آقای بنی طرف در پی دریافت تبریکات نوروزی، توضیحی دربارۀ نبود جشن نوروز در میان آئینهای عربهای ایران دادند که از زاویهای روشن کننده است. امّا از زاویهای دیگر میتواند بدفهمی بیافریند.
من هم یکی از کسانی بودم که نوروز را به ایشان شادباش گفتم، قصد من اما این نبود که بگویم نوروز جشن ملی عربها در ایران است، اگر چه نه این آئین و نه آئینهای شب یلدا و مهرگان هیچکدام منشأ ایرانی ندارد و تاریخش به بابل و فرهنگهای کهن سومری و سامی میرسد و در تاریخ پیش از پارسی/ایرانی هیچگونه پیوندی به دین تکخدائی زرتشت پیدا نمیکند. این نگارنده با نوروز مذهبی زرتشتی، یا با نوروزی که به نمادهای تحکیم سلطنت و سیاست در ایران باستان میچسبد، یا با نوروزی که با نمادهائی چون "مرد بالداراهورائی"و کلیشههائی از تخت جمشید و قس علیهذا عجین شده است، همانقدر بیگانهام که با "عید فطر"و عید غدیر خم".
در غرب هستم و نه مسیحیام و نه مذهبی. اما باز هم با دیدن شور و حال مردمی که آئینهای کریسمس و عید پاک را برگزار میکنند، به شوق میآیم. این آئینها حالا دیگر کاملا مسیحی است، اما بسیاری مانند من از جنبۀ دینی و کلیسائی آن دورند و تنها به حال و هوای آئینی مردم (اکثراً سکولار) که سرور و نزدیکی و همبستگی میآورد، جذب میشوند. آلمانیها و انگلیسیزبانها هنگام کریسمس در اجتماع، در کوچه و بازار به من گویند:"فروهه وایناختن"، "مری کریسمس". من هم به زبان خودشان میگویم: "مرسی، تعطیلات خوش بگذرد". در مورد "سال نو"مسیحی هم به همین روال است.
حساسیّت آقای بنی طرف با توجه به تبعیضهای شدید ملی و مذهبی و راسیسم فضاحتبار در ایران قابل درک است. سرکوب و کشتار مردم از ملیتهای زیر ستم پایانی ندارد. در این میانه اغلب روشنفکران و نخبگان فارسزبان یا خود آتش بیار معرکهاند و یا سکوت اختیار کردهاند. بیشک ایشان و هر عرب دیگری در ایران حق دارد که این آئین را از آن خود نداند و حتّی از آن دوری جوید. پذیرفتنی است و در آن حرفی نیست.
میدانم که شرایط زندگی عربها در جنوب ایران اسفبارتر از این است که بتوان آنان را به گل و بلبل بهاری دل خوش کرد. با این همه، آغاز بهار، سبزی و رنگارنگی در طبیعت را به ایشان و ملیّت عرب در ایران شادباش میگویم. ربطی به نوروز و جشن ملی و از این حرفها هم ندارد. یک حس مشترک است که همه انسانها در بهار دارند. گیرم جنوب ایران بهارش زودتر آغاز میشود و بهار ما در این سوز و سرما دیرتر. با آرزوی تفاهم و همبستگی.