نظامیگری امپریالیستی، از افغانستان به کجا؟
نظامیگری امپریالیستی، از افغانستان به کجا؟
مقدمه
امروزه نزدیک به سیصد و سی میلیون جمعیت آمریکا هنوز بشدت با بحران ویروس کرونا دست به گریبان میباشند، در شرایطی که برای غلبه بر بازتاب های تاشی از آن، اقتصاد آمریکا چندین تریلیون دلار بیشتر زیر قرض فرو رفته است. انتظار میرفت که آمریکا به حضور نظامی و حمایت خویش از گروه های تروریستی و افراطی اسلامی در خاورمیانه خاتمه داده و تعیین سرنوشت کشورهای این منطقه را واقعا به خود مردم آنها بسپارد. این در شرایطی میباشد که نه تنها حتی خروج کامل آمریکا از افغانستان قطعی نمیباشد، بلکه همه نشانه ها دال بر آن دارد که آشوب امنیتی فاجعه باری که گروه های تروریستی و اسلامی افراطی، از طالبان گرفته تا داعش در افغانستان ایجاد می نمایند، بصورت یک غدّه سرطانی میتواند تمامی کشورهای همسایه، از جمله ایران را برای چندین دهه آینده با مشکلات جدی درگیر نماید. در حالیکه هنوز دهها پایگاه نظامی آمریکایی در دریاها و خشکی های اطراف ایران موجود میباشد، این تنها یکی از نمونه های استراتژی نوین چندین دهه آینده غرب امپریالیستی در منطقه میباشد.
چرخش سیاسی در دشمن تراشی خارجی
استراتژی سیاست خارجی آقای جو بایدن در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ، بر محور روسیه ستیزی امنیتی نظامی استوار بود. این استراتژی اگر بخاطر تفاوت های جدی آن با سیاست خارجی دولت ترامپ، در زمان انتخابات، برد تبلیغاتی انتخاباتی داشت، بعد از به قدرت رسیدن آقای بایدن، شامل چرخش سیاسی امنیتی جدی گردیده و با همان شدت و حدت نظامی امنیتی، به سمت دشمنی با چین سمت گیری نموده است. این استراتژی تلاش میکند تا جهت گسستن اتحاد امنیتی ما بین چین و روسیه، نرمش های اندکی نسبت به حکومت روسیه از خود نشان دهد، تا بلکه بتوانند این اتحاد امنیتی استراتژیک را از همدیگر بپاشند.
در شرایطی که آمریکا و غرب برای مدت های مدیدی بطور جدی با بحران پسا کرونا درگیر خواهند بود. در حالیکه اقتصاد جهان امپریالیستی و در راس آن آمریکا که به میزان تریلیون ها دلار بیشتر در قرض فرو رفته است، شاید به این زودیها قادر نباشد تا به موقعیت قبل از کرونا بازگردد. در حالیکه برای سالهای آینده اقتصاد واقعی داخلی آمریکا در شرایط رکود خواهد بود. به موازات آن در عوض، چین همچنان با رشد بیش از شش درصد در سال در تمام عرصه های علمی، فنی، توسعه و رفاه به پیش میتازد.
در شرایطی که انتظار میرود تا چین در عرض کمتر از یک دهه آیده از آمریکا جلو خواهد زده و به قدرتمندترین کشور اقتصادی جهان تبدیل گردد، این امر میتواند چنان واقعیت کلان و بزرگی بوده باشد که نقطه آغازی بر پایان دوران سرکردگی امپریالیستی به شمار بیاید. دنیای امپریالیستی با درک این واقعیت خیلی گران در تلاشی خیلی جدی میباشد تا به هر قیمت ممکن، از پیشروی این روند جلوگیری نماید. به همین دلیل میباشد که کمیسیون امنیتی سنای آمریکا امسال تقاضای افزایش بودجه نظامی آمریکا به میزان بیست و پنج میلیارد دلار را می نماید.
مانور های نظامی دوگانه همزمان
یک – دریای سیاه
در شرایطی که دنیا با بحران چگونگی غلبه بر ویروس کرونا و عواقب آن درگیر میباشد. در شرایطی که سیل های ناشی از تغییرات محیط زیست، صد ها نفر را در قلب اروپا و چین و هندوستان کشته و ویرانی های فراوانی را به بار آورده است در شرایطی که جنگلها در آمریکا، کانادا و در آمازون و حتی در تایگاهای سیبری در آتش میسوزند، در شرایط آغاز بازیهای جهانی المپیک، امروز دو مانور بزرگ نظامی جهان امپریالیستی به رهبری آمریکا و شرکایش بر علیه چین و روسیه در اطراف منطقه دریای جنوبی چین، و دریای سیاه در جریان میباشد.
ناوهای جنگی آمریکایی و ناتو، برای صدور لیبرال دموکراسی به روسیه و دیگر کشورهای منطقه بالتیک، برای دفاع از الکسی ناوالنی ها به منطقه آمده اند، تا همانگونه که دموکراسی را به لیبی، سومالی، عراق و افغانستان و دیگر کشورهای خاورمیانه آوردند، به منطقه بالتیک نیز صادر نمایند.
یکی از محوری ترین موضوعات گفتگوهای آنها در مسافرت خانم مرکل به آمریکا، در مقابل اجازه اتمام خط لوله گاز "تورث استریم" روسیه به آلمان و اروپا، آلمان متعهد میگردد تا سرمایه گذاری های مشابهی در اوکراین نماید.صدور دموکراسی غربی از یک پنجره به بیرون پرتاب شده و سرازیر شدن سرمایه های غربی به اوکراین از پنجره دیگری جای آن را میگیرد.
البته اینجا لازم به یادآوری میباشد که یکی از علت های اصلی جنگ سوریه، صدور گاز منطقه دریای عربی و قطر، از مسیر سوریه به اروپا بود، که با عدم توان این صادر کنندگان دموکراسی امپریالیستی در سرنگون کردن حاکمیت سوریه توسط دست پروردگان داعشی خویش، این پروژه به گل نشست.
دو – دریای جنوبی چین
آمریکا در منطقه جنوب شرقی آسیا دهها پایگاه نظامی از استرالیا گرفته، تا فیلیپین، تایلند، کره جنوبی، ژاپن، جزایر گوام و غیره دارد. طبق آمار موجود، تنها جزیره اکیناوا در ژاپن حدود هفتاد و پنج هزار، و کمپ همفری در کره جنوبی حدود بیست و پنج هزار نیروی نظامی آمریکایی را در بر میگیرد.
سالهای سال است که آمریکا، توسط ژاندارم منطقه ای خودش در این منطقه، یعنی دولت استرالیا در تلاش میباشد تا یک ائتلاف امنیتی نظامی قدرتمندی در این منطقه ایجاد نماید. در این زمینه آنها موفق شده اند تا یک ائتلاف امنیتی مابین استرالیا، آمریکا، کره جنوبی و ژاپن در این منطقه ایجاد نمایند. تلاش آنها در پیوستن کشورهای دیگری از قبیل هنوستان، فیلیپین و تایلند چندان موفق نبوده است. با وجود این، آنها با سماجت تمام استراتژی امنیتی گسترش این ائتلاف را ادامه میدهند. در این زمینه آنها اهمیت ویژه ای روی هندوستان قائل بوده و با بهره بردای از اختلافات مرزی آنها با چین، تلاش مینمایند تا از طریق تحریکات ناسیونالیستی، هندوستان را به سمت خویش بکشانند.
همزمان با مانور نظامی آمریکا و ناتو در دریای سیاه، مانور نظامی دیگری در آبهای منطقه شمال شرق استرالیا در جنوب دریای چین، ما بین کشورهای استرالیا، آمریکا، کره جنوبی و ژاپن در جریان میباشد. این در شرایطی میباشد که دولت آقای بوریس جانسون،اعلام نمودند که تا دو ماه دیگردو ناو جنگی به منطقه دریای جنوبی چین اعزام میدارند. در شرایطی که هر روز رسانه های امپریالیستی در رادیو یا تلویزیون و رسانه های مجازی خویش، از خطر حمله، تجاوز و دخالت های امنیتی کشور چین نسبت به دیگر کشورها صحبت میکنند، اذهان مردم تمام کشورهای دیگر منطقه و جهان را با تبلیغات ضد چینی شستشوی مغزی میدهند.
پیوستن انگلستان به استراتژی نوین آمریکایی
انگلستان و دولت آقای بوریس جانسون، که به تازگی احساس میکنند، دارند از بحران بهداشتی درمانی کوید 19 بیرون می آیند، برای اینکه از قافله عقب نمانند، در شرایط وجود آمار روزانه پنجاه هزار مبتلا به ویروس کرونا در آن کشور اعلام نمودند که ایشان هم دو ناو جنگی به منطقه دریای جنوبی چین اعزام میدارند. جرج بوش پسر، با پوست کندگی و شفافیت تمام در زمان واقعه یازده سپتامبر، از زبان کشورهای با حاکمیت قدرتمداری انحصارات آمریکایی انگلیسی، به تمامی کشورهای دیگر جهان گفتند، "یا با ما هستید، یا در مقابل ما قرار دارید". واقعیت این است که مناسبات جهانی آمریکا و انگلیس با تمامی دیگر کشورهای جهان امروزه با قدرت تمام بر محور این استراتژی استوار میباشد.
در ادامه پیوستن علنی و عملی دولت آقای بوریس جانسون به آمریکا، دولت ایشان امروز اعلام نمودند، که نه تنها دولت ونزئولا را به رسمیت نمی شناسند، و به جای آن آقای خوان قوایدو را بعنوان دولت مدار رسمی آن کشور به رسمیت میشناسند، بلکه اعلام نمودند که از تحویل یک میلیارد دلار اندوخته پولی دولت ونزئولا در بانک های انگلیسی که از بابت فروش نفت آن کشور میباشد، ممانعت به عمل می آوردند. پولی که دولت "مادورو"برای خرید واکسن کوید 19 و تهیه آذوقه مردم خویش بشّت بدان نیازمند میباشد.
در شرایطی که امروز، بیش از چهارصد شخصیت معتبر علمی آمریکایی، از قبیل "کورنل وست"و "نوام چامسکی"اطلاعیه ای داده و در آن خواسته اند تا دستهای آمریکا از کوبا قطع گردد، امپریالیستها تلاش می نمایند تا مردم کشورهای سوسیالیستی را از طریق فشارها، محاصره های اقتصادی و دیگر محدودیت ها عملا خفه نمایند. امروزه دولت جو بایدن با اعلام افزایش میزان تحریم های دولت خویش علیه کوبا، در تلاش میباشد تا در اثر این محاصره و تحریم های خفه کننده هر چه بیشتر مردم این کشورها را به اعتراض به خیابان ها بکشانند.
در شرایطی که "نوام چامسکی"ها و "کورنل وست"ها به اعتراض به میدان آمده و فریاد دستهای آمریکا از کوبا کوتاه باد را میدهند، بخش هایی از نیروهای خیلی دموکرات و خیلی چپ ما، راه پایان داده شدن بر این محاصرات و تجاوزات امپریالیستی را در "تغییر نظام سیاسی"این کشورها میدانند. ترجمه فارسی تغییر نظام سیاسی در کشورهای کوبا و ونزئولا، همان جایگزینی دلقک منتخب آمریکایی، خوان قوایدوها بر قدرتمداری سیاسی آن کشورها، به کلام دیگر، کودتای آمریکایی میباشد.
چگونگی برخورد با کشورهایی که مسیر سوسیالیستی را انتخاب میکنند
هنوز فراموش نکرده ایم که "لیبرال دموکراسی"آنها علیه "دیلما روسوف"و "لولو دوسیلوا"چگونه عمل کرد و به عنوان نمونه چگونه در بطن انتخابات ریاست جمهوری برزیل، "لولو دوسیلوا"ی سوسیالیست را به زندان فرستاد تا "جایر بولسنارو"ی فاشیست بر سر کار بیاید. زمانیکه بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری مهندسی شده، بیگناهی "لولو دوسیلوا"در بیدادگاه آنها ثابت شده و ایشان از زندان آزاد گردیدند، دیگر کار از کار گذشته بود. دم خروس با تمام بلندی و قرمزی آن در ترور رئیس جمهوری هائیتی از خاک بیرون زده و خودش را با شفافیت تمام نشان میدهد. آنهایی که با مصلحت گرائی نان به نرخ روز خوردن میخواهند مثل کبک سر خویش را در برف کنند، کودتاهای امپریالیستی را ندیده گرفته، همیشه به موزیک آهنگی که در رسانه های تبلیغاتی امپریالیستی نواخته میشود، میرقصند.
تاریخ حداقل یکصد ساله گذشته ثابت کرده است که آنچه که لیبرال دموکراسی غربی نامیده میشود، تنها به نابودی نظام های سوسیالیستی در کشورهای سوسیالیستی راضی میشود، نه چیزی کمتر از آن. استراتژی جهانی "یا با ما هستید، یا دشمن مایید"آنها، در مورد کشورهایی که به هر نحوی مسیر مستقل از آنها یا راهکار سوسیالیستی را برگزینند، با قدرت تمام عمل کرده و تنها تلاش در متلاشی کردن حاکمیت های آنها و جایگزین کردن آنها با گماشته های خودی میباشد.
دنیز ایشچی
25 ژوئیه 2021