احتمال وجود تلگراف نوری در دوران هخامنشی
مهدی محسنیان راد جامعه شناس ، نویسنده و استاد دانشگاه این مطلب را در نشستی که به مناسبت روز جهانی بناها و محوطه های تاریخی به همت گروه مطالعات راه ابریشم پژوهشکده بناها و بافت های تاریخی –فرهنگی در محل پژوهشگاه برگزار شد مطرح کرد .
او سخنرانی اش را با عنوان «تصور تلگراف نوری دوران داریوش هخامنشی به عنوان یکی از شواهد کهکشان چهارم ارتباطی »با اشاره به نگاه «سه کهکشان ارتباطی »هربرت مارشال مک لوهان از منظر ارتباطات به تاریخ تمدن ؛ شامل کهکشان شفاهی ، گوتنبرگ ، مارکنی آغاز کرد و گفت : مک لوهان معتقد بود هیچ نوع ارتباط با واسطه راه دور یا ارتباط رسانه ای نمی تواند همچون گفتگوی شفاهی ؛چهره به چهره ، همه حس های انسان را به کار گیرد .
به گزارش مهر، او با اشاره به جرقه نخست در تصور وجود کهکشان ارتباطی چهارم و دیدار مرحوم کاظم معتمد نژاد پدر علم ارتباطات ایران با مک لوهان در بازگشت از کنفرانس ارتباطات سنتی در هاوایی گفت:با اشاره معتمد نژاد در این ملاقات به کتاب کهکشان گوتنبرگ مک لوهان به شیوه تکثیر دستی به وسیله دیکته همزمان به تعدادی وراق در دوران آل بویه ،او می گوید من از ایران غفلت کرده ام .
وی افزود : ۲۰سال بعد به توصیه معتمد نژاد نگارش کتابی درباره تاریخ ارتباطات در ایران آغاز شد و در ششمین سال و در حالیکه کتاب رو به اتمام بود در اثر دستیابی به اطلاعاتی از دوره داریوش هخامنشی و پس از آن “مانی “عنوان کتاب تبدیل به “ایران در ۴کهکشان ارتباطی ؛سیر تاریخ ارتباطات از آغاز تا امروز ” شد .
به گفته محسنیان راد ،نخستین مواجه به مطلبی درباره احتمال وجود تلگراف نوری در دوران هخامنشی در سفرنامه ساموئل گرین ویلربنجامین با این محتوا بود ؛ از دیدنی های دیگر فلات مرکزی ایران که توجه هر مسافری را به خود جلب می کند خاکریزهای مصنوعی است که به فواصل معینی از یکدیگر صدها میل در سراسر دشتها و صخراها ساخته شده است .
ایرانی ها می گویند؛ این خاکریزها در زمان جمشید ساخته شده است آنها هر بنایی را که در باره اش چیزی نمی دانند منتسب به عهد جمشید می کنند اما بعضی از دانشمدان ایران عقیده دا شتند که از این خاکریزها استفاده ارتباطی و خبری مانند تلگراف می کردند .
وی افزود :حدود یک قرن پس از بنجامین اولین منبع ایرانی که به تلگراف نوری عهد باستان ایران اشاره کرده کتابی است که سال ۱۳۴۳کمیسیون ملی یونسکوی ایران در شانزدهمین سال تأسیس خود به نام ایرانشهر منتشر کرده است .
در این کتاب آمده است :در بیابان های ایران تپه های مصنوعی با فاصله های مساوی دیده می شود نزدیک ترین این تپه ها به تهران تپه ایست واقع در راه ری به شمال ورامین ، این فرضیه مطرح است که تپه های یاد شده احتمالا باقیمانده برج های خبر رسانی دوران هخامنشیان هستند .
او در ادامه به نظریات برخی باستان شناسان به چنین نظام ارتباطی اشاره کرد و گفت :از معدود کسانی که تا قبل از انتشار کتاب ایران در چهار کهکشان ارتباطی بیش از همه در باره جزئیات تلگراف نوری کار کرده اند مرحوم محمد مهدی مظلوم زاده یک مورخ غیر دانشگاهی است که حاصل مطالعات اش را به صورت مقاله مفصلی با عنوان “بقایای برج های آتش خبر در فارس “چاپ کرد .
وی افزود :مظلوم زاده در این مقاله گفته است برج های سنگی ناشناخته ای از دوران هخامنشیان در استان فارس دیده می شود که بالای آنها به طور همزمان دو نوع آتش در آتشدان های سنگی روشن می شده است .
شعله سفید از هیزم آغشته به پیه حیوانات و شعله قرمز از هیزم معمولی … (یکی نماینده پیام شاد و دیگری غیر شاد و به عبارتی مثبت و منفی )مراقبان برج ها نوع آتش های رمزی را از دور تشخیص داده و همان رنگ آتش را روشن می کردند .
وی در ادامه این پرسش را مطرح کرد که پس چگونه پیام های کوتاه اما بسیار متنوع مورد نیاز اداره امور سرزمین عظیم هخامنشیان منتقل می شده است ؟تنها راه حل آن است که آن دو رنگ آتش را به صورت دو علامت مشابه خط و نقطه(تلگراف مورس)و یا صفر و یک (مشابه کامپیوتر )فرض کنیم .
محسنیان راد در ادامه افزود :شارپ می گوید ؛به احتمال قوی نخستین خط الفبایی واقعی جهان همان خط ۳۶حرفی میخی فارسی باستان است و والتر هینس آلمانی در کتاب “راه هایی تازه در فارسی باستان “می نویسد “خط میخی به فرمان داریوش اختراع و نخستین کتیبه که به این خط نوشته شده کتیبه بیستون بوده است برای این خط علاوه بر ۳۶حرف ودو نشانه برای جدا کردن واژه ها کوتاه نوشته هایی نیز ابداع شده بود .
این استاد دانشگاه در ادامه این پرسش را مطرح کرد که آیا این کوتاه نوشته ها ابداعی برای سهولت در مخابره تلگراف نوری نبوده است ؟
وی با تطبیق علایم مورس و نحوه باز و بسته کردن روزنه مقابل مخزن آتش گفت :بدیهی است مخابره کنندگان علایم باید با زمان های توقف مشخص برای هر بار باز و بسته شدن تا مخابره هر حرف و زمان های بیشتر برای مخابره هر کلمه مخابره کلمه ها را ممکن می ساختند .
او اظهار داشت :از آنجا که در سرزمین وسیع و چند ملیتی ایران در دوران داریوش اقوامی با زبان های گوناگون سخن می گفته اند این شیوه اختلالی در انتقال یک پیام از تخت جمشید تا یکی از نقاط مرزی کشور از سوی مخابره کنندگان مستقر در بالای برج ها یا بالای تپه های دست ساز علی رغم داشتن زبان های مختلف ایجاد نمی کرد .
به گفته او ، به نظر می رسد که پس از فروپاشی امپراطوری هخامنشی و هرج و مرج های مقطعی ایران ، سازمان های خبررسانی مربوط به برج های دوران داریوش از هم پاشید و برج ها متروک شد.
محسنیان راد با اشاره به اینکه دایره المعارف های غربی بدون هیچ اشاره ای به نظام ارتباطی دوران داریوش به وجود سیستمی مشابه تلگراف در گذشته های دور اشاره کرده اند گفت : بریتانیکا در مقدمه مبحث تلگراف می نویسد :هزاران سال است که بشر در حال تجربه شیوه های مخابره تلگراف بوده و نخستین ابزار چنین کاری همان برج های دیده بانی آتش است.
او افزود : دایره المعارف یاد شده برای ارایه مثال درباره برج های دیده بانی آتش ، بدون هیچگونه اشاره ای به ایران ۵۰۰قبل از میلاد از یک رویداد تاریخی مربوط به ۱۹آوریل سال ۱۷۷۵میلادی یاد می کند که چگونه ۶۹سال قبل از اختراع ساموئل مورس برای مخابره خبر حمله انگلستان به فرانسه از نور فانوس استفاده شده است.
به گفته وی ، آلن پلامر در فصلی ازکتاب ارتباطات جهانی هنگام بحث درباره گذرهای تاریخی ارتباطات هیچگونه نامی از برج های یاد شده که مربوط به چندین قرن قبل از دوران امپراطوری روم باستان است نبرده است .
او می نویسد :حداقل سه هزار سال است که انسان ها کوشیده اند که از فاصله های بسیار دور با یکدیگر ارتباط برقرار کنند ؛چین باستان و مصر از نظام های پیچیده نامه رسانی استفاده می کردند و یونانی ها ، سقوط شهر تروا را با روشن کردن آتش بر فراز کوه اعلام می کردند .
او در ادامه به برخی از تحقیقات میدانی صورت گرفته با این موضوع از سوی دانشجویان جامعه شناسی ، باستان شناسی ، ارتباطات و مشاهده برخی از بقایای برج های قدیمی گفت :سال ۱۳۸۶این فرصت فراهم شد تا از نزدیک برج مشرف به شهر قزوین (برج باراجین ) که اکنون درون یک منطقه وسیع نظامی است را مورد بازدید قرار دهم که بررسی مشخصات سازه این برج از سوی باستان شناسان از منظر کاربر به عنوان برخ مخابره تلگراف نوری توصیه می شود .
کامران امامی مدیر کاروانسرای زین الدین ، دیگر سخنران این نشست به گوشه ای از فعالیت های صورت گرفته برای مرمت و احیا رباط زین الدین در مسیر راه ادویه پرداخت و گفت : کاروانسرای زین الدین که از شاهکار معماری دوره صفویه محسوب میشود تنها بنای مدور ایرانی است.
وی با بیان اینکه این کاروانسرا در ۶۰ کیلومتری جاده یزد – کرمان قرار دارد تصریح کرد: کاروانسرای رباط زین الدین به دستور زین الدین گنجعلی خان حکمران کرمان ساخته شد.
امامی با اشاره به منحصر به فرد بودن بنای این کاروانسرا از نظر پلان و فرم معماری گفت :این بنا دارای ۵برج نیم دایره (نماد پنج تن )، یک هشتی (نمادی از امام هشتم )و صحن دوازده ضلعی(نماد ۱۲امام ) است .
او با بیان اینکه سال ۱۳۸۰این بنا در طرح تبدیل کاروانسرا به کاروانسرا مرمت و مورد استفاده گردشگران خارجی قرار گرفت تصریح کرد :این کاروانسرا تنها دارنده ایرانی جایزه بهترین مرمت ابنیه تاریخی با بیش از ۵۰ سال عمر ، اعطا شده توسط سازمان جهانی یونسکو با حفظ کاربری و توسط مصالح اولیه در سال ۲۰۰۶ است