اقرار نامه ای از احمد کسروی! در ابطال تئوری خودساخته "زبان آذری"به وسیله خودش اللغة الترکیة فی ایران
عموماً چنین پنداشته میشود که در سرزمین پارسیان( ایران) (۲)به جز زبان فارسی مردم به زبان دیگری صحبت نمیکنند، و تعداد کمی از گسترش زبان ترکی در سرتاسر ایران آگاه هستند، شاید زبان ترکی بیش از زبان فارسی متداول است، ...
توضیح : *.این مقاله به همین عنوان "اللغة الترکیة فی ایران "، به قلم احمد کسروی و در مجله العرفان سوریه، جلد ۸، شماره ۲، نوامبر ۱۹۲۲و به زبان عربی چاپ گردیده است. این مقاله بعدها توسط پروفسور اوان زگال، کسروی شناس و ریاضیدان معاصر آمریکایی به انگلیسی ترجمه شده است. ترجمه فارسی مقاله نیز از پروفسور محمدعلی شهابی شجاعی است.
اللغة الترکیة فی ایران
احمد کسروی
1- مقدمه
عموماً چنین پنداشته میشود که در سرزمین پارسیان( ایران) (۲)به جز زبان فارسی مردم به زبان دیگری صحبت نمیکنند، و تعداد کمی از گسترش زبان ترکی در سرتاسر ایران آگاه هستند، شاید زبان ترکی بیش از زبان فارسی متداول است، و اگر از اکثر ایرانیان سؤال شود که در کشور آنها به زبان ترکی صحبت میشود، جواب خواهند داد: مطمئنا در ایالتهای آذربایجان و خمسه (زنجان). و اکثر آنها این را? همجواری این ایالتها با قفقاز و سرزمین عثمانی ترکیه میدانند.
من تا به حال ندیده ام، یا در میان ایرانیان یا در میان خارجیها، که در مورد ایران و مسائل اجتماعی آن صحبت میکنند، کسی در رابطه این موضوع اطلاعات صحیح داشته باشد…….. به ویژه در کتابهای خارجی، مستشرقین که در مورد زبان ترکی و مردم ترکی زبان تحقیق کرده اند تحقیقاتشان را به سرزمین عثمانی مردم ترکستان و مسلمانان شناخته شده روس یعنی تاتارها محدود کرده اند و به ندرت در مورد ترک زبانان ایران صحبت کرده اند، و آنهایی که در مورد ایران و زبانهای متداول در آن بحث کرده اند، فقط زبان فارسی و لهجه های آن مانند گیلکی، مازندرانی، لری و غیره (۳)را مورد بحث قرار داده اند، که اینها در این ایالتها متداول هستند. اما در مورد زبان ترکی، آنها از ذکر آن غفلت کرده اند و به ندرت در مورد آن صحبت کرده اند، و وقتی هم صحبتی از آن به میان آورده اند گفته اند این زبان در آذربایجان متداول است. شاید اطلاعات آنها از طریق مسافرین، کارمندان سفارتها، یا مسیونرهائی است که عموماً در ایالتها و شهرهای بزرگ رفت و آمد داشتند، و آنها به ندرت به خودشان زحمت میدهند به روستاها یا ایلات چادرنشین مسافرت و در مورد زبان و آداب و رسوم آنان تحقیق کنند….. مفسرین مسائل ایران از توجه به سایر زبانهای متداول مانند ترکی در ایران غفلت ورزیده اند.
در مقایسه با زبان فارسی، زبان ترکی شبیه دختر زیبائی است که به آرامی در کنار یک زنی بدون حجاب نشسته که او دل را با جواهرات و عشوه هایش و مغز را با آرایشش افسون میکند. (اینجا ما ترکی را در یک کفه ترازو و فارسی و تمامی لهجه های آن را مانند مازندرانی، گیلکی، لری، کردی، سمنانی، و غیره را در کفه دیگر ترازو قرار میدهیم. و اگر منظورمان فارسی سنتی است و آن را با ترکی مقایسه میکنیم، ترکی به آن برتری دارد. هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند.(۴)
اما ما میخواهیم در این جاده پیش برویم و دروازه ای را که هرگز باز نشده است باز کنیم. ما ادعا نمیکنیم که این مقاله کامل است یا یک بررسی و تلاش دقیق است. بلکه، ما بحث خودمان را محدود میکنیم به سفرهاییکه در ایالتهای ایران داشتیم……
2- آیا در ایران ترک یا فارس در اکثریت هستند؟
ترکها در یک ایالت ایران به سر نمیبرند، همانطوریکه برخی عقیده دارند آنها تقریباً در تمامی ایالتهای ایران پراکنده شده اند، (۵) برای اختصار، ما ترک زبانان را «ترک» خواهیم گفت (۶). ترکها و فارسها همانند دو توده جدا شده نیستند بلکه همانند تخته شطرنج در جریان بازی هر بازیکنی به طرف دیگر رخنه میکند و مهره های سیاه با مهره های سفید به هم آمیخته میشوند. در میان روستاهائی که عادتاً فارسی صحبت میکنند، اکثر شهرها مانند تهران، شیراز، قزوین و همدان با روستاها یا ایلات ترکی زبان احاطه شده اند. و مردم دو شهر اخیر هر دو زبان ترکی و فارسی را میفهمند(7)
امروزه فهمیدن این که ترک یا فارس اکثریت را تشکیل میدهند مشکل است. این بعد از سرشماری که هویت فارس و ترک را روشن سازد معلوم میشود، اما حکومت ایران همچون سرشماری را برای شهروندان خود یا جمعیت ایالتها انجام نداده است (۸)، تا اینکه فارسها را از ترکها تشخیص دهیم؛ نظر مؤلف این است که اکثریت با ترکها میباشد و این یک تخمین الکی نیست، بلکه آنچه که ما در زیر ارائه میدهیم، نتیجه تحقیقاتی است که انجام داده ایم و اعداد و ارقام آن را ارائه خواهیم داد.
الف. آذربایجان، یکی از چهار ایالت بزرگ و خیلی مهم ایران است. (از نظر اجرایی ایران به چهار ولایت آذربایجان،خراسان، فارس وکرمان و بیش از ده ایالت مانند مازندران، گیلان، کردستان و غیره تقسیم شده است. آذربایجان دارای یک و نیم میلیون نفوس میباشد و ناحیه خمسه (۹)، که جمعیت آنجا را چادرنشینها و مردم مقیم تشکیل میدهندکه در شهرها و روستاهای آن مردم به زبان ترکی تکلم میکنند و زبان فارسی را نمیفهمند مگر این که توسط معلمین به آنها یاد داده شود. البته در کنار مردم آذربایجان اقلیت کرد مکری نیز زندگی میکنند که به کردی تکلم میکنند.
ب. اکثر روستاها و ایلات در خراسان و فارس و بخشهای همدان و قزوین و عراق عجم (اراک فعلی) و استرآباد (گرگان فعلی) ترک هستند (۱۰)، و مسافرینی که در خیابانها و کوچه های تهران قدم میزنند از دیدن روستائیهایی که در خیابانهای تهران ترکی صحبت میکنند تعجب خواهند نمود. برخی از اینها در سالهای اخیر از آذربایجان و خمسه (زنجان) به تهران مهاجرت کرده و در این شهر مقیم شده اند و دیگر هویت خود را فراموش کرده اند و خودشان را یک شهری میدانند (۱۱).
در دیگر قسمتهای ایران، اکثریت با ترکها نیست. اما در این بخشها نیز ایلات و روستائیانی وجود دارند که به زبان ترکی صحبت میکنند. استثنا فقط در ناحیه کرمان و بخشهای گیلان، مازندران، کردستان، لرستان، و غیره است(۱۲). طوری که در اینجا ها ترک وجود ندارد مگر این که در سالهای اخیر به آنجا مهاجرت کرده اند و خودشان را همشهری این ناحیه ها نمیدانند. این ضرب المثل روسی درست است که میگوید: «نیزه بدون سر وجود ندارد» در حقیقت، در مازندران دو ایل ترک وجود دارد، که با قبیله هایشان در ساری مرکز مازندران زندگی میکنند، تعدادشان بیست قبیله است که از سرتاسر ایران به اینجا مهاجرت کرده اند و در مازندران ساکن شده اند، و دیگر به ترکی صحبت نمیکنند.
ما تصمیم گرفته ایم (همانطوری که گفته ایم) چیزی را نخواهیم گفت مگر این که با اعداد عربی قابل بیان باشد، و تخمین و خیال به طور مطلق قانع کننده نیست
3- آیا آنها ترک هستند یا ترک شده اند؟
آیا مردم آذربایجان، خمسه و دیگر ترک زبانان ایران از نسل ترک هستند که از ترکستان مهاجرت کرده اند یا آنها فارس بودند که بعد از غلبه چنگیزخان ناگزیر شده اند جهت حفظ زمینهایشان زبان اصلی خود فارسی را فراموش کنند و زبان ترکی را انتخاب کنند؟
سخن کوتاه، ترکی زبانان ایران که در سرتاسر ایران پخش شده اند فارس زبان نبودند که به زور مجبور شده باشند از زبان اصلی خود صرفنظر کرده و زبان ترکی را یاد بگیرند،ترک زبانان ایران فرزندان ترکهایی هستند که در زمانهای باستانی از ترکستان جهت پیداکردن پناهگاه و چراگاه مهاجرت کرده اند و فاتحین ایران گشته اند و در سرتاسر آن پخش شده اند و هر جا که اراضی وسیع بود ساکن شده اند و در طول زمان با اهالی ادغام شده و با آنها ازدواج کرده اند. عادتها و لباس و مذهب آنها را قبول کرده اند (۱۳). قبایل ترک که در استرآباد سکنی گزیدند ترکمن گفته میشوند هنوز به مذهب سنی و همانند روش لباس پوشیدن و آداب رسوم خودشان وفادار هستند و هنوز با فارسها به جز در برخی موارد ادغام نشده اند. اگر چه زبان ترکی را حفظ کرده اند و حالا فرزندان آنها به همان زبان یعنی ترکی صحبت میکنند. گر چه ترکهایی هم بوده اند که در میان مردم بومی حل شده اند و زبان خودشان را فراموش کرده اند(14)
اثبات ادعای ما، بعلاوه آنچه در بالا مطرح شد، از کتابهای تاریخ بر آورده میشود. (یک اعتقاد قدیمی وجود دارد فاتحین ترک تعداد زیادی از نیروهای نظامی خود را بین مردم ایران جا دادند و با آنها ادغام شدند و با آنها ازدواج کردند و ایرانیها را مجبور ساختند که به ترکی صحبت کنند و آنها نیز از ترس ترکها به ترکی صحبت کردند و زبان خودشان را فراموش کردند. …………، اما اطلاعات کافی برای ادعا وجود ندارد، چون این ادعا توضیح نمیدهد که چطور این تعداد ترک زبان خودشان را در بین تعداد زیادی فارسی زبان که آنها را احاطه کرده بودند حفظ کردند.)
------------------------------------
توضیحات:
1- کسروى در سالهاى واپسین زندگى خود? از آذربایجان ستیزى و ترک گریزى دست کشیده و حتى ابراز پشیمانى نموده است
2- ایران معادل سرزمین پارسیان نیست. ناحیه فارس نشین کشور پرشیا-فارسستان تنها بخشى از ایران است. وانگهى قوم فارس فعلى با قوم پارس باستانى نه تنها یکى نیست بلکه ادامه مستقیم آن هم نمىباشد. قوم فارس زبان امروزى به لحاظ تبارى? زبانى و فرهنگى آمیزه اى از پارسیان باستان با دیگر ایرانىزبانان? بومیان غیر ایرانیزبان? اعراب و ترکها است.
3- به لحاظ زبانشناسى? لرى? گیلکى? کردى? تبرى ? سمنانى و … هیچ کدام لهجه زبان فارسى نیستند? بلکه مانند فارسى هر کدام زبانى مستقل و خویشاوند از خانواده زبانهاى ایرانى می باشند.
4- اساسا کسروی در قسمت سوم این مقاله به اثبات برتریت زبان ترکی بر فارسی می پردازد.
5- کسروى در اینجا محلى نبودن و سراسرى بودن زبان ترکى در ایران را در نظر دارد. وى از اولین محققانى است که دقتها را به این واقعیت جلب کرده است.
6- با اینهمه در ادامه مقاله? وى بخشى را به اثبات ترک تبار بودن ترک زبانان ایران? و فارس تبار نبودن آنها اختصاص داده است.
7- قزوین و همدان که خود شهرهائى دوزبانه اند مانند جزیره اى در میان ناحیه ترک نشین شمال غرب کشور? یعنى در داخل آذربایجان قرار دارند.
8- پس از قریب به هشتاد سال از نگارش این مقاله? دولت ایران هنوز هم سرشمارى جامعى در باره ملیتهاى ایرانى و زبانهایشان انجام نداده است..
9- در اینجا مقصد کسروى تقسیمات اجرائى و ادارى کشور است. زیرا خمسه بخشى از ناحیه پیوسته ترک نشین شمال غرب کشور و یا به عبارت دیگر بخشى از آذربایجان و در داخل آن است.
10- همانگونه که گفته شد همدان? قزوین و بخشهاى ترک نشین عراق عجم جز آذربایجانند. خراسان و فارس (ایران جنوبى) دو ناحیه دیگر در ایرانند که ترکهاى آذرى به انبوهى در آنها ساکنند.
11- شهر تهران و حومه آن? پایتخت دول ترکى غزنوى? سلجوقى و قاجار? اقلا از قرن ??-?? میلادى موطن و مسکن گروههاى بیشمار ترکى بوده است و ترکهاى این شهرستان منحصر به مهاجرین جدید نیستند. اساسا بخش ترک نشین استان تهران جز آذربایجان ائتنیک و خود شهر تهران بر مرز منطقه ترک نشین و فارس نشین ایران قرار دارد.
12- این تثبیت کسروى آشکارا نادرست است. نه تنها در زمان وى بلکه امروز نیز گروههاى ترکى بسیار در مازندران? گیلان? کردستان? لرستان و کرمان ساکن مىباشند که مرکب از هم گروههاى طائفه اى (کوچ نشین و تخته قاپو) و هم غیرطائفه اى (روستائى و شهرى) میباشند و بسیارى از آنها مانند ترکهاى مازندران و لرستان و کرمان سابقه سکونت هزار ساله اى در آن نواحى دارند.
13- این ادعاى کسروى دقیق نیست. اقلا در قرون وسطى نه تنها ترکها متاثر از مذهب فارسها و دیگر ایرانیان نبوده اند? بلکه بر عکس ترکهاى علوى آسیاى صغیر و آذربایجان(قزلباشها) عامل پذیرش و گسترش مذهب شیعه در میان فارسها? لرها? گیلکها? تبریها و برخى دیگر از ملیتهاى ایرانى زبان بوده اند.
14-کسروى در اینجا نظر به مساله بسیار مهم استحاله ترکها در فارسها و دیگر گروهها و نقش ترکها در تشکل تبارى فارسها دارد. یادآورى میشود که برخى پژوهشهاى جدید? ترک تبار بودن ??-?? در صد از فارس زبانهاى امروز ایران را مطرح مینمایند