سه مقاله از محمد بدري گولتكين در باره تحولات جاري تركيه
جنگ با مجبوریت های ترکیه
نوشتهء: محمد بدری گولتکین
ترجمهء: علی قره جه لو
ترکیه عملا درگیر یک جنگ با آمریکاست. این وضعیت بطور اجتناب ناپذیری، حزب حاکم "آکپ" AKP را صاحب گام هایی که در این زمینه برداشته می شود و تدابیری که علیه آمریکا اتخاذ می شود، کرده است.
حکومت آکپ 15 ماه است که برای خنثی کردن "پکک" PKK که باراک اوباما آنرا "پیاده نظام من در میدان"می نامد، مبارزه مصممانه ای را پیش می برد.
از همان روز اول همه تشخیص دادند، که نیروی اصلی پشت اقدام به کودتائی که شب 15 ژوئیه سرکوب گردید، آمریکا قرار دارد. و این "همه" طبیعتا حزب حاکم را که هدف اصلی این کودتا بود را نیز، شامل می شود.
عملیات ریشه کن کردن "سازمان ترور فتح الله گولن" FETÖ از تار و پود دولت و جامعه که در دسامبر 2013 آغاز، و در دوران اخیر تسریع شده است، در حقیقت، عملیات پاکسازی گلادیوی امپریالیسم آمریکاست که بیش از نیم قرن است که در ترکیه سازماندهی کرده است. (1)
عملیات نظامی "سپر فرات" Fırat Kalkanı ، در واقع مداخله ترکیه به منطقه حاکمیت آمریکا در خاک سوریه است. ترکیه و آمریکا، اکنون در "منبچ"، "تل ابیاد"و "سینجار"رو در روی هم ایستاده اند.
نهایتا آمریکا برای رسیدن به اهداف اش در موصل، در مقابل ترکیه صف آرایی کرده است. آمریکا که 26 سال است قدم به قدم "دولت دست نشانده" {بارزانی} را تاسیس کرده است، قصد دارد موصل را به این دولت الحاق کند، و یا حداقل با تقسیم آن، "کریدوری"را که از شمال عراق به شمال سوریه امتداد خواهد داشت،ایجاد کند. و این، به معنی خالی کردن زیرپای ترکیه خواهد بود.
ترکیه، و یا آنهایی که در موقعیت اداره ترکیه هستند، امکان ندارد که در مقابل چنین عملیاتی ساکت بمانند.
حکومت آکپ، که سطح روابط با روسیه را حتی به سطح قبل از بحران سرنگونی هواپیما رسانده است، در واقع پروسه ای را آغاز کرده است که به معنای جدایی ترکیه از "پیمان آتلانتیک" {ناتو} است.
حکومت با ایجاد روابط بسیار گرم با ایران، ایجاد روابط جدید استراتژیک با روسیه از طریق "پروژه جریان ترک" Türk Akımı Projesi و قرار داد تاسیس "مرکز اتمی"با روسیه، و گام هایی که برای بهبودی روابط با سوریه برداشته می شود، در واقع، از نظر آمریکا، در "طبقه بندی"دشمن قرار گرفته است. و اکنون، هدف اصلی آمریکا در غرب آسیا است. (2)
مجبوریت ها
اگر شما با دولت امپریالیستی آمریکا که بزرگترین قدرت نظامی جهان است رو در رو شده اید، برای سرپا ماندن مجبورید بعضی گام ها برداشته و تدابیری اتخاذ کنید. بعنوان مثال، در این وضعیت نمی توانید با همسایگانی که مورد هدف همان دولت امپریالیستی قرار گرفته اند، در کشمکش باشید. برعکس، صلح با همسایگان بعنوان یک مجبوریت خود را به شما تحمیل خواهد کرد.
بعد از کودتای 15 ژوئیه، احساس احتیاج حزب حاکم، برای مدتی در کشور، در جهت حرکت مشترک با همه نیروهای سیاسی و اقشار جامعه هم، نتیجه همان مجبوریت هاست.
همچنین، بدنبال 14 سال "اقتصاد مبتنی بر قرض"، و بعد از رو در رو شدن با دولت هایی که مراکز پول داغ را کنترل می کنند، بحث از "اقتصاد تولیدی"کردن، چیزی جز انعکاس آن مجبوریت ها در زمینه اقتصادی نیست. سیاست درست را با دیدن این حقایق میتوان اتخاذ کرد.
اقدام به جنگ با مجبوریت ها
حقایقی که در بالا بدان اشاره کردیم واقعیت هایی هستند که مسیری را که ترکیه وارد آن شده است را تعیین می کنند. و آکپ، بعنوان حزب حاکم در تمامی این تحولات با آمریکا رو در رو شده است، و از این رو، در جبهه ترکیه قرار گرفته است.
از طرف دیگر، برخی سیاست ها و گام های همان حزب، در خدمت تجزیه ترکیه، و به نفع اردوگاه امپریالیستی که در حال رو در روئی مرگ و زندگی با آن است، قرار می گیرد. از جمله:
* "قرار داد لوزان"را، که سند تاسیس جمهوری ترکیه، و در عین حال سند تعیین مرزهای مان با همسایگان مان است، در معرض جر وبحث قرار می دهد.
* مراسم یاد بود "عبدالحمید"برگزار می کند، که بمعنای انکار جمهوری لائیک - دموکراتیک ترکیه است.
* دینی کردن سیستم آموزش و پرورش، و تبدیل موسسات متوسطه به مکتب های "امام خطیب.
* به هم زدن سلسله مراتب فرماندهی نیروهای مسلح ترکیه، با صدور احکام حکومتی، برداشتن گام هایی در جهت تعطیلی مدارس و بیمارستان های نظامی که به معنای بستن دست و پای ارتش و قابلیت های نظامی آن خواهد بود.
* در دستور کار قرار دادن دوباره، رویاهای "سیستم ریاست جمهوری"که به معنای تقسیم ملت بدو قسمت است.
* حرکت با عامل دیگر "پروژه ی اسرائیل دوم"در عراق {حکومت بارزانی}، با این قصد که می تواند طرح های آمریکا در عراق را نقش برآب کند. و مورد های دیگر .
مجبوریت های ترکیه حکم خود را اجرا خواهد کرد.
تحقق این سیاست ها بمعنای تجزیه ملت، و افتادن در دام منازعات داخلی خواهد بود. بدین وسیله، ترکیه که با شدت تمام درگیر یک "جنگ میهنی"است، از درون ضربه خواهد خورد.
ولی حقیقتی که نباید فراموش کرد این است:
این "مجبوریت"که در نتیجه رو در رو قرار گرفتن با آمریکا، بوجود آمده اند، تعیین خواهند کرد که کدام یک از این دوتمایل پیش برود. (3)
حزب حاکم یا مطابق آن مجبوریت ها حرکت کرده و از برداشتن گام هایی که بمعنای تقسیم ملت است امتناع خواهد کرد، و یا مجبوریت های ترکیه، آنهایی را که در مسیر تقسیم ملت اصرار ورزند کنار خواهد زد.
سیاست درست این است که، تمامی نیروهایی که در جبهه ترکیه هستند، از جمله حزب حاکم، متناسب با مجبوریت های ترکیه که از آن بحث شد، حرکت کنند.
توضیحات مترجم:
(1) اشاره به تسویه های وسیع عوامل "سازمان ترور فتح الله گولن" FETÖ (گلادیوی آمریکا) از نهادهای دولتی وغیر دولتی، رسانه ها و موسسات آموزشی است. این تسویه ها داد بسیاری از کشورهای غرب را در آورده است. آنها با توسل به حربه "دموکراسی"و "آزادی بیان"به مقابله با تسویه های عوامل خود در این نهادها به مقابله برخاسته اند. در حالی که تا دیروز، در جریان توطئه ارگنه کن، وقتی نیروهای ملی، مترقی، روسای دانشگاه ها و روزنامه نگاران ضد امپریالیست ترکیه به جرم "قصد کودتا"زیر ضرب نهادهای تحت کنترل فتح الله گولن دسته دسته زندانی می شدند، نه تنها خبری از این اعتراضات نبود، بلکه مورد حمایت و تشویق حواریون "دموکراسی"نیز قرار می گرفتند.
این تسویه ها بخش بزرگی از "اپوزیسیون" ایران را نیز گیج کرده، و آنها بدون تشخیص چند و چون قضیه ، به صف تبلیغات حواریون دموکراسی کشیده شده و به خیال مبارزه در راه دمکراسی، با جان و دل تبلیغات کشورهای امپریالیستی علیه ترکیه را پیش می برند!
(2) "پروژه جریان ترک" Türk Akımı Projesi پروژه مشترک و استراتژیک انتقال گاز روسیه از طریق ترکیه به اروپاست. روسیه که قبلا گاز خود را از طریق اوکرائین به اروپا صادر می کرد، بدنبال مشکلاتی که در روابط خود با اوکرائین پیدا کرد، در پی آلترناتیو جدیدی برای صدور گاز خود بود. لذا صدور گاز از طریق ترکیه به یکی از اولویت های اساسی روسیه تبدیل گردید، و نهایتا قرارداد خط لوله گاز بین ترکیه و روسیه امضاء شد. خط لوله گاز "جریان ترک"از زیر دریای سیاه {910 کیلومتر} گذشته و در بخش غربی ترکیه {تراکیا} بطول 260 کیلومتر از روی زمین به یونان و از آنجا به اروپا صادر خواهد شد. ظرفیت لوله ها 63 میلیارد متر مکعب است که 14 میلیارد متر مکعب آن از طرف ترکیه خریده شده و بقیه به اروپا صادر خواهد شد. هزینه خط لوله 19 میلیارد دلار برآورد شده است که بخش زیر دریای آن توسط روسیه و بخش زمینی آنرا ترکیه و روسیه مشترکا به عهده گرفته اند. پروژه جریان ترک یک قرار داد استراتژیک بین روسیه و ترکیه است، که هم از لحاظ منافع اقتصاد ملی ترکیه و هم بلحاظ تحکیم روابط سیاسی با روسیه قدم بسیار مهمی بشمار می رود. این قرار داد دست ترکیه را در مقابل تهدید ها و تحمیلات سیاسی - اقتصادی غرب باز تر و استقلال و قدرت مانور ترکیه را در مقابل تحمیلات و شانتاژ های غرب نیرومند تر خواهد کرد.
(3) رو در رو قرار گرفتن ترکیه با آمریکا در ترکیه و سوریه ، بمعنای جریان داشتن یک جنگ واقعی بین این دو کشور است. نیروهای ملی، مترقی و ضد امپریالیستی ترکیه، آنرا "جنگ میهنی"می نامند. آمریکا با دست عوامل خود در ترکیه، مانند، داعش، سازمان ترور فتح الله گولن و سازمان ترور پکک، دست به یک جنگ نیابتی علیه ترکیه زده است. بمب گذاری های سازمانهای ترور و همچنین ترور سفیر روسیه در آنکارا، همه حلقه های یک زنجیر اند، که در واقع پیامها و درخواست های آمریکا از ترکیه را تکرار می کنند:
- عملیات نظامی علیه "پکک" PKK در ترکیه و سوریه را متوقف کنید، و نیروهای مسلح خود را از سوریه خارج کنید!
- به سرکوب و بازداشت عوامل فتح الله گولن در ترکیه پایان دهید!
- از گسترش روابط با چین، روسیه و ایران را خود داری کنید!
ولی آنچه که آشکار است، این رو در رویی، نه صرفا خواست حکومت آکپ و یا شخص اردوغان، بلکه عمدتا نتیجه مجبوریت های ترکیه است. به معنای مقابله مرگ و زندگی با خطر تهدید های آمریکا و متحدین غربی آن است. مقابله با عملیات پنهان "سیا"است که با دست گلادیوی آمریکا و پکک/ پید/ تاک * علیه ترکیه صورت می گیرد. هدف ضربه زدن به اراده مبارزه با ترور ترکیه از یک طرف، و مانع شدن از نزدیکی ترکیه به کشورهای منطقه است.
* لینک اصل مقاله: http://www.ulusalkanal.com.tr/turkiyenin-mecburiyetleriyle-savasmak-makale,5843.html
* "تاک"نام مستعار دیگر پکک، مانند "پید"در سوریه و "پژاک"در ایران است. برای اطلاع بیشتر در این مورد می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید.
http://www.ulusalkanal.com.tr/gundem/isim-farkli-orgut-ayni-h133248.html
https://www.aydinlik.com.tr/kose-yazilari/soner-polat/2016-aralik/tehdit-ve-patlayan-bombalar
همچنین در لینک های زیر، ویدئوی اعتراضات مردم شهرهای ترکیه از جمله شهرهای کرد نشین "دیاربکر"و "یوکسک اوا"به بمب گذاری های پکک منعکس شده است
http://www.ulusalkanal.com.tr/gundem/diyarbakir-da-terore-lanet-yuruyusu-h134357.html
http://www.ulusalkanal.com.tr/gundem/yuksekova-dan-pkk-ya-tokat-gibi-yuruyus-h134358.html
http://www.ulusalkanal.com.tr/gundem/meclise-sesleniyorum-hdp-kapatilsin-h134376.html
رویای "سیستم ریاست""آکپ"قبل از آغاز محکوم به شکست است
نوشتهء: محمد بدری گولتکین
ترجمهء: علی قره جه لو
"آکپ" AKP بار دیگر سرگرم عملی کردن "سیستم ریاستی"است که قبلا بارها بدان اقدام کرده و موفقیتی نداشته است.
وضعیت تاسف بار اپوزیسیون درون مجلس به آکپ جسارت بخشیده است. ولی حقیقت بزرگی وجود دارد که آکپ حساب آنرا نکرده است.
اپوزیسیون واقعی آکپ نه در مجلس که در بیرون مجلس است. همه تحولات مهم یکسال اخیر این حقیقت را بارها و بارها به ثبوت رسانده است.
موضع درست و مصمم در "جنگ میهنی"، تصحیح روابط با روسیه، شکست اقدام به کودتای "سازمان ترور فتح الله گولن" FETO در 15 ژوئیه، تلاش ها در زمینه عادی سازی روابط با سوریه، در تمامی این مسائل، موضع گیری های مصمم تر از اپوزیسیون حکومت، که نهایتا حکومت را مجبور کرد تا در جهت برداشتن بعضی گام های مثبت اقدام کند، نه در مجلس که در بیرون مجلس بود.
آکپ، که دوبار پاسخ لازم را از مردم دریافت کرد ه بود، اینبار هم دریافت خواهد کرد
اکپ در سال های 2013 – 2012 همراه سه حزب دیگر مجلس، آغاز به تدوین قانون اساسی جدید کرد. نتیجه دوسال تلاش در این زمینه "شکست"بود. چنان که "جمیل چیچک"از رهبران آکپ با گفتن: "نتوانستیم خواست قانون اساسی جدید در مردم بوجود آوریم"به این شکست اعتراف کرد.
آکپ با جسارت یافتن از نتایج انتخابات اول نوامبر {2015} یکبار دیگر در جهت تدوین قانون اساسی جدید و سیستم ریاست بحرکت در آمد، ولی "میزگردهای قانوت اساسی"که در مجلس تشکیل شده بود، در مدت کوتاهی ازهم پاشید.
"حزب وطن"در هردو نوبت نیز با بحرکت در آوردن مردم، جنبش مردمی را در موضع "قانون اساسی ملی" سازماندهی کرد، و آکپ مجبور به عقب نشینی شد.
اکنون آکپ یک بار دیگر شانس خود را امتحان می کند. ولی بازهم موفق نخواهد شد.
کسی که اقدام به تقسیم ملت کند، زیرپای ملت می ماند.
زیرا اقدام به به تغییر قانون اساسی، که سیستم ریاست آکپ را مد نظر دارد، نه در جهت متحد کردن ملت، بلکه برعکس، ملت را تقسیم می کند.
در حالی که امروز، بزرگترین احتیاج ترکیه اتحاد ملت مان است. زیرا ترکیه بعنوان یک کل و یک ملت متحد می تواند با تهدید هایی که متوجه اوست مقابله کند.
ترکیه 14 ماه است که علیه ترور تجزیه طلبی که در پشت اش امپریالیسم آمریکا قرار دارد، در حال یک جنگ میهنی است، و در سوریه نیز هم اکنون، با آمریکا رو در رو شده است.
"سازمان ترور فتح لله گولن" FETÖ ، داعش و سازمان های ترور دینی، وحدت ملت و تمامیت کشور را هدف قرار داده اند، و بعد از 15 ژوئیه نیز تهدید تعصب دینی پایان نیافته و در حال تداوم است.
در روزهای اخیر نیز شاهد تحولات زیادی هستیم که حاکی از این است که می خواهند ترکیه را بلحاظ اقتصادی بزانو در آورند.
در این شرایط، سیاست هایی که ملت مان را تقسیم کرده و بجان هم بیاندازد، در خدمت دشمن قرار دارد. این حقیقت را در درجه اول، آن شهروندانی که به آکپ رای داده اند، و از طرف قشرهای مختلف ملت مان تشخیص داده می شود. بخاطر همین، رویای سیستم ریاست قبل از آغاز، بعنوان یک اقدام محکوم به شکست خواهد ماند.
از این رو، آکپ، که سنگ سیستم ریاست را بلند کرده، برپای خود خواهد کوبید.
توضیح مترجم:
"سیستم ریاست" Başkanlık Sistemi بدنبال غصب وظایف و مسئولیت های قوه مقننه {مجلس}، و دور زدن اراده ملت است، که از طریق کنترل و نظارت مجلس بر عملکرد قوه مجریه اعمال می گردد. و این خطری است که نه تنها دموکراسی ترکیه بلکه موجودیت ترکیه را نیز می تواند به خطر بیاندازد. جالب است که دیروز "حدپ" HDP قول همکاری در این زمینه به حکومت داده بود، امروز نیز "محپ" MHP این قول را به حکومت داده است.
* لینک اصل مقاله: http://www.ulusalkanal.com.tr/ordusuz-kalmak -makale,5723.html
* خوانندگان آشنا به زبان ترکی آناتولی، در مورد سیستم ریاست و بهانه ها و اصرار حکومت آکپ در این زمینه می توانند به مقاله "رضا زلیوت"Riza Zelyut تحلیل گر مسائل ترکیه در لینک زیر مراجعه کنند.
https://www.aydinlik.com.tr/kose-yazilari/riza-zel...
بدون ارتش ماندن
نوشتهء: محمد بدری گولتکین
ترجمهء: علی قره جه لو
در "کانال اولوسال" Ulusal Kanal فیلمی چینی نمایش داده می شود، که تاکنون چندین بار پخش شده است: "بدون ارتش ماندن".
این فیلم، فروپاشی ارتش چین در زمان اشغال ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم، و رنج ها ومصیبت های مردم بدون ارتش را نشان می دهد. بیچارگی مردم در مقابل قتل عام های توده ای، استفاده از زنان چینی برای برآوردن احتیاجات جنسی سربازان ژاپنی، و وضعیت فلاکت بار زندگی کودکان بشکل تکان دهنده ای، در این فیلم، منعکس می شود.
وقتی فیلم را تماشا می کنید، مشاهده می کنید که در عصر ما، وقتی ملتی بدون ارتش می ماند، زیر پا می ماند.
نمونه های عراق و لیبی
این حقیقت را امروز هم، در تجربه کشورهایی نظیر عراق و لیبی که با قربانی دادن صدها هزار و میلیون ها انسان خود، زندگی می کنند، مشاهده می کنیم.
آمریکا در سال 2003 عراق را اشغال، و ارتش عراق را متلاشی کرد. عراق، تلفاتی بسیار بیشتر از زمان جنگ را در دوران بعد از اشغال، زمانی که دارای ارتشی نبود، متحمل شد. تعداد تلفات عراق در نزاع های قومی و مذهبی صدها هزار و حتی میلیون هاست.
اما، بلکه مهم تر از آن، توحش داعش و تحمیل هزینه های ویرانی عراق در شرایط نبود ارتش ملی است. بدلی که عراق هنوز می پردازد.
همین تابلو، در لیبی نیز بوقوع پیوست. وقتی ارتش ملی از هم پاشید، کشور بزرگ، به منطقه حاکمیت بیش از صد گروه مسلح رقیب، که درگیر گسترش منطقه حاکمیت خود بودند، تجزیه شد.
نمونه سوریه
سوریه یک نمونه معکوس است.
بیش از 80 هزار تروریست، از 84 کشور جهان که با حمایت کشورهای امپریالیستی و در راس آن آمریکا، و همدستان منطقه ای آنها، بسیج شده بودند علیه سوریه بکار گرفته شدند.
ولی ارتش سوریه علی رغم گذراندن روزهای سخت، ازهم نپاشید، و از وطن و ملت خود دفاع کرد.
در مناطقی که ارتش سوریه حاکمیت خود را از دست داد، میلیون ها انسان به وضعیت پناهنده دچار شدند. هزاران نفر در آبهای مدیترانه غرق شدند. در میان انسان هایی که وطن خود را از دست داده بودند، گدایی، فحشاء ... بیداد کرد.
ولی از طرف دیگر، اکثریت بزرگ شهروندان سوریه، تحت حمایت ارتش ملی خود، بدون مواجهه با عواقبی که در بالا بدان اشاره کردیم، توانستند در وطن خود، به زندگی ادامه دهند. (1)
احکام حکومتی آکپ {AKP}
احکام حکومتی که حکومت آکپ بدنبال اقدام به کودتای 15 ژوئن "سازمان ترور فتح الله گولن" FETÖ علیه نیروهای مسلح صادر کرده است، نهایتا هدف اش، بدون ارتش کردن ملت ترک است.
تعطیلی دبیرستان های نظامی و آکادمی های نظامی، خارج کردن بیمارستان های نظامی از حیطه ی نیروهای مسلح ترک. تبدیل "مدارس جنگ"به "دانشگاه دفاع ملی"که از ماهیت آن کسی خبر ندارد. وابسته کردن فرماندهی ستاد ارتش به ریاست جمهوری، از بین بردن سلسله مراتب نیروهای مسلح ترک، وابسته کردن فرماندهان نیروهای چهارگانه ارتش به وزارت دفاع ملی، جدا کردن نیروهای گارد ساحلی و ژاندارمری از ارتش و وابسته کردن آنها به وزارت کشور، تمامی اقدامات فوق به معنای محروم کردن ترکیه از داشتن ارتش است.
حکومت آکپ با احکام حکومتی، آنچه را که دشمنان ترکیه، سال ها در پی انجام آن بوده، ولی موفق نشده بودند را، بجا آورده است. به قابلیت رزمی ارتش ترک ضربه ای مهلک وارد شده است.
کسی که ارتش را تضعیف کند، نمی تواند ترکیه را اداره کند
شماره سپتامبر "مجله تئوری"روی این موضوع متمرکز می شود. شخصیت های ارزشمند و متخصص این امر، به بررسی همه جانبه احکام حکومتی آکپ، که نیروهای مسلح ترک TSK را فلج می کند، پرداخته اند. (2)
ژنرال بازنشسته "علی اردینچ"، Ali Erdinç دریادار بازنشسته "سونر پولات"، Soner Polat دریادار بازنشسته "ایلکر گووه ن"، Ilker Güven سرهنگ بازنشسته "ابراهیم جوشغون"، Ibrahim Joşkun دکتر "جنید آکالین" Jüneyd Akalın و "تئومان علی لی" Teoman Alili با بررسی همه ابعاد موضوع، مجموعه کاملی را ارائه داده اند.
تئوری در این شماره، مانند شماره ماه اگوست، که اقدام به کودتای "سازمان ترور فتح الله گولن"را مورد بررسی قرار داده بود، موفق به نشر اثر بی نهایت مهم دیگری شده است.
ترکیه در ماهها و سالهای آینده موضوع ارتش را بشکل همه جانبه ای بحث خواهد کرد، زیرا در درون یک جنگ واقعی است، و به ارتش اش بیش از هر زمان دیگری محتاج است.
شماره ماه سپتامبر تئوری، با عنوان: "کسی که ارتش را تضعیف کند، نمی تواند ترکیه را اداره کند"به نظر می رسد که در ماهها و سالهای آینده به منبع مراجعه هر کسی تبدیل خواهد شد.
با اعتقاد به دور نبودن عیدهای زیباتری، عید قربان همه خوانندگان را تبریک می گویم.
توضیحات مترجم:
(1) ترجمه مقاله حاضر هفته ها قبل از تحولات اخیر سوریه و سقوط شهر حلب و برقراری کنترل دوباره دولت سوریه بر بزرگترین و مهم ترین شهر این کشور انجام گرفته است. لذا لازم دانستم اشاره ای کوتاه به تحولات سوریه در این زمینه بکنم. ویرانی حلب، سوریه، عراق، افغانستان، لیبی، یمن .. کشته شدن میلیونها و آوارگی دهها میلیون از شهروندان این کشورها، در درجه اول نه به علت ستم گری و سرکوبی رژیم های این کشورها، که نتیجه سیاست های امپریالیستی آمریکا و غرب و استفاده از سازمان های ترور قرون وسطایی اسلامی - که ساخته و پرداخته خود آنهاست - در تجزیه و سازماندهی دوباره این کشورها در جهت منافع بلند مدت و استراتژیک خود است. ماشین تبلیغات جنگی غرب با سقوط حلب و ویرانی و فلاکت مردم این شهر، اینبار در نقش حامی و دلسوز مردم حلب عرض اندام می کند. سوال اینجاست کدام کشوری اجازه می دهد بخشی از خاک سرزمین تحت حاکمیت خود را بدون جنگ و مقاوت تقدیم معماران اصلی جنگ افروزی در جهان امروز کند؟
سقوط حلب به معنای نقش برآب شدن طرح های آمریکا و غرب، کارگزاران و مقاطعه کاران منطقه ای آنها: عربستان و قطر، و دهها سازمان کوچک و بزرگ ترور دست آموز غرب مانند، داعش، پکک/ پید است. برخلاف تبلیغات ماشین جنگی غرب و اشگ تمساح ریختن درباره "حقوق بشر"، و قربانیان "جنایات رژیم اسد"، "اعدام های دسته جمعی مخالفین"، محلات شرق حلب، که توسط "اپوزیسیون"رژیم سوریه به گروگان گرفته شده بودند، بعد از آزادی حلب، نه به مناطق تحت کنترل "اپوزیسیون"در شمال، بلکه به مناطق تحت کنترل نیروهای دولتی سوریه سرازیر شدند!!
در این رابطه نگاه کنید به لینک شگردهای "فتومونتاژ"ی که برای واژگونه نشان دادن واقعیت های سوریه بکار رفته اند. بعنوان مثال کمپ های فلسطینی که مورد حمله داعش واقع شده و در حال تخلیه هستند، بجای تخلیه محلات شرق حلب جا زده شده اند!
http://www.ulusalkanal.com.tr/dunya/iste-halep-teki-yalan-ve-gercek-goruntuler-h134078.html
(2) "تئوری"ارگان تئوریک "حزب کارگر" (وطن) است. این نشریه ماهیانه منتشر می شود.
* لینک اصل مقاله: makale,5723.html http://www.ulusalkanal.com.tr/ordusuz-