با ارزِ ذخیرهِ جهانیِ جدید آشنا شوید
مدودف وقتی گفت که دوران ارز ذخیره واحد به پایان رسیده است، لاف نمیزد. ظهور یک ارز ذخیره جهانی مبتنی بر منابع، بهطور خلاصه به این معنی است که ۱۳ درصد از کره زمین دیگر بر ۸۷ درصد دیگر تسلط نخواهند داشت.
این ناتوستان در مقابل احیای اوراسیا است. جنگ سرد ۲، ۳، ۴ و حتی ۵ مهم نیست. همه کشورهای قبلی جنبش غیرمتعهدها (NAM) میبینند که بادهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی به کدام سمت میوزند: زمان دفاع از حاکمیت واقعی آنها فرارسیده است زیرا «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» زمین خواهد خورد.
به تولد نظام جدید جهانی خوش آمدید.
این آن چیزی بود که میشود دید. دیمیتری مدودف، رئیسجمهور سابق روسیه، آتلانتیستگرای ناپشیمان، معاون کنونی شورای امنیت روسیه، تصمیم گرفت با طغیانی که بهطور کامل با شلیک ستاره جنگی، آقای خنزال، مطابقت دارد، شوک و بیم قابلملاحظهای را در سراسر ناتو به ارمغان آورد.
مدودف گفت تحریمهای «جهنمی» غرب نهتنها نتوانسته روسیه را فلج کند، بلکه در عوض «مثل یک بومرنگ به غرب بازمیگردد.» اعتماد به ارزهای ذخیره «مثل غبار صبحگاهی در حال محو شدن است» و خداحافظی با دلار آمریکا و یورو دیگر غیرواقعی نیست: «دوران ارزهای منطقهای در راه است.»
او افزود: «چه آنها بخواهند و چه نخواهند، باید درباره نظم مالی جدیدی مذاکره کنند (...) و آن وقت تعیینکننده کشورهایی خواهند بود که دارای اقتصاد قوی و پیشرفته، و دارایی عمومی سالم و یک سیستم پولی قابل اعتماد هستند».
مدودف تحلیل مختصر خود را حتی قبل از روز D بیان کرد ــ همانطور که در ضربالاجل این پنجشنبه توسط رئیسجمهور پوتین تعیین شده بود، از این پس پرداخت گاز روسیه توسط «کشورهای غیردوست» فقط به روبل پذیرفته میشود.
همانطور که انتظار میرفت، G۷ به یک موضع (جمعی) دست یافته بود: ما پرداخت نمیکنیم. «ما» یعنی ۴ کشوری که واردکنندگان بزرگ گاز روسیه نیستند. علاوه بر این، «ما» بهمعنای امپراتوری دروغ است که قوانین را دیکته میکند. در مورد ۳ کشوری که در وضعیت سختی قرار خواهند گرفت، نهتنها آنها واردکنندگان اصلی هستند، بلکه اتفاقاً بازنده جنگ جهانی دوم نیز هستند ــ آلمان، ایتالیا و ژاپن که هنوز هم عملاً سرزمینهای تحت اشغال میباشند. تاریخ عادت دارد که با حقههای تحریف شده بازی کند.
زیاد هم طول نکشید. آلمان اولین کشوری بود که شکست ــ حتی قبل از اینکه صنعتگران از (Ruhr) منطقه «رور» تا باواریا یک شورش تودهای را بهراه اندازند. شولتز، صدراعظم ضعیف، با پوتین تماس گرفت، او باید چیزهای بدیهی را توضیح میداد: پرداختها به روبل تبدیل میشوند زیرا اتحادیه اروپا ذخایر ارزی روسیه را مسدود کرده است ــ که نقض فاحش قوانین بینالمللی است.
پوتین همچنین با صبر تائوئیستی ابراز امیدواری کرد که این امر نشاندهنده بدتر شدن شرایط قرارداد برای واردکنندگان اروپایی نباشد. کارشناسان روسی و آلمانی باید دور هم بنشینند و در مورد شرایط جدید بحث کنند.
مسکو در حال کار بر روی مجموعهای از اسناد است که توافقنامههای جدید را تعریف میکنند. در اصل، معنی آن اینست که بدون روبل، بدون گاز. به محض نقض اعتماد، قراردادها باطل میشوند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا با تحریمهای یکجانبه توافقنامههای الزامآور قانونی را زیر پا گذاشتند و علاوه بر آن ذخایر ارزی یک کشور ــ هستهای ــ G۲۰ را مصادره کردهاند.
تحریمهای یکجانبه، دلار و یورو را برای روسیه بیارزش ساخته است. حملات هیستریک مانع از اجرای آن نمیشود: این مشکل حل خواهد شد ــ اما تحت شرایط روسیه. نقطه پایان. وزارت امور خارجه پیش از این هشدار داده بود که امتناع از پرداخت گاز به روبل منجر به یک بحرانِ جدیِ جهانیِ عدمِ پرداخت، ورشکستگیهایِ پیاپی در سطح جهانی، یک واکنش زنجیرهای جهنمی معاملات بلوکه شده، مسدود شدن داراییهای تضمینی و بسته شدن خطوط اعتباری خواهد شد.
آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد تا حدی قابل پیشبینی است. شرکتهای اتحادیه اروپا مجموعه قوانین جدید را دریافت خواهند کرد. آنها برای بررسی مدارک و تصمیمگیری وقت خواهند داشت. کسانی که «نه» میگویند بهطور خودکار از دریافت محمولههای مستقیم گاز روسیه محروم میشوند ــ همه پیامدهای سیاسی ــ اقتصادی شامل آنها خواهد بود.
البته مصالحهای وجود خواهد داشت. بهعنوان مثال، تعداد زیادی از کشورهای اتحادیه اروپا استفاده از روبل و افزایش خرید گاز خود را میپذیرند تا در صورت امکان مازاد گاز را به همسایگان خود بفروشند و سود ببرند. و برخی نیز ممکن است که تصمیم بگیرند گاز را در مبادلات انرژی در حال حرکت خریداری کنند.
بنابراین روسیه به هیچکس اولتیماتوم نمیدهد و تحمیلی در کار نیست. کل کار به زمان نیاز دارد ــ یک فرآیند چرخشی. و نیز همراه با برخی اقدامات جانبی. دوما بررسی گسترش پرداخت به روبل برای سایر محصولات ضروری است ــ مانند نفت، فلزات، چوب، گندم. این بستگی به حرص و ولع جمعی چیواهواهای (۱) اتحادیه اروپا دارد. همه میدانند که هیستری بیوقفه آنها ممکن است به گسست عظیم زنجیره تأمین در سراسر غرب تبدیل شود.
خداحافظ الیگارشیها
در حالی که طبقات حاکم آتلانتیک کاملاً دیوانه شدهاند، اما همچنان تا آخرین اروپایی بر مبارزه در جهت کسب هر گونه ثروت باقیمانده و محسوس در اتحادیه اروپا متمرکز هستند، روسیه با خونسردی در حال کار خود است. مسکو در واقع بسیار ملایم عمل کرده و شبح بیگازی را به جای زمستان، در بهار نمایان کرده است.
بانک مرکزی روسیه درآمدهای ارزی همه صادرکنندگان عمده را ملی کرد. هیچ تأخیری وجود نداشت. روبل همچنان در حال افزایش است ــ و اکنون تقریباً به همان سطح قبل از عملیات Z بازگشته است. روسیه از نظر غذایی خودکفا باقی میماند. هیستری آمریکایی دربارۀ روسیه «منزوی» خندهدار است. هر بازیگری که در سرتاسر اوراسیا مهم است ــ بدون درنظر گرفتن ۴ کشور بزرگ بریکس، و تقریباً کل جنوب جهانی ــ از روسیه نه شیطان ساخته و نه آنرا تحریم کرده است.
بهعنوان یک امتیاز اضافی، مسلماً آخرین الیگارشی که قادر به نفوذ در مسکو بود، آناتولی چوبایس، رفته است. آن را یکی دیگر از ترفندهای مهم تاریخی بنامید: هیستری تحریمی غرب عملاً الیگارشی روسیه را از هم پاشید ــ پروژه حیوان خانگی پوتین از سال ۲۰۰۰. آنچه که بهمعنای تقویت دولت روسیه و تحکیم جامعه روسیه است.
ما هنوز از همه حقایق اطلاع نداریم، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد پس از سالها بررسی دقیق، پوتین تصمیم گرفت واقعاً به سیم آخر بزند و کمر غرب را بشکند ــ با استفاده از سه بُردِ پیاپی (حمله برقآسای قریبالوقوع به دونباس، آزمایشگاههای سلاحهای بیولوژیک ایالات متحده، و کار اوکراین روی سلاحهای هستهای) بهعنوان دلیل جنگ.
انجماد ذخایر ارزی باید پیشبینی میشد، بهویژه به این دلیل که بانک مرکزی روسیه از نوامبر سال گذشته ذخایر خزانهداری آمریکا را افزایش داده بود. سپس این احتمال جدی وجود دارد که مسکو بتواند به ذخایر ارز خارجی «مخفی» دسترسی پیدا کند ــ ماتریس پیچیدهای که با کمک چینیها ساخته شده است.
تغییر ناگهانی دلار/یورو به روبل، جودوی ژئواکونومیک، رکوردی در سطح المپیکها بود. پوتین غرب دستهجمعی را اغوا کرد تا حمله تحریمی هیستری جنونآمیز خود را آغاز کند ــ و تنها با یک حرکت سریع، آن را بهسمت حریف برگرداند.
و در اینجا همه ما اکنون در تلاش هستیم تا در پی تسلیح داراییهای دلاری، همزمان بسیاری از تحولات در حال تغییر بازی را جذب کنیم: روپیه ــ روبل با هند، پترویوان سعودی، کارتهای مشترک میر Mir-UnionPay صادر شده توسط بانکهای روسی، سوئیفت جایگزین ایران ــ روسیه، پروژه چینی اتحادیه اقتصادی اورآسیا EAEU ــ از یک سیستم مستقل پولی/مالی.
ناگفته نماند که بانک مرکزی روسیه در تثبیت یک گرم طلا به ۵هزار روبل ــ که در حال حاضر حدود ۶۰ دلار بوده است، در حال صعود است.
در ارتباط با بدون روبل بدون گاز، آنچه ما در اینجا داریم انرژی است که عملاً به طلا متصل است. چیواهواهای اتحادیه اروپا و مستعمره ژاپن مجبورند مقدار زیادی روبل طلا بخرند یا مقدار زیادی طلا بخرند تا بتوانند گاز داشته باشند. و بهتر میشود. روسیه ممکن است در آینده نزدیک دوباره روبل را به طلا پیوند دهد. یک گرم طلا میتواند به ۲۰۰۰ روبل، ۱۰۰۰ روبل و حتی ۵۰۰ روبل برسد.
زمان مستقل بودن فرارسیده است
از زمان اجلاس سران بریکس در دهه ۲۰۰۰ با حضور پوتین، هو جینتائو و لولا، آب حیات و مشکل بزرگ در بحث رو به گسترش درباره جهان چندقطبی، همیشه این بوده است که چگونه میتوان هژمونی دلار را دور زد. اکنون، بهمثابه یک مظهر خوشخیم که لبخند گربه چشایر (۲) را بههمراه دارد، درست در مقابل چشمان کل جنوب جهانی قرار دارد: روبل طلایی، یا روبلی که توسط نفت، گاز، مواد معدنی، صادرات کالا حمایت میشود. بانک مرکزی روسیه، برخلاف فدرال رزرو، سیاست تسهیل کمی QE ــ (۳) ــ را اعمال نمیکند و تورم سمی را به بقیه کره زمین صادر نمیکند.
نیروی دریایی روسیه نه تنها تمام خطوط دریایی روسیه را ایمن میکند، بلکه زیردریاییهای هستهای روسیه میتوانند بدون اطلاع قبلی در سراسر کره زمین به پرواز درآیند. روسیه در اجرای مفهوم «قدرت دریایی قارهای» بسیار جلوتر است. دسامبر ۲۰۱۵، در تئاتر سوریه، بازی تغییر استراتژیک جریان داشت. ناوگروه چهارم زیردریایی مستقر در دریای سیاه ستاره این نمایش بود.
ناوگان دریایی روسیه ممکن است اکنون از موشکهای کالیبر در فضایی که اروپای شرقی، غرب آسیا و آسیای مرکزی را دربرمیگیرد، استفاده کند. دریای خزر و دریای سیاه که توسط کانال ولگا ــ دُن بههم متصل شدهاند، با ۶هزار کیلومتر طول، فضای مانور قابل مقایسه با دریای مدیترانه شرقی و خلیج فارس را ارائه میدهند. و حتی نیازی به دسترسی به آبهای گرم نیست. حوزه نفوذ سنتی روسیه؛ مرزهای تاریخی امپراتوری روسیه؛ و حوزههای کنونی رقابت سیاسی/انرژی، در برگیرنده حدود ۳۰ کشور است. روسیه حمل و نقل در سراسر آسیا، قطب شمال و اروپا را در کنار شبکه راهآهن کمربند و جاده در سراسر اوراسیا تضمین میکند. و آخر این که، با یک خرس هستهای درگیر نشوید.
اساساً این همان چیزی است که تمام سیاست قدرت سخت است. مدودف وقتی گفت که دوران ارز ذخیره واحد به پایان رسیده است، لاف نمیزد. ظهور یک ارز ذخیره جهانی مبتنی بر منابع، بهطور خلاصه به این معنی است که ۱۳ درصد از کره زمین دیگر بر ۸۷ درصد دیگر تسلط نخواهند داشت.
این ناتوستان در مقابل احیای اوراسیا است. جنگ سرد ۲، ۳، ۴ و حتی ۵ مهم نیست. همه کشورهای قبلی جنبش غیرمتعهدها (NAM) میبینند که بادهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی به کدام سمت میوزند: زمان دفاع از حاکمیت واقعی آنها فرارسیده است زیرا «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» زمین خواهد خورد.
به تولد نظام جدید جهانی خوش آمدید. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه، در چین، پس از دیدار با چندین همتای خود از سراسر اوراسیا، بهتر از این نمیتوانست آن را تشریح کند:
« واقعیت جدیدی در حال شکلگیری است: جهان تکقطبی بهطور غیرقابل برگشتی در حال تبدیل شدن به چیزی از گذشته است، یک جهان چندقطبی در حال شکلگیری است. این یک فرآیند عینی است. این غیرقابل توقف است. در این واقعیت، بیش از یک قدرت «حکومت خواهند کرد» ــ لازم است بین همه دولتهای کلیدی که امروزه تأثیر تعیینکنندهای بر اقتصاد و سیاست جهانی دارند، مذاکره شود. در عینحال، این کشورها با درک وضعیت خاص خود، از رعایت اصول اساسی منشور ملل متحد، ازجمله اصل اساسی ــ برابری حاکمیتی کشورها، اطمینان حاصل میکنند. هیچکس در این زمین نباید بهعنوان یک بازیکن کوچک دیده شود. همه برابر و حاکم هستند.»
* https://thesaker.is/meet-the-new-resource-based-global-reserve-currency/
۱ــ چیواهوا: نژادی از سگ. کوچکترین سگهای جهان هستند. آنها اغلب مورد علاقه دختران پُر زرق و برق، افراد مشهور، سیاستمداران هستند (مترجم)
۲ــ گربه چشایر: گربه خندان در داستان آلیس در سرزمین عجایب (مترجم)
۳ــ تسهیل سیاستهای پولی یا تسهیل کمی QE
تسهیل سیاستهای پولی یا (Quantitative Easing) یک سیاست پولی نامتعارف است که توسط بانکهای مرکزی جهان زمانی که سیاست پولی استاندارد کارایی ندارد برای تحریک اقتصاد ملی اجرا میشود. بانکهای مرکزی جهان تسهیل سیاستهای پولی را از طریق خرید داراییهای مالی از بانکهای تجاری و موسسات خصوصی دیگر اجرا میکنند. داراییها بهمنظور حفظ نرخ بهره بانکی در یک میزان خاص خریداری میشوند یا به فروش میرسند. سیاستهای پولی گسترده معمولاً شامل بانکهای مرکزی میشود که اوراق قرضه دولت را در کوتاهمدت بهمنظور کاهش نرخ بهره برای مدت کوتاهی خریداری میکنند. با این حال، زمانی که نرخ بهره نزدیک به صفر قرار میگیرد سیاست پولی معمولی، نرخ بهره را نمیتواند در حد پایین حفظ کند. تسهیل سیاست پولی این اطمینان را به افراد میدهد که نرخ تورم از میزان مورد نظر پایین نمیآید. (اقتصاد آنلاین)