انعکاس اعتراضات آذربایجان به برنامه فیتیله در رسانه های فارس زبان خارج از کشور
اعتراضات روزهای گذشته آذربایجان بعد از برنامه فیتیله چندین نتیجه برای کسانی که مسائل سیاسی و اجتماعی ایران را دنبال می کنند در اختیار گذاشت. بر اساس نظر بسیاری از مفسران حوادث روزهای اخیرچه بسا اقدامی بود برای سنجش واکنش و میزان حساسیت ترک های ایران که به عنوان بزرگترین اتنیک گروه ایرانی مطالبات جدی برای دستیابی به حقوق از دست رفته خود مطرح می کند.
ساده انگاری است تصور کنیم این برنامه به دلیل سهو و اهمال مدیریت پخش و تولید صدای و سیما جمهوری اسلامی بر آنتن رفت این درحالی است که نظام کاملا واقف به گسترش گفتمان هویت طلبی بر اساس مطالبات برابری طلبانه اتنیکی است، چنانچه دوهفته قبل از اتفاقات روزهای اخیر یعنی ۲۲ مهر آیت الله خامنه ای از طرح مباحث "قومی"در دانشگاه ها ابراز نگرانی می کند!.و چندین ماه قبل با کارت قرمز مردم آذربایجان در سفر به تبریز روبرو می شود. تحولات سیاسی در منطقه از سویی و نارضایتی گروههای راستی از توافق برجام ایجاب می کرد نظام ارزیابی صحیحی از وضعیت داخل بعد از اتفاقات ۸۸ بدست آورد تا میزان شکنندگی ٰرژیم در صورت بروز اعتراضات داخلی را برآورد کند لذا نمایش این برنامه و سنجش میزان اتحاد دو گفتمان اصلی که خواهان تغییر هستند بهترین فرصت را برای این هدف در اختیار قرار می داد.
فیتیله امکانی بود برای سنجش حداکثر واکنش آذربایجان و میزان حساسیت ترک ها از یک طرف و از طرفی دیگر فرصتی فراهم می کرد برای ارزیابی میزان پیشرفت جامعه مدنی و میزان پیشرفت گفتمان عدالت طلب جنبش آذربایجان با جریان مرکز.
سنجش حداکثراز این جهت که میزان تهوع آور بودن این برنامه به حدی بود که حتی کسی که کمترین گرایش هویت طلبانه داشت قطعا به مسئله واکنش نشان می داد. به گونه ای که این مسئله نه تنها واکنش آذربایجان بلکه به صورت کم سابقه ای واکنش ترک های سراسر ایران از جمله شهرهای قم، همدان، مناطق غرب گیلان و همچنین ترک قشقایی را نیر به همراه داشت که خود به روشنی از وجود یک خیزش هویت طلبی در تمام نقاط کشورخبر می دهد .درواقع به گفته بسیاری از تحلیل گران ، فتیله به مانند فتیله ای عمل کردن که صدای سرکوب هویت اتنیکی ترک های ایران را منعکس می کرد. بسیج توده های مختلف مردمی در کمتر از دو روز به همراه شعارها و پلاکاردهایی که نژادپرستی را محکوم می کرد نشان از نفوذ گفتمان هویت طلبی جنبش آذربایجان بر اساس معیارهای مبارزات مدنی در بدنه توده ترک های ایران دارد.
از سویی دیگربا توجه به شدت هجو بکار رفته در این نمایش انتظار می رفت جامعه مدنی به صورتی موثر و جدی نه تنها به تقبیح این مسئله بپردازد بلکه بحث دفاع از حقوق اقلیت ها را به عنوان یکی اصلی ترین ستون های حرکت دمکراسی خواهانه که مبتنی بر تکثر گرایی در دستور کار جدی خود قرار دهد. نگارنده جواب این سوال را که جامعه مدنی ایران تا چه حد توانست نسبت به مسئله واکنش نشان دهد بر عهده ناظران این اتفاقات می گذارد؟
این در حالی بود که انعکاس اخبار اعتراضات مدنی ترک ها ایران در روزنامه های و رسانه های خارج نسبتا گسترده بود و چه بسا اگر واقعه ناگوار پاریس روی نمی داد انعکاس این اخبار همچنان ادامه می یافت
انعکاس دررسانه های تصویری فارسی زبان و نادیده گرفتن زنان آذربایجان در اعتراضات توسط شبکه های اجتماعی فارس ز بان
وضعینت انعکاس رویداد های اخیر در مدیا فارس زبان را می شود در دوجبهه مدیا تصویر و صفحات پرمخاطب در شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک بررسی کرد
. بی بی سی به عنوان پر مخاطب ترین رسانه فارسی زبان خارج کشور تا حد نسبتا قابل قبولی رویدادهای را انعکاس داد و مهمتر از همه اظهار نظر صادق صبا رئیس بخش فارسی بی بی سی بود که طی یک گفتگوی ۴ دقیقه ای اذعان کرد: "که هم ترک های ایران خود را ترک می نامند وهم دیگران انها را ترک می نامند و بی بی سی نیز باید از همین اسم برای توصیف این اتنیک ایرانی استفاده کرده"
به نظر می رسد رسانه ای در حد بی بی سی تا حد زیادی در راستای رعایت اصول رسانه ای به انعکاس این رویدادها پرداخت و از سوی دیگردر واکنشی صحیح به نقطه نظرات و ایرادات کسانی که بی بی سی را به دلیل استفاده از کلمه مجعول آذری مورد انتقاد قرار داده بودند اقدام به پخش ویدیویی چهار دقیقه ای نمود که سیاست بی بی سی در توصیف این اتنیک گروه یعنی استفاده از کلمه "ترک"را تبیین می کرد.
اما آنچه در میان همه رسانه های فارسی زبان اعم تصویری وصفحات پر مخاطب شبکه های اجتماعی مشترک بود نادیده گرفتن زنان آذربایجان در این اعتراضات بود از آن جمله صفحه آزادی های یواشکی به عنوان صفحه به ظاهر پر مخاطب که از قرار باید صدای زن معترض ایرانی باشد به شکلی کاملا ناعادلانه با نادیده گرفتن زنان آذربایجان هیچ انعکاسی از حضور گسترده زنان انجام نداد این در حالی است که این صفحه تحرکات و اعتراضات زنان کشورهای همسایه از جمله زنان افغانستان را نیز از نظر دور نمی دارد. به عنوان عضوی از جامعه زنان فمینیست ایرانی این نادیده گرفتن و پس زدگی زنان اقلیت ترک را که به صورت مضاعف تحت تبعیض هستند بسیار تاسف بار دیدم. و بار دیگر ثابت شد جنبش زنان مرکز نه تنها پیشرفتی در دفاع از حقوق همه زنان ایرانی ندارد بلکه هیچ برنامه ای برای پیشرفت در دفاع از حقوق زن تحت ستم در نظر نگرفته است این در حالی است که مبارزه با نژادپرستی و دفاع از زنان اقلیت های اتنیکی و رد نژادپرستی از برنامه های اصلی جنبشهای فمینیستی در کشورهایی است که جنبش های فمینیستی قدرتمند و اثر گذاری دارند
همین روند در صفحات فیس بوکی توانا دانشکده جامعه مدنی ایران، تقاطع، وشهروندیارقابل مشاهده است به گونه ای که حتی یک عکس که نشان دهنده حضور زنان ترک باشد در شبکه های اجتماعی از سوی این صفحات به اشتراک گداشته نشد این در حالی است که نگارنده شخصا عکس و حضور زنان مشارکت کننده در اعتراضات را در اختیار این صفحات اجتماعی قرار داده است. این نادیده گرفتن ها نشان داد که ادعای دفاع از حق زن ایرانی برای حضور در اجتماع از سوی جامعه مدنی فارس وجنبش زنان مرکز تا چه حد به واقعیت نزدیک است! و از این رو شاید قابل توجه ترین واقعیت تلخ که از حوادث روزهای گذشته که می توان نتیجه گرفت نادیده گرفتن زنان آذربایجان و زنان ترک در میان جامعه روشنفکر ایرانی است. با این حال معتقدم زنان اقلیت های غیر فارس به قدرت و انگیزه بالایی در حال سامان دهی گفتمان عدالت طلبی است و مطالبات جدی را خود بر روی میز خود دارد.
لينك صفحه فيسبوكي نويسنده مقاله:https://www.facebook.com/torkamant?fref=ts