Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

جنبەهای تاریخی شکست انقلاب١٣٥٧

$
0
0

 

 

جنبەهای  تاریخی شکست انقلاب١٣٥٧

بخش اول )

هفتە گذشتە مبحثی در انجمن گفتگوی ایرانیان در ارتباط با تاریخ احزاب سیاسی ایران داشتم. در میانە بحث یکی دوستان شرکت کنندە سوالی را مبنی اینکە چرا  علیرغم وجود أحزاب  جامعە ایران بە آرامش و آزادی نرسیدە است؟  گرچە در جلسە  بطور اجمالی و بنا بە شرایط  زمان پاسخی را ارائە دادم اما مناسب دانستم کە این چرایی را کە در آستانە انقلاب ١٣٥٧ قرار داریم را از زوایای مختلف و بنا بە توان خود دنبال نمایم.

سخنی از چرچیل هست کە میگوید هر اندازە کە تاریخ دور را بدانیم آیندە دورتری را متصور خواهیم شد.  یکی از معضلات جامعە ایران ناآشنایی با تاریخ است.  ایرانی با افسانەهای تاریخ کذایی ٢٥٠٠ سالە زندگی می کنند اما از وقایع ١٠٠ سال اخیر بی آگاهند. رایج هست کە می گویند ایرانیان حافظە تاریخی ندارند و این بی حافظگی آسیب جدی بە روند  پیشرفت ایرانیان وارد نمودە است و بدلیل بی حافظگی ایرانیان از چالە بە چاە افتادەاند.   شادروان د. قاسملو تاریخ را علم و علومی اجتماعی تعریف می کند. د، صادق زیبارکلام تاریخ را هنر دیدین گذشتە و پل میان گذشتە و آیندە تعریف می کند. تعاریف دیگری از تاریخ هست کە هرکدام بنوبە خود بر اهمیت آن می افزایند.

در نبود درک تاریخی بود کە انقلاب سال ١٣٥٧ بە انحراف کشیدە شد. نگاهی بە جراید و اسناد اوایل انقلاب نشان میدهد در آن ایام روشنفکران و مردم  تمام کاسە و کوزەها را سر رژیم محمد رضاشاە پهلوی می شکستند و نگاهی بە  دورتر در میان نبود.  در این وادی ایرانیان  فراموش نمودند کە در دورە مشروطە آزادیخواهان در مرحلە کوتاهی بە سە اصل سکیولاریسم، مشروطیت و ناسیونالیسم نائل شدە بودند و آنرا سرلوحە مبارزات خود قرار دادە بودند،  اما در انقلاب ٥٧ این دستاورد تاریخی سکیولاریسم  بە ولایت فقیە تقلیل یافت، نظام مشروطە بە جای والیل المللە بە وکیل الدولە ها سپردە شد، طرح  تمرکززدایی اولین مجلس شورای ملی  تحت لوای  انجمنهای ایالتی و ولایتی بە تمکزگرایی شدید انجامید.

خوشبختانە در سالهای اخیر روزنامەهای زیادی نظیر وقایع اتفاقیە، جمهوریت، صوراصرافیل و...  با الگوگیری از روزنامەهای دورە  مشروطە در ایران منتشر میشود و در خارج و داخل از کشور کتابهای متعددی در ارتباط با تاریخ معاصر ایران نوشتە شدە کە از جهات بسیاری ارزشمند است.

در واقع پیچیدگیهای جامعە ایران پروسە شکلگیری تاریخ این کشور را از دیگر کشورهای جهان  متمایز می کند. برای نمونە  پدیدە دولت ـ ملت  ممالک غربی کە  نوع خاصی از سیستم حکومتداری مدرن و با مفهوم شهروندی گرە خوردەاست،  با تعریف دولت ـ ملت در ایران متمایز است و ایرانیان بدون درک اصل موضوع بر مقولە ملت ـ دولت إصرار میورزند. در دورە صفویان روحانیون کە بخشی از حاکمیت بودە و درآمدهای ناشی از بخش حقوقی و قضایی را در اختیار داشتە و پول قناتهای آب نیز بە آنان پرداخت شدە ملت می گفتند. دربار نیز کە درآمدهای ناشی از گمرکات کشور و باج و خراجهای مختلف را در اختیار داشتند دولت می گفتند و اصل ملت رعیت محسوب میشد. با انقلاب مشروطە نام ملت بە ملت واقعی برگرداندە شد اما دیری نپائید کە این ملت بە انحصار ملت فارس درآمد و دیگر ملل ایران کماکان در مقام رعیت ماندند.

سیستم حکومتداری در ایران در انحصار دو خط پادشاهی و دینی بودەاست کە ین دو خط در ادبیات سیاسی شاە و شیخ نام گرفتە است.   شاە و شیخ کە اولی  تاریخ ٢٥٠٠ سالە را باخود و دومی نیز از تاریخ ١٤٠٠ سالە اسلامی بهرەمند است در کنار هم و در حکومتداری مکمل هم بودەاند. شاە دارای کتاب سیاستنامە نوشتە نظام الملک  و شیخ نیز دارای شریعتنامە نوشتە امام محمد غزالی میباشد و محتوای این دو کتاب بدون هم ناقض هستند. شاە و شیخ در طول تاریخ خود و از بدو ظهور بطور موازی در کنار هم بر ایران حکومت نمودە اند و دوستون اساسی پایە حکومتداری در ایارن محسوب میشوند. بسیاری شاید انقلاب ٥٧ را نقطە  پایان و شکاف این خط تاریخی بپندارند اما اگرچە در انقلاب ١٣٥٧ شیخ بر شآە حکومت کرد اما روش حکومتداری همانند سابق میچرخد و خامنەای نقش همان سلطان را بازی می کند.

 

قدمت نهضت آزادیخواهی در ایران در مقابل شاە و شیخ  از ١١٠ سال تجاوز نمی کند.  از بدو مجلس دوم شورای ملی در سال ١٢٨٨  نهضت آزادیخواهی ایران بە دو جریان دموکرات انقلابی و اعتدالی تبدیل شد و تا بە امروز شالودە فکری تمام جریانهای سیاسی ایران بر بستر این دو جریان شکل گرفتەاند. اما برخلاف خط شاو شیخ کە مکمل هم بودە این دو باهم در تعارض بودەاند. این دو خط کە مگر در مقاطع کوتاهی هیچگاە در قدرت نبودە در برهەهای  حساسی  گاه در خدمت شاە بودە و گاهی در خدمت شیخ بودە است. لازم بذکر است بر بستر جریان دموکرات انقلابی ، حزب کمونیست ایران، حزب سوسیالیست ایران، حزب تودە ایران و از دامن حزب تودە سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و مجموعە جریانات چپ ایرانی قرار دارند.و بر بستر جریان اعتدالی نیز جریاناتی چون احزاب پارلمانی دورە رضاشاە  نظیر حزب همرهان و حزب وطن، احزاب ناسیونالیستی نظیر حزب ایران، پان ایرانیست، حزب ملت ایران و أحزاب دیگری کە بعدها جبهە ملی ایران و جناح راست آن نهضت آزادی ایران  را تشکیل دادند. از دامن جبهە ملی  سازمان مجاهدین خلق ایران ظهور و اینک جریانات ملی ـ  مذهبی در ایران حضور دارند کە تبار فکریشان بە این خط بر میگردد.

 

ناگفتە نماند در مقابل نهضت آزادیخواهی دو خط شاە و شیخ نیز کوتاە ننشستند و هر کدام بنا بە نیاز روز خود را مدرنیزە کردە و  احزاب وابستە بخود را تشکیل دادند. رژیم شاە با تاسیس  حزب مردم ایران بە ریاست اسداللە علم، حزب ملیون بە رهبری  منوچهر اقبال، کانون مترقی بە رهبری امیرعباس هویدا، حزب ایران نوین بە رهبری حسنعلی منصور و در نهایت می توان بە تشکیل  حزب رستاخیز اشارە نمود. هنوز نیز طرفداران سیستم شاە در تبعید نیز احزابی برای خود دارند.  در طیف شیخ هم کە جمهوری اسلامی آنرا نمایندەگی می کند، تحت عنوان دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب، در قالب  جامعە روحانیت مبارز وابستە بە اصولگرایان  و مجمع روحانیون مبارز وابستە بە اصلاحطلبان  بە تشکیل احزابی دست زدەاند کە ا در فضای حکومتی ایران جریان دارند.

 چرا علیرغم ١١٠ سال از مبارزە برای آزادی  در ایران نتیجەای  بە ثمر ننشستە  خود بحث گستردەایست کە می توان در چهار مورد ١. نفت، ٢. تشیع. ٣. نخبە کشی و ٤ کثیرالملگی جامعە ایران جستجو نمود کە در بخش دوم بە آن خواهم پرداخت.  

Le gel rezm,da Best regards
 
Hadi Sofizadeh

Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>