ابزار موجود دست حكومت كه
براى ترك ها عرب ها و حتى كردها، زبان فارسى زبان ضمير ناخودآگاه شان است.
اين مطلب در جغرافياى امروزى كشور ايران و ملت هاى ساكن آن كه به زبان فارسى تعليم ميبينند و زير سيستم آموزشى نظام واحدباور(سياسى، مذهبى، فرهنگى) تدريس ميكنند دلالت دارد و تجربه كاملى شخصى خود بنده بوده، شايد هيچ جنبه علمى نداشته باشد ولى از نظر روحى و روانى و بيان ديدگاه شخصى يك نظر از چندين ملت جغرافياى ايران امروز است.
به باور شخصه من انسان امروز سه تركيب پيشرو در عرصه حيات را دارا است. سه تركيبى كه او را تعريف ميكنند عبارتند از جنبه عقلانيت، فيزيكى و نهايتا جنبه روحى كه اين سه در تداوم با همديگر شخصيت او را شكل داده و خلقيات او را تعريف ميكنند.
ولى چگونه ميتوان به نظر يا مطلب رسيد كه زبان ناخودآگاه انسانها كه بخشى از عالم وراى او است داراى زبان بيگانه اى باشد يا اصلا چگونه اين نظر را ميتوان ثابت كرد؟
در درجه اول بايد به سيستم آموزشى كشور ايران بپردازيم. همچنان كه بر همه ما واضح و روشن است چندين ملت در كنار هم در صفا و صميميت در ايران امروزى زنگى ميكنند. رسيديم به واژه ملت. كلمه كاملا مجهول براى خيل شايد بتوان گفت
بيش از چند ميليونى ما. پس بگذاريد من نيز جمله اى در خصوص ملت عرض كنم. ملت يا به زبان ساده لاتين (folk) به جمعى از بيش از چندين بشر ساكن در يك منطقه اتلاق ميشود كه داراى زبان مشترك، آداب و رسوم مشترك بوده و تعريفات فرهنگى مشخص خود را دارا ميباشند. (تبادلات فرهنگى بخشى از ارتباطات ملت ها است.) بحث ما اصلا سياسى نيست و كاملا مساله اى است كه روبروى چشمانمان آن را نميبينيم. اما سيستم آموزشى كشور عزيزمان كه تك زبانى را بناى اشتراك ملت هاى ساكن آن ميداند اين نكته را در نظر نميگيرد كه من ترك، اگر فارسى را فرا نگيرم برايم اين فرهنگ، ملت و آداب و رسومش به مانند يك معادله كاملا بيگانه خواهد بود يعنى آن دسته از همشهري هاى ما كه زبان فارسى را ياد ندارند هيچگونه وجه ارتباطى را كه بتوانند برقرار كنند ندارند و اين همان نكته اى است كه آغاز نسل كشى زبان در آن روى ميدهد. همان نكته اى است كه كودك براى اينكه بتواند با جامعه، مديا، بخش فرهنگى ارتباط برقرار كند الزاما خود را به آب و آتش ميزند تا اين زبان بيگانه را ياد بگيرد حال اين زبان اينگليسى باشد كه بازارش در جامعه كساد و فرسنگ ها دورتر در غرب است حال فارسى باشد كه خواهان زدودن نسل ها و ملت ها ديگر ساكن در ايران باشد. اين ابزار تا امروز توسط حكومت جنايتكار جمهورى اسلامى ايران پيگيرى ميشود و اينجا مشكل ملت فارس يا فارسى زبانان عزيز ما نيستند.
بحث را كمى به جلو برانيم ميرسيم به دو مقطع كه كودك اگر نتواند با اين شرايط كنار آيد فردى مردود از ديدگاه اجتماعى و زندگى پيش روى خود در اين جامعه شده و به سرعت از اين چرخه حذف خواهد گرديد ولى در حالت دوم اگر اين كودك با استعداد و زمينه مساعد و هزاران امكان ديگر زبان غير از زبان مادرى را كه زبان غالب در ايران هست را ياد بگيرد پيشرو با اسب زره كرده به استقبال پيشرفت هاى پيش روى خود ميرود و تا آنجا كه ميتواند خود را موفق در زمينه هاى بزرگتر درمييابد ولى غافل از اينكه قافله را پيشتر باخته است و آخرين نسل از نسل هاى پدرانش است كه آداب و رسوم خود را دارند و يك فرد يكسان شده فرهنگى و زبانى مغلوب شده و ديگر آن اوشاغ تبديل به پيرمردى گشته كه نسلش در گلوگاهش سربريده شده است.
و در آن بخش از سرعت گيرى يادگرفتن علوم و فنون به يك زبان بيگانه نيازمند تعريفى از visualize و imagination ها هستيم كه ما در آن قسمت همواره آن بخش از روحمان را كه با مغز در يادگيرى باهم درگير هستند با آن زبان بيگانه پر ميكنيم و از اين رو است كه به مرور زبان روياها و خيلات و تصورات و تمامى اميال و احساساتمان كه از مادرى به ارث برده ايم كنار گذاشته شده و جايگزين زبان يادگيرى(در اين مطلب فارسى)ميكنيم، بخشى بسيار مهم زندگى كه در آن حتى شكوفايى زبان رخ ميدهد به زبان بيگانه اهدا كرده ايم.اگر تا اينجاى كار را فهميده باشيم سعى در جلوگيرى از بين رفتن زبان احساسات و زبان كودكيمان و زبان مادرى كه زندگى را براى ما ظهور داده خواهيم بود ولى از طرفى چون زبان حاكم(official and unofficial ) به همان زبانى است كه رو در روى زبان مادريمان قرار گرفته قدرت رشد زبان و فرهنگيمان را از ما خواهد گرفت و اين حكومت با استفاده از ابزار يكسان سازى زبان ما را با روح و جسم خود بيگانه كرده و آينده ما را از ما خواهد گرفت.
چنين ظلمى در دنياى امروز را كسى نميتواند منكر شود. از اينرو بر ما، تمامى ملت هاى در بند و زير ستم نظام جمهورى اسلامى است كه آگاه تر بوده و بر وعده هاى اين نظام كه صرفا بر دوام و استقرار آن صحه گذاشته داده ميشوند عكس العمل دلخواه حكومت را نشان ندهند كه ما را روز به روز به عقبتر مى راند و تداوم اين پروسه را به پيش خواهد راند.