهوری آبخازیا و اوسیتیای جنوبی از گرجستان گردید مهمترین تحول در تاریخ کشاکش میان شرق و غرب و نقطە عطف مهمی در تحولات منطقەای بشمار میرود کە سرآغاز تحولات بسیاری در منطقە خاورمیانە و قفقاز محسوب می شود . تحولات یادشدە بازگشت بە دوران جنگ سرد میان روسیە و امریکا بود کە اگر چنانچە امریکا و کشورهای غربی علترغم مخالفت روسیە از استقلال کوسوڤو حمایت کردند روسها نیز حمایت از آبخازیا و اوسیتیای جنوبی را حق خود می دانستند و بر این امر پاسی فشاردند. هرچند قدرتهای جهانی برای چارەیابی بحران انفجاری آن زمان بە معاهدە "ری ست" ( بهبود روابط ) میان امریکا و روسیە روی آوردند و یکی از مفاد این معاهدە، عدم دخالت روسیە در امور افغانستان و عراق و امریکا نیز در کشورها استقلال یافتە از شوروی سابق کە قبلا با انقلاب موسوم بە رنگی حکومتهای غربگرا را بە پیروزی رساندە بود، اما بحران سوریە و دخالت مستقیم روسیە در حمایت از رژیم بشار اسد معاهدە ری ست را زیر سایە برد و کشورهای غربی بە بار دیگر با حمایت از اپوزسیون غربگرای اکراین چنگ را بە نزدیک دروازەهای روسیە کشاندند.
از جهتی دیگر قرارداد استراتژیک میان اسرائیل و وتورکیە در سال ١٩٩٦ منجر بە اتحادی ناموفق میان کشورهای افغانستان در عصر طالبان، ایران، سوریە و حزب اللە لبنان در مقابلە با پیمان اسرائیل ـ تورکیە گردید. گرە دادن این سپر دفاعی بدون دسترسی بە کوردستان عراق میسر نبود. در آن ایام کوردستان میان دو جریان پارت دموکرات کوردستان بە رهبری آقای مسعود بارزانی نزدیک بە تورکیە و اتحادیە میهنی کوردستان بە رهبری آقای جلال طالبانی نزدیک بە ایران در جنگ با همدیگر بودند. رژیم ایران برای تکمیل انجام سپر دفاعی خود بە اتحاد استراژیک با اتحاد میهنی کوردستان دست زد و قرار بە حذف حزب دموکرات کوردستان از صحنە سیاسی کوردستان نمودند و بدین منظور نیروهای اتحاد میهنی کوردستان هم از داخل خاک اقلیم کوردستان و هم از خاک ایران و با همکاری سپاە پاسداران بە مواضع پارتی حملە نمودند، در نتیجە حزب دموکرات در موقعیت ضعیف و نابودی قرار گرفت کە بناچار از دولت مرکزی عراق تقاضای کمک نظامی نمود کە این همکاری بە ٣١ آب معروف است. ٣١ آب علیرغم اینکە حزب دموکرات کوردستان را از نابودی نجات داد تمام معادلات کوردستان و تا اندازەای منطقەای را تغییر داد و گرچە تقاضای همکاری حزب دموکرات کوردستان از رژیم صدام حسین موجی از تنفر علیە آن حزب را برانگیخت اما طرح تسلط رژیم ایران بر کوردستان عراق را ناکام گذاشت و شکستهای پیاپی اتحادیە میهنی کوردستان را در صحنە سیاسی دە سال اخیر را نیز باید از همکاری آن حزب با ایران جستجو نمود کە در این دە سال مردم کوردستان عراق همانند مردم جمهوری آذربایجان و افغانستان ماهیت خشن و تفرقەاندازانە رژیم ایران بخوبی شناختەاند. با ٣١ آب رژیم ایران همانند جنگ چالدارن متحمل شکستی دیگری شد کە آسیبهای این شکست برایشان سنگین تمام شد و مهمترین اینکە حزب دموکرات کوردستان عراق را کە امروزە مهمترین آکتور عرصە سیاسی کوردستان است و این آکتور در اوایل روی کار آمدن حکومت اسلامی متحد نظام بشمار می رفت در صف دشمنان رژیم ایران قرار داد. زمزمە استقلال کوردستان عراق کە حزب آقای بارزانی نویدبخش آن است بمثابە مرگ سیاستهای رژیم ایران در منطقە است.
تورکیە: با سقوط رژیم صدام حسین کوردها را در شرایط بهتری قرار گرفتند واگرچە هر دو جریان کوردی مورد اشارە از بدو سقوط رژیم صدام حسین بە یک پیمان استراتژیک برای ادارە کوردستان تن دادند. در این مدت کشور تورکیە نگاە امنیتی خود بە کوردستان را کم رنگ و نگاە اقتصادی را اساس کار خود قرار داد کە اینک از مقبولیت بیستری در کوردستان برخوردار است. ناگفتە نماند رژیم تورکیە از بدو جنگ اول خلیج فارس در سال ١٩٩١ کە منجر بە آزادی کوردستان عراق گردید، بطور ماهیانە جلسات امنیتی با رژیمهای ایران و سوریە برای کنترل و مهار منطقە خودمختار کوردستان داشتند کە در مدت ١٣ سال پیاپی نە اینکە نتیجەای عایدشآن نگردید، بلکە هر دو کشور ایران و سوریە بە دشمنان تورکیە بدل شدند اما اقلیم کوردستان خارج از اینکە تنها کشور همسایە تورکیە است کە استراتژی تنش صفر سیاست خارجی آن کشور را با خود بمهراە داشت. بلکە منافع اقتصادی آن کشور را در بالاترین سطوح فراهم نمودەاست و اگر چنانچە پروژه های گاز و نفت بویژە پروژە گاز نابوکو بە مرحلە اجرا گذاشتە شود شاید اقلیم کوردستان اولین منطقە تامین منافع اقتصادی تورکیە قلمداد شود. از جهت دیگر بازنگری سیاست خارجی تورکیە در امور کوردستان نیازمند شجاعتی بود تا دولتمردان تورکیە در داخل کشور خود نیز بە چآرەاندیشی مسئلە کوردها بپردازند و هرچند رفورمی میلیمتری در داخل کشور در حآل انجام است اما کافی بنظر نمیرسد و این یکی از پاشنە آشیل سیاست تورکیە در مورد کوردهاست. تورکها بخوبی دریافتەاند کە اگر بخواهند از قافلە عقب نمانند باید مسئلە کورد را در الویت سیاست خود قرار دهند.
ایران: رژیم ایران برخلاف تورکیە سیاست امنیتی شدید توام با تحقیر و دشمنی عریان را کماکان علیە کوردها ادامە دادە است. بە گفتە یکی از مقامات امنیتی اقلیم کوردستان از میان تمام رفت و آمدهای اتباع خارجی شدیدترین کنترل بر اتباع ایرانیست و در ضمن همان مقام امنیتی اعلام داشتە کە تنها درصد ناچیزی از ایرانیان کە بە کوردستان عراق تردد دارند رفتار سالمی دارند و اغلب از طرف نهادهای امنیتی رژیم ایران بە جاسوسی و ترویج و توزیع مواد مخدر مشغولند.. نهادهای مخوف ایران بیشتر در زیر لوای مراکز تجاری، هلال احمر و نهادهای فرهنگی فعالند. حق تعیین سرنوشت کوردها کە این روزها و با بحران جاری در عراق بە موضوع مهمی برای کوردها بدل شدە است تنها با مخالفت و دشمنی ایرانیان مواجە شدە است. رژیم ایران تمام توان خود را بکار گرفتە تا بە حق حاکمیت کوردها ضربە وارد نماید این در حالیست کە ایرانیان کوردها را از نژاد خود می دانند و الزاما میبایست تنها حامی کوردها فارسها باشند اما می بینیم کە اینروزها ایرانیان دشمنی خود با کوردها را عیان نمودەاند و اینبار خنجر را از رو بستەاند.