پنجاهمین سالگرد بازگرداندن جزایر سهگانه ؛ دوران جدید در خلیجفارس/4
خبر بازپسگیری جزایر سهگانه با هیجان در مطبوعات داخلی منتشر شد
مدرسه عالی سپهسالار در تهران در یازدهم آذر ۱۳۵۰ شاهد تشییع جنازه سه نظامی ایرانی بود.
دو روز قبل از آن، در نهم آذر سروان رضا سوزنچی کاشانی، مهناوییکم حبیب سولکی کهریزی و ناوی آیتالله خانی هنگام بازپسگیری جزیره تنب بزرگ، در تیراندازی پلیس راسالخیمه جانشان را از دست داده بودند.
در آتشباری متقابل نظامیان ایرانی، چهار مامور پلیس راسالخیمه کشته شدند.
در نهم آبان ۱۳۵۰، پس از نزدیک به ۸۰ سال، بار دیگر حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه خلیج فارس اعمال شد.
روزنامههای ایران بازپسگیری جزایر سهگانه را پیروزی ملی نامیدند و امیرعباس هویدا در مجلس از بسته شدن کتاب ۸۰ ساله استعمار در این منطقه خبر داد.
این رخداد نتیجه ماهها مذاکره با بریتانیا، شیخنشینها و عزم محمدرضا شاه برای تبدیل ایران به قدرت برتر خلیج فارس بود.
در قسمتهای پیشین این گزارشها، با بررسی اسناد آرشیو اهدایی اردشیر زاهدی به موسسه هوور دانشگاه استنفورد آمریکا، به مذاکرات ایران با بریتانیا وشیخنشینهای حاشیه خلیج فارس پرداخته شد.
بریتانیا اعلام کرده بود که در سال ۱۹۷۱ به حضور نظامیاش در خلیج فارس پایان میدهد.
۹ شیخنشین تحتالحمایه بریتانیا برای استقلال به تکاپو افتاده بودند و ایران خواهان روشن شدن وضعیت بحرین و جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی بود که به طور تاریخی متعلق به خود میدانست.
شاهراه دریایی
دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک در شرق خلیج فارس به ساحل ایران نزدیک هستند.
تنب بزرگ حدود ۳۰ کیلومتر از جزیره قشم فاصله دارد و هر دو جزیره در قسمت شمالی خط میانه خلیج فارس قرار دارند.
تنب بزرگ در سال ۱۳۵۰ کمتر از یکصد نفر سکنه داشت و تنب کوچک غیرمسکونی بود.
در اختیار داشتن جزایر سهگانه برای کنترل عبور و مرور دریایی در تنگه هرمز مهم است
جزیره ابوموسی هم که در نزدیکی دهانه تنگه هرمز قرار گرفته، در حدود ۷۰ کیلومتری بندر شناس در استان هرمزگان واقع شده است و با شارجه هم حدود ۷۰ کیلومتر فاصله دارد.
جمعیت این جزیره در سال ۱۳۵۰ حدود ۳۰۰ نفر تخمین زده می شد.
به علت عمق کم بیشتر قسمتهای خلیج فارس، مسیر رفتوآمد نفتکشهای بزرگ از فاصله ابوموسی و تنببزرگ عبور می کند و به همین دلیل، در اختیار داشتن این جزایر اهمیت بسیار زیادی در تسلط بر تنگه هرمز دارد.
علاوه بر ادعای تاریخی ایران بر مالکیت جزایر سهگانه، محمدرضا شاه، در مذاکراتش با بریتانیاییها و اعراب منطقه، نگرانی از ناتوانی شیخنشینها در حفاظت از این جزایر در برابر شبهنظامیان چپگرا و به خطر افتادن امنیت کشتیرانی در تنگه هرمز را از دلایل اصرار بر اهتزار پرچم ایران بر فراز آنها عنوان میکرد.
شاه نگران تکرار اوضاع ناآرام عمان و یمن در شیخنشینها یا همکاری نظامی آنها با بعثیهای حاکم درعراق علیه ایران بود.
اما مذاکرات ایران با بیشتر شیوخ منطقه نتیجه مفیدی نداشت.
شاه در دیداری که ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۰، ۲۸ شهریور ۱۳۴۹ در تهران با سر ویلیام لیوس، مذاکرهکننده بریتانیا داشت، از این موضوع گلایه کرد.
به گفته شاه بیشتر حکام شیخنشینهای خلیج فارس ''گرفتارعقده حقارتاند '' و برای مذاکره اعتماد بهنفس لازم ندارند.
حاکم دوبی و امیر قطر از این قضاوت شاه مستثنی بودند.
محمدرضا شاه همچنین از رویکرد کویت در قبال جزایر سهگانه ناراضی بود و از نزدیک شدن امیر این کشور به عراق ابراز نگرانی میکرد.
او در دیدار با شیخ راشد بنسعید آلمکتوم، حاکم دوبی که خرداد ۱۳۴۹ به تهران سفر کرده بود، گفت: ''معمایی که برای ما به وجود آمده رویه مذبذب امیر کویت است. ''
شیخ راشد که در همان زمان مشغول مذاکره با دیگر شیوخ امارات ساحل خلیج فارس برای تشکیل فدراسیون بود، رویه کویت را ناشی از ترس حکومت این کشور از عراق و فشار مطبوعات توصیف کرد.
به نظر شیخ راشد، ایران بهتر بود که به جای شیوخ خلیج فارس، فقط با بریتانیا، که همچنان حافظ منافع آنها بود، مذاکره کند.
بر اساس اسناد وزارتامورخارجه ایران، شیخ راشد در دیدار جداگانه با اردشیر زاهدی گفت: ''کلید حل این مشکل در دست شیوخ نیست بلکه در دست انگلیسیهاست. اگر آنها میخواستند، این موضوع حل شده بود. ''
تنشهای دریایی
همزمان با مذاکرات سیاسی بر سر آینده منطقه ، تنشهای دریایی در خلیج فارس بیشتر شده بود.
نیروی دریایی بریتانیا در ۱۲ ژانویه ۱۹۶۸، ۲۲ دی ۱۳۴۶، متوجه حضور ناوچه بایندر نیروی دریایی ایران در یک مایلی ساحل جزیره تنب بزرگ شد.
پنج روز قبل از این تاریخ گورونوی رابرتس، وزیر مشاور در امور خارجه بریتانیا به تهران سفر کرده بود تا خبر خروج نیروی دریایی بریتانیا از خلیج فارس تا سال ۱۹۷۱ را به شاه اطلاع دهد.
رصد ناوچه بایندر باعث شد نیروی دریایی بریتانیا یک هواپیمای شناسایی به منطقه اعزام کند. پرواز این هواپیما بر فراز این ناوچه با واکنش تند وزارت امور خارجه ایران مواجه شد.
اردشیر زاهدی، وزیر امور خارجه وقت ایران در آخرین مصاحبه تلویزیونی خود درباره این حادثه به بیبیسی گفت: ''آمدیم در اتاق جورج براون، وزیر خارجه بریتانیا... بهش گفتم یک چیز را قبل از صحبتهایمان بگویم. هواپیماهای شما از روی کشتیهای ما پرواز کردهاند... دستور دادهام از این به بعد اگر طیارههایتان به طرف ما آمدند، کشتیهای ما طیارههای شما را بزنند. ''
تکرار حضور ناوهای ایران در آبهای اطراف تنب بزرگ باعث شد ارتش بریتانیا که بر اساس تعهداتش به شیخنشینها موظف به دفاع از آنها بود، طرحی را برای حفاظت از جزایر سهگانه تصویب کند.
بر اساس این طرح، حفاظت از این جزیرهها به عهده گشتهای هوایی و دریایی بود و نظامیان بریتانیا از درگیری مسلحانه با نیروی دریایی ایران منع شدند.
شاه میخواست ایران قدرت برتر دریایی در خلیج فارس باشد
نگرانی از رنجاندن دولت ایران باعث شد تا ارتش بریتانیا از استقرار سرباز در جزایر خودداری کند.
همزمان، تلاش امارات شارجه و امالقیوین برای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع احتمالی نفت در آبهای اطراف جزیره ابوموسی موجب واکنش تند ایران شد.
اسدالله علم، وزیر دربار ایران با احضار سفیر بریتانیا در تهران به او در این باره هشدار داد و تهدید کرد که نیروی دریایی ایران مانع ادامه فعالیت شرکتهای نفتی آمریکایی در این آبها خواهد شد.
اقدام نظامی
محمدرضاشاه در فوریه ۱۹۷۱، بهمن ۱۳۴۹، برای نخستین بار به طور عمومی اعلام کرد در صورتی که مذاکرات دیپلماتیک برای اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه کارساز نباشد، دست به اقدام نظامی خواهد زد.
این سخنان نگرانی بریتانیا را در مورد حمله احتمالی ایران دوچندان کرد.
با این حال، بر اساس صورت مذاکرات وزارت امور خارجه ایران، شاه در همان ماه سعی کرد به بریتانیا در اینباره اطمینان خاطر دهد.
شاه در دیدار با ویلیام لیوس، فرستاده بریتانیا در ۱۳ فوریه ۱۹۷۱، ۲۴ بهمن ۱۳۴۹، گفت: ''تا زمانی که شما (بریتانیا) در خلیج فارس باشید، کاری نمیکنیم که شرمنده شوید. ''
او در ادامه گفت: ''هر وقت به ما اعلام کنید ادامه مذاکرات بی فایده است، برای گرفتن جزایر اقدام (نظامی) خواهیم کرد. ''
با این که تکلیف مذاکرات بر سر به آینده بحرین در سال ۱۹۷۰ به نتیجه رسیده بود گفتوگوها در مورد وضعیت جزایر سهگانه تا آخرین لحظات در نوامبر ۱۹۷۱، آذر ۱۳۵۰ ادامه داشت.
در شهریور ۱۳۵۰ اردشیر زاهدی جای خود را به عباسعلی خلعتبری داد و امیرخسرو افشار، قائممقام وزارت امور خارجه که مذاکرهکننده ارشد ایران در گفتوگوهای بحرین و جزایر سهگانه بود، به عنوان سفیر راهی لندن شد.
به نوشته فریدون زندفرد، دیپلمات ارشد ایران، که در آن زمان به عنوان سفیر عازم کویت شد، مذاکرات بر سر جزایر در لندن میان آقای افشار و آقای لیوس ادامه پیدا کرد.
آقای زندفرد در کتاب خاطراتش، «ایران و جهانی پرتلاطم»، نوشت: ''بعد از چند جلسه مذاکره، نمودار کلی حل اختلاف بهتدریج شکل میگرفت. انگلیس جزایر تنب را به ایران مسترد میکرد یا حداقل مانع اعمال حاکمیت ایران نمیشد و در ابوموسی نوعی حاکمیت مشترک برقرار میشد. ''
شیخ محمد برادر حاکم شارجه در ابوموسی از نظامیان ایرانی استقبال کرد. نفر وسط دریابد رسایی، فرمانده نیروی دریایی و نفر سمت راست ناخدا فرید خزعل، نوه شیخ خزعل است
در نهایت، ایران و بریتانیا در ۲۹ نوامبر ۱۹۷۱، ۸ آذر ۱۳۵۰، تفاهمنامهای با اطلاع حاکم شارجه درباره آینده جزیره ابوموسی امضا کردند.
طبق این تفاهمنامه:
- نظامیان ایران در شمال جزیره ابوموسی مستقر خواهند شد و نظامیان شارجه بخش جنوبی را در اختیار خواهند داشت.
- پرچم ایران و شارجه در این جزیره برافراشته خواهد بود.
- هر دو طرف از ادعای مالکیت خود بر ابوموسی صرف نظر نمیکنند.
- شارجه میتواند در آبهای ابوموسی به استخراج نفت بپردازد و درآمد بین دو طرف تقسیم خواهد شد.
- ماهیگیران دو کشور می توانند در آبهای همه مناطق ابوموسی فعالیت کنند.
- ایران به مدت ۹ سال کمکهای اقتصادی در اختیار شارجه قرار خواهد داد.
برخلاف شیخ خالد بنمحمد قاسمی، حاکم شارجه، شیخ صقر بنمحمد قاسمی، حاکم راسالخیمه تا آخرین لحظه زیر بار امضای تفاهم نامه با ایران نرفت.
یک روز پس از این امضای تفاهمنامه، تکاوران نیروی دریایی ایران در بامداد ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱، ۹ آذر ۱۳۵۰ با هاورکرافت راهی جزایر سهگانه شدند و در سواحل آن پیاده شدند.
این اتفاق یک روز پیش از خروج نظامیان بریتانیا از خلیج فارس و در آستانه اعلام موجودیت امارات متحده عربی صورت گرفت.
در ابوموسی برادر شیخ خالد به استقبال فرمانده نظامیان ایرانی رفت ولی در تنب بزرگ، سربازان نیروی دریایی ایران با تیراندازی ماموران پاسگاه پلیس راسالخیمه مواجه شدند.
در این درگیری یک افسر، یک درجهدار و یک سرباز نیروی دریایی ایران جانشان را از دادند و چهار مامور پلیس راسالخیمه هم کشته شدند.
امیرعباس هویدا، نخستوزیر ایران، همان روز به مجلس رفت تا در میان تشویق مکرر نمایندگان، آنها را از ''پایان دوره ۸۰ ساله سیاست استعماری که مانع حاکمیت ایران بر این جزایر» شده بود با خبر کند. ''
اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه به محمدرضا شاه امکان داد تا آن چه را که ''مال دزدیده شده به وسیله انگلیسها '' توصیف میکرد، پس بگیرد تا در نظم جدید خلیج فارس عهدهدار نقش قدرت برتر و تامینکننده امنیت صادرات نفت بشود.
در نهم دسامبر ۱۹۷۱، ده روز پس از پیاده شدن نظامیان ایران در جزایر سهگانه، شورای امنیت سازمان ملل متحد به شکایت امارات متحده عربی درباره ''اشغال جزایر سهگانه '' به وسیله ایران رسیدگی کرد.
شورای امنیت پس از شنیدن شکایت امارات و پاسخ مختصر ایران، به پیشنهاد نماینده سومالی، بحث درباره این موضوع را خاتمه داد؛ بدون این که زمان دیگری برای ادامه آن تعیین کند.
با این حال، تنشهای کشورهای عرب با ایران بر سر این جزایر پایان نیافته و در پنجاه سال گذشته پیوسته در بیانیههای مختلف شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب به آنها اشاره شده است.
این رخداد، گفتار پایانی حضور بریتانیا در خلیج فارس به عنوان قدرت برتر نظامی منطقه و سرآغاز دوره جدیدی از روابط ایران با منطقه و جهان بود که محمدرضا شاه پهلوی سالها برای آن نقشه کشیده بود.
دورهای که با کمک تسلیحاتی و مستشاری به عربستان سعودی در جنگ با یمن جنوبی و مداخله نظامی در عمان با هدف دفاع از سلطان قابوس در برابر شبهنطامیان چپگرا به تصویر کشیده شد.
امضای قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر با عراق و تصحیح مرز ایران و عراق در شطالعرب از دیگر دستاوردهای مهم منطقهای ایران در این دوران بود.