در آستانه انتخابات حساس ایالات متحده امریکا

 گواه چنین وضعیتی آن است، که پس از بحثی که اخیرا میان ترامپ و بایدن رخ داد، تقریبا هیچ یک از آنها برتر از دیگری نبودند و انگار هیچ کدام از آنها قرار نبود که در ارائه مطالب و ادعاهای خود تفاوت جدی قائل شوند.

 

و اما مهمترین حساسیت ها، ترس از ایجاد هرج و مرج در بنیان قدرت سیاسی امریکاست، اگر که بایدن پیروز انتخابات گردد. و این سوال حیاتی و مهیج، تنها چند روز مانده به تاریخ رسمی انتخابات فاصله دارد. 

سوالات زیادی در زمینه تقلب در انتخابات امریکا وجود دارد. از جمله اینکه این انتخابات می تواند مشکلات و گمانهایی، مانند رقابت انتخاباتی سال ٢٠١٦ را تکرار کند. و این درحالی است که هنوز و بعد از چهار سال، برخی گزارش های امنیتی ایالات متحده می گویند، برخی از کشورها و شخصیت های معروف، با دخالت آشکار در انتخابات ایلات متحده، ذهن آمریکایی ها را دستکاری کرده و آنها را به سمت انتخاب ترامپ و سرنگونی هیلاری کلینتون سوق دادەاند.!!!

 چند روز پیش، معاون مدیر شرکت فیسبوک - نیک کلگ ـ در مصاحبه با روزنامه فرانسوی Le Journal du Dimanche، اظهار داشت که این شرکت حدود ٢/٢ میلیون تبلیغات را رد کرده است و به دلیل تلاش برای جلوگیری از شرکت در نظرسنجی، ١٢٠/٠٠٠ خبر خود را نیز پس گرفته است. 

 فیسبوک برای اینکه از خرابکاری هکرهایی نظیر سال ٢٠١٦ جلوگیری کند، ٣٥٠٠٠ نفر از کارمندانش را برای تأمین امنیت سیستم عامل های سایبری در زمان انتخابات استخدام کرده است. همچنین از ٧٠ رسانه تخصصی و ٥ رسانه در فرانسه، برای تأیید اطلاعاتی که برخی از آنها قبل از انتخابات منتشر می شوند، دعوت به همکاری کرده است.

 

 اما بازهم سوالاتی موثر در این زمینه مطرح می شود: آیا هکرها قادرند ذهن توده های مردم امریکا را دستکاری کرده و فکر آنها را نسبت به شخص موردنظر خود که می خواهد به خوبی کشور را اداره کند، سوق دهند؟!

 بگذارید در این سطور به یک موضوع ارگانیک اشاره کنیم، تا ساختار پوپولیست آمریکا را بفهمیم. یعنی اینکه ما با کشوری روبرو هستیم که جمعیت آن ٣٥٠ میلیون نفر است. از این تعداد جمعیت تنها ١٠٪ آن متعلق به قشر خاصی است که می توانیم آنها را به عنوان روشنفکر یا طیف اهل مطالعه و تحصیلکرده بشناسیم. یعنی قادر به تفکیک در مسائل مختلف جامعه امریکا هستند و بین آنچه واقعی است و آنچه جعلی و ساختگی است، تفاوت قائلند.!

 در این زمینه، اکثریت قریب به اتفاق، که ٩٠٪ از جمعیت کشور امریکا هستند، در برابر موجهای ناپایدار و متناقض اخباری که از طریق ابزارهای تبلیغاتی نو و سنتی شدت گرفته است، بسیار آسیب پذیر هستند.

 

همانطور که ابزارهای سنتی برای عامه، تنها تلویزیون و رادیو هستند و تا انتخابات ٢٠٠٨ که باراک اوباما برنده شد، این دو رسانه موثر بودند و از طریق کمک های مالی بسیار اندک که از ٣٠ دلار آمریکا هم بیشتر نبود، به آنها امکان خرید زمان های خاص تلویزیون ها را می داد. آن زمان مردم از طریق پیام های رسانەای و برنامەهای تبلیغاتی، دور زدن کاندیداها و تبلیغات رقیب جمهوری خواه اوباما ـ سناتور مک کین ـ کە بسیار امیدوار بود برندە انتخابات شود، را مشاهدە می کردند.

با این حال و از سال ٢٠١٦، به نظر می رسد که دونالد ترامپ به نوعی شرایط و حتی شخصیت کاندیداها را تغییر داده است و به جای ابزارهای قدیمی تبلیغات، توییتر نیز به صحنه آمد.

 مسلم است که آقای ترامپ، اولین رئیس جمهور در نوع خود است که از یکی از این سازوکارهای مدرن، یعنی "توییتر "، به عنوان بستری برای ارتباط با جهان استفاده می کند و به درستی که توییتر هم در ارتباط آسان و سریع ما با بقیه جهان موثرترین است. میلیون ها آمریکایی هر روز سخنان و نظرات او را دنبال می کنند، و این قطعاً تأثیرگذار خواهد بود و در هدایت مخاطبان به راست یا چپ بسیار اهمیت دارد.

 

 اما آیا رقیب ترامپ ـ جو بایدن - نتوانسته از پس ابزارهای تبلیغاتی جدید برآید؟

 واضح است که، بایدن می توانست به ویژه با شرکت گسترده در توییتر ارتباط بیشتری با مردم برقرار کند، تا روند تصویر کلی او را در نزد بسیاری از آمریکایی ها اصلاح کند. به ویژه که شکست های مهمی در کارنامه فعالیت های سیاسی و حتی زندگی شخصی اش وجود داشت، که در آنها حقیقتا سقوط کرده است.!

 جالب است بدانیم، که در این زمینه بایدن به دلیل معاملات وسیع خود با شرکت های بزرگ فناوری و استخدام یا پذیرش مشاوره از طرف برخی از آنها، مورد انتقاد قشر مترقی امریکا قرار گرفته است.

 بر اساس گزارش های نیویورک تایمز، که موضع خصمانەای نسبت به دونالد ترامپ نیز دارد، در میان گروه مشاوره انتخاباتی بایدن، که حدود ٧٠٠ نفر هستند، تنها ٨ عضو در فیسبوک، اپل، گوگل و آمازون کار می کنند.!!

پرسش دیگر ما، اینکه رابطه بین فناوری مدرن و روند انتخابات ایالات متحده چیست: آیا با پوشاندن دروغ به عنوان حقیقت، دروغ پردازی و تهمت زدن در نظرسنجی های ریاست جمهوری، بنیان و هیکل کلی دموکراسی آمریکایی آسیب جدی می بیند؟!

 در واقع، این نکته مهم می تواند موردی باشد که نیاز به یک بررسی اساسی دارد، و با بازخوانی یک رویکرد تاریخی در زمینه تبلیغات انتخاباتی در اوایل دهه ٥٠ در امریکا به آسانی مشخص می گردد. 

مانند زمانی که رئیس جمهور آیزنهاور، از طریق سفر با قطار در بیشتر شهرهای آمریکا، برنامه انتخابات خود را ارائه می داد و نوعی انسجام انسانی و عاطفی با رای دهندگان، خواه دموکرات ها و خواه جمهوری خواهان ایجاد می کرد.

 حال اما، مهمتر از دورەهای پیش، هوش مصنوعی و متولیان آن، این بار قبل از یک آزمایش بزرگ و دشوار ظاهر می شوند. خصوصاً که نشانه های ترسناکی در مورد مداخله مجدد نیروهای خارجی برای تغییر توازن در این رقابت مهم انتخاباتی وجود دارد، و باید دید ترامپ یا بایدن چگونە با کمک ابزارهای تبلیغاتی مدرن، ذهن هواداران خود را به نفع خود تغییر می دهند.!