آقای ناصر کرمی در تفسیر بعضی از نوشته های من به اظهاراتی متناقض و غیرقابل فهم روی آورده اند که خواندن آنها را برای شناخت بیشتر ایشان خالی از فایده نمیدانم. در اینجا من با آوردن اظهارات کتبی آقای ناصر کرمی زیر نوشته خودم "اوچونجو یول..."به تفسیر بسیار کوتاه آن میپردازم.
سخن آقای کرمی:
-اگر حرفی منطقی و یا مطلبی با پشتوانه و مورد تأیید مراکز معتبر دارید وارد بحث شوید، وگرنه میدان داری و سینه چاک کردن شما باعث خواهد شد، که دربین همان گروه و طیف محفلی و احساسی هم تبار خود هم بی اعتبار شوید." (پایان نقل قول)
پرسش من:
-از آقای کرمی باید پرسید که سخنان ایشان با استناد به کدام منطق و یا با تکیه بر پشتوانه های مورد تایید مراکز معتبر! تحریر میشود که مرا نیز چنین سفارشی را روا داشته اند؟! جالبتر اینکه آقای کرمی در همه نوشته هاشان میخواهند سر به تن ما نباشد، اما در این جا نگران "بی اعتبار شدن من"در بین به اصطلاح هم تبارانم است!
سخن آقای کرمی:
- من موضوعاتی را برای شما مفت و مجانی توضیح دادم، تا بار دیگر اگر در گفتگویی حضوری و یا مجازی بحثی از هخامنشی و پارسی شد، چاه جمکرانی و تاسو و عاشورایی خود را به میدان پرت نکنی و تا سریع شما را از بحث بیرون نیندازند.
پرسش من:
واقعا بایستی از آقای کرمی پرسید، اطلاعات خیالی و خودپرداخته شما که بر به اصطلاح مطالعات بسیار مشکوک بعضی از دانشگاههای غربی تکیه دارد چه فرقی در ساختگی بودن و تخیلی بودن چاه جمکران و یا با نام تاسوعا و عاشورا در ایران بپا میشود؟
سخن آقای کرمی:
- واژهء "هخامنشی، پارسی"، زبان پارسی،سرزمین پارسه"از هم جدا شدنی نیستند
پرسش من:
پرسش اینجاست که اگر زبان پارسی و زبان هخامنشی و به قول شما سرزمین پارسه از هم جدا شدنی نیستند، چگونه تلاش همه جانبه روشنفکران و نویسندگان فارس در دوره پهلوی برای زنده کردن زبان داریوشی ناکام ماند؟؟ چگونه متون کتبه های تخت جمشید، برای محققین غربی و حتی فارسی زبان بطوب کامل رمزگشایی نشد و بیش از چند ده واژه قابل شناسایی نگردید؟ چگونه تمامی کتیبه های یافته شده در تخت جمشید که اینک در دانشگاه شیکاگو نگهداری میشود قابل رمزگشایی نشدند و خواندنشان غیرممکن گردید؟ در عین حال بایستی از آقای کرمی بپرسیم که راز و رمز سه زبان در کتیبه ها تخت جمشید چیست؟ و کدامین یک از این زبانها آن زبان مورد نظر شماست که امروز پارسی یا فارسی نامیده میشد، اما برای پارس ها یعنی فارس های امروز قابل خواندن نبود؟!
پرسش دیگر اینکه آیا "پرسیا"نامی نیست که اروپاییان این کشور را به آن نام خوانده اند؟ یرای نمونه نام کشور سوئد در فرانسه و ایران "سوئد"، در ترکیه و آذربایجان "ایسوئچ"و... خوانده میشود، اما مردم سوئد کشور خود را "ایسوه ریه"می خوانند. آیا نامیدن یک کشور توسط کشورها و ملتهای دیگر اهمیت دارد یا نامی که آن مردم و یا آن کشور خود را به آن نام میخوانند؟ به بیان دیگر اگر در دوره حاکمیت ترکان قاجار این کشور در مطبوعات غربی "پرشیا"نامیده شده است، اما در این سرزمین نام کشور "ممالک محروسه قاجار"بوده است. آقای کرمی این معادله را چگوه قابل حل میدانند؟
سخن آقای کرمی:
-نام اصلی این سرزمین، ایران (سرزمین زیستی آریایی ها) بوده و هست.
پرسش من:
آیا "ایران"نامی نیست که رضا شاه در سال 1935 آن را ثبت کرده است؟ آیا آریایی خواندن سرزمین های متعلق به خلقهای غیرفارس در ایران یک خوانش نژادپرستانه و استعماری نیست؟ آیا ترکها، کردها، بلوچ ها و عربها در خانهء و سرزمین مادری خودشان اسیر هوسهای استعماری تفکری نژادپرستانه از نوع تفکر آقای کرمی نیستند؟
سخن آقای کرمی:
- اصولأ از آغاز تاکنون پارس، پارسی، هیچگاه به مفهوم نژادی، و قومی نبوده، و فقط بیانگر جغرافیا بوده است، چنانکه این جغرافیا "ساتراپ پارس"و یا ایالت پارس نام داشته و دارد.
پرسش من:
آقای کرمی در سخن قبلی خوش ایران را "سرزمین آریایی ها"خوانده است. آیا این خوانش یک خوانش نژادپرستانه نیست؟ آیا تاریخ شناس مطرح جامعه فارس آقای دکتر غیاس آبادی واژه "آریایی ها"را واژه ایی بی معنا و خالی از محتوی نخوانده است؟
در سخن فوق تصادفا آقای کرمی پارس و پارسی را فقط جغرافیا خوانده است!!! اما در سطور بالاتر ایران "سرزمین آریایی ها"تلقی شده است و حالا نگاه کنید به نظر بعدی آقای کرمی که از دست پرسش ها من عصبی شده است.
سخن آقای کرمی:
- آریا بی مفهوم هست و یا نیست به شما و امثال شما چه ربط دارد ؟
پرسش من:
آری، آقای کرمی درست میفرمایند، این موضوع به ما ربطی ندارد. چون هرچه مینویسیم دست ایشان بیشتر از پیش رو میشود!!
سخن آقای کرمی:
- گذشتگان تیره های ایرانی ساکن سرزمین ایران امروز، از نزدیک به 3 هزار سال قبل خود را آریایی نامیده اند
پرسش من:
در این اظهار نظر آقای ناصر کرمی میگوید که نزدیک به سه هزار سال پیش مردم این سرزمین خود را آریایی نامیده اند؟! این در حالیست که مفاهیم و واژه هایی از این دست (آریایی و مشتقات آن) 200-300 سال بیشتر سابقه ندارد. بایستی از آقای کرمی پرسید که این اطلاع را که مردم این سرزمین سه هزار سال پیش خود را آریایی می نامیدند، را از کدام منبع علمی یافته اند؟ اما هیچ تردیدی ندارم که مردم سه هزار سال پیش از این مفاهیم بی اطلاع بوده اند.
سخن آقای کرمی:
- جدا کردن نام آریا و ایران را از هم امری غیر ممکن است، تلاش شما و از شما بزرگترها بیهوده است.
پرسش من:
باز هم تلاقی نژادپرستی و ایران پرستی در اظهارات جناب ناصر کرمی. پرسش اینست که اگر تلاش ما و بزرگتر از ما ها بیهوده است، این همه تقلای دفاعی آقای کرمی را چگونه میتوان توجیه کرد؟
سخن آقای کرمی:
- بی اطلاعی شما به مسائل تا این میزان پایین هست که سلسهء پهلوی را بیناد گذار ملّت فارس و هویّت فارسی میدانید
پرسش من:
حاشا! من هرگز و در جایی نه گفته ام و نه نوشته ام که بنیانگذار ملت و هویت فارسی سلسله پهلوی است. ملت فارس نیز چون هر ملت دیگر تطور تاریخ خاص خود را در تمامی زمینه ها پیموده است. دولت پهلوی ها با وجود اینکه به کمک دول انگلیس و سپس آمریکا بر اریکه قدرت در ایران تکیه زدند، اما از نظر تیپولوژی اتنیکی، یک دولت تمام عیار فارسی بودند. و این حادثه برای اولین بار در تاریخ معاصر بوقوع پیوسته است. تاسفبار آنجاست که سیاست این دولت در قبال خلقهای غیرفارس در ایران سیاستی استعماری تحت یک برنامه فشرده آسیمیلاسیون و انکار آن خلقها در جغرافیای سیاسی ایران است. سیاستی که با مقاومت تاکنونی این ملیتهای غیرفارس روبرو بوده است. این دولتها البته یک استبداد سیاسی خشن را نیز بر مردم ایران و از آن بین مردم فارس در این کشور مستولی ساختند. آیا آقای کرمی میتواند محتوی سخن فوق مرا نفی کند؟
سخن آقای کرمی:
- شخص رضاشاه در سال 1935 میلادی نام پرشیا ( پارسی و فارس) را از روی نام بین المللی ایران برداشت. در واقع ایشان ضد پارسی و فارسی بود.
پرسش من:
آقای کرمی دارد واقعیت را با ذهنیت خودش تغییر میدهد. زمانیکه رضا شاه نام این کشور را به ایران تغییر داد، تنها و تنها کشورهای اروپایی اسم این کشور را در مطبوعات خود "پرشیا"مینامیدند. این بدان معنا نبوده و نیست که نام این کشور پرشیا بوده و رضا شاه آن را به ایران تغییر داده است. رضا شاه از تمامی کشورها خواست که از آن پس این کشور را ایران بخوانند. بایستی از آقای کرمی پرسید؛ آیا از صدمات نشاندن ذهنیت به جای واقعیت باخبر هستند؟
سخن آقای کرمی:
- تحقیقات ژنتیکی هم که در بی بی سی انجام گرفت تحت رهبری هم تبار شما علی خامنه ای به منظور پاکسازی تاریخی صورت گرفت که فاقد هر گونه اعتبار میباشد
پرسش من:
در اینجا آقای ناصر کرمی به ضدیت با تحقیقات ژنتیکی پرداخته است که توسط بی بی سی گزارش شد و توسط یک محقق ایرانی انجام گرفت. خشم آقای کرمی را آنجا میتوان یافت که ایشان علی خامنه ایی را مسئول این تحقیق ژنتیکی معرفی میکنند!! این خشم آقای کرمی را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
سخن آقای کرمی:
- شما و هم تباران شما باید افتخار کنید که اجازهء زیست در سرزمین ایران را دارید.
پرسش من:
در اینجا ناصر کرمی به من (ترک) و به تمامی مرمان غیرفارس، یعنی 70 درصد جمعیت ایران میگوید که آنها بیگانه و غیرایرانی هستند!! به اکثریت غریب به اتفاق مردم ایران میگوید که به آنها اجازه داده شده است که در آن سرزمین (یعنی سرزمین مادری خودشان آذربایجان، کردستان، بلوچستان، عربستان، ترکمن صحرا، لرستان و...) زندگی کنند!!
هرکسی باید از این مهم آگاهی پیدا کند که "ناصر کرمی یک نژداپرست بی همتاست". فکر کنید که اگر روزی قدرت دست ناصر کرمی ها بیافتد چه بر سر مردم این کشور خواهد آمد؟!
توصیه به ناصر کرمی ها؛
ایران، کشور اقلیت ها و ملیتهای مختلف است و هیچ جمعیت اتنیکی و ملی 50 درصد جمعیت ایران را تشکیل نمیدهند. حتی اگر چنین واقعیتی نیز وجود داشت، توفیری در این واقعیت نداشت که ایران و یا هر کشور دیگری نمیتواند با تکیه بر شدت، خشونت، و با تکیه بر بی عدالتی به حیات خود ادامه دهد. شناخت واقعیتهای اتنیکی ایران و به رسمیت شناختن آن اولین گام در راستای همبستگی سراسری در این کشور تلقی میگردد و مقاومت در مقابل این شناخت، تنش ها و جدایی ها را در این سرزمین گسترش خواهد داد. عدالت تنها و تنها پایه و اساس اسمترار حیات یک کشور، بویژه یک کشور چند ملیتی است. عدالت در ایران بایستی عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اتنیکی/ملی، جنسیتی دربر بگیرد. وگرنه چشم انداز تغییرات در ایران غیرقابل پیش بینی است.
2015/01/15
اضافه:
نوشته آقای ناصر کرمی در سایت ایران گلوبال:
به آقای.... یونس شاملی، ...1- لطفأ از عوامفریبی، تعزیه گردانی، و از موش و گربه بازی های کودکانه و از فرهنگ عامیانهءِ گوچه و بازار بی پرنسیپ خودداری کنید، اگر حرفی منطقی و یا مطلبی با پشتوانه و مورد تأیید مراکز معتبر دارید وارد بحث شوید، وگرنه میدان داری و سینه چاک کردن شما باعث خواهد شد، که دربین همان گروه و طیف محفلی و احساسی هم تبار خود هم بی اعتبار شوید.
2- من از شما سئوالی نکردم که شما با همان فرهنگ اقتدارگرایی پوچ و بی جهت خود را بر مسند استادی نشانده ای تا به من پاسخ دهید. من موضوعاتی را برای شما مفت و مجانی توضیح دادم، تا بار دیگر اگر در گفتگویی حضوری و یا مجازی بحثی از هخامنشی و پارسی شد، چاه جمکرانی و تاسو و عاشورایی خود را به میدان پرت نکنی و تا سریع شما را از بحث بیرون نیندازند.
3- واژهء "هخامنشی، پارسی"، زبان پارسی،سرزمین پارسه"از هم جدا شدنی نیستند، هخامنشیان برگرفته از اجداد بزرگ (هخامنش) این قوم و تیرهء ایرانی است، و"هویّت پارسی یا ملّت فارس، و زبان پارسی"زبان فارسی امروز برگفته از جغرافیای زیستی این قوم بنام"پارسه"بوده است، که مورخان از جمله یونانی آنرا به امپراطوری هخامنشیان نسبت داده اند که استان فارس امروز باقیمانده از آن سرزمین پارسه میباشد. چنانکه امپراطوری بزرگ رُم بر گرفته از شهر و یاجغرافیای کوچک رُم بوده است، و"زبان لاتین"بر گرفته از یک شهرک کوچک در اطراف شهر رُم بوده است. نام اصلی این سرزمین، ایران (سرزمین زیستی آریایی ها) بوده و هست، که تیرهء هخامنشی زیر مجموعه ای از ملّت و سرزمین ایران میباشد. این موضوع در تاریخ جهانی ثبت است.
4-اصولأ از آغاز تاکنون پارس، پارسی، هیچگاه به مفهوم نژادی، و قومی نبوده، و فقط بیانگر جغرافیا بوده است، چنانکه این جغرافیا "ساتراپ پارس"و یا ایالت پارس نام داشته و دارد.
5- آریا بی مفهوم هست و یا نیست به شما و امثال شما چه ربط دارد ؟، گذشتگان تیره های ایرانی ساکن سرزمین ایران امروز، از نزدیک به 3 هزار سال قبل خود را آریایی نامیده اند، و نسلهای بعد از آنها خود را چنین مینامند، آریا در وجود و در جوهر نام سیاسی"ایران"امروز نهفته است، جدا کردن نام آریا و ایران را از هم امری غیر ممکن است، تلاش شما و از شما بزرگترها بیهوده است.
6- شما در جایگاهی نیستید که به کسی کمک کنید، اگر میتوانید بخود کمک کنید، و کمی مطالعه کنید، تا با الفبا و مفاهیم "ملّت و پروسهء ملّت سازی"از دوران آنتیک تا به امروز و با واژه های مانند "بورژوازی"آشنا شوید. بطور کوتاه اشاره کنم قبل از شکل گیری ملّت در مراحل و سیستم تکاملی بورژوازی حداقل 5 نوع دیگر ملّت و ملت سازی وجود داشته است، ملّت ایران و هویّت ایرانی از همان امپراطوریهای بزرگ قبل و بعد از میلاد شکل گرفت که فلاسفهء مارکسیسم و لیبرالیسم آنرا مبدأ قانونمندی ساختاری و پیدایش هویّت سازی قرار داده اند.
اصولأ ملّت و هویّت پارسی و ایرانی یک امر باستانی، مانند مصری، اسرائیلی چینی، ژاپنی، هندی، یونانی، رُمی، و غیره میباشد. ملّت و هویّت پارسی و ایرانی و سرزمین ایران طبق قرارداده ای بین المللی مانند: "قرارداد وین، قرارداد وستفالن، قرارداد پاریس در اروپا، و یا بعد از فروپاشی امپراطوری ها و یا طبق رأی سازمان ملّل، و یا با شکل گیری بورژوازی شکل نگرفته است. از اینها گذشته تا کنون در ایران مرحلهء بورژوازی تا چه رسد به بورژوازی صنعتی شکل نگرفته است. آنچه در ایران به وقوع پیوسته است،نیمه سرمایه داری اشرافی فئودالی ملّی بوده است، که در نهایت آن با انقلاب مشروطه یک حکومت ملّی را تشکیل دادند،
7- بی اطلاعی شما به مسائل تا این میزان پایین هست که سلسهء پهلوی را بیناد گذار ملّت فارس و هویّت فارسی میدانید . شخص رضاشاه در سال 1935 میلادی نام پرشیا ( پارسی و فارس) را از روی نام بین المللی ایران برداشت. در واقع ایشان ضد پارسی و فارسی بود. ساختار سیستم در دوران خاندان پهلوی هم بورژوازی نبود
8- ایران مانند کشورهای عرب حوزهء خلیج فارس و در خاورمیانه و یا مانند مانند"ترکیه"نیست که در قرن 19 تآسیس شده اند. ترکیه طبق قرارداد "لوزان" 1923 میلادی تأسیس شده است. ولی چون حکومتهای آن به مفاد آن قرارداد پای بند نبوده است، وجود نام ترکیه بر این سرزمین بی اعتبار میباشد
9- تحقیقات ژنتیکی هم که در بی بی سی انجام گرفت تحت رهبری هم تبار شما علی خامنه ای به منظور پاکسازی تاریخی صورت گرفت که فاقد هر گونه اعتبار میباشد، شما و هم تباران شما باید افتخار کنید که اجازهء زیست در سرزمین ایران را دارید.