رقص و خنده و تفنگ دختران کوبانی، فمنیست و دنیای سرمایه را به چالش کشید؛ و انگیزهای شد، برای نوشتن ها و سرودن ها و نگفتههای بسیاری که دغدغهی بسیاری از ما بود. کوبانی انگیزهی زیستن و سرود آزادی را در جهان دوباره زنده کرد. کوبانی تابلویی شد، که هرکسی در آنجا در جست وجوی ردی از خود است. چرا که عقدهگشای انبوه امیال سرخوردهی جهان امروز در برابر سرمایه و تاجران و دلالان سرمایه است.
کوبانی تلالوی دوبارهی آزادی و مبارزه برای آن است. دختران وزنان کوبانی با خنده و رقص و تفنگ هایشان به استقبال یکی از خشن ترین نیروهای تاریکی و نادانی سدهی بیست و یکم می روند .آنان خنده را جایگزین گریه وتفنگ را جایگزین بردگی و رقص را جایگزین سکون و ابژه سکسی بودن کردهاند. آنها به میدان های جنگ می روند. شلیک می کنند، با خنده و گاهی نیز با ترس اما هم چنان لبخند بر لبانشان جاریست و هنگام برگشت با هلهله و ههلپهرکه آرام می- گیرند، آنها برای زندگی می جنگند، برای یک زندگی آزاد، نه برای ماورای طبیعت، نه برای اینکه تقدیس شوند! آنها رابطهی سالمی با جهان و زندگی دارند پس نه مظلومند و نه مغموم.
البته که مبارزهی دختران گریلا تنها مختوم به این ٥٧ روز یا این دو یا سه سال اخیر نیست. دختران گریلا سالهای طولانی ست.قریب به چهل سال که در کوهستانهای کوردستان در حال مبارزه با ناعدالتی و نابرابری هستند.آنان هیچگاه در انتظار رفع خطرات و حواله شدن مطآلباتشان به فرصت های بعدی نبودهاند؛ بلکه بالعکس آنان در کنار فریاد برای هویت و اصالت خود فریاد برای عدالت و برابری را سردادند؛ اما آنان اینگونه نمی اندیشند، که جنگ و تفنگ تنها مختص مردان است؛ زیرا که این تفکر گزاره از همان تفکر جنسیتی دارد، که طبقهی بندی می کند چهکسی حق دارد و چه کسی حق ندارد! آیا کسانی که می اندیشند تفنگ به دست گرفتن زنان نشانهی از ترویج خشونت است! گزاره از همان تفکر مرسالاری نمی کنند که هنوز در ضمیر ناخودآگاه آنان فرمانروای اندیشههای آنان است!؟ و این تفکر همان سیستم سرمایه نیست که تعیین می کند، زنان چگونه بیاندیشند و چگونه بپوشند و میکاپ کنند؛ و در کنار عرضهی ژست های هالیودی و مدل های کمپانی های سرمایهداری.... گاهی نیز به تئوریهای فمنیستی بپردازند ! و مقالاتی دهن پرکن در باب گفتمان صلح و زن و زن و... بنویسند و در برابر دوربین های متفاوت و رسانهها نیز ژستی روشنفکر نما داشته باشند!
آن چه که در دایرهی مبارزات زنان فمنیست قرار دارد کنترل بدن و ذهن زنانه است، که امروزه دنیای سرمایه و دلالان و تاجران آن را در حیطهی کنترل خود قرار دادهاند.چیزی که نانسی فریز و همتایان او را نگران کرده است.
دختران گریلا سالهای بسیاری ست ،که در حال مبارزه هستند و مشارکتی فعال دارند در سیاست و مدیریت و در تمامی ارکان اجتماعی و اقتصادی، نه به شیوهی منفعل و عروسکی، بلکه به شیوهی تاثیرگذار و صاحب سخن بودن با ارادهی آزاد.
آنان نه بردگان یک اندیشه و یک فرد بلکه همراهان و دوستداران و پشتیبانان اندیشهی آپو*هستند، آنان با مشارکتهایشان کمک به تکامل و عملی کردن اندیشههای انسانی شدند،که فرا جنسیت می اندیشد و مرد* بودن را به تعریف کلاسیک و مردانه بودن آن را در خود نابود کرد؛ و گسترهی انسانی را در خود تعالی داد، او ابر انسانی شد، که اندیشیدن به رهایی کهن ترین مستعمرهی جهان* جزو دغدغههای روزمرهی او شد. چرا که او -عبدالله اوجالان- نیک می دانست، آزادی این قلمروی کهن، آزادی بخش بزرگی از زندگی ست؛ و امروزه کوبانی گواه این اندیشهی آزاد است.
کوبانی بدون یک اراده و تفکرو ایدئولوژی نمی توانست اینگونه تاب بیاورد در برابر نیروی چنین سبیع و بی رحم که دنیای سرمایه را در پشت سرخود دارد. کوبانی ارادهی آزاد شد،با تفکری نوین در جهانی که سرمایه و سیاست مداران سرمایه در حال بلعیدن همهی خواستههای انسانی هستند.
داعشیان نیز برای یک ایدیولوژی می جنگند. زنانی نیز که به داعش می پیوندند و تفنگ به دست می گیرند از یک ایدئولوژی دفاع می کنند. چه تشابه زیبایی و در خور تحسین، درعجب نیستم ، که گروهی از مرکزنشینان ایرانی اینگونه بتازند به مبارزهی آزادیخواهانهی زنان کورد،چرا که این پیشهی سالها مبارزات آنان است.ازآن روست که امروز داعشیان بر زنان و دختران ایرانی سروری می کنند؛ و بر آنان اسید می پاشند؛ و زنان بسیاری را در گروههای زنجیرهی به قتل می رسانند. داعش پروران تنها در لباس و هیبت مردانه با سبیل و ریش ظهور نمی نمایند، بلکه آنان می توانند در هیبت های متفاوت و حتا در هیبت عروسک های هالیودی آشکار شوند، یا در هیبت زنی فمنیست که با لخت کردن پستانهای خود ادعای گرفتن حقوق حقه و پایمال شدهی زنان را داشته باشند!
نکته این جاست. زنانی که به داعش می پیوندند،تنها یک ابژهی سکسی هستند، نه مبارزین و تفنگ به دستان یک تفکر و یک ایدئولوژی. داعشیان اما برای چه مبارزه می کنند؟ برای رسیدن به یک ارگاسم ابدی که همانا زن و شراب و حوریان بهشتی ست، آنان در این دنیا چیزی برای از دست دادن ندارند؛ چرا که آنها به ماوراالطبیعه متصل هستند، آنها برای رسدیدن به یک نیروی آسمانی و رسیدن به یک ارگاسم ابدی می جنگند!
داعشیان می خواهند جهان را به خاک و خون بکشند تا خود به ماوراءالطبیعه برسند؛ اما کوبانی می جنگد برای یک زندگی آزاد و یک ارادهی آزاد.
کوبانی سالهای بسیاری ست در حال جنگیدن است در کوهستانهای زاگرس و شاهو و بوتان و زاب و قندیل ...قلب کوبانی سالهای طولای ست در ایمرالی می طپد تا خنده و رقص و آزادی را جایگزین بردگی و گریه و سکون و فغان کند.
دختران کوبانی وارثان دانش ژینولوژی هستند، که پشتوانهی علمی آن گریلاهای کوهستانهای آزاد کوردستان است، زنانی چون فیدان و دوغآن و سکینه و بریتان و شیرین و زیلان و بی شمار زنانی که امروز در کوبانی و دیاربکر و قندیل با مبارزهی به واقع و پراکتیک شان در حال نگارش مانیفست رهای زن هستند، مانیفست رهایی بشریت از ظلم و ناعدالتی .
ژينئولوژي يا همان زنشناسي، علم شناخت ابعاد تاريخي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و فلسفي زن ميباشد كه طرح كلي و جامع آن براي اولين بار از سوي رهبر زندانی ملت كورد- عبدالله اوجالان- درانداخته شده است. مصدر اين كلمه همان ژيان(در زبان کوردی یعنی زندگی)، زن و زندگي ميباشد. بدين صورت ژنـ ژيان(زنـ زندگي)، زندگيبخش و آفريننده ميباشد. جهت درک بهتر ژينئولوژي بجاست نگاهي ژرف به ذهنيت جنسيتگرا بيندازيم. بی شک نخستین بار نيست که جهت واکاوي و بررسي مسالهي زن در جنبش آزاديخواهی کوردستان فعاليت و نظريههايي دال بر اين موضوع مطرح ميشوند؛ اما طرح اصطلاح ژينئولوژي بعد از تغيير پاردايم جنبش انجام گرفت. براي بار اول نيز توسط رهبر آپو در کتاب جامعهشناسي آزادي به مفهوم واقعي کلمه اشاره شد.
٢٠١٤/١١/١٠
نگین شیخ الاسلامی وطنی
----------------------------
*آپو رهبر زندانی ملت کورد است،که ١٥ سال پیش با یک توطئهی بین المللی دستگیر شد و روانهی زندان ایمرالی گردید
*کلمهی مێر یا مرد یا پیاو ؛برای تشریح این کلمات کهه به شیوههای متفاوت آمده است ( مرد مار و میر ومهر و پیاو) لازم ست، که نگاهی تاریخی به این کلمات داشته باشیم تا مفاهیم آن را در ک نماییم .در فلسفه و اعتقادات میترایی کلمهی میر یا مهر را برای میترا که جنسیت خاصی ندارد، جندر به کار گرفته می شود؛ اما در مرحلهی پیشرفت مردسالاری مردهای جامعه سعی بر این داشتند تا تمام خصوصیات خوب میترا را به خود اختصاص دهند ، ازاین رو نام مێر. میر یا مرد را برای خود انتخاب کردند .این در حالی ست که در تاریخ کهن کوردستان میر یا مێر به معنی جنسیت مرد نبوده و کلماتی ست که اختصاص به میترا داشته است، به معانی عشق و دوست داشتن و هم چنین خورشید می آید ، خورشید پرستان و مهر پرستان ، تمام این خصوصیات متعلق به میترا بوده است ، اگر توجه بکنیم امروز نیز در پروسهی ازدواج انسانها حلقهی ازدواج میان آنها رد و بدل می شود، چرا که حلقه سمبل تعهد جاودانگی است ؟ چرا که حلقه سمبل خورشید است و آن آداب و تقالید تا به امروز نیز پابرجا ست، به مثابه عقد کنان ، در پروسهی ازدواج دختر و پسر حلقهی رد وبدل می کنند به معنای پیمان و تعهد . یکی دگیر از اسامی میترا مار است کلمهی مار به معنای میترا به کار رفته است. مار در نزد کوردها عنصری مقدس بوده است. امروز نیز در میان ایزدییان (لالهش)بر در و دیوار عکس و پوستر مار آویزان است . حتا اگر نگاهی به آرم و سمبل پزشکان و داروخانهها بیاندازیم، پیمانه و ماری خواهیم دید، که به دور پیمانه پیچیده شده، در اسطورها نیز به جاودانگی مار اشاره شده است.در اسطورهی گیلگامیش آمده است؛ هنگامی که گیلگامش گیاه جاودانگی را می یابد ماری می آید و آن را می خورد؛و اینکه چرا در ادیان سامی (یهودی و اسلامی و نصرانی و اسلام) تا به این حد از مار به عنوان عنصری بد یاد می شود، به این دلیل است که همهی آنها خواهان پاک کردن و از بین بردن فلسفه و تفکرات میترایی بودهاند.
در کردستان شهری ست، به اسم، میر"دین"به معنی مرکز میترایی ها ، این کلمه حتا وارد آداب و تقالیدها نیز گشته است. زردشتیان جشنی دارند، به نام مهرگان که بعدها در عربی به مهرجان تغییر یافت، حتا این آداب و تقالید به اروپا نیز رسیده است.
ابورریحان بیرونی در خصوص جشن مهرگان نوشته است، به دلیل آن که در ان روز خورشید درخشید بر سر انسانها آن را مهرگان نامیدند . اگر چشمی به متولوژی و اسطورهای قدیم کوردستان بیاندازیم ، چندین فرشته یا الهه هستند که جنسیت آنها ماده بوده است، که معرفترین آنها همان فرشتهی میترا یا مهر است.هم چنان می توان به فرشتگان باران یا آناهیتا ، فرشتهی گرمی یا آذر ، فرشتهی غضب یا اینیرا اشاره کرد. بعد از گذشت دهها هزار سال در کوردستان ، این کلمات به دلیل این که از فکر و فلسفهی زندگی اجتماع سر چشمه گرفته است، به عنوان اسامی زنان و خصوصیات زنانه در ادبیات کوردستان به کار گرفته می شوند.میترا، مهری ، میردین یا خورشید ، ستاره ، آناهیتا یا آذر.
*عبدالله اوجالان در جلد سوم مانیفست تمدن دمکراتیک به نام جامعهشناسی آزادی مبارزات فمنییسم را به نام قیام کهن ترین مستعمره نام می برد.