به پیشواز جشن اسفندگان
در میان جشن های ایرانی جشنی هست به نام « جشن اسفندگان » که در این جشن ، ایرانیان جایگاه « زن ایرانی » را پاس می داشتند . افزون بر این ، از آنجا که این جشن در روزهای پایانی بهمن ماه و آغاز اسفند برگزار می شد ، جشنی برای زنده شدن دوباره ی طبیعت و گرم شدن زمین نیز شمرده می شد . در روزگار باستان این جشن در روز پنجم اسفند ( روز اسفند از ماه اسفند ) برگزار می شد .
پس از تدوین گاهشماری ایرانی به دست حکیم عمر خیام نیشابوری که شش ماه آغازین سال به جای سی روز ، سی و یک روزه در نظر گرفته شدند ، گروهی از ایرانیان ، بر این باورند که روز درست برگزاری این جشن 29 بهمن ماه است ؛ اما گروهی دیگر با احترام به گاهشماری خیامی ، آن را در روز 5 اسفند برگزار می کنند .
در مطلبی که در زیر می خوانید ، آگاهی هایی در باره ی فلسفه ی این جشن و معناهای گوناگون نهفته در آن آمده است:
وعشق، تنها عشق، تو را به گرمی یک سیب میکند مانوس سهراب سپهری
جشن اسفندگان
با نگاهی به گاهشماری ایران باستان، در مییابیم که نیاکان ما، علاوه بر ماهها، روزهای سال را نیز نامگذاری میکردند. ایرانیان در نامگذاری روزها، نام امشاسپندان یا نام ماههای سال را بر روی روزها میگذاشتند؛ برای نمونه: روز ناهید (فرشتۀ نگاهبان آب)، روز زامیاد (فرشته نگهبان زمین)، و… یا فروردین، دی، خرداد و… براساس رسمی کهن، چنانچه نام ماه و روز یکی میشد، ایرانیان این روز را فرخنده میدانستند و آنرا جشن میگرفتند. در روز فروردین از ماه فروردین، جشن فروردینگان؛ در روز مهر از ماه مهر، جشن مهرگان؛ در روز آبان از ماه آبان، جشن آبانگان و… برگزار میشد. نام این جشنها که جشنهای ماهانه نیز نامیده میشوند، چنین است: فروردینگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، دیگان، بهمنگان و اسفندگان.
در این نامگذاری، روز پنجم هر ماه، روز اسفند یا سپندارمذ نام داشت. جشن اسفندگان در روز پنجم اسفندماه برگزار میشد. این جشن به زیبایی با طبیعت پیوندی معنایی دارد. ایرانیان باستان دریافته بودند که چهل روز پس ازشب چله، با نزدیک شدن زمین به خورشید، لایهٔ سطحی زمین گرم میشود، و برای همین، در چهلمین روز زمستان، با افروختن آتش برای ابراز شادمانی از گرم شدن زمین، جشن سده را برگزار میکردند. روند گرم شدن زمین که از روز جشن سده آغاز میشود، در روز اسفند از ماه اسفند (روز جشن اسفندگان)، با رویش نخستین جوانهها به نقطهای میرسد که زندگی دوبارهٔ طبیعت را مژده میدهد.
در باورهای ایرانیان باستان، زن نماد زایندگی و عشق بود؛ از اینرو، در جشن اسفندگان که نویدبخش زندگی و گرما بود، زن و جایگاه او در زندگی انسان را گرامی میداشتند. هدف از گرامیداشت این روز، حرمت نهادن به تمام چیزهایی است که با باروری خود، باعث برکت و زایندگی همراه با فروتنی و پاکدامنی میشوند. در اسفندگان، زمین نیز به عنوان نماد دیگری از زایندگی و زندگی ستایش میشد. در این جشن، مردان و زنان رخت نو به تن میکردند و بانوان از دست همسران خود هدیه دریافت میکردند. اسفندگان فرصتی بود برای دلدادگان تا با پیشکش هدیه و نامهٔ شادباش به دلدار خود، همسر آیندهٔ خود را گرامی دارند و مهر خود را به او ابراز کنند. دربارهٔ این جشن در کتابهای کهن ایران، آگاهیهایی بهدست داده شده است. ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی در کتاب خود، آثارالباقیه شرحی از برگزاری جشن اسفندگان در شهرهای گوناگون ایران همچون اصفهان، ری و دیگر شهرهای مرکزی ایران آورده است.
وخدا عشق آفرید…
«میستاییم همهٔ زنانی را که بهترین فرزندان نیرومند وپارسا و زبانآور میپرورند. خداوندا! همهٔ این چنین زنانی از تو هستند؛ چون سپندارمذ از توست و بیرون از ذات تو نیست.» برگرفته از بخش پنجگاه از کتاب خرده اوستا
«در این روز زنان و مادران لباسنو میپوشند و انجام کارهای خانه بر عهدهٔ پدران و فرزندان است ومردان به پاس وقدردانی به همسران خود هدیه می دهند.» برگرفته از آثارالباقیه ابوریحان بیرونی
چنانکه گفتیم یکی از چیزهایی که در جشن اسفندگان گرامی داشته میشود، زمین است؛ زمینی که با بخشندگی، انسان و گیاه و جانور را در دامان پر مهر خود میپرورد. از آنجا که نخستین جوانههای گیاهان در این روز میرویند، در چندین کتاب، جشن اسفندگان را جشن برزگران نیز نامیدهاند.
بررسی مطالبی که دربارهٔ جشن اسفندگان از روزگار باستان بهدست ما رسیده است، نشان میدهد که این آیین مانند دیگر آیینهای ایرانی در انحصار و ویژهٔ هیچیک از دینها و فرمانرواییهای پیش از اسلام نبوده است و دیرینگی آنها، بسیار بیش از تاریخ است. از آنجا که برگزاری این آیینها، بهسبب مفهوم جانمایهٔ معنوی آنها بوده است، از پشتوانهٔ مردمی برخوردار بودهاند. آگاهی ما از آیینهایی همچون جشن اسفندگان، که از زندگی انسان و پیوند انسان با طبیعت سرچشمه گرفتهاند، بزرگداشت این آیینها، سبب میشود که در دوران جهانی شدن و دهکده نامیده شدن جهان خود را چندان تنگدست نبینیم.
آیین بزرگداشت جشن اسفندگان در روز پنجم از ماه اسفند برگزار میشود.
آش اسفندی: هر سال، ٣۵ روز مانده به نوروز، در شهرها و روستاهای ایران، مردم آشی میپزند که آن را آش اسفندی مینامند. پس از پخته شدن آش، شب هنگام، جوانانی که نامزد دارند، کاسهای از این آش را به همراه با هدیه و شیرینی برای نامزد خود می برند. در شهر محلات، مفصلترین نوع آش اسفندی را میپزند که آن را آش ترش نیز مینامند. برای پختن این آش از بلغور، نخود، لوبیا، چغندر، گردو، بادام، آلوچه خشک، برگهٔ زرد آلو، لواشک، تِندِه (هستهٔ شیرین شدهٔ زردآلو)، تره، جعفری و گشنیز بهره میگیرند، چاشنی این آش، سرکه و شکر است.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد / وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد گوهری کز صدف و مکان بیرون است / طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
برگههای شادباش که به مناسبت جشن اسفندگان روز مهر ایرانی به چاپ رسیده است؛ در پی میآید: