Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

تُرک ستیزی یک جریان سیاسی ایران هست، یا نظرات شخصی ؟ (بخش 2)

$
0
0

تُرک ستیزی یک جریان سیاسی ایران هست، یا نظرات شخصی ؟ (بخش 2)

 



از چپ به راست: آیت الله  روح الله خمینی،  آیت الله موسوی اردبیلی، سیّد علی خامنه ای، میر حسین موسوی.


در بخش یکماین نوشتار به موضوعاتِ : 0 ▬ پیشگفتار  1▬  کسی ضد تُرک تباری نیست، یک نظر فراگیر، شخصی نیست 2 ▬  ضرورت یک نظر سنجی، همه پرسی 3 ▬ زبان و ادبیّات فارسی تحمیلی نبوده است. 4 ▬ تنها مردم آذربایجان را مورد بررسی قرار دادن خطاست، پرداخته شده است.  بخش (1)  این نوشتار (بر روی آن کلیک کنید). بخش دوّم این نوشتار با موضوع شمارهءِ  5 در زیر شروع میشود:

 



5   تُرک تباران و سرنوشت مردم کُرد در چهار کشور

 فشار و تهدیدات و اقدامات مخرب مستقیم نظام جمهوری اسلامی به رهبریِ هدفمندِ علیخامنه ای تُرک تبار بر حکومتِ خوگردان اقلیم کردستانشمال عراق، از یک سو و از طرف دیگر هجوم و تهدیداتِ حکومتِ شیعه گرایِ کشور عراقبا همکاریِ شیعیانِ در جنوب این کشور که تحتِ رهبریِ علی خامنه ایاست، بر حکومتِ خود گردانِ اقلیم کردستاندر شمال عراق، همچنین فشار ویژهءِ نظام جمهوری اسلامی بر مردم کُردایرانی در سرزمین ایران، باعث میشود تا مردم کُرد بیشتر به دامن و در تله حکومت ترکیهگرفتار آیند. دولت ترکیه هم با استقبال از سیاستِ علی خامنه ای موضوعِ طرحِ صلح و آشتی با مردم کُرد را با بیانیه عبدالله اورجالاندر اذهانِ عمومی چنین می اندازد، که حکومت ترکیه در موردِ مردم کُرد دمکراتیک عمل میکند و مردم کُرد فقط در سایه حکومتهای  این کشور امنیّت خواهند داشت.

تا مسعود بارزانیبا بگذشت و پا گذاشتن بر رویِ خونِ هزاران زن و مرد و کودکِ کُرد در ترکیه، با تحقیر، خود را به پایِ حکومتِ ترکیه بیندازد و به آن پناه ببرد، همین حکومتهایی که با ناسیونالیسم تُرک تباری در طیِ قرن گذشته کشور ترکیه را برای مردمام کُرد به جهنمتبدیل کرده است. تا مردمان کُرد با برداشتِ نادرست از شرایطِ نامساعدی که جمهوریِ اسلامی برایِ آنها بوجود آورده است، در هر کجا که هستند، امنیّت و منافع ملّی و آیندهء خود را در فقط جبهه و زیر چتر و سایهءِ تُرک تباریدر ترکیه، در عراق، در سوریه،  و در ایران بیابند.  

● طبق داده هایِ رسانه هایِ گروهی فقط در سال 2012 میلادی، نظام علی خامنه ای 56 نفر کُرد را اعدام کرده است. فشار بر مردم کُرد و برنامه بگیر و ببندِ تنظیم شدهءِ درازمدّت از سویِ پان ترکیسم به رهبریِ حکومتِ ترکیه و علی خامنه ای و جمهوری آذربایجان شمالی و هواداران آنها در آذربایجان جنوبی به منظور هضم و منحلّ کردن مردمان کُرد در ساختار های حکومتیِ تُرک تبار است.

● خوشبختانه مردم و نخبگانِ کُردبه آن بلوغ سیاسی رسیده اند، که سمت و سو و منافع امروز خود را در منطقه بخوبی بشناسند و عملکردِ جمهوری اسلامی به رهبری علی خامنه ای را به حساب هم تباران ایرانی خود نگذارند. سیاستِ علی خامنه ای و حکومتِ ترکیه و جمهوری آذربایجان را بخوبی تحلیل کرده اند و بر اساس آن دقیق و با استقلال کامل در سیاست ورزی و تعیین خط مشی درازمدّت خود در منطقه، آنها را بکار میگیرند. فروپاشی ایران برای آنها تیشه به ریشهءِ خود زدن هست.

● سیاست ضد ایرانی و ضد "مردم کُرد"علی خامنه ای باعث میشود تا مردمان کُرد در ایران، سرنوشتِ خود را با همکاریِ ناخواسته و مصلحتی و موقتی با مردم تُرک آذری  همسو با پان ترکیسم، بنادرستی در یک کانال و در یک جبهه ارزیابی کنند. وظیفهءِ تاریخی، ملّی و سیاسی هر حکومتی در ایران بود، هست، و در فردا هم خواهد بود که امنیّتِ ملّی و منافعِ مردم کُرد را در هر کجا که باشند جزءِ برنامهءِ اساسی و محوری خود قرار دهد و آنرا جدا از سرنوشتِ ایرانیان طبقه بندی نکنند.

● مردم کُرد در هر جغرافیایی که باشند، از بنیاد گذاران تاریخ و هویّت ایرانی، بویژه قبل از اسلام هستند، با ما در تاریخ و در شاخصه های دیگر ایرانی تباری مشترک بوده و هستند. امروز هم تنها متحداناستراتژیکایرانیان، در منطقه مردمان کُرد میباشند. مسئلهءِ ماندن آنها در ایران یکپارچه و یا بطور مستقل در کشوری بنام کُردستان بزرگ درماهیّت امر تأثیری نخواهدداشت. این اتحاد و استراتژی یک جبر دیالکیتک است، انحراف از آن ضربات سنگینی را برای طرفین به ارمغان خواهد آورد.

● گذشته از تکلیف تاریخی، استراتژیِ پشتیبانیِ ایرانیان از مردم کُرد، حمایت پان ترکیسم  به رهبری ترکیه) از مردمان تُرک تبار و پشتیبانی پان عربیسم (به رهبری مصر و کشورهای حوزهءِ خلیج فارس) از اعراب را در منطقه و ایران خنثی و باعث توازن قدرت سیاسی بین سه قطبتُرک تباری، عرب تباری و ایرانی تباری در منطقه، بسود آیندهءِ مردم کُرد و ایرانیانخواهد بود.

● زمانیکه حزب دمکرات کردستان و کوملهبعد از مدّتها دوری از هم،  در نشستی یک بیانیّهءِ مشترک معمولی و مرسوم را انتشار دادند، ایرانی ها برعلیه این بیانیّهءِ بی غرض و منظور در رسانه های دیداری و شنیداری فریاد بر آوردند،

جالب اینجاست که موضع گیری و صف آرایی نخبگان مردم تُرک آذریاز جمله بابک امیر خسرویازناسیونالیستها و پان ایرانیست هایدو آشته بر علیه نشست این دو حزب سیاسی و بیانیّهءِ آنها، محکمتر و فریاد اعتراض آمیز آنها رساتر بود.

 ● امّا چرا امروز ایرانیان در مقابل این نشست فعالان سیاسی و تجزیه طلب مردم تُرک آذری ضد ایرانی در باکو، صدایشان در نمی آید و ساکت هستند !. آیا از مردم تُرک آذری ترس دارند و حساب خاصی میبرند !. این سیاست یک بام و دو هوایِ گروهی از ایرانیان را، بویژه ایرانیان مرکزی و تهران را دیگر کسی تحمّل نخواهد کرد.

6 ▬  پان ترکیسم و پان عربیسم "مهاجم و الحاق گر"

● هدف ماست که در نوشتارهای خود بر جنبش سامان یافته و بسیار متحرک دو پان متحدیعنی"پان ترکیسم وپان عربیسم"مهاجم و عصبی و پرخاشگر با سیاست الحقاقی و تسخیر سرزمین دگر مردمان انگشت بگذاریم. کافی است که شما جغرافیای زادگاهی و زیستی اوّلیّهءِ عربها و مردم تُرک را با سرزمین هایی که امروز در اختیار دارند، مقایسه کنید تا جریان سیاست تهاجمی و الحاقیبودن پان ترکیسم و پان عربیسم بر همگان بیشتر آشکار و اثبات گردد. به عبارتی روشن تر، منطقهء اردبیلرا که جغرافیای اوّلیّهءِ مسکونی مردم تُرک آذری بود را با جغرافیای مسکونی امروز آنها را باهم مقایسه کنید که آنرا تا به کجاها گسترش داده اند.

● عمل ما هشداری است به ایرانیان تا از خواب خرگوشی و خوش خیالی بیدار شوند و اهدافِ الحاقی و تهاجمی پان ترکیسم و پان عربیسمرا بعد از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی را در نظر داشته باشند و همین امروز در تدارک اقدامات لازم باشند، تا گروهی از ایرانیان در بخشندگی و سخاوت بیکرانِ اخلاقی، حقوقی، و جایگاهیِ بی موردِ خود به مردم تُرک آذری کمی صرفه جویی کنند و بدانند که دورانِ امتیاز دادنِدر مقابل چماق و گردنکشی و اقتدارگرایی به پایان رسیده است،

● هشدار ما به افرادی خودباخته از ایرانیان است که بی اساس و کودکانه بر زبانها نگذارند و در اذهان بیدار نکنند، که در تهران زبان تُرکی را رسمیکنند، آنهم زبان تُرکی که الفبای نوشتاری ندارد!. رواج و رسمی کردنِ زبان تُرکی آذری به جز در استان اردبیل و استان آذربایجان شرقی، در بقیّه استانها و شهرهای ایران از جمله تهران، به این می ماند که بگویند در شهر برلین و یا کُلن آلمان زبان تُرکی باید رسمی شود!.

● چنین افرادی از ایرانیان با پیشنهادِ رسمی کردن زبان تُرکی در تهران، همان بازماندگان سلمان فارسیو از دیگر خیانتکارانِ به هویّت و به ناسیونالیسم ایرانی و تجاوز به حریم و تمامیّتِ ارضی کشور هستند. عملکرد آنها همسان روشنفکران دینیمیباشد که مذهب شیعه گری خانوادگی صفویان را به فلسفه و به دین ایدئولوژیک و به دین سیاسی حکومتی تبدیل کردند و ایران را به چنین روز سیاهی نشاندند، بالاخره چند قرن دیگر باید طول بکشد، تا ایرانیان دریابند، که مردم تُرک آذربایجانبا سیاست فرصت طلبی خود، هیچگاه متحّدِ استراتژیکِ واقعی آنها نبوده و نیستند، بویژه در شرایط امروز که خط و راه خود را از ایرانیان و بطور کلی با اقوام ساکن ایران جدا کرده اند و آشکار در جبههءِ تُرک تباریقرار گرفته اند !.

7 شیعه گریِ: صفویان، قاجاریان، و ایدئولوزی علی خامنه ای

ایدئولوژی دین اسلام زیر بنایِ تمدن سازی مردمان تُرک بوده است. عثمانیان دین اسلام سنت (سنی) را بر گزیدند و صفویان مذهی شیعه گری را انتخاب کردند. امروز سیاست گذاری در ترکیه به دوران پان اسلامیسم عثمانیبازگشته است، در ایران هم از انقلاب 57 دوران شیعه گری صفویان و قاجار زیر بنای ساختار نظام جمهوری اسلامی است. با این تفاوت که نظام ولایت علی خامنه ای و حکومتهای کشور ترکیه،  اختلافاتی مانند دوران قرن 15 بین صفویان و عثمانیباهم ندارند و بر عکس در یک جبهه و متحد و مکمل یکدیگر در بر پایی و گسترش پان اسلامیسم  در حرکت هستند. محور اصلی پان اسلامیسم تُرک تباران فقط، امتیازات اقتصادیو کسب سرزمینو اهداف سیاسی کوتاه و درازمدّت هست، که پوشش دینی و اسلامیبرآن  کشیده اند.

علی خامنه ایبرای اینکه سیاست تُرک تباری خود را پنهانکند، اینجا و آنجا بوسیلهء سر سپردگانِ تُرک تبار خود در اشکالِ مختلف بخش و انتشار میدهند، که نظام جمهوری اسلامی با ایدئولوژی"شیعه گری"قصد دارد،  آذربایجان شمالی، بحرین و کویت، وعراقرا به ایران باز پس گرداند، و بتازگی نمایندهءِ ارومیه(قاضی‌پور) در مجلسِ شورایِ اسلامی اعلام داشت که: {...همه ما آذربایجانی‌ها تابع مقام معظم رهبری هستیم و معتقدیم آذربایجان سر ایراناست و در تمام نقاط ایران آذری‌ها حضور فعال دارند.

و اکثریت بازار تهران تُرک آذری هستند، و به "سران باکو"هشدار داد که بزودی در مجلس اسلامی "عهدنامه های تحمیلی ترکمن چای و گلستانرا به تجدید نظر گذاشته میشود و در آذربایجان الحاق 17 شهرقفقاز به همه پرسی گذاشته شود تا متوجه شوند که این شهرها چقدر عاشق ایران و اسلام هستند...}

ادعای نمایندهءِ تُرک تبار اورمیه بر پشتیبانی با واسطه و بدون واسطهءِمردم آذربایجان و گروهی از نخبگان آنها از علی خامنه ای(مقام معظم رهبری)، انگشت تأیید میگذارد، از این گذشته این اسلام شیعه گری تُرک تباران در ایران در طول قرنها چه میوه ای و دروازهء کدام بهشت را بر روی ایرانیان باز کرده است، که اکنون 17 شهر قفقاز را برای پیوستن به ایران دعوت میکنند، و بر آنند که در آنجا انتخابات آزادبر گزار کنند !. عهد نامه هایِ ننگین ترکمن چای و گلستان هم محصول و عملکردِ کدام قوم و حکومت تُرک تبار بوده است.

● نظام جمهوری اسلامی توان آنرا ندارد و علی خامنه ای هم هرگز قصد لغو این قراردادهایِ خفت بار را نداشته و ندارد، تازه بسیار فراتر از این قراردادها، ایران را تحتِ قیمومیّتمطلقِ روسیه تزاری درآورده و مانند همتبار خود محدعلیشاهِ قاجاربار دیگر سرزمین ایران را به ممالک محروسهءروسیهءِ تزاری تبدیل کزده است و روسیه را محافظ تاج و تخت ولایت فقیه تُرک تباری خود کرده است.

● موضوع دیگری را که نمایندهءِ تُرک تبار اورمیّه بدرستی آشکار میسازد، این هست که "آذربایجان سر ایران"هست،آمّا  نه به مناسبت  پیشتازی در آوردن و گسترش اندیشه ورزی راسیونالیسمو دست آوردهای عصر مدرنیته، و یا فرآورده های دوران روشنگریو خردگرایی و مطرح کردن تئوری های دمکراسی مدرن و جایگزینی ساختارهای سیاسی این جهانی است، بلکه آذربایجان سر ایران هست: در تأسیس و آوردن و گسترش دین شیعهءدوازده امامی قزلباشاست که تنها افتخار مردم تُرک زبان آذربایجان بوده و هست،


 

پرورش دهندگان و وارثان آیت الله خمینی: آیت الله موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، میر حسین موسوی، سیّد علی خامنه ای. مایه تعجب هست که در این تصاویر که برای همراهان خمینی مایه افتخار و سربلندی است،از صادق خلخالی خبری نیست !.


 

8 چرایی و اهداف نشستِ پان ترکیسم در شهر باکو

 ● گروهی از نخبگان و فعالانِ سیاسی تُرک آذری در روز شنبه دهم فروردین ماه در سالن هتلی در باکو (پایتخت جمهوری آذربایجان)نشستی را با موضوع: "فردای آذربایجان جنوبی معاصر"بر گزار کرد. این نشست بیانگر واقعیّتی است که پشتازان سیاسی و مردم آذربایجان نمیخواهند مانند گذشته مسئله و مشکل خود را بشکلی دمکراتیک با ملّت ایران از هر قوم و قبیله در ایران حلّ کنند و دست به دامن جبههءِ تُرک تباری،به رهبری حکومت ترکیه و جمهوری آذربایجان و یا سناتورهای آمریکایی و یا سایر کشورها و نیروهای خارجی شده اند.

 نشست فعالان سیاسی تُرک آذریدر باکو با  5 هدف در خدمت جبههءِ تُرک تباری است:

1- از یکطرف تداعی تقویت و نگهداری نظام جمهوری اسلامی و برای پشتیبانی روشن از علی خامنه ای تُرک تبار، به همهء ایرانیان هشدار میدهند که که اگر جمهوری اسلامی برود، کشور ایران به "ایرانستان"تبدیل خواهد و تمامیّت ارضی و سامانهء کشور ایران دچار آشفتگی و بحران و میدان آنارشیسم قومی- قبیله ای میشود، بنا بر این سلامتی ایران مشروطِ به وجود و تداومِ نظام اسلامی به رهبری خامنه ای است.

2-نشست فعالان تُرک آذری در باکوحکایت از یک همیستگی نژادی و قومی تُرک تباری وسیع فرا کشور و فرا منطقه ای است که تئوری پان ترکیسم را با همبستگی، کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان، جمهوری اسلامی علی خامنه ای، و سایر کشورها و نهاد های تُرک تبار در جهان را در قرن 21 عملی سازند. امروز مسئلهء آذربایجان ایران محور کار پان ترکیسم هست، فردا با تضعیف ایرانیان، نوبت مردم کُرددر چهار کشور در مرکز اصلیِ پان ترکیسم قرار خواهد گرفت.

3-امروز که نظام شیعه گری تُرک تباریِ جمهوری اسلامی، ناتوانی خود را به اثبات رسانده و تنفر عمومیبه شخص علی خامنه ایاوج گرفته و جایگاه اصلی و کارنامهء مردم تُرک آذری در روند تکاملیِ تاریخ ایران به رده های بسیار پایین تعیین شده است، پان ترکیسم در نشست باکوتلاش بر آن دارد تا با تاکتیکهایی از جمله:  مسئلهء تجزیه طلبی و قدرت طلبی به ایرانیان و به اقوام ایرانی بفهماند که مردم آذربایجان در ایران وزنه ای هستند، امّا نشست باکونه اینکه نتوانست به اهداف پان ترکیسم خود جامهءِ عمل بپوشانند و جایگاه مردم تُرک آذربایجان را بالا ببرد، بلکه بر ضعف این مردم و بر ضد ایرانی بودن آنها دست تأیید گذاشت و آنها را در ایران منزوی تر خواهد کرد.

4- موضوع حقوق پایمال شده ءِ مردم کُرداز ساکنین اصلی آسیای کوچک( ترکیه امروز از سال  میلادی1926) و درگیری نزدیک به یک قرن این مردم با حکومتهای کشور ترکیه به پایه  و مرحله ای بسیار حساس و نتیجه بخش رسیده است، که طرح صلح عبدااله اوجالانحکومت ترکیه را در پیشگاه جهانی حسابی در محاصره قرار داده است که تنها استقلال مردم کُرد با برپایی حکومت ملّیو مستقل خود حکومت ترکیه میتواند از این معرکه نجات یابد، نشست باکوتلاش در به انحراف کشاندن و به حاشیه راندن موضوع بین مردم کُرد و حکومت ترکیه و بر داشتن باری بر دوش حکومت ترکیه است. با این برداشت میتوانیم بخوبی دریابیم، که حلّ مسئله و مشکل مردم کُرد در ترکیهو موضوع مردم تُرک زبان آذربایجانایران، رابطه ای مستقیم و تنگاتنگ دارد، که در همین راستا من طرح جابجایی این دو قوم را پیشنهاد کردم.

5-پیش شرطهایی که پان ترکیسم به رهبری: حکومت ترکیه، جمهوری آذربایجان، و علی خامنه ایبتوانند مردمان کُرد ایرانی تباررا در: ایران، در قفقاز، در ترکیه، در عراق،  و در سوریه بطور هماهنگ و با استراتژی مشترک از سر راه خود بردارند و یا آنها را به اشکال مختلف تحت سلطهء خود درآورند، بدون چون و چرا، تضعیف ایران و سرکوب ایرانیان، برجسته کردن شیعه گری، تفرقه بین تیره هایِ ایرانی تبار، و از همه مهمتر قدرت بخشیدنِ  اقتصادی، سیاسیِ هر چه بیشتر به مردمانِ تُرک آذری در ایران هست. نشست باکوزمینهء شکل گیری و اتخاذ سیاست ها و استراتژیهای مشترک پان ترکیسم بود و هست، که مردم کُردباید متوجه این موضوع باشند. جای شگفتی است که احزاب سیاسی کُردستان تا کنون در محکومیّت نشست باکو موضع مشخصی را اعلام نکرده اند !.

 اگر مردم تُرک آذری و فعالان سیاسی آنها براستی در صدد چاره جویی به روش دمکراتیک و مرسوم برای حلّ مشکل قومی خود در ایران و در کنار همه اقوام و تیره های  هستند، بجای متوسل شدن به این و آن  و یا نشست در باکو، میتوانستند در نامه ای با امضای یک میلیونو یا صد هزار نفربه همتبار خود یعنی علی خامنه ای مینوشتند و تقاضای حقوق شهروندی خود در گرو بر قراری دمکراسی در ایران را میکردند. آب و هوای اتمسفر فضای سیاسی آنقدر زلال و شفاف هست که زیر آب شنا کردن مردم تُرک تبار و تاکتیک و استراتژیهای آنها بر همگان کاملأ آشکار هست، سنگین تر خواهد بود اگر بیش از این سرِ خود کلاه نگذارند، و بیش از این سر در برف فرو نبرند.

9 پان ایرانیسم اسلامی، علی خامنه ای و تُرک تباران آذری

یکی از شگردهایِ نظام جمهوری اسلامی، شبیه و موازی سازیدر شاخه هایِ مختلفِ است. اکنون که استرارتژی پاک سازیِ فرهنگی و تاریخیِ سرزمین ایران و سیاست جایگزینی دین اسلام شیعهء 12 امامی با ساختارهای خلیفه گری و سلطانی صفوی و قاجار بوسیلهءِ ولایت فقیه با شکست قطعی مواجه شده است، و ناسیونالیسم ایرانی بویژه در میان طبقهء جوان افزایش روزافزونی دارد، دستگاه ولایتبا اقدام به ایجادِ نهادِپان ایرانیسم اسلامیشیعه گری، هدف دارد که آنرا جایگزین اندیشهء پان ایرانیسم با جهان بینی ایرانی کند.

● پان ایرانیسم شیعه گریو اسلامی در خدمتِ منافع واهدافِ تُرک تباریاست. نشستِ فعالان سیاسی تُرک زبان آذربایجان ایران در باکو و موضعگیری پان ایرانیسم شیعه گری:  {تنش با ایران، نوعی هویت جویی برای دولت باکو،(بر روی آن کلیک کنید)}در حقیقت هر دو در یک جهت و با یک هدف هست: 1- همسویی با سیاستِ علی خامنه ای و مشروعیّت بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی در جهت منافع تُرک تباری است 2-تأکید بر ضرورتِ ایدئولوژیِ شیعه گری و برجسته کردنِ و اهمیّتِ فوق العاده بخشیدن به مردمتُرک آذریو تقویتِ آنها در ایران و متمرکز کردن افکار  عمومی بر این ناحیّه و محور قراردادن آذربایجان در عرصهءِ سیاسی ایران هست.

● پان ایرانیسم شیعه گری و اسلامی بر دو نقطهء جغرافیایی: آذربایجان و خوزستانبنا به اهداف متفاوت حساس هست و در مقابل سایر جغرافیای ایران و در برابر حقوق سایر تیره های ایرانی، بویژه مردم کُرد و در مقابل تاریخ ایران قبل از اسلاممسئولیّتی از خود نشان نمیدهد. پان ایرانیسم شیعه گری، زیر مجموعه و زیردست پان اسلامیسم، و تحت رهبری پان ترکیسم میباشد.

پان ایرانیسم اسلامی شیعه گری برسیاست الحاقیسرزمین های دیگران و بر دین و مذهباستوار است. پان اسلامیسم و پان ایرانیسم شیعه گری در نهایت و به ناچار از پاسداری و حفظ  نظام جمهوری اسلامی در ایران علنأ با استفاده از هر ابزاری برخواهد خاست و آخرین پناگاهِ علی خامنه ایبعد از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی است.

پان ایرانیسم ایرانیبر جهان بینی ایرانی، بر بازیابی هویّت، فرهنگ و تاریخ مستند ایرانی تباری، بر بازشناسی و اتحاد تیره های ایرانیدر هر کجا که باشند و بر جایگزینی دمکراسی و مساوات و حقوق شهروندی پایه میگذارد. اندیشهء پان ایرانیسم ایرانی، سکولار و دمکراتیک، بر اساس آخرین تئوریهای دمکراسی و بر پایهءِ ساختارهای سیاسی موفق امروز و فردا بنا نهاده شده است،

● پان ایرانیسم ایرانی،الحقاقی و تهاجمینیست و نظر به تسخیر سرزمین هایِ دیگر که ایرانی تباران در آن زندگی نمیکنند را ندارد و تابعِ  قوانینِ بین المللی  است. با دین اسلام  و با شیعه گری و فرقه گرایِ ایدئولوژیک و حکومتی و سیاسی و با ساختارهای خلیفه گری و سلطانی و ولایت فقیهی در تضادِ کامل است.

● پام ایرانیسم حقیقی دین اسلام مردمی را بخش کوچکی از زیر مجموعه های فرهنگ قرون وسطایی ایرانیان میداند. پان ایرانیسم طبق قوانین بین ملّتها، امروز دیگر قفقاز را و 17 شهر در قفقاز و آذربایجان شمالی را جزءِ حوزهءِ فرهنگی و تاریخی و سیاسی خود نمی بیند. و ایدهء پیوستن دوبارهءِ آذربایجان شمالی به جغرافیای سیاسی ایران را ندارد.  پان ایرانیسم ایرانی طمع باز پسگیری، کویت و بحرین و جنوب عراق را ندارد. جنوب لبنان حوزهء سیاسی او نیست، گسترش دین اسلام و شیعه گری را وظیفهء خود نمیداند، پان ایرانیسم سیاست الحاقی و تهاجمی پان ترکیسم و پان عربیسم را قاطع پاسخ خواهد و از جنبشهای مردمان ایرانی تبار منطقه پشتیبانی راسخ خواهد کرد.

 10▬چرا مردم تُرک آذری امروز تجزیه و جدایی  را مطرح میکنند ؟

● مردم تُرک تبار آذربایجان از قرن پانزده از صفویان گرفته تا قاجار و حتّی دوران سلسلهءِ پهلوی و تا جمهوری اسلامی امروز در قدرت سیاسی حکومت مرکزیسهم بسزایی داشته اند و تا آنجا که توانستند با افکار قومگرایی و سیاست تفرقه اندازی بین تیره های ایرانی از شکل گیریملّتواحد ایرانجلوگیری و پروسهءِ سرمایه داری و تکامل ساختار "ملّت دولت"را سد کردند و بزرگترین سهم از سرمایه های ملّی کشور  را بخود اختصاص دادند،

● امّا امروز مردم تُرک آذری دریافته اند که دورانِ تُرک سالاری و عمر نظام جمهوری اسلامی به پایان نزدیک است و ایرانیان از هر تیره و قبیله و از هر جغرافیای ایران با توسل به اصل دمکراسی و به پلورالیسم فرهنگی، سیاسی در ساختاری غیر متمرکز، دیگر به تُرک سالاری تننخواهند داد، در نتیجه مردم تُرک آذری برنامه قومی و قبیله ای را  مشروط بر دو اصل برجسته کرده اند:

1-یا باید همچنان بخش عظیم قدرتِ سیاسی حکومت مرکزی و شالودهءِ اقتصادِ کشور و بازار تهران مانند گذشتههمچنان در اختیار مردم تُرک آذری باشد (جدیدأ رواج زبان تُرکی بدون الفبا را هم به آن اضافه کرده اند) و ایرانیان روزانه شکرگزار باشند که مردمی بنام تُرک آذریدر ایران هستند، و اگر این کلهء و سر ایران نباشد، ایران فلج خواهد شد.

2-اگر مورد شمارهء یک در بالا عملی نشود، آنوقت اگر به ما  (مردم آذربایجان) مانند بعد از جنگ دوّم جهانی هم 100 برابر کارخانه های: صنعتی سنگین مانند ماشین سازی تبریز و کارخانه تراکتوریسازیرا که به عنوان رشوه و دلگرمی به ما دادند تا از ایران جدا نشویم، ولی ما از ایران جدا میشویم و حالا که ما میرویم، ایران را هم به ایرانستان و به خاک و خونمیکشیم.

در تاریخ تجربه شده است که فرهنگ تُرک تباری با دمکراسیسر آشتی ندارد، جنبشهایِ مردم تُرک آذری یا برای تسخیر زمینبوده (مانند جنبش بابک، و خشک شدن دریاچهء اورمیه و غیره) و یا رنگ مذهبی و دینیداشته و یا ناسیونالیستی دگر ستیزبا پاک سازی قومی و اِتنیکی بوده است. امروز هم نباید انتظار داشت که مردم تُرک آذری با روشی دمکراتیک مشکل خود را در کنار سایر اقوام دیگر در ایران حلّ کند.

کدام حزب و یا سازمان سیاسی را میشناسید که نخبگان تُرک تبار با نقش دوگانه بازی کردن قومی خود در آن شرکت داشته اند و آنها را به انحلال و تفرقه و فرسایش گرفتار نکرده باشند و در آینده هم چنین نخواهند کرد !. مهّم این نیست این نخبگان پیرو چه اندیشه و مکتبی باشند،زیرا در نهایت از آنها سیاست شیعه گری و ناسیونالیسم تُرکی بیرون خواهد آمد. یکی از عوامل سقوط خاندان پهلوی هم حضور افرادی مانند علیِ امینیتُرک قاجار بود.(خانم فخرالدوله نوهءِ محمدعلیشاه قاجار مادر علی امینی است).

11  آیا  تُرک ستیزی یک جریان سیاسی ایران هست ؟

 ●در پاسخ به سئوال آقای کیانوش توکلی میتوان گفت: که فاصلهءِ جامعهءِ ایران به آشکار کردن مرحلهءِ تُرک ستیزی فقط لایه ای از شرم و خویش داری باقی مانده است. فرو ریزی این دیوارِ نازک برایِ وارد شدن به فاز تُرک ستیزی از سویِ جامعهء ایرانی، قابل پیش بینی نیست و فقط به چند امّا و اگر بند و متکی و مشروط به عملکردِ امروز و فردایِ مردم تُرک آذری دارد.

بطور یقین اگر مردم تُرک آذری به همین سان عمل کنند، موضوع تُرک ستیزی آتشی است زیر خاکسترکه هر لحظه امکانِ بروز و شعله ور شدنِ آن احتیاج به زمانِ طولانی ندارد. بنا بر این هرچه میگذرد، میدان تاخت و تاز و عرصه بر مردمانِ تُرک آذری محدودتر میشود.

● در شرایطِ کنونی نخبگانِ جامعهءِ ایرانی در تدارکِ راه حلّها و پیشنهادِ روش ها و مطرح کردنِ سیستمهای حکومتی بر اساس تئوریهای دمکراسی مدرن برایِ یک همزیستی مسالمت آمیز با مردم تُرک آذری با تقسیم قدرت سیاسی بصورتِ عمودی و افقی و جایگزینی عدالت و مساوات در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.

● گرچه عملکردِ خودِ مردم تُرک آذری باعث شده تا در افکار عمومی جامعهءِ  ایرانی با آنها تعیین مرزهاییشود و بوسیلهءِ نخبگانِ ایرانی، برای آنها آلترناتیوهایچندی بر روی میز هست، با وجودِ این مردم ایران هنوز جبههءِ بندی خاصی را در مقابل مردم تُرک آذری سامان و ارگانیزه نکردنده اند، به عبارتی روشنتر مردم ایران هنوز وارد فاز تدافعی و طرددر مقابل مردم تُرم تبار در ایران نشده اند.

امّا برخلاف ایرانیان، در تاریخ مردم تُرک آذری پیوسته با ایرانیان در حالت تدافعی بوده است و امروز هم چنین میپندارد که بعد از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی سرزمین ایران از هم خواهد گسیخت و مانند اروپایِ بعد از جنگهایِ امپراطوری و جنگهای مذهبی طبق قرار دادهای:  وین،وستفالینو قرارداد پاریسو مانندِ قراردادهایِ دیگر،  ایران را تقسیم و حکومتهای خود مختار مستقل ملّی در آنجا برپاخواهند کرد.

● مردم ایران با منشی که تاکنو در مقابل مردم تُرک آذری از خود نشان داده اند در جهان بی نظیر هست مردم ایران از دمکرات ترین مردمان جهان هستند، و از مهاجرتِ این مردم به شهرهای مختلف ایران با آغوش باز پذیرایی کرده اند، امّا امروز زمانی فرا رسیدهاست که ایرانی تباران بطور عمیق و قانونمند، و مطابق با اصول پژوهشی مستند و معتبر، تاریخچه و کارنامهء سیاسی مردم تُرک آذری را همراه با خدمات آنها مورد بررسی بنیادی بگذارند. ب

دون شک در این بررسی و تحقیقِ ایرانیان، مردم تُرک تبار از زمانِ ورودِ خود به ایران تا به امروز امتیازاتِ مثبتی دریافت نخواهند کرد، که اگر مردم تُرک آذری در رفتار و افکار خود تجدید نظر ساختاری و اساسی نکنند، چنین تحقیق های عمیق و هدفمند از سویِ ایرانیان، به زمان وارد شدن به مرحلهءِ تُرک ستیزی آشکار و عملی شتاب بیشتری خواهد بخشید.

● برجسته شدن نام إتنیک مردم تُرک آذری در تاریخ به چهار مناسبت هست: 1-مردم تُرک آذری آورندهءِ دین شیعه 12 امامی قزلباش هستند که مشکلات فراوانی را در ایران  ببار آورده است 2-چون قدرت سیاسی همیشه مورد بحث و هدف و هجوم قرار میگیرد، و این مردم بیناد گذار حکومتهای صفویان و قاجاریان با حاکمیّت مطلق و در دورهء خاندان پهلوی هم سهم قابل توجهی در حکومت مرکزی را داشتند، 3-در پژوهش علل عقب ماندگی ایران از قرن 15 تا به امروز، مردم تُرک تبار را در مرکز این بحران و عقب ماندگی قرار میدهد 4 – چون نظام جمهور ی اسلامی به رهبری علی خامنه ای تُرک تبار، اصل جهان بینی و ساختار حکومتی مورد علاقهء مردم تُرک تبار هست، و بر اساس همین شیعه گری دین و مسلک خاندانی و قومی آنهاست، که حکومت ولایت فقیه تشکیل شده است. گذشته از اینها چون پان ترکیسم با خشونت حقوق سایر اقوام ایرانی دیگر را در منطقه پایمال کرده است.

● در پایان من ضمن اینکه همچنان ایرانیان را به خویشتن داری و مدارایی در مقابل اعمال ناسازگار و خشونت آمیز مردم تُرک آذری دعوت میکنم، از سویی دیگر پیشنهاد میکنمکه شرایط سیاسی و دوران گذار با تغییر و تحولات در ایران، در قفقاز، در ترکیه، در سوریه، در عراق، و بطور کلی در شرق و خاورمیانه در حال دگرگونی و بازسازی و بازنویسی است، دیگر مانند گذشته به مسائل خوشبین بودن جایز نیست، مرزهای  فکری و جبهه ای ایرانی را باید مشخص کرد، بر اساس ضرورتها، آلترناتیوهارا باید رده بندی و مشروطه به زمان و مکان و شرایط، ردیف کرد. تشکیل جبهه ایاز ایرانی تبارانِ یکدست از واجباتِ تاریخی است، فردا دیر وقت است !.

 | ماه آپریل| 2013 میلادی| آلمان| ناصر کرمی|


دلایل و طرح مفید بودن جدایی آذربایجان از ایران( بر روی آن کلیک کنید)


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>