Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

با سلاح فاشیستی پانترکیستی عثمانیها هرگز نمی توان آذربایجان مدرن بنا کرد

$
0
0

با سلاح فاشیستی پانترکیستی عثمانیها هرگز نمی توان آذربایجان مدرن بنا کرد

آ.ائلیار عزیز
مقاله کوتاه شما[جریانهای راست و چپ در جنبش آذربایجان]  بسیارغنی و همه جانبه است و به سر خط نقاط زیادی اشاره دارد. ای کاش کسانی که به آسیب شناسی جنبش ملی و دمکراتیک می پردازند به مقاله شما نگاهی می انداختند. 
برای بررسی هر پدیده ای باید به تاریخ آن توجه داشت. شما در مقاله به تاریخ اندیشه ها، ایدئولوژیها ، نیروهای سیاسی و شخصیتها در تاریخ مبارزه رهایی بخش آذربایجان جنوبی بطور مختصر اشاره نمودید و به تاریخ جنبش چپ در آذربایجان و همچنین تاریخ جنبش راست و پانترکیستی اشاره کردید. 

در این رابطه به چند مورد اشاره میکنم:
1 - در بررسی تاریخ مبارزات ملی در آذربایجان جنوبی باید به این مسئله دقت کنیم که در گذشته از مشروطه تا دهه 70 شمسی یا نیمه دوم دهه 90 میلادی همیشه افکار و اندیشه های چپ و دمکراتیک بر جنبش ملی آذربایجان غالب بود. اشکالات و انحرافات زیاد بود و میتوان آنها را بررسی کرد. 
2 - بعد از فرو پاشی سوسیالیسم روسی(سرمایه داری دولتی) چپ سنتی نه تنها در آذربایجان شمالی و جنوبی بلکه در سراسر جهان به بحران افتاد. این بحران در جمهوری آذربایجان در جریان جنگ قره باغ عمق بیشتری یافت و با کودتای پانترکیستهاو استعفای ایاز مطلب اوف رهبر حزب کمونیست آذربایجان و رئیس جمهور آذربایجان که استقلال ملی را برای آذربایجان به ارمغان آورده بود شدیدتر شد.
3 - دوران طلایی پانترکیستهابا رئیس جمهوری ائلیچی بئی شروع شد، برای گسترش نفوذ سیاسی و فکری خود  در میان جوانان آذربایجان جنوبی به اقدامات وسیعی دست زدند. همزمان همانطوریکه اشاره کردید ترکیه هم به شیوه های مختلف، سیاستهای خود را در میان آذربایجانیها پیش میبرد.
4 - در دوران ریاست جمهوری خاتمی، زمانی که کل چپ در بحران سیاسی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی بود و بسیاری از سوسیالیستها اعدام شده و یا در زندان بودند، فعالیت محافل راست و پانترکیست در فضای تقریبا باز سیاسی آغاز شد و نیروی وسیعی از جوانان به صف جنبش پانترکیستی و بوزقوردیسم روان شدند. نشریات دانشجویی، وبلاکها و وبسایتها و غیره به زیر نفوذ جریان راست و پانترکیست افتاد. در این موفقیت و رشد جنبش پانترکیستی چشمگیر، جذاب و تاثیر گذار بود.
5 - ماهیت سیاسی و ایدئولوژیک پانترکیسمیواش یواش به بخشی از مبارزان آذربایجانی آشکار شده است. مردم متوجه شدند حقوق کارگر و زحمتکش، حقوق زنان، حقوق کودکان، بر قراری عدالت اجتماعی و آزادی و دمکراسی در برنامه سیاسی پانترکیستها نیست. 

6 - حال برگردیم به بخش آخر مقاله شما که اگر چپ و راست همدیگر را تحمل نکنند خشنونت و جنگ داخلی صورت خواهد گرفت. کاملا درست است.
ولی خشنونت ، دشمنی و جنگ با مخالفان یکی از خصلتهای جدایی ناپذیر پانترکیستها است.پانترکیستها و بوزقوردها ضد دمکراتیک و دیکتاتور هستند و تحمل مخالفان را ندارند.هر کسی با بوزقوردها و یا رهبری آنها اختلاف یا مخالفتی کوچکی داشته باشد در صف دشمنان قرار داده میشود. آنها از اتهام زنی و هیچ نوع توهینی به مخالفان خود ابایی ندارند و با فرهنگ ناشایست به شخصیت شکنی، و پرونده سازی می پردازند تا منتقدان و مخالفان را به زانو درآورده و یا آنها را به تواب شدن وادار سازند. بوزقوردها اعتقاد دارند که همه باید مثل آنها فکر کرده و عمل کنند.در غیر اینصورت هر کس مثل آنها فکر نکند و به رنگ آنها در نیاید مانقورت و ساتقین (خود فروش) محسوب شده و
مانقورت هم باید قاطعانه سرکوب شود.

مدافعان این تفکر برای مخالفان سیاسی خود پرونده های اتهام آمیز، قضایی و جنایی درست کرده تا در موقع لزوم علیه آنها بکار گیرند. بعید یا شکی نیست که آنها در صورت امکان و توان به حذف فیزیکی و ترور مخالفان خود دست بزنند. نیروهای دموکرات و سوسیالیستها این نوع اعمال را در فعالیتهای گروههای پانتورکیست ترکیه و احزاب ضد دموکراتیک فارس و ایرانی دهها و صدها بار شاهد بوده اند. بوزقوردها در جریان اختلافات سیاسی یا انشعاب برای در هم شکستن رقبایشان به شیوه های غیر اخلاقی و غیر سیاسی متوسل شده اند. معمولا اختلاف اعضای آنها بعد از مدتی توهینها، بی احترامی ها، شخصیت شکنی ها، اتهام زنی ها به جدایی ها و انشعابها ختم می شوند بطوریکه در هر انشعابی تعدادی از فعالین آنها منفعل و سرخورده شده و دست از مبارزه میکشند. در این فرقه ها برای سرکوب مخالفان نه تنها از اهرمهای تشکیلاتی بلکه به توهین، تحقیر، پرونده سازی، اتهامات سیاسی، اتهام جاسوسی و ترور شخصیت مخالفان سیاسی خود پرداخته میشود.

روابط و مناسبات احزاب و سازمانهایی پانتورکیست و بوزقوردهرگز دوستانه نبوده و با تنش ها و رقابتهای کینه دوزانه همراه بوده است. آنها تحمل هیچ گروهی سیاسی دیگری را ندارند و همیشه برای تضعیف همدیگر کوشیده اند و با دلی پرخون و بوزقوردوار یکدیگر را گاز گرفته اند. در فرهنگ این جریان فکری تحقیر و پرخاشگری به عادت تبدیل شده و درایت سیاسی، صبر و بردباری در برخورد به مخالفین وجود ندارد و معمولا بد دهانی، بد و بیراه گفتن، مچ گیری و بلاخره حذف مخالف سیاسی از روشهای روزمره محسوب میشود.
مدافعان این تفکر هر کدام خود را کامل، مدافع حق، صاحب حقیقت یا بوزقورد واقعی و مخالفان را مانقورد، ناحق، دزد، مزدور، ساتقین (خود فروش)، ناموس سوز (بی ناموس)، دوشمن قویروغو (دم دشمن)، خائن، جاسوس و غیره معرفی میکنند.

7 - ناسیونالیست های افراطی تورکعلاوه بر نقض و نفی کامل دموکراسی در درون تشکیلاتهای خوددر جامعه و خارج از تشکیلات هم تحمل صدای مخالف را ندارند. آنها به آزادی اندیشه، بیان، مطبوعات، نشر و غیره که حق ابتدائی و فردی هر انسانی می باشند اعتقاد ندارند و در درون جنبش ملی دموکراتیک آذربایجان با سانسور و ایجاد محدویت در آزادی بیان و عقیده چنان اتمسفری سنگین و آلوده علیه منتقدان و مخالفان خود ایجاد کردند که بسیاری از فعالان و مبارزان سیاسی از ابراز نظر وحشت می کنند. آنها با نام آذربایجان برای قلع و قمع افکار مخالفان به سانسور، تفتیش عقاید و پرونده سازی متوسل می شوند و در میدیای خود افکار مخالفان را منعکس نکرده و افراد را بخاطر دگراندیشی مورد تعرض و مواخذه قرار میدهند و چنان دگراندیشان آذربایجانی را می کوبند که آنها از آذربایجانی بودن خود و نام آذربایجان هم نفرت پیدا میکنند.

این گروهها به حریم خصوصی، شخصی و خانوادگی مخالفان تجاوز کردهو منتقدان را با بد دهنی، فحاشی،ناسزا، فرهنگ و ادبیات ناشایست هتاکی میکنند و همه ضوابط اخلاقی را زیر پا میگذارند بطوریکه هیچ بحث و سخنرانی یا گفتاری نیست که در آن به دیگران توهین نشود. آنها با پیش فرض قرار دادن بعضی از اصول ویژه و خاص، مخالفان خود را مانقورت، ساتقین (خود فروش)، مزدور، جاسوس رژیم، فارس، خائن، تواب، ارمنی، کورد، روس، کمونیست فسیل، توده ای و تروریست مینامند که همه این اتهامات مترادف با “کافر”، “منافق”، “ضد انقلاب”، “محارب”، “مفسد فی الارض” می باشند که جمهوری اسلامی ایران صدها هزار انسان را بر اساس آنها دستگیر، زندانی، شکنجه و اعدام کرده و میکند.

بوزقوردها کسانی را که شستشوی مغزی شدند و بخدمت دشمن در آمده و در بخشهای دولتی، اداری، نظامی، قضایی، تولیدی، خدماتی دشمن کار میکنند “مانقورد “می گویند.
کلمه مانقورت که به همراه بوزقورد از ترکیه وارد فرهنگ سیاسی آذربایجان شده استاز هم اکنون خبر تلخ ترور، کشتار، اعدام، زندان، شکنجه میلیونها تورک آذربایجانی را میدهد. بر کسی پوشیده نیست که بوزقوردها در صورت قدرت گیری در آذربایجان جان بسیاری را با اتهام مانقورت خواهند گرفت.


اگر در تاریخ فاشیسم نازیها و فاشیسم اسلامی ایران، طالبان و داعش اصلاح شدند فاشیسم اسلامی و نژادپرستی پانترکها هم قابل علاج خواهد بود. من فکر نمی کنم. اگر آذربایجان آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی و خلاصی از همه بدبختیها را دارد باید از شر پانترکیسم خلاص شود. با سلاح کهنه و شکسته فاشیستی پانترکیستی عثمانیها هرگز نمی توان کشور، دولت مستقل و دمکراتیک و مدرن آذربایجان را بنا کرد.

----

مطالعه بیشتر:

اسماعیل آل بایراق

نقد و شناخت پانترکیسم و جریان بوزفورد
در جنبش رهایی بخش و دمکراتیک آذربایجان جنوبی
با فرمت پی دی اف 2,15 مگابایت

http://iranglobal.info/sites/default/files/picture...


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>