شبکه های اجتماعی در دنیای مجازی، فرصت ها و تهدیدها
شبکه های اجتماعی، جهانی ایجاد کرده اند که در آن، صدای "ارزش"ها و "انسان"ها درهم پیچیده شده و شکل-ساخت نوینی به وجود آورده اند. این شاید نخستین بار است که "فرهنگ انسان"و "ارزش های انسانی"، تحت تاثیر جهان مجازی و شبکه های اجتماعی، بر محور "اصالت ارزش های انسانی"به گونه ای می چرخد که جامعه، "فرهنگ"، "اجتماع"، "اقتصاد"و حتی "سیاست"را به مثابه"الگوی نقش خود"در آن می آفریند (و البته خود نیز در آن آفریده می شود).
شبکه های اجتماعی اکنون در سه لایه، نیروی فرهنگی چنان بانفوذی ساخته اند که به شکل"انتقال اطلاعات"و "بانک تبادل اطلاعات"، "طراحی"، "ساخت"، "پژوهش"و "توسعه"را در "اندیشه"، "گفتار"و "اقدام"ممکن می سازند:
- در عمق (زمانی که صرف نشستن پای کامپیوتر و تبادل اطلاعات می شود)
- در عرض (زمانی که صرف گرفتن اخبار و گزارش ها به منزله ی یک بیننده می شود )
- در طول (زمانی که صرف کار کردن به صورت مشترک در قالب عضویت در گروه ها می شود)
هر فرد، دسته، گروه، قوم، ملت و کشوری، "هدفی والا و مشترک"دارد که همه بر اساس آن کار کنند تا دنیای "بهتری"بسازند مگر آنکه"دشمنان داخلی"بتراشند و به جای "رقبای خارجی"بنشانند و از آن برای غلبه بر ناکامی داخلی استفاده کنند (دشمن سازی سازمان ها و احزاب کردستانی از یکدیگر و پافشاری بر این موضوع در حالی که اکثر سازمان ها و احزاب کردستانی -و بهتر است بگوییم همه ی آنها - در اساسنامه ها و برنامه های خود، حق تعیین سرنوشت و سعادت ملت کرد را هدف قرار داده اند یک نمونه ی روشن است در حالی که دشمن مشترک، نیروی ویرانگر "دیگری"است ).
بخواهیم یا نخواهیم "کردها به مثابه یک ملت"از کاروان ملت-کشورها جامانده اند و بخواهیم یا نخواهیم "کردها در شبکه هایی اجتماعی چون فیس بوک، "بزرگترین سازمان کردستانی"هستند، اما آیا به "فرصت"ها و "تهدید"های این "بزرگترین سازمان کردستانی"اندیشیده ایم؟
فرصت ها
- شبکه های اجتماعی، نیرومند ترین وسیله برای شکل دهی به ارتباطات
- امکان بسیج نیروهای مغزی به صورت تمام عیار در خدمت هدف مشترک
-امکان تعریف وظایف (داخل کردستان و خارج از کردستان)، فرماندهی و کنترل اهداف و اطلاعات
-امکان ایجاد یک "ستاد مرکزی عظیم" برای راهبری اهداف و برنامه ها
-توانایی شکل دادن به "اطلاعات بی شکل" و فرآوری آنها در خدمت اهداف
-توانایی "آموزش" و "آموختن"
-توانایی "تغییر در شیوه های تصمیم گیری" و "تغییر در شیوه های اندیشیدن"
- توانایی"شناسایی نقاط قوت واقعی" و "نقاط ضعف واقعی"
-توانایی سازماندهی "اقتصاد شبکه ای" و ایجاد درآمدهای مالی در خدمت اهداف و برنامه ها
-توانایی غلبه بر "کهن الگو" ها و تعریف "ساختارهای نوین مقاومت و مبارزه"با تاکید بر "کنشگری"
تهدیدها
- توسعه دادن به ساختارهای کهن مبارزه و مقاومت با تلاش در جهت حفظ وضعیت موجود و تحمیل "کهن الگوها"به ساختار شبکه های اجتماعی
-انتقال و تبادل اطلاعات به صورت نارسا
-تبدیل شدن به تماشاگران صرف در شبکه های اجتماعی(تلویزیونی کردن شبکه های اجتماعی)
توضیح: در فرهنگ تلویزیونی، آنچه را که بیننده حقیقت می پندارد از حقیقت مهم تر جلوه می کند
-پافشاری بر جنبه های "کلامی" و بیشتر "احساس برانگیز"
-تهدید "فرهنگ عمومی کرد"ها به مثابه یک "ملت" و کابوس "انحطاط اخلاقی"
- انهدام گذشته و نابود ساختن مکانیسم های اجتماعی که تجربه های ما را به تجارب موفق نسل های پیشین پیوند می دهد
-تبدیل شدن شبکه های اجتماعی به "نیروی غالب ذهنی ما از تصورات" به گونه ای که "فرهنگ ملی مشترک کرد"ها را نادیده بگیرد
"در اواسط قرن گذشته، کتاب هایی نوشته می شد (مثلا1984جورج اورول و دنیای شجاع جدید آلدوکس هاکسلی) درباره ی اینکه چگونه دانش های جدید فنی این امکان را خواهد داد که خودگامگان و سلطه جویان، افکار مردم را کنترل کنند اما قضیه درست عکس از آب درامد. اکنون بیشتر فرهنگ توده هاست که رهبران ملی را کنترل می کند نه رهبران ملی، فرهنگ توه ها را..."(تارو، لستر، آینده ی سرمایه داری)
ملت کرد نشان داده است اگرچه نتواسته است از تعاملات و کنش های متقابل در تاریخ، برای خود "دولت"بنا کند، اما از ستون پایه های فرهنگ به شیوه ای بهره برده است که در اقتضائات گوناگون (زمان، مکان و امکان)، "ساختارهایی شبیه دولت"برای تداوم پیوستگی و پویایی خود خلق کرده است (نظیر زبان و همچنین هنر).
اگر بپذیریم که "ساختار اجتماعی"نیز یکی از ارکان "فرهنگ به شمار می آید، "شبکه های اجتماعی"نیز از ستون پایه های "ساختار اجتماعی فرهنگ"در دوران کنونی به شمار می آیند و می توانند به مانند ابزارهایی چون :زبان و هنر، ستونی محکم برای "کرد ملت باوری"و "کرد دولت سازی"به کار آیند و موثر واقع شوند.
با استفاده از شبکه های اجتماعی حتی می توان به "دولت الکترونیک کردی" و کارکردهایی چون
"کنگره ی جهانی کرد" نیز دست یافت.
می توانیم اگر بخواهیم....