عمده دلیل برای تحریم این انتخابات، دعوت خامنهای به شرکت در آن!
دیکتاتورها شمشیر را که از رو ببندند نیازکمتری به پرده پوشی نیات خود میبینند. همیشه اما چنین نیست و در مورد دیکتاتوری ولایی نعلین به پا، اصلا و ابدا! این نوع استبداد نمیتواند هم بر فریبکاری، دروغ و ریای مداوم متکی نباشد. ولایت اگر تقیه نکند تا بموقع دست به سرکوب زند روزش نمیگذرد و میباید که در پی هر سرکوب بیرحمانه به توجیه شرعی تراشیدن برآید.
نمونه برجستهاش، جناب خامنهای ولی فقیه و رفتارهایی است که او در همین برهه اخیر از خود نشان داد. وجهی از آن، صدور دستور کشتار فلهای متعرضان آبان ماه امسال، نحوه برخورد با فاجعه قتل 176 نفر بر اثر شلیک موشک به هواپیمای مسافربری و غربال بی امان هر کاندیدای کمتر خودی که توسط شورای نگهبان برگماردهاش رقم خورد. در وجه دیگر نیز، سخنان دیروز او مبنی بر لزوم شرکت همگان در انتخابات و با این پیام که بخاطر دین و ایران هم باشد رای بدهید! اینست استبداد ولایی: میکشد و نفی میکند بعدش اما بی هیچ آزرمی طلب بیعت دارد!
بعد از قتل، سرکوب و حصر دوره "جنبش سبز"نیز، در حالیکه او حتی جلو شرکت پایوری چون هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 را گرفت، از رای به عنوان "حق الناس"دم زد و شرکت بخاطر اسلام و ایران در انتخابات را فریضه اعلام داشت! باز تکرار همان داستان اما در مختصات سیاسی متفاوت تر که در نگاه کلان، موضوع مهم هم فهم چند و چون همین مختصات است.
در واقع، از اظهارات فرد دون پایهای چون سخنگوی شورای نگهبان می توان و باید که ذهن ولی فقیه سیاست گذار را خواند! او رک و صریح گفت که این نهاد منتخب رهبری کاری به پرشور یا کم رونق بودن انتخابات ندارد، وظیفهاش جلوگیری از ورود هر فرد فاقد صلاحیت به مجلس است و بس! یعنی، مجری سیاستی که خامنهای در دستور کار خود دارد: انقباض مداوم جمهوری اسلامی در رکن اصلی خود که ولایت فقیه باشد. جای شگفتی ندارد که حکومت اکنون به نقطهای رسیده که در آن سیاست کاملاً خصوصی شده و همه چیز از ریز تا درشت وابسته به اراده شخصی ولی فقیه است. استبداد ولایی، اینک بیش از هر وقت دیگر خود را در آمریت فرد ولی فقیه نشان میدهد و در همین هم به اثبات خود بر میخیزد. خامنهای به شرکت مردم در انتخابات نیاز دارد، امافقط و فقط در کادر مشی حذف هر کمتر خودی! استبداد ولایی فردی، دقیقترین تعریف وضعیت سیاسی این لحظه است.
اگر پاسخ راهبردی این موقعیت از سوی جامعه سیاسی،تأمین اتحاد وسیع ملی علیه استبداد ولایی اکنون هرچه بیشتر فردی است، تاکتیک میدانی مقتضی آن در این لحظه اما چیزی نیست مگر "نه!"مشترک به انتخاباتی که مستبد حاکم دعوت به شرکت در آن دارد. نکته دارای اهمیت سیاست عملی اینست که ایران از مدتی پیش وارد فازی شده که زنجیره تاکتیک سیاسی اپوزیسیون در آن لازم است در تعرض بر ولی فقیه و ولایت فقیه تمرکز بیابد.
در چنین مختصاتی، از هر حد از عدم شرکت بخشی از اصلاح طلبان حکومتی اعم از دین محور و سکولار در این انتخابات می باید قویاً استقبال کرد، تنها با این روشنگری که استراتژی اصلاح جمهوری اسلامی شکست خورده است. در لحظه کنونی هرگونه برآمد مشترک با مضمون صریح تحریم این انتخابات، در خدمت مبارزه برای گذر از جمهوری اسلامی است و ضرورت دارد تا ایده تحریم انتخابات هرچه بیشتر به میان مردم برده شود. گرامیداشت خاطره آخرین قربانیان مردم توسط جمهوری اسلامی در آبان ماه خونین، در کرمان و فاجعه هواپیمای مسافربری، به یک رای کمتر به نفع استبداد ولایی و این یعنی، یک عدم شرکت بیشتر در انتخابات.