یاد منی آتسادا اؤز گولشنیمین بولبولویم من
ائلیمین فارسیجادا دردینی سؤیلر دیلییه م من
(شهریار)
شبکه مهران بهاری نوشته ای تحت عنوان: “بازهم انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید” نوشته و طبق روال همیشگی به مخالفین تفکر ترک گرائی افراطی و جعلیات شبکه با عناوین همیشگی و شناخته شده خود چون: پان ایرانیست، استالینیست، لومپن، کهنه مغز، شارلاتان …. تاخته و نهایتا نتیجه گیری کرده است که “انجمن قلم آذربایجان جنوبی(ایران) در تبعید” کاریکاتور یک انجمن قلم حقیقی است، و مریدان و مقلدین خود را رهنمود داده است که میدان را خالی نگذارند، زیرا زمان تاسیس “انجمن قلم ترک” فرا رسیده است!
الف- شبکه برای تخطئه انجمن قلم آذربایجان و بنیانگذاران و فعالین آن به دلایل چندی متوسل شده است، از جمله: “در انجمن قلم آذربایجان نه اثری از ملت ترک ما و نه از زبان ترکی وجود دارد. انجمن قلم از طرف صاحبان قلم یعنی نویسندگان خلاق به وجود می آید کسانی که هنر و اندیشه تولید می کنند، نه کسانی که گاه گداری دست به قلم برده و چیزی می نویسند. در حالی اکثریت کسانی که این انجمن را اداره می کنند مانند: ضیاء صدر، هدایت سلطان زاده، علیرضا اصغر زاده، محمد آزادگر، لیلا مجتهدی، علی قره جه لو …. ترکی نویس نبوده بلکه فعالین سیاسی معمولی هستند و هیچکدام از آنها از هسته ای که زبان و ادبیات ترکی پرورش داده باشد بیرون نیامده اند، در این میان نویسنده ای واقعی و خلاق و مورد احترام مانند براهنی وجود دارد که او هم متاسفانه نه ترکی نویس که فارسی نویس است”.
شبکه در این خصوص به دلایل تخطئه انجمن قلم آذربایجان ادامه داده می نویسد: “سردمداران این انجمن هیچ ارتباطی با نویسندگی و ترکی نویسی ندارند، و اگر تنها ارتباطی هم داشته باشند، ناتوانی در ترکی نویسی و مخالفت با ترکی نویسی است. تاسیس انجمن قلم توسط اشخاصی از این دست توهینی آشکار هم به ملت ترک و هم نویسنده ترک و تحقیر آن است”.
۱- مشکل عده ای خارج از پروسه تاسیس انجمن قلم از ابتدا با نام انجمن بوجود آمد. آنها ایراد می گرفتند که چرا نام ترک، ترکی، ترکان ایران، ترک آذربایجانی … انعکاس خود را در نام وعنوان انجمن نیافته است. در این میان شبکه مهران بهاری که محلی از اعراب ندارد، به زور خود را داخل ماجرا کرده و می خواهد چنین نشان دهد که یک پای دعوا در این زمینه بوده است! در حالی که در انجمن قلم، ما با انسان هایی با نام و نشان و هویت مشخص سر و کار داشته و داریم نه با افراد و محافلی که دارای هویت مشخص و قابل رؤیت نیستند!
۲- نام انجمن توسط شرکت کنندگان در گنگره موسس انجمن قلم آذربایجان با اکثریت آراء و از میان پیشنهادات و نظرات متفاوت و حتی متضاد انتخاب و تصویب گردید. لذا کسی نام انجمن را با توطئه “استالینیستی” به انجمن تحمیل نکرده، بلکه کنگره موسس انجمن در دموکراتیک ترین شکل ممکن این نام را از طریق رای گیری برگزیده است. بعلاوه نام انجمن وحی منزل نیست و مجمع عمومی انجمن قلم بالاترین مرجع تصمیم گیری در مورد نام و عنوان انجمن و هر آنچه به انجمن مربوط می شود بشمار می رود. لذا مجمع عمومی انجمن می تواند در هر زمان پیشنهاد اصلاح و یا تغییر نام انجمن را مورد بحث و تصویب مجدد اکثریت قرار دهد. اما ادعای شبکه مهران بهاری که با نام سرزمینی و یا بدون برپائی دولت مستقل .. نمی شود انجمن قلم به نام آذربایجان درست کرد یک ادعای بی پایه و مهمل است. در همین کانادا ما “انجمن قلم کانادا” و نیز “انجمن قلم کبک” را داریم، که برخلاف ادعای شبکه که اسم انجمن قلم حتما باید بنام ملت و زبان آن ملت باشد، هیچکدام نشانی از اسم ملت و زبان آن را ندارند. انجمن قلم آذربایجان نیز از آنجائی که ماهیتا نهادی ضد نژاد پرست است از این رو تاکید خود را نه بر روی ائتنیسیته بلکه روی جغرافیا و سرزمین قرار می دهد. در واقع هدف اصلی شبکه از این همه سفسطه بافی ها این است که نام مشخص آذربایجان را دور زده و از ذکر نام آن خود داری کند، زیرا نام آذربایجان با ایده ها ی ترک گرائی افراطی شبکه ناسازگار است.
۳- ادعای شبکه دایر براین که: کسانی که انجمن قلم را تشکیل داده اند فعال سیاسی هستند نه نویسنده و ترکی نویس و نویسنده خلاق و علاوه بر آن هیچکدام از آنها از هسته ای که زبان و ادبیات ترکی پرورش داده باشد بیرون نیامده اند؟ خود بیانگر درک این شبکه از نویسنده و نویسندگی و کار خلاق و آزادی بیان و اندیشه است! بزعم این شبکه، نویسنده یعنی ترکی نویس و نویسندگی یعنی ترکی نویسی و نویسندگانی که ترکی ننویسند نمی توانند انجمن قلم آذربایجان تاسیس کنند و یا عضو چنین انجمنی شوند، بعلاوه باید از هسته ای که زبان و ادبیات ترکی پرورش داده باشد بیرون آمده باشند!؟ برای نویسنده بودن باید از هفت خوان رستم شبکه که در راس آن ولایت مطلقه فقیه شبکه با شورای نگهبان و دفتر و دستک اش نشسته است باید گذشت. یعنی این ولایت مطلقه فقیه و معیارهای من در آوردی اوست که تعیین می کند کی نویسنده است و کی نیست و چه کسی نویسنده می تواند باشد و یا چه کسی نمی تواند باشد!
شبکه مهران بهاری در گذشته هم دست به مهمل بافی ازاین نوع زده بود: “نویسندگان ترک که هنوزهم داوطلبانه آثارشان را تنها به فارسی مینویسند، آگاهانه یا ناآگاهانه ، تحت تاثیر دیدگاههای سیاسی پان ایرانیستی قرار دارند و این بدان معناست که خودشان را از تاثیر پان ایرانیسم رها نساخته اند”…… “من یک گام دیگر پیش میگذارم و ادعا دارم که یکی از سرنخ های جدی در شناختن پان ایرانیسم پنهان درمیان ترکها، به موازات آنهایی که داوطلبانه و تنها به فارسی مینویسند آنهایی نیز می باشند که داوطلبانه ترکی نمی نویسند”! (۱)
معیارهای عضویت در یک انجمن قلم و یا هر نهاد مربوط به کار نویسندگی چیست، و اصولا از این منظر می توان پرسید، نویسنده کیست و دیگران این “معضل” را چگونه حل کرده اند؟ قریب به صد سال است (۱۹۲۱) که انجمن های قلم در اطراف و اکناف جهان وجود داشته و فعالیت می کنند (در صد کشور بیش از ۱۵۰ انجمن قلم) و انجمن قلم آذربایجان هم با تاخیر در این مسیر گام گذاشته است. در همین انجمن قلم کانادا هر نویسنده ای به هر زبانی که می نویسد تحت ضوابط معینی می تواند عضو انجمن قلم کانادا شود و هیچ قید و بندی نیز در مورد زبان انگلیسی وجود ندارد که نویسنده را موظف به انگلیسی نویسی کند. براهنی آذربایجانی – ایرانی فارسی نویس به مدت سه سال رئیس انجمن قلم کانادا بود. قابل توجه است که این مقام اتنخابی است نه انتصابی، یعنی نویسندگان عضو انجمن قلم کانادا در یک انتخابات دموکراتیک با علم به هویت براهنی به ریاست ایشان رای دادند. (۲)
ب- شبکه مهران بهاری تنها به تخطئه انجمن قلم آذربایجان بسنده نکرده بلکه برای رسیدن به هدف خود که همانا تخریب و از اعتبار انداختن آن است تا آنجائی که توانسته به دروغ و تحریف و جعل نیز متوسل شده است.
شبکه در این زمینه می نویسد: “اکثر سردمداران انجمن قلم از ترکی نویسی عاجزند، برخی ها آشکارا با ترکی نویسی مخالف بوده و فارسی را زبان ملی، مشترک و رابط خود می دانند و کسانی را که ترکی می نویسند را دشمن فارس و پان تورکیست تصور می کنند”.
۱- برخلاف دروغ پردازی های شبکه اتفاقا اکثریت “سردمداران” انجمن قلم در ترکی نویسی عاجز نبوده، و به جهت عشق و علاقه ای که به فرهنگ و زبان مادری خود دارند آنرا نزد خود فراگرفته و در این زمینه کوشش و ممارست کرده اند و اکثریت آنها نیز دارای آثار قلمی از شعر و مقاله و ترجمه … هرچند اندک نیز هستند. ولی واقعیت این است که به علت ممنوعیت و سرکوب طولانی و بی امان زبان ترکی آذربایجانی در ایران هیچ کدام از آنها به زبان مادری خود تحصیل نکرده اند و از این رو، خواه ناخواه زبان “رسمی” و تحمیلی فارسی را سریع تر و آسان تر می یابند و از آنجائی که اکثریت قریب به اتفاق مخاطبین آنها نیز نه تنها ترکی نویسی که حتی در ترکی خوانی نیز مشکل دارند، لذا این رابطه ای است دوطرفه در این مرحله انتقالی. ما معتقدیم، تا زمانی که زبان ترکی آذربایجانی ما در ایران، آزاد، رسمی و تحت حمایت قانونی قرار نگیرد این وضعیت همچنان با افت و خیزهایی ادامه خواهد داشت. این واقعیت سیاسی- فرهنگی ما در ایران را نمی شود با تصمیم چند نویسنده به ترکی نویسی تغییر داد لذا، خواست و اراده ملی ما و تبلور حاکمیت ملی ما در زمینه آموزش زبان ملی مان و رسمی شدن زبان ترکی آذربایجانی است که می تواند این رابطه را از ریشه تغییر داده و دگرگون سازد.
شبکه مهران بهاری، آگاهانه و به قصد منحرف کردن حرکت ملی آذربایجان بر روی چاره اندیشی اساسی برای تغییرات اساسی و ریشه ای در این معادله و این که اصلی ترین مانع آزادی زبان مادری ما هم اکنون سیاست زبان کشی و فرهنگ کشی جمهوری اسلامی است حرکت ملی و فعالین آنرا دنبال نخود سیاه می فرستد. اتفاقا دشمنی شبکه با انجمن قلم آذربایجان با چماق ترکی نویسی نیز درست در همین رابطه است. همه تلاش شبکه برای پوشاندن هدف اصلی است، یعنی مانع شدن افشای سیاست های زبان کشی و فرهنگ کشی جمهوری اسلامی که از وظایف اساسی انجمن قلم آذربایجان است. در واقع شبکه می خواهد بگوید یا ترکی بنویسید و یا بساط انجمن قلم را برچینید! چماق ترکی نویسی برای تخریب انجمن قلم آذربایجان، برای به تعطیلی کشاندن مبارزه برای آزادی بیان و اندیشه و وجدان به کار می رود. شبکه سیاست های جمهوری اسلامی در دشمنی با انجمن قلم، سر زبان ها افتادن نام و هویت آذربایجانی آن و افشای آنچه که تاکنون بر ما رفته است را با چماق ترکی نویسی پیش می برد. یعنی تعطیلی مبارزه برای آزادی زبان و فرهنگ ما.
فلسفه پا گرفتن و تاسیس انجمن قلم آذربایجان کوبیدن مسیر اهداف فوق است. وظیفه اساسی انجمن قلم آذربایجان مانند هر انجمن قلم و یا هر نهادی دیگر در این زمینه تبلیغ آزادی بیان و اندیشه و وجدان و مبارزه در این راه است. اگرچه برای آذربایجانی آزادی بیان و اندیشه و وجدان فقط و فقط می تواند از طریق آزادی زبان مادری، رسمی و قانونی شدن آن معنی پیدا کند، ولی آزادی بیان و اندیشه (بی هیچ حصر و استثناء) را نمی توان به چارچوب زبان مادری محدود کرد، زیرا هر نوع قیدی، خود محدود کننده آزادی بیان و اندیشه خواهد بود.
هیچ کدام از “سردمداران” و هکذا اعضای انجمن قلم آذربایجان معتقد نبوده و نیستند که زبان فارسی زبان ملی ما است. زبان فارسی زبان ملی فارسی زبانان ایران است و زبان ملی ما نیز ترکی آذربایجانی است و لاغیر. این که زبان فارسی و یا فارسی و ترکی آذربایجانی تواما زبان مشترک و رابط ایرانیان انتخاب شوند موضوعی مربوط به آینده است و هرکسی در باور و یا باور نداشتن به آن آزاد است. این که شبکه ادعا می کند، سردمداران انجمن قلم ترکی نویسان را دشمن فارس و پان ترکیست می دانند نیز دروغی است آشکار. آیا ما فرزانه ها، ذهتابی ها، بولود قره چورلوها (سهند)، نطقی ها، هیئت ها، صدیق ها را دشمن فارس و پان ترکیست می دانیم؟ اتفاقا برعکس ما قدر و منزلت آن بزرگان را می دانیم و به آنها احترام قائلیم و خود را مدیون آنها می دانیم و آن بزرگان را نه دشمن فارس و نه پان ترکیست قلمداد می کنیم. ولی ما شبکه مهران بهاری را از روی گفتار و کردارشان، و نه بخاطر ترکی نویسی شان، نه تنها دشمن فارس و پان ترکیست بلکه دشمن ملت آذربایجان هم می دانیم. یعنی مواضع شبکه به هر زبانی، از جمله به زبان فارسی هم بیان شود، نژاد پرستانه است. مثل این که شبکه دچار فراموشی شده است که درباره: “سوا کردن و جدا کردن خلق آذربایجان و رو در رو قرار دادن خلق آذربایجان با خلق فارس” قلم فرسایی می کرد؟ و یا همین زبان تصنعی و من درآوردی شبکه را، که تماما با زبان مردم ما نامانوس و بیگانه است و به اصطلاح در دکان هیچ عطاری هم پیدا نمی شود، به چه چیزی غیراز دشمنی با زبان مادری و زبان ترکی آذربایجانی می شود تلقی کرد؟ در واقع شبکه به تقلید ملاها که در منبر و مسجد با بکار بردن کلمات غلیظ عربی مردم عامی را مرعوب و تحمیق کرده و بدین وسیله آنها را “هدایت” می کنند، شبکه نیز با زبان من درآوردی خود می خواهد جماعت مریدان و مقلدین خود را مرعوب و آنها را در جهت برنامه های آتی خود “هدایت” کند. (۳)
۲- شبکه می نویسد: “سردمداران این انجمن و بسیاری از اعضای آن به یک تشکیلات و جریان سیاسی خاصی وابسته بوده و از طرف فعالین آنها تاسیس شده است. در حالی که انجمن قلم بایستی صاحبان قلمی که دارای دیدگاهای مختلف سیاسی هستند را بتواند در یک انجمن صنفی که مافوق گروه های سیاسی است و نباید تحت کنترل و انحصار هیچ گروه سیاسی باشد گرد آورد”.
اتفاقا یکی از نکات قوت انجمن قلم جمع شدن افرادی از نحله های فکری- سیاسی مختلف و از این لحاظ دارای گذشته های کاملا متفاوت است، تا جائی که هیئت دبیران انجمن تبلور آشکار این واقعیت است. بعلاوه برخی از اعضائی که استعفاء و یا کناره گیری کرده اند همکاران سیاسی سابق کسانی بوده اند که اکنون از فعالین انجمن قلم محسوب می شوند!
۳- شبکه می نویسد: “جریان سیاسی حاکم بر انجمن، به اصول دموکراتیک باور نداشته، و از لحاظ مبارزه سیاسی و اندیشه اخلاقی یک جریان استالینیست است که واقعیت و فاجعه ای معلوم است. این جریان استالینیست و آذربایجان گرا و پان ایرانیست های خجالتی وصله هایی هستند که از سازمان های سیاسی سراسری برای ما عیار شده اند”.
“اولین وظیفه انجمن های قلم دفاع از صاحبان قلم بویژه در مقابل فشارهای دولت و دفاع از آزادی اندیشه و بیان است. در حالی که بسیاری از اشخاصی که عضو این انجمن هستند ( علیرضا اصغر زاده، لیلا مجتهدی، علی قره جه لو، ضیاء صدر، محمد آزادگر، هدایت سلطان زاده … بشکل فعال و هماهنگ کسانی را که دارای افکار متفاوتی از خود هستند را سعی کرده اند شخصیت شان را ترور و تخریب کنند، و مانند جمهوری اسلامی کوشش کرده اند که ترکی نویسان را لینچ کرده، صدای شان آنها را خفه و وادار به سکوت کنند”
اگر از توضیح بدیهیات شبکه در مورد وظایف انجمن قلم، دفاع صاحبان قلم در مقابل فشارهای دولت و دفاع از آزادی اندیشه .. بگذریم، که مصرف خارجی دارند، به نظر می رسد که شبکه سوراخ دعا را گم کرده و فکر کرده است که اختلافات انجمن قلم بین دو جبهه ترکی نویسان (یا طرفداران ترکی نویسی) با فارسی نویسان بوده است! در حالی که تاکنون حتی اعضایی که استعفاء داده اند هر ادعایی در هر موردی هم که کرده باشند از این ادعا مبرا بوده اند!
و اما دلایل اصلی کناره گیری اخیر چند تن از اعضای انجمن قلم: استعفای برخی از اعضای انجمن قلم هر کدام علت جداگانه و متفاوتی داشته است. به عنوان مثال، استعفای یکی از اعضاء به این دلیل بوده است که چرا یکی از دبیران انجمن قلم در سخنرانی خود از پان ترکیسم انتقاد و آنرا رد کرده است! دلیل استعفای یک عضو دیگر این بوده است که وی با تقاضای عضویت یکی از کاندیداهای عضویت مخالف بوده و تلویحا ادامه عضویت خود در انجمن قلم را مشروط به عدم پذیرش عضویت آن کاندیدای عضویت قرار داده بود! هیئت دبیران انجمن با استناد به اساسنامه و حائز شرایط بودن عضویت کاندیدای جدید او را به عضویت قبول می کند و در نتیجه آن عضو از انجمن کنارگیری می کند!
چنان که می بینیم اگر رفتار غیردموکراتیکی هم صورت گرفته باشد – و یا به زعم شبکه که با به کار بردن اصطلاحات نامربوطی چون تخریب و ترور شخصیت و لینچ … که در هر نوشته شبکه ورد زبان است و به این وسیله تلاش می کند تا در این میان نقش آتش بیار معرکه را در جهت تخریب انجمن قلم بازی کند - این رفتار نه از طرف “سردمداران” انجمن قلم که از طرف اعضای مستعفی بوده است. چنان که می بینیم این بار هم شبکه بی گدار به آب زده و از هول حلیم به دیگ افتاده است.
۴- شبکه می نویسد: “بنیان های فکری که انجمن بر پایه آنها بنا شده از ابتدا نادرست بود …. تفکری که این انجمن را بوجود آورده ، دنباله همان آذربایجان گرائی است که بنیاد های آن در مشروطه گذاشته شده است و ربطی به هویت ترک، زبان ترکی و قلم ترکی ندارد. قلم این ها، ملت این ها، آذربایجان شان، انجمن قلم شان با درکی که ما از قلم ترک، ملت ترک و آذربایجان و انجمن قلم داریم متفاوت است. بنابراین ربطی به ما ندارد”.
معلوم نیست چرا شبکه مهران بهاری به انجمنی که به شبکه ربطی ندارد این قدر گیر داده است؟ شبکه به مریدان و مقلدان خود نه رهنمود که فرمان ولایت مآبانه می دهد:
“این انجمن کاریکاتور انجمن قلم است. ملت ترک و ترکی نه به کاریکاتورها بلکه به انجمن قلم حقیقی ترک احتیاج دارد. تاسیس انجمن قلم حقیقی ترک بوسیله خود ملت ترک یک احتیاج تاریخی و استراتژیک است. فارسی نویسان، پان ایرانیست ها، شارلاتان ها و کسانی که اصلا نویسنده نیستند نمی توانند جایی در انجمن قلم داشته باشند. ملت ترک، روشنفکران و اندیشمندان آن بایستی از صاحبان قلم ترک دفاع کرده و میدان را به بی خبران از هویت ترک و فعالین کهن مغز سیاسی که دشمن آن اند، به لومپنیزم و شارلاتانیسم خالی نگذارند و به آنها اجازه ندهند تا آذربایجان را مسخره کرده و به ابتذال بکشانند ….. زمان تاسیس انجمن قلم ترک فرا رسیده است”.
شبکه قطعا دروغ می گوید. اتفاقا این همه قلم فرسایی در مورد انجمن قلم آذربایجان و کوشش برای تلاشی آن نشان می دهد که انجمن قلم آذربایجان به ایشان و شبکه شان خیلی هم ربط دارد. چرا که جوهر مسئله را خوب گرفته است. زیرا ما مدافع سرسخت سنت های مترقی و انقلابی مشروطه هستیم. آذربایجان ما، ملت ما و قلم ما با درک شبکه های تاریک و مشکوک متفاوت است و از بیخ و بن هم متفاوت است.
مسیر برپائی انجمن قلم ترکان آذربایجان، ترکان ایران، ترکان جهان …. و با هر نام دیگری برای اهل قلم آذربایجان که متفاوت از ما فکر می کنند باز است و ما اولین کسانی خواهیم بود که از این امر استقبال خواهیم کرد، ولی آنچه را که به یقین می دانیم این است که درد شبکه مهران بهاری برپائی و تاسیس انجمن قلم نیست، درد متلاشی کردن و خاموش کردن هر انجمن قلم واقعی، از جمله انجمن قلم آذربایجان است.
۲۰۱۳- ۲ – ۲´
پانویس ها
(۱) مهران بهاری: “هر روشنفکر آذربایجانی، روشنفکر آذربایجان نیست” آقای محمد آزادگر در مقاله: “روشنفکر آذربایجان (ترک) کیست؟ در جواب نوشته فوق شبکه نوشت: “در واقع اگر یک آذربایجانی ترکی هم بنویسد هنوز معلوم نیست او پان ایرانیست است یا نه، جناب مهران بهاری باید او را معاینه کند ببیند که او پان ایرانیست است یا نه، آخر سرنخ شناختن پان ایرانیسم در دست اوست!!
(۲) برای آشنایی با معیارهای عضویت در انجمن قلم می توانید به اسناد انجمن قلم جهانی، انجمن قلم آذربایجان و کانون نویسندگان ایران مراجعه کنید. آنچه که در رابطه با موضوع مورد بحث بطور کلی می شود اضافه کرد این است که همه داوطلبان عضویت در انجمن قلم که در زمینه داستان، شعر، مقاله، نمایش نامه، فیلم نامه، نقد ادبی، و زندگی نامه. تالیف و تحقیق یا ترجمه در همه عرصه ها: ادب، زبان، فلسفه، دین، علوم انسانی و اجتماعی، فرهنگ عامه، حقوق، علوم سیاسی و اقتصادی، علم، هنر، موسیقی، سینما و … به تولید فکری و هنری مبادرت کرده و تا مقطع تقاضای عضویت حداقل دو کتاب و یا معادل آن به شکل مقاله و تحقیق … و یا یک کتاب و معادل آن به شکل مقاله و تحقیق … و به شرط توصیه و یا تائید هیئت دبیران و یا کمیسیونی که از طرف هیئت دبیران تعیین می شود نوشته باشند حائز صلاحیت عضویت در انجمن قلم خواهند بود.
(۳) مهران بهاری: “عکس مجتهدی و قره جه لو و یا وضعیت روحا ایرانی و معنا فارس شده آنها”