ایجاد حکومت و کشوری بنامترکیه در سال 1923 میلادی یک پدیدهء نا هنجار و ناسازگا در خاورمیانه است که هستی و ادامهء حیاتِ ملّت خویش را فقط در نابودی و مسموم کردنِ فضایِ زیستی و سیاسی برای دیگر مردمان می بیند. پرچم سرخ رنگ و خونین کشور ترکیه که حاکی از جهان بینی، فرهنگ، تمدن، و هویّتِ ملّیِ همهء مردمانِ تُرک تبار است، خود بیانگر خشونتگری و واپسگرایی است. این پرچم بشرطی و تا زمانی میتواند برافراشته بماند و هویّت تُرک تباری را در خاورمیانه نمایندگی و نگه بدارد که با جنگ و خونریزی، رنگ قرمز و خونین خود را تازه و به روز کند.
در میان مردمانِ مختلفِ ساکن آسیای کوچک (ترکیه امروز) تنها ملّت کُردبوده است که از سرکوب ارتش حکومتهای تُرک از پای در نیامد و تا به امروز در مقابل آنها قد خم نکرده است. نزدیک به یک قرن است که ملّتِ کُرد در جنگی نا برابر با وجودِ تلفاتِ جانی و مالی و دربدری و زجر فراوان در مقابل ارتش کشور ترکیه و در مقابل افکارِ عمومی و سیل آسایِ ضد کُرد، مردمان تُرک تبار از حقوق ملّیِ خود دفاع کرده و خواهد کرد.
حکومتهایِ ترکیه در مقابل مقاومتِ بحق و شجاعانهء ملّت کُرد از اوابل قرن 20 تا کنون 6 دورهءِ سیاسی و یا استراتژی و تاکتیک را برای آرام کردن و سرکوب و حتّی انکار و نابودی ملّت کُرد به ترتیب زیر بکار گرفته:
1- دورهء فروپاشی عثمانیان
دورهء وعده دادنِ خودمختاری، استقلال فرهنگی و زبانیِ ملّت کُرد، با فروپاشی عثمانیان بود که از سال 1918 تا 1924 میلادی است.
2 – تأسیس و تحکیم کشوری بنام ترکیه
دورهء دوّم از سال 1924 میلادی تا سال 1960 میلادی است. در فاصلهء این دو تاریخ همهء وعده و قولهای خودمختاری و استقلال فرهنگی ملّت کُرد که در دورانِ حکومت عثمانیان و در قراردادهای Severs 1920 سورس و لوزان Lausanne 1923 میلادی تضمین شده بود، پس گرفته میشود و در حقیقت با پشت پا زدن به آن از دور خارج میشوند و زمان تشکیل غیر دمکراتیکِ کشوری بنام ترکیهاست که فقط بر پایهء اتنیک مهاجر تُرک تبار و در راستای منافع و اهدافِ ناسیونالیسم مردمان تُرک تبار را نمایندگی میکند و ملّت کُرد را وادار به آسیمیلاسیون با پذیرش زبان و فرهنگ تُرکی کرده اند. در همین زمان است که حکومتهای ترکیه سیاست جابجایی و مهاجرت اجباری مردم کُرد را سامان میدهد و در مقابل مردمان تُرک تبار از یونان، بالکان، از قسمتهایِ جغرافیاییِ خودِ ترکیه، از قفقاز، از ایران و از نقاط دیگر را به مکانهایِ اصلی و مسکونی مردمان کُرد را در دستور کار قرار میدهند.
بهترین نماد این دوران و اساس شکل گیری حکومت و کشوری بنام ترکیه، در بیانات فرد بسیار نزدیک و هم جبههء کمال آتاتورک ژنرال، نخست وزیر، و دوّمین رئیس جمهور ترکیه، جانشین کمال آتاتورک بنام Ismat Inönüمیباشد که گفته است:
In diesem Land darf nur die Türkische Nation nach Rechten, die auf Ethnie
Und Rasse gründen, verlangen.
ترجمه: "در این سرزمین فقط "ملّت تُرک"بنا بر حقوقی که آن بر پایهء اتنیکی و نژاد آنها شکل میگیرد و استوار هست، میتوانند در خواستی را بکنند و یا حرفی برای گفتن دارند" .
یا گفته: Mahmut Esad Bozkurtوزیر دادگستری وقت که گفته است:
Der Türke allein ist Herr in diesem Land, sein einziger Besitzer. Wer nicht rein türkischer Abstammung ist, der hat in diesem Land nur das Recht, Diener zu sein, Sklave zu sein.
ترجمه : "تنها آقا و سرور در این سرزمین فقط تُرک (ترکها) میباشد، تنها مالکِ این سرزمین هستند. هر کسی که ریشه و نژادِ تُرکی ندارد، او تنها از این حق برخوردار است که: خدمتکار و فرمانبر باشد، برده و اسکلاو باشد." تآسیس چنین کشوری بر این پایه بدون پشتوانه است.
امّا ملّت کُرد در این فاصلهء زمانی 4 مرتبه جنبشهای وسیع اعتراضی را در مقابل سیاست آسیمیلاسیون و نژاد پرستی آشکار حکومت نو پایِ ترکیه تدارک می بیند که هر چهار بار سرکوب میشوند، ولی سنگ زیر بنای اعتراضات و جنبشهای مردمیِ با تجربه تر بعدی را بر جای میگذارد.
3 - بهرسمیّت شناختن وجود و حقوقِ فرهنگیِ ملّت کُرد
فاز سوّم سیاست حکومت ترکیه در مقابل ملّت کُرد، به رسمیّت شناختن وجود و حقوق فرهنگی و زبانی ملّت کُرد به عنوان گروهی از مردمان بطور مستقل ساکن در ترکیه است.
پرزیدنت Süleyman Demirel برای اوّلین بار از ملّت نه بر اساس نژاد تُرکی و مذهبی، بلکه بر پایهء حقوقی شهروندیِ پای بندِ به "قانون اساسی"را به میان آورد. به رسمیّت شناختن این حقوق برای ملّت کُرد، در نتیجهء تأسیس حزب P K Kدر سال 1978 میلادی است. اندیشهءِ ایجاد این حزب بعد از سرکوب پروسهءِ دمکراسی از همان سالهای 1960 میلادی شکل گرفت و بعد از کودتای ارتش در سال 1980 میلادی، این حزب به رهبری عبدالله اورجلانوارد مرحلهء مسلحانه در مقابل حکومت ترکیه شد، و فاز عملی آن 1984 میلادی در ایستگاهای نظامی شهرهای کوچک Eruh و Semdini در نزدیکهای مرز عراق صورت گرفت.
جنگ بین P K K و ارتش ترکیه تا کنون بیش از ۵۰ هزار نفر قربانی داده است. این تعداد از قربانیان 5 برابر بیشتر از قربانیان جنگهای مردمان تُرک بعد از جنگ اوّل جهانی برای تشکیل ترکیه امروز بوده است. بعد از مهاجرت عبدالله اورجلان از دمشق سوریه، در فوریهء 1999 میلادی در نایروبی دستگیر میشود و به حکومت ترکیه تحویل داده میشود، و جنبش ملّت کُرد وارد مرحلهء جدیدی میگردد.
4 -فشار اتحادیهء اروپا بر حکومتهای ترکیه
در سال 2001 میلادی، در اثر فشاراتحادیهء اروپا بر حکومتهای ترکیه باعث شد قانون 1983 میلادی که بر اساس آن بکارگیری زبان کُردی در مطبوعات و در فضای عمومی ممنوع بود برداشته شود. در سال 2002 میلادی باید به حکومت نظامی 20 ساله که در جغرافیای زیستی مردم کُرد برقرار بود خاتمه داده شود. 2004 حکومت اجازه داد دوره هایِ آموزشِ زبان کُردی بر پا گردد، در تلویزیونها دیگر بجای ملّت تُرک، واژهء عمومیِ شهروندان ترکیه را بکار گیرند.
آگوست 2005 نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان برای اوّلین بار از سیاستهای اشتباه حکومتهای ترکیه یاد کرد و گفت: موضوع کُردها تنها مشکل این مردم نیست، موضوع کُردها مشکل ملّی کشور ترکیه است. در قبال این رویکرد اردوغان، حزب AKP 2007 میلای برای اوّلین بار اکثریّت آراء را در مناطق مسکونی مردم کُرد کسب کرد.
سیاستهای حزب AKP و شخص رجب طیب اردوغان در مقابل مردم کُرد پیوسته دو پهلو و با حیله و نیرنگ عمل کرده است، از یک سو امتیازاتی کوچک را به ملّت کُرد داده است و موازی با آن، حزب PKKرا بمباران کرده است. این سیاست دو جانبهء و فریبکارانهء اردوغان نتوانست کُردها را قانع کند و در نهایت با شکست روبرو شد.
ماه مارس 2009 حزب DTP اکثریّت آراء را در ناحیّهء کُرد نشین دوباره کسب کرد، در 11 دسامبر 2009 حزب DTP از سوی قضات قانون اساسی ترکیه ممنوع اعلام شد. از سال 1991 در ترکیه پنج حزبدیگر که از حقوق مردم کُرد دفاع میکرد به سرنوشت حزب DTP گرفتار آمده که یا ممنوع شده و یا به اجبار خود را منحل اعلام کردند.
امّا انتخابات ماه مارس 2009 میلادی و برنده شدن حزب DTP با اکثریّت آراء در مناطق کُردنشین، حزب AKP و رهبران آن از جمله رجب طیب اردوغاند ر سال 2010 میلادی متوجه شدند که در استراتژی دو پهلوی در ارتباط با ملّت کُرد در ترکیه با شکست قطعیروبرو شده است و از آنزمان حکومت ترکیه را واداشت که راه و چاه دیگری را برای ملّت کُرد در پیش گیرد.
ملّت کُرد با هوشیاری و شناخت و با اکثریّت آراء بار دیگر به سیاستهای دو پهلویِ حکومت ترکیه و به شخص اردوغان نشان داد که این مردم فقط به رسمیّت شناختن حقوق فرهنگی و زبانی و با برخوداری از مسائل جزئی قانع نخواهند شد و آنها در پی دست یابی به مسائل عمده تری از جمله خودگردانی و استقلالمیباشند.
افکار عمومی مردم تُرک خواسته های خودگردانی مردم کُرد را به رسمیّت نشناخت و بطور کلی باز کردن فضای سیاسی برای مردم کُرد را مردود میشمارند و در همان سال 2010 میلادی کمتر از 30% جامعهء تُرک از سیاست آشتی رجب طیب اردوغان در مقال کُردها پشتیبانی کردند و میکنند.
از سویی دیگر نسلی از مردمان کُرد که بعداز کوتای 1980 میلادی در ناحیهء جغرافیایی کُرد نشین متولّد و بزرگ شده اند، راه حلّی مناسب و همزیستی مسالمت آمیزی و یا صلحِ پایدار و برابری حقوقی را بین مردمان کُرد و تُرک نمی بینند. این نتیجه و تجربهء نزدیک به یک قرن نسلهای ملّت کُرد در جنگ و مدارا با سیاستهای دو پهلو و حیله و نیرنگ و سرکوب حکومتها و ارتش ترکیه است.
5-مرحلهء آتش بست و صلح بین حکومت ترکیه با حزب PKK
در ماه ژولای 2010 حزب KKPقرارداد صلح و آتش بست را پیشنهاد کرد، بشرطی که دولت ترکیه حقوق مدنی و فرهنگی کردها را افزایش دهد، این پیشنهاد از سوی حکومت ترکیه رد شد
سال 2013با وساطت رجب طیب اردوغان موضوع آتش بست و صلح بر روی میز آمد که از سوی حرب PKK به رهبری زندانی عبدالله اورجلان مورد استقبال قرار گرفت.
پشتِ این پیشنهادِ صلح رجب طیب اردوغانهم مانند گذشته سیاستهایِ دوگانهء حکومتهایِ ترکیه پنهان بود، از جمله اینکه در چشم جهانی بگوید که مشکلاتِ درونی ترکیه را حلّ کرده است، تا با خروج ارتش آمریکا از عراق، جای خالی آنرا پُرکند و هژمونی منطقه و کشور عراق ، بویژه اقلیم کردستان شمال عراق را در کنترل خود در آورد، تا حکومتِ ترکیه بتواند خود را به رهبری اقلیم کردستان بارزانی بنا به منافعِ اقتصادی و سیاسیِ ملّی تُرک تباری نزدیک کند و بارزانی هم در مقابل اعتراضات مردمانِ کُرد در چهار کشور مدرکی برای نزدیکی و همکاری با ترکیه داشته باشد. تا از همبستگی و پیوستگیِ مردمانِ کُرد در عراق و ترکیه جلوگیری و با تفرقه اندازی از ایجاد تئوری خودمختاری کُردها در ترکیه جلوگیری کند، تا نقش و نفوذ جمهوری اسلامیایران را کم رنگ و بی اثر کند، تا پروسهء سیاسی در کشور عراق فقط بسود منافع و اهداف سیاسی پان ترکیسم و پان عربیسم برنامه ریزی کوتاه و درازمدّت شود، و نکند که بسود ایرانیان و در نهایت بسود ملّت کُرد تمام شود، و مسائل نهان و آشکار دیگر.
6-پیدایش (داعش) Islamischer Staat im Irak und in Syrien“ (ISIS)
دولت اسلامی عراق و شام (داعش). درست در همان سال 2013 میلادی که بین حکومت ترکیه و حزب PKK قراردادِ آتش بست و صلح از سوی طرفین قبول واقع میشود، به ناگهان گروهی شورشی متشکل از رادیکالهای اسلامی از شعبه های مختلف اسلام ظهور میکند که بنیاد گذاران این گروه بدون شک، پان ترکیسمبه رهبری حکومت ترکیه و پان عربیسمتحتِ هژمونی عربستان سعودی و کشورهای دیگر حوزهء خلیج فارس و فراتر آز آن، و هم پیمانان غربی آن میباشد.
هدف از ایجاد سپاه اسلام داعشاز سوی ترکیه و عربستان سعودی جنگ با بشار اسدو سرکوب و پاکسازی اتنیگی و قومیِ ملّت کُرددر سوریه، در شمال عراق، و تضعیف هرچه بیشتر ملّت کُرد در کشور ترکیه، همچنین مقابله با نفوذ جمهوری اسلامیدر این دو کشور بوده است. کمکهای همگانی و همه جانبهء نظامی، مالی و نیروی انسانی، تکنولوژی اطلاعات رسانی و سایر کمکهای دیگر حکومت ترکیه و عربستان و هم پیمانان آنها به سپاه اسلام (داعش) بر جهانیان روش و آشکار میباشد.
اگر حکومت ترکیه براستی هدف جنگ و مقابله با سپاه (داعش) را دارد، پس چرا این نیروی توانمند کُردی PKKرا، همین نیرو و قدرتی که این سپاه (داعش) را از پای درآورده است را بمباران میکند ؟. چرا بجای بمباران سپاه (داعش) در شمال سوریه نیروههای مقاومتی کُرد در شمال سوریه را بمباران میکند ؟.
همین سپاه اسلام (داعش) از طریق ترکیهاحتیاجات خود در جبههء جنگ از جمله: مواد خوراکی، تسلیحات نظامی و سایر مایحتاج خود را تدارک می بیند، مرزهای ترکیه بر روی ِ تروریستهای اسلامی از سراسر جهان باز هست و از طریق ترکیه به جبهه های جنگ در عراق و سوریه می پیوندند، در ترکیه نگهداری و آموزش داده میشوند، زخمی ها در بیمارستانهای ترکیه درمان و مععالجه میشوند، سپاه اسلام (داعش) از طریق فروش ارزان نفت منابع انرژی تسخیر شده به حکومت و به مافیای نفتی ترکیه این جنگ را سرمایه گذاری میکند و بسیار مسائل دیگر.
دلایل حملهء مجدد ارتش ترکیه به PKK
حملهء روز جمعهء گذشتهء ارتش ترکیه به سپاه اسلام (داعش) سپر و بهانه ای بوده است که بار دیگر به مردمان کُرد در شمال عراق و سوریه حمله کند. حکومت ترکیه با وجود اعتراضات جهانی، تا روز جمعه 24.7.2015 به همبستگی اینترناسیونال بر علیه داعش سر باز زده بود، دلایل آنهم بر این پایه استوار هست که سپاه (داعش) سنّی هستند و بر علیه دو دشمن حکومتهای ترکیه یعنی بشار اسدعلوی شیعه و مردمان کُرددر منطقه و خاورمیانه میباشد.
مقاومت قهرمانانه تاریخی ملّت کُرد و احزاب آنها در مقابل سپاه (داعش) در خاورمیانه در شمال عراق و سوریه بویژه در کوبانیجهانیان را به شگفتی واداشت.
ملّت کُرد از همبستگی معنوی و سیاسی جهانی بر خوردار گشت، و میرفت که نام حکومت و کشور ترکیهاز صحنهء سیاسی محو و مورد نفرت عمومی قرار گیرد و در مقابل نام مردم کُردبه عنوان نیرویی مدرن، دمکراتیک و سکولار برجسته شود، توان رزمی PKK و سایر احزاب کُردی و همبستگی ملّی آنها حکومت ترکیه را برای بقایِ خود به وحشتانداخته است.
در اثر باز شدن فضای کم سیاسی که در پیامدِ قرارداد صلح و آتش بست 2013 بین حکومت ترکیه و PKK بوجود آمده بود، در انتخابات پارلمانی 7 یولای 2015 میلادی حزب HDP"حزب دمکراتیک خلقها به رهبری صلاح الدین دمیرتاش" 13.1% آراء را بخود اختصاص داد و 80 کرسی پارلمانی را بدست آورد و حزب حاکم AKP عدالت و توسعه اکثریّت مطلق را برای حکومت آینده از دست داد و به ائتلاف وابسته شده است. اکنون حکومت ترکیه و افکار عمومی حاضر نیست این موفقیّت حزب HDP را بپذیرد در نتیجه یا مجبور است مانند سال 2009 این حزب را ممنوع کند و یا جنگی را راه بیندازد. که روش جنگ و خونریزی را در پیش گرفته است.
حکومت ترکیه با این امید و استراتژی که سپاه اسلام (داعش)احزاب کُردی از جمله PKK و مقاو مت عمومی مردم کُرد و نیروی دفاعی اقلیم کردستان شمال عراق را درهم میشکند و شکستی تاریخی را بر آنها تحمیل میکند، از هر کمکی به سپاه اسلام (داعش) کوتاهی نکرد و از دور شاهد کشتار گروهی و سر بریدن مردم بی گناه و به اسارت گرفتن زنان کودکان کُرد و فروش آنها در بازارها بود. امّا اکنون حکومت ترکیه متوجه شده است که نیروی دفاعی مردمان کُردسنگرهای سپاه (داعش) را یکی پس از دیگری در هم می ریزد، و شهرها را یکی پس از دیگری آزاد میکند، و اکنون که خطر به دروازهء خودش هم رسیده است، وارد جنگ با ملّت کُرد شده است.
امروز که همکاری احزاب و ملّت کُرد از هر سو باعث شده است که در شمال سوریهپیروزیهای چشمگیری را نصیب خود کند و میرفت که جغرافیای مرز مشترکبین سوره و ترکیه در شمال سوریه کاملا در کنترل کُردها در آید و در نتیجه دست دراز حکومت ترکیه از سوریه قطع گردد و دیگر نمی تواند به سپاه داعشآذوقه و مهمات جنگی و نفرات از سراسر به جبهه های جنگ سوریه و عراق بفرستد، اینک خود وارد میدان جنگ با PKK و نیروهایِ دفاعی ملّت کُرد شده است.
اینک که میرفت سوریهءِ کُردنشین و جغرافیای شمال سوریهءِ به تصرف آنها درآمدهءِ آنها با جغرافیا و شهرهایِ دیگر آنطرف دریای میانهو در عراق و ترکیه بهم وصل شوند، تا شاهرگ حیاتی اقتصاد ترکیه یعنی دریای میانه،و اسکله ها و بندرهای آن مانند بندر جیحاندر اختیار کامل نیروهای کُرد و ملّت کُرد درآید، حکومت ترکیه تحت لوای مبارزه با داعش، به قصد نابودی ملّت کُرد وارد میدان جنگ میشود.
حملهء ترکیه به منظور ایجاد منطقه ای آزاد در شمال سوریه نبوده و نیست، بلکه هدف قطع ارتباطی جغرافیایی بین ملّت کُرد در کشورهای همسایه و قطع پیوند کُردهای شمال سوریه با کُردهای ساکن ترکیه و عراق است تا انگیزهء استقلال ملّت کُرد در ترکیه را همچنان سرکوب کند.
اینک کهآمریکابنا به درخواست پان ترکیسم و پان عربیسم، نظام جمهوری اسلامیایران را با توافق هسته ای از قدرت سیاسی و نظامی ساقط و اخته و بی خاصیّت کرده است، با قرار و مدارها و بده و بستانهای موقتی و ناپایدار دوباره به ترکیه یک مأموریّت جنایتکارانهء دیگر را سپرده است.
این عملکردِ آمریکا و متحدانِ آن یعنی ترکیه و عربستان بیانگر این هست که ایجاد سپاه (داعش)در منطقه صرفأ به منظور محاصره و از پای در آورن و تسلیم نظام جمهوری اسلامیبوده است و اکنون که او را رام در قفس دارند، خود بر آن هستند که با یک تیر دو هدف را بزنند، هم داعشرا از بین ببرند، هم جنبش دمکراسی خواهی ملّت کُرددر خاورمیانه را با شکستِ قطعی روبرو سازند. این استراتژیهای کوتاه مدّت آمریکا برای دست یابی به اهداف پلیدِ خود در طول تاریخ بر همگان روشن است.
ترکیه با امتیاز گیری از آمریکا زمانی به رزمندگان کُرد حمله میکنند، که کارشناسان حکومت آلمان در اقلیم کردستان عراق رزمندگان کُرد را مسلح و آنها را برای مقابله با سپاه داعش آموزش میدهند. عملکرد آمریکا و ترکیه با ملّت کُرد، باعث خواهد شد که در ائتلاف جهانی بویژه بین کشورهای اروپایی و غربی و آمریکا در مقابل با داعش شکاف ایجاد شود.
هیچ کشوری به اندازهء آلمان بر حکومتهای ترکیه تأثیر گذارتر نیست و ترکیه بیش از هر کشور دیگر از لحاظ سیاسی و اقتصادی به آلمان وابسته است، ترکیه با حملهء خود به رزمندگان کُرد با واکنشهای درازمدّت جدی از سوی حکومت و ملّت آلمان روبرو خواهد شد، آمریکا و ترکیه تحمل حضور آلمان را در اقلیم کردستان و در منطقه را ندارند.
مردم کُرد ساکن آلمانکه جمعیّت بزرگی از کارگران مهاجر از ترکیه را تشکیل میدهند، میتوانند از سکوی سرزمین آلمان اعتراضات و راهپیمایی ها سازنده ای را برعلیه حکومت ترکیه سامان دهند.
متأسفانه طیفی از تُرکهای آذربایجانیساکن ایران از عملیّات نظامی حکومت ترکیه بر علیه رزمندگانِ کُرد پشتیبانی میکنند، اگر طبقهء روشنفکر و افکار عمومی مردم آذربایجان همین امروز آشکارا بر علیه چنین افرادی مرزبندی و اعتراض روشن و فراگیر نکنند، من به عنوان یک فرد، امروز به افکار عمومی اعلام میکنم روزی نه چندان دور فرا خواهد رسید که حکومت ترکیه و حکومت به اصطلاح جمهوری آذربایجان و مردم تُرک آذری ساکن ایران، از هر سو مردم کُرددر منطقه و خاورمیانه را به منظور پاکسازی قومی و ریشه کن کردن آنها مورد حملهء زمینی و هوایی قرار خواهند داد.
رجب طیب اردوغان پرزیدنت ترکیه که امروز سه شنبه 28.7.2015 پایان صلح و آتش بست با ملّت کُرد را اعلام کرد، همچنین حکومت ترکیه باید بدانند که با حملهء جدید خود به ملّت کُرد، دچار اشتباه بزرگ تاریخی شده اند. ارتش بزرگ ترکیه که دوّمین ارتش ناتو میباشد، در قرن گذشته نتوانسته است مبارزهء آزادیخواهی ملّت کُرد را سرکوب کند و در آینده هم نخواهد توانست.
جنبش ملّی کُرد، هم آن جنبش سنتی عشیره ای و فئودالیته و مذهبی گذشته نیست، این جنبش بر دوش نسل جوان،دمکراتیک، سکولار، مجهز به آگاهیها و تکنولوژی مدرن امروزی است، افراد و رهبران آن هم، تحصیلکرده دانشگاهی در سطوح مختلف و آگاه به جهان پیرامونی میباشد. حملهء جدید ترکیه نشانه از قدرت سیاسی و نظامی آن نبوده و نیست بلکه بیانگر ضعف و آغاز متلاشی شدن و فروپاشی کشوری قلابی و غیر دمکرایتک بنام ترکیه است.
متلاشی شدنترکیه وقتی آغاز میشود که حکومتهای آن به دمکراسی و فانونمندی تن در دهند، و اکنون زمان عملی آن فرارسیده است، زیرا عثمانیان با خلیفه گری و شمشیر این سرزمین را تسخیر کردند که از هم فروپاشید، بعد از آن ناسیونالیسم تُرکی کمال آتاتورکی آمد که آنهم طولی نکشید فروکش کرد، مرحلهء دمکراتیزه شدن آن 1960 فرا رسید، با کودتا آنرا در نطفه خفه کردن، اسلامگرایی ارباکان بر سر کار آمد، با کودتا آنرا برداشتند، اسلامگرایی اردوغانیبا لیبرالیسم اقتصادی را آوردند بر زمین افتاده است، بنا بر این حکومت و ملّت ترکیه دو راه بیشتر ندارند، یا همچنان دیکتاتوری و کشتار و کودتا و جنگ و نسل کشی، که در قرنهای گذشته بی ثمر مانده است، و یا گردن نهادن بر قوانین دمکراسی، که فروپاشی ساختاری ترکیه را در بر خواهد داشت.
فروپاشی کشورترکیه به شیوهء دمکراتیک به سود ایرانیان، به نفع خاورمیانه، خدمت به دمکراسی، به حقوق بشر، رهایی مردمان کُرد، بسود طبقهء روشنفکر واقعی ملّت تُرک، پایان دادن به تشنج در منطقه، تزلزل در اسلامگرایی از هر نوعش، از جمله داعش، هموار شدن زمینهء همزیستی مسالمت آمیز و جایگزینی دمکراسی و سکولاریسم و رشد و توسعهء فراگیر و روابط خوب مردمان و کشورها در منطقه و خاورمیانه است.
در این را ه همراهی و همکاری تمام نیروهای متمدن و دمکراتیک جهان بویژه در خاورمیانه و منطقه با مردم کُرد از وظایف انسانی و از ضرورتهای تاریخی است، که در شرایط کنونی بر علیه سیاستهای حکومت ترکیه بپا خیزند و در کنار مردم کُرد بایستند، از همه مهمتر، همبستگی و اتحاد و صدای بلند همه مردمان کُرد در چهار کشوردر منطقه و در جهان بر علیه حکومت ترکیه و سیاستهای آمریکای جهانخوار امری حیاتی است، سکوت آنها خیانت به ملّت کُرد است.
|28.7.2015| آلمان|