١. تبریز ، یادآور رهبران انقلاب مشروطە، درهم شکستن استبداد صغیر بە رهبری ستارخان و باقر خان ، نهضت سوسیالیستی سید محمد خیابانی و سید جعفر پیشەوری از رهبران ملی خلق آذربایجان و شهر آزادیخواهی در ایران است. رهبرانی کە همگی بشیوەهای متفاوت بقتل رسیدند.
٢. کسانیکە ریزبین بودە و هستند، حتما میدانندهرگاە نام تهران می آمد، تبریز پشر سر آن قرار می گرفت، اما امروزە اصفهان، مشهد، قم و کرمان جای تبریز را اشغال کردەاند.
اشتباە تاریخی تورکها در اوایل انقلاب با انگیزە شیعەگری با وجود چهرەهایی چون آیەاللە شریعتمداری آنان را بە آسانی در دام رژیم تهران قرار داد، اشتباهی کە امروزە نە خود چوب آنرا خوردند بلکە دیگر ملتهای غیرفارس چوب آنرا می خورند. با این وجود، چهرەهایی از آذربایجان در نظام فعلی ذوب شدند کە اینک خود بە حاشیە راندە شدەاند . چرا کە خصلت و جوهرە جامعە آذربایجان با مرکز ایران فرق دارد و از این منظر کە بنگریم، می بینیم یشتر اصلاح طلبان و معترضین موسوم بە جنبش سبز از خطە آذربایجان بودند. میرحسین موسوی، موسوی اردبیلی، موسوی خوئینیها، محمد مجتهد شبستری کە همگی بە حاشیە راندە شدند نمونە بارز مورد ادعا هستند. فراتر از اینها اکبر اعلمی یکی از چهرەهای شاخص آذربایجان کە علاوە بر سابقە حضور جبهوی ـ کە ملاک مهمی برای وفاداری بە رژیم است ـ نمایندەگی مجلس و تحصیلات دانشگاهی را در کارنامە خود دارد، اما با ین وجود درخواست کاندیداتوری ایشآن برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان رد گردید و رد صلاحیت شد. ایشان کە تمام شرایط یک رئیس جمهور را داشت تنها مسئلە تورک بودن ایشان مانع حضور ایشان بە رقابت و حضور برای تصدی ریاست جمهوری بود. در ضمن ایشان ماهیت واقعی سران نظآم را خوب تشخیص دادە و بخوبی علل جنگ جناح حاکم برای تسلط بر دانشگاە آزاد اسلامی و وادار کردن عبداللە جاسبی بە استعفا از ریاست آن دانشگاە را می دانست و می دانست کە اکثر دکترین نظام همچون متوفی کردان دارای مدرک تحصیلی جعلی از آن دانشگاە هستند. با این وجود ایشان قبل از سفر روحانی بە تبریز، پیشنهادی دەگانە بە روحانی داد کە مفاد آن بسیار کمتر از محتوای مفاد دەگانە بیانییە شمارە سە روحانی در خصوص قضیە ملتهای غیرفارس بود و محتوای پیشنهادهای ایشان نیاز یک جامعە برای گذر از بحران جدی و روزمردەگی است.
٣. سالهاست کە برخی روشنفکران مطالبات مردم آذربایجان را نخبەگرایانە و فارغ از انگیزە ملی توصیف می کنند اما ظهور و حضور ٢٠٠ هزارنفری طرفداران تیم تراکتور "تراختور "در چند سال اخیر بویژە در اتفاقات جریان جنبش سبز تا اعتراض چند روز گذشتە بە سفر روحانی تودەای بودن حس ملی گرایی آذربایجانیها را بخوبی نشان داد. و نشان داد کە خواستەهای مردمی آذربایجان با آنچە در خیابانهای تهران در جریان جنبش سبز اتفاق افتاد چیزی جداگانە است.
٤. یکی از راههای زیرسوال بردن آقای احمدی نژاد توسط مخالفین موسوم بە اصلاح طلب سفرهای استانی ایشان و هزینەهای گذاف آن بود و سر در آوردن از سقف اتومبیل بهنگام عبور از خیابانها بود، اما دولت روحانی همان راە را میرود کە احمدی نژاد می رفت، اما آن یکی تقبیح و این یکی هنر مردم داری.
٥. رفسنجانی نیز در دوران ریاست جمهوری خود کە احداث سدهای کلنگی مشهور بود همین مسیرها را طی کرد. باید بە خاطر آورد ایشان در آخرین سفر خود بە کوردستان، جمع کردن اجباری مردم را در جریان سخنرانی خود بمنزلە تسویە حساب ملت کورد با "ضد انقلاب "بە زبان آورد. استاندار ایشان هم یعنی آقای محمد رضا رحیمی کە سرنوشتش یادآورد امیر عباس هویدا نخست وزیر سالهای آخر رژیم شاە بود در تلویزیون همان سخن رفسنجانی را تکرار نمود. اما بعدها دیدیم کە نە اینکە مردم کورد از بسیار قبل با خود آنان تسویە حساب کردە بودند بلکە خود نظام نیز با آنان نیز تسویە حساب کرد.
٦. سر آخر اینکە، روحانی نە اینکە هدیەای برای ملت تورک در آذربایجان نداشت قادر بە ارائە طرحی نو و یا مطالبات حداقلی آنان نشد بە زبان آوردن وعدەهای بلکە همچون همکیشان خود با چند کلمە تورکی صحبت کردن احساس یک ملت را سخرە گرفت. اما آیا ملتی کە با سابقە دیرینە فکر آزادیخواهی تسلیم خندەهای روحانی خواهند شد؟