اروميه ى مقدس و زيباكلام، كلامى كه زيبا نيست
بالاخره حقيقت و واقعيت آزربايجان يك بار ديگر پرده ى سكوت را كنار زد تا مغرضان و معاندان از ديدن عظمت و بزرگى اين ديار زيبا درس عبرت بگيرند كه البته باز هم درس نخواهند گرفت و به عنادورزى خويش ادامه خواهند داد. صادق زيباكلام با همه ى ادا و اطوار و دموكراسى بازيش در اروميه پا روى اكثريت ترك نهاد و به تبليغ فاشيسم پرداخت. حالا اينكه من زيباكلام را در اين اقدامِ به خصوص، هضم شده در راسيسم مى بينم دلايل متفاوتى دارد. لازم است مواردى مطرح شود:
١- زيباكلام بدون توجه به اكثريت ترك زبان در اروميه به دنبال مدرسه سازى براى كردها بود. در خيابانهاى اروميه قدم مى زد اما آنچه را كه خيالاتش ديكته مى كرد مى ديد. او هم مثل تابناك و بى بى سى فارسى و حداد عادل در پى احياى يك شاخه ى زبانى متعلق به زبان فارسى يعنى زبان كردى مى باشد. او هم مى داند كه در اروميه فارس زبان وجود ندارد اما همسايگانى دارد كه زبانشان شاخه اى از زبان فارسى است. پس او مثل ديگر ترك ستيزان بر آن بود تا در راستاى سياست يكسانسازى و انكار، اروميه ى ما را يكبار ديگر تسخير نمايد.
٢- زيبا كلام اشغالگرى بيش نيست. او نيز مثل ديگر فرهنگ ستيزان همسو با اشغالگرى فرهنگى و زبانى به ساحت مقدس آزربايجان تعدى نمود و سعى كرد تا از سكوت آزربايجان به نفع پروژه ى اشغالگرى فرهنگى استفاده نمايد. سخنرانى زيباكلام در اروميه دفاع از تفكر استعمارى و سلطه گرى بود. دفاع از نافهمى و بى شعورى بود. زمين و زمان را به هم دوخت كه بر مردم آزربايجان بفهماند نوكر فارس ها باقى بمانند. زشت ترين سخنرانى سال را شاهد بوديم. از اسكاتلند و ... كه نوكر استعمار مانده اند مثال آورد تا به توجيه نوكرصفتى بپردازد. و بعد دست بر جيب برد و دنبال گمشده اش گشت. گفت كه دموكراسى گمشده ى ماست اما ندانست كه خودش روى جسد همان گمشده اش ايستاده و سخنرانى مى كند. زيباكلام مثال آورد از گاوپرستان هندوستان كه براى يك جوان شيعه مسجد و مدرسه ساختند. اما نگفت كه حكومت ايرانى اعم از اصلاح طلبى و اصول گرايى، و در اصل، روشنفكران و نهادهاى سياسى و فرهنگى فارسى اندازه ى همان گاوپرستان هم سرشان نمى شود تا آزادى نسبى هويت ها و فرهنگ هاى اشغال شده ى موجود در ايران را به آنها بدهند. به نظر من سخنرانى زيباكلام در اروميه زشت ترين صدايى بود كه از حلقوم اصلاح طلبى بر آمد. مستقيم و با مثال هايش به آزربايجان گفت كه نوكر ما باشيد. توهينى زشت و به مراتب بدتر از همه ى توهين هايى بود كه تا به حال به مردم ما شده است. زيباكلام زشتى ذهن و زبان سركوبگرى است.
٣- واقعيت اين است كه ملت آز بايجان در انتخابات خيلى كم مشاركت دارد. براى نمونه به پايتخت آزربايجان، تبريز مقدس بنگريد كه در دور دوم با صد و چندى هزار راى نماينده به مجلس مى فرستد. زيباكلام و كردها و پان فارسيم اين سكوت را مى شناسند. آنها فكر مى كردند كه اروميه ى مقدس نيز اين بار مثل ديگر نقاط آزربايجان سكوت خواهد كرد، براى همين لشگر راسيسم و فاشيسم را به راه انداختند تا توسط كردها اروميه را تسخير كنند. نتيجه اما مشت محكمى بود كه بر دهان زيباكلام و همرزمانش فرود آمد. مشاركت مردم اروميه و آراى هفتاد و پنج درصدى در برابر آراى بيست و پنج درصدى كردها نشان داد كه آنهمه ساخت و پاخت راسيسم آريايى و اصلاح طلبى اصلاح نشده و تروريسم كردى بر سر آرزويى محال بود.
٤- زيباكلام سخنگوى اصلاح طلبى است و اگر چنين شخصى به لحاظ فكرى به مدد كردها آمده حتماً در پس پشت اين تفكر هزينه هاى مالى زيادى نيز خوابيده است. حتى يقين دارم كه آراى دور اول و دوم كردها با تقلب و با كشاندن كردها از خارج اروميه به اين شهر مقدس داده شده است. بنابراين در خوشبينانه ترين حالت و در صورت رعايت جوانمردى و انصاف ، كردها در اروميه فقط ده درصدى اند. اما اينهمه جار و جنجال بر سر اروميه و حركات همسوى اصلاح طلبان و تروريسم كردى و سلطنت طلبان و فاشيسم با همديگر جاى هيچ ترديدى باقى نمى گذارد كه هدفشان از بين بردن آزربايجان سياسى و فرهنگى است. به اين ليست اصول گرايانى همچون محسن رضايى را نيز بيفزاييد كه با تابناكش مدام بر آزربايجان ستيزى اصرار مى ورزد. بر ليست چپ ها و ماركسيست هاى دور باطل را نيز بيفزاييد كه در حمايت از تروريسم كردى سنگ تمام مى گذارند. يك آزربايجان با اينهمه دشمن رنگارنگ دارد روزگار پر پيچ و خمى را مى گذراند.
٥- اينجانب طى مطلبى تحت عنوان "تبريز ديگر برايتان تاريخ نخواهد نوشت "به زيباكلام هشدار داده بودم كه با نام و زبان و جغرافياى آزربايجان بازى نكند. اكنون نيز از اتفاقات اخير اروميه بايد ياد گرفته باشد كه آزربايجان ديگر براى هيچ مغرضى تاريخ نخواهد نوشت. آزربايجان دارد تاريخ خودش را مى نويسد و اروميه ى بزرگ در حال حاضر نقطه ى حساس اين تاريخنگارى است. زيباكلام دموكراسى را مى داند اما فقط به هنگام مواجهه با اصول گرايان. دموكراسى زيبا كلام دم بريده و ناقص و مصلحتى است. ممكن نيست كسى از دموكراسى دم بزند و آنوقت پا روى هويت و خواسته هاى اكثريت بنهد.
٦- از مردم آزربايجان انتظار مى رود از اين به بعد شفاف و عريان از خواسته هاى خويش سخن به ميان آورد. همانطور كه راسيسم و فاشيسم با زبان امثال زيباكلام ها و با ادا و اطوارهاى روشنفكرى و با پررويى سعى در توجيه سلطه و اشغال و برترى دارد ملت ما نيز مى تواند در رد و انكار سلطه گرى بيشتر از قبل شفاف باشد.
در نهايت شكى نيست كه زيباكلام نيز به ليست دشمنان و معاندان آزربايجان اضافه خواهد شد و اسمش در رديف امثال حداد عادل ها و جواد طباطبايى ها نوشته خواهد شد.
زيباكلام با كردها به رفراندم و انقلاب از طريق آرا طرح ريخت اما شاهد انقلابى شد كه اروميه ى مقدس رقمش زد.
تاريخنگارى آزربايجان روز دهم ارديبهشت ١٣٩٥ را روز اروميه خواهد نوشت. روزى كه اروميه ى بزرگ با آن زخمى كه بر پهلو دارد ( منظورم درياچه ى خشكانده شده ى اروميه مى باشد)، يك تنه در برابر تنه هاى مختلف فكرى و سياسى ترك ستيزان ايستاد و از هويت و فرهنگ آزربايجان دفاع نمود.