Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

یازدهم شهریورماه سالگرد کشتار ددمنشانه مردم بی گناه و بی دفاع قارنا

$
0
0

یازدهم شهریورماه سالگرد کشتار ددمنشانه مردم بی گناه و بی دفاع قارنا

 

 

پانصد سال پیش پادشاهان صفوی خواستار جایگزینی تشیع به جای تسنن شدند، پس از کشت و کشتارهای فراوان و پس از تبلیغات آخوندهای مردم فریب بسیاری از مردم ایران نیز دست از تسنن برداشته و شیعه شدند اما ایرانیانی که تشیع را نپذیرفتند و همچنان سنی ماندند دچار آزارها، نابرابری ها و ستم های بسیار شدند! ایرانیانی مانند کردها، ترکمن ها، بلوچ ها و ..... از سوی دیگر ناسیونالیسم و ناسیونالیست ها در سرتاسر جهان و در سرتاسر تاریخ نه تنها هیچ سودی برای ستمدیدگان نداشته و ستمدیدگان را از ستم نرهانیده اند بلکه هنگامی که ناسیونالیست ها بر سر کار آمده اند رژیم هائی ستم پیشه نیز مردم ستمدیده ای را که خواسته اند برای رهیدن از ستم ستمگران به ناسیونالیست ها پناه ببرند دچار ستم ها و تیره روزی هائی بیشتر کرده اند! برای نمونه کردهای سنی در ایران از هنگام به روی کار آمدن پادشاهان صفوی به همراه سنی های دیگر ایران پانصد سال دچار ستم و نابرابری بوده اند اما ناسیونالیست های پان کرد که خواسته اند با دستاویز کردن این ستم ها برنامه هایشان را پیاده کنند به جای از میان بردن ستم و نابرابری جنگ های خانمانسوز و بدبختی های دیگر را برای مردم ستمدیده کرد به ارمغان آورده اند!

پس از انتحار اسلامی و پس از جایگزین شدن دوزخ آخوندی به جای زندان آریامهری چون آخوندهای شیعه نمی توانستند در شهرهای سنی نشین از راه روضه خوانی و نوحه خوانی و مرثیه خوانی و زیارتنامه خوانی و ذکر مصیبت اهل بیت و مردن فلان امام و فلان امام زاده و ..... مردم فریبی کرده و نان مفت بخورند چند بار با بهانه های گوناگون به کشتار مردم بی گناه و بی دفاع سنی و کرد دست زدند تا با ترساندن مردم فرمانروائی کنند! در این میان ناسیونالیست های پان کرد نیز به جای پرداختن به آخوندیسم که ریشه ستم هائی است که کردهای سنی پانصد سال است گرفتار آنها هستند با داستان پردازی های ناسیونالیستی خواستار دیوارکشی میان کردها و ترک ها و فارس ها شده و با این کارشان به جز آن که چندین جنگ خانمانسوز ناسیونالیستی را به راه انداختند به رژیم آخوندی و گردانندگان این رژیم دوزخی بهترین بهانه ها را دودستی پیشکش کردند تا به سرکوب هر چه بیشتر کردهای سنی بپردازند!

چنان که بهانه برای کشتار مردم بی گناه و بی دفاع قارنا از سوی حزب دموکرات کردستان ایران که یک حزب پان کرد است به گردانندگان رژیم آخوندی در آذربایجان باختری داده شد! در روز دهم شهریورماه ۱۳۵۸ (یک روز پیش از کشتار قارنا) در پاسگاه دوآب میان نیروهای حزب دموکرات کردستان ایران و گروهی از نیروهای رژیم که نام (جوانمرد) به روی آنها گذاشته شده بود و نقده ای بودند درگیری رخ می دهد و پانزده تن از این نیروها که در کمین نیروهای حزب دموکرات کردستان ایران گیر افتاده بودند کشته می شوند! کشته شدگان کسانی بودند که در مرخصی به سر می بردند و از پادگان جلدیان برای سرکشی به خانواده هایشان رهسپار نقده بودند اما اینان بی آن که جنگ افزار داشته باشند و حتی یک تیر به سوی نیروهای حزب دموکرات شلیک کرده باشند کشته می شوند! پس از رسیدن این خبر به نقده شهر دچار تنش می شود و گروهی از هواداران رژیم که دنبال بهانه برای کشتار کردها بودند خواهان گرفتن انتقام از کردهای نقده می شوند!

چون درگیری با کردها در نقده به زیان رژیم ولایت فقیه و آخوندهای شیعه می انجامید از کشتار کردها در نقده خودداری می شود اما بسیاری از مردم بی گناه و بی دفاع کرد از ترس آخوندهای شیعه که برای اهل بیت روضه خوانی کرده و خواستار کشت و کشتار و گرفتن انتقام اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین از کردهای سنی بودند از نقده و روستاهای پیرامون نقده بیرون می روند! در این میان یکی از سرکوبگران و آدمکشان دانه درشت رژیم آخوندی به نام حاج عظیم معبودی حسنلوئیپس از سازش پنهانی با آخوند خونخوار و آدمکش غلامرضا حسنیامام جمعه اورمیه برای کشتار مردم بی گناه و بی دفاع روستای قارنا برنامه ریزی می کند!

قارنا روستائی در هفت کیلومتری شهر نقده در استان آذربایجان باختری است، نقده پس از انتحار اسلامی کانون تنش هائی گسترده بود که بدبختانه حزب دموکرات کردستان ایران نیز به جای دوراندیشی به این تنش ها دامن می زد و با بهانه دادن به دست آخوندها آب به آسیاب آنان می ریخت! برای نمونه جنگ فروردین ماه سال ۱۳۵۸ در نقده که با کارهای نسنجیده حزب دموکرات کردستان ایران آغاز شد دستاویزی به دست آخوند خونخوار و آدمکش غلامرضا حسنی داد که برابر اعتراف خودش در نقده و پیرامون نقده از کشته ها پشته ها بسازد! جنگ نقده‌ و ددمنشی های بی شمار آخوند غلامرضا حسنی جنگ میان کرد و ترک نبود چرا که کردها و ترک ها هیچ گونه کشمکشی باهم نداشته و صدها سال دارای همزیستی دوستانه بودند و این جنگ میان آخوندیسم از یک سو و بی باوران به آخوندیسم از سوی دیگر بود هرچند که کارهای نسنجیده حزب دموکرات کردستان ایران آغازگر این جنگ بود!

حاج عظیم معبودی حسنلوئی که سردمدار کشتار روستای قارناست نخست چنین نامه ای می نویسد: ( ..... جناب آقای بهلول گلستانو عزیز بازدارو خلیل خسروی، پس از سلام خواهشمندم برای آمد و رفت شهری برای خواربار ده قارنا هم خودتان و هم برادران دیگر ده قارنا آمد و رفت داشته باشید، هر کسی کوچکترین ناراحتی برای شما و برادران کرد دیگر ایجاد نماید فوری به انتظامات یا خود بنده مراجعه فرمائید تا به اسم ضدانقلاب آن کس را گرفته و به مقامات دولتی تحویل دهم! خلاصه هیچ گونه وحشت و ناراحتی نداشته نباشید! ما همه برادر هستیم! با تقدیم احترام، حاج عظیم معبودی، دهم شهریورماه ۱۳۵۸ ..... ) خلیل خسروی و بهلول گلستان و عزیز بازدار سه تن از بزرگان روستای قارنا بودند، نامه روی كاغذ ماركدار تجارتخانه معبودی كه عامل فروش تراكتورهای یونیورسال در شهرهای نقده و پیرانشهر و اشنویه و حومه است نوشته شده است! با این نامه مردم قارنا بی گمان می شوند که آزاری در کار نخواهد و از روستای قارنا بیرون نمی روند!

اما روز یازدهم شهریورماه سال ۱۳۵۸ روستای قارنا نخست محاصره و سپس در ساعت یک بعد از ظهر زمانی که کودکان بازی می کردند، زن ها مشغول کارهای خانگی بودند و مردان نیز به کارهای کشاورزی می پرداختند ده ها تن از نیروهای رژیم که بسیاری از آنها پوشاک سپاه پاسداران رژیم ولایت فقیه را داشتند با همراهی حاج عظیم معبودی با در دست داشتن جنگ افزارهائی مانند تفنگ ژ - ۳ و کارد و قمه به روستا سرازیر می شوند! در روستای قارنا آخوند پیری به نام محمود مستورزاده می زیست که روشن نیست از آخوندهای سنی بود و یا آخوندهای شیعه، (البته در روستای قارنا برخی از روستائیان نه تنها شیعه بودند بلکه حتی سید هم بودند!) آخوند پیر، محمود مستورزاده قرآنی برداشته و قرآن در دست به آدمکشان رژیم ولایت فقیه می گوید برای قرآن هم که شده به کشتار مردم بی گناه و بی دفاع دست نزنند!

اما آدمکشان رژیم ولایت فقیه نخست تیری بر سینه آن پیرمرد می زنند و پس از کشتن وی با کارد قصابی سرش را از تنش جدا می کنند! (مگر می شود فرمان نماینده ولایت فقیه حضرت حجة الاسلام و المسلمین غلامرضا حسنی را زیر پا گذاشت؟!) سپس کشتار مردم بی گناه و بی دفاع قارنا آغاز و در یک یورش چند ساعته ده ها تن از مردم بی گناه و بی دفاع كشته می شوند! کشته شدگان نه جنگ افزار داشتند و نه وابسته به گروه های ضد رژیم بودند و در میان کشته شدگان زن و مرد و پیر و جوان و حتی كودكانی كه هنوز سنشان به پنج سالگی هم نرسیده بود دیده می شدند! برخی از خانواده‌ها چند تن از خویشانشان را از دست دادند! کسانی از روستائیان که توانستند خود را پنهان کنند و یا این که بگریزند جان به در می برند! کسانی که توانسته بودند از روستا بگریزند به کوهستان بوداخپناه بردند، نامه نگاری از سوی حاج عظیم معبودی یک روز پیش از کشتار و همچنین شرکت وی در کشتار روستائیان به خوبی سازمان یافته بودن این کشتار ددمنشانه را روشن می کند!

زنی كه دو فرزند پانزده و هجده ساله اش را در این كشتار از دست داده بود گفته است: "آنها به هیچكس رحم نكردند، این همه بی رحمی را ما هیچ جا نشنیده بودیم، آنها كه حالا زنده اند در آن ساعت یا در ده در خانه شان نبودند یا توانستند به طریقی خود را مخفی كنند!"پیرمردی بنام سیداحمد گفته است: "بعضی ها را با تفنگ كشتند، بعضی ها را با چاقو و كارد سر بریدند، بعضی ها را هم مخصوصا كودكان را زیر لگد و پوتین خفه كردند!"سیداحمد كه چند تن از خویشانش کشته شده بودند درباره زنده ماندن خودش گفته است: "من آن روز در نقده بودم و غروب وقتی وارد قارنا شدم جهنم را جلوی چشم خود دیدم!"

آخوند غلامرضا حسنی که از برنامه ریزان ددمنشی های رژیم آخوندی در آذربایجان باختری است در پاسخ به خبرنگاری که درباره دست داشتن وی در کشتار قارنا پرسیده بود گفته است: "نه، نبودم! اگر بودم هیچ ترسی نداشتم و می گفتم بودم!"از وی پرسیده‌ می شود: "آیا كسانی كه به قارنا حمله كردند مقصر هستند یا نه‌؟"وی پاسخ می دهد: "در مورد قارنا مسأله این است كه هجده نفر از مجاهدین را در آنجا به شهادت می رسانند و عده ای را نیز مجروح می كنند، خانواده های شهدا به محل حادثه رفتند و هفت نفر قاتل مجاهدین و پاسداران در یك درگیری كشته می شوند! بعدا گروه های مسلح برای این كه جمهوری اسلامی را متهم كنند خودشان در قارنا دست به كشتار می زنند!!! "گذشته از آن که آخوند غلامرضا حسنی همواره کوشیده است دست داشتنش را در کشتار قارنا لاپوشانی کند همواره هم کوشیده است کشتار قارنا را ماله کشی و ماست مالی کند!

کشتار ددمنشانه مردم بی گناه و بی دفاع قارنا آن چنان رژیم ولایت فقیه را در آذربایجان باختری بی آبرو کرد و چنان جنجالی به راه انداخت که حتی آخوند صادق خلخالیکه ددمنشی های فراوانی در کارنامه سیاهش دارد پس از کشتار قارنا در تلگرافی به دفتر روح الله خمینی چنین نوشت: "بسمه تعالی، دفتر محترم امام خمینی دامت برکاته، جریانات جانسوز قارنا دل هر انسانی را می سوزاند! ملا محمود مستورزاده که با قرآن به پیشواز مردم رفته عمال معبودی و سرگرد نجفی و عزیز قادری و ملاحسنی آنها را کشته اند و شصت و پنج نفر به طرز فجیع! اگر امام به این امر جانسوز رسیدگی نفرماید پس کدام مقام رسیدگی کند؟ با احترام - صادق خلخالی، بیستم شهریورماه ۱۳۵۸"البته رسانه ها و بوق های تبلیغاتی رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه همچنان که همه ساله در سالگرد آتش سوزی سینما رکس آبادانخاموش مانده و لام تا کام سخنی بر زبان نمی آورند در سالگرد کشتار مردم بی گناه و بی دفاع روستای قارنا نیز خفه می شوند!

بدبختانه نام بسیاری از کشته شدگان روستای قارنا دانسته نیست و عکسی از آنان نیز در دسترس نیست، البته آدمکشان خواسته بودند کردهای سنی را بکشند اما در میان کشته شدگان چند تن نه تنها شیعه بودند بلکه حتی سید هم بودند! نام چند تن از کشته شدگان در فهرست زیر آمده است:

شریف آب روشن

محی الدین آب روشن

رحمان آبزن

عبدالله احمدپور

سیدکریم اروندی

خسرو افشین

جعفر باسی

عمر باسی

مصطفی باسی

ابراهیم پویا

سلیمان حمزه پور

رحمان خسروی

رسول خسروی

سعید خسروی

عبدالله خسروی

مراد خسروی

مصطفی خسروی

احمد رامین

خاتوزین رامین

رحمان رامین

زینب رامین

کریم رامین

ابراهیم رسولی

احمد سعادتپور

رحمان سلیمانی

رحیم سلیمانی

قادر سلیمانی

كریم سلیمانی

امینه شریفی آذر

رحمان شریفی آذر

عثمان شریفی آذر

محمد شیرو

ابوبكر شیشمان

جعفر شیشمان

علی شیشمان

سیداسماعیل طاهری

سیدرحمان طاهری

سیدعلی طاهری

سیدمحمد طاهری

محمد عزیزی

مصطفی عزیزی

عزیز مرزنگ

محمود مستورزاده

حسن ..... ( نوجوان سیزده ساله)

علی ..... (چوپان)

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★


Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>