علی آذریان یکی از دانه درشت ترین سرکوبگران رژیم آخوندی در آذربایجان و کردستان
علی آذریان فرزند حسن مشهور به مطهریکه برابر اعترافات خودش ده ها سال در استان های آذربایجان شرقی، غربی و کردستان در ارگان های سرکوب رژیم آخوندی و در پست هائی مانند فرماندهی سپاه پاسداران در شهرهای گوناگون استان های آذربایجان غربی و کردستان، واحد اطلاعات و عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا، ریاست ستاد تواب ها در استان های آذربایجان غربی و کردستان، ریاست زندان مرکزی تبریز، ریاست حفاظت اطلاعات زندان های استان آذربایجان شرقی، ریاست اداره های گوناگون در استان آذربایجان شرقی، عضویت در شورای تأمین استان های گوناگون و ..... کار کرده است یکی از سرکوبگران دانه درشت رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه در استان های آذربایجان شرقی، غربی و کردستان است! علی آذریان کی و کجا چنین اعترافاتی را کرده است؟ در انتخابات فرمایشی و نمایشی مجلس دهم که علی آذریان یکی از کاندیداهای این انتخابات نمایشی در تبریزشد چنین زیستنامه ای را در تارنمائی به نام علی آذریان نوشت:
بیوگرافی کوتاهی از دکتر علی آذریان
اینجانب علی آذریان دارای تحصیلات دکترای جامعه شناسی سیاسی از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، کارشناسی ارشد جامعه شناسی از دانشگاه تهران، مرکزی و کارشناسی علوم اجتماعی و پژوهشگری از دانشگاه تبریز از سال ۱۳۵۸ توفیق پیدا کرده ام بیش از سی و شش سالبا عناوین زیر در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشم:
توفیق حضور در جبهه های حق علیه باطل بیش از هشتاد و یک ماه
فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان های آذربایجان غربی و کردستان
اطلاعات و عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا
مسئول ستاد توابین استان های آذربایجان غربی و کردستان
رئیس ادارات متعدد در استان آذربایجان شرقی
رئیس حفاظت اطلاعات زندان های استان آذربایجان شرقی
رئیس زندان مرکزی تبریز
عضو شورای تأمین استان های متعدد کشور
اخذ مدرک از نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه های کشور به منظور تدریس در گروه معارف کشور، تئوری های انقلاب، اندیشه های سیاسی امام خمینی، قانون اساسی کشور
حضور در دانشگاه های کشور از سال ۱۳۷۵ به عنوان استاد دانشگاه و تدریس در رشته های جامعه شناسی، مدیریت و معارف
عضو فعال بسیج اساتید استان و فعالیت در جامعه اسلامی دانشگاهیان
عضو هیأت مدیره خیریه تبریز
استاد دانشگاه و تدریس در دانشگاه های آزاد اسلامی، علوم پزشکی، علمی - کاربردی، پیام نور شهرستان تبریز .....
پس از آن که علی آذریان چنین زیستنامه ای را درباره خودش نوشت دچار دردسر شد! چون بسیاری از مردم می پنداشتند علی آذریان دانشنامه دکترای رژیم ولایت فقیه را که پس از برنامه انهدام فرهنگی در دانشگاه های ایرانگاهی در بیست و چهار ساعت به بیسوادترین سرسپردگان رژیم ولایت فقیه داده می شد با هزار و یک دوز و کلک و چاپلوسی در برابر آخوندها دریافت کرده و سپس در دانشگاه های این رژیم دوزخی آخوندنامه تدریس می کند، آخوندنامه هائی که دانشجویان بخت برگشته باید به زور آنها را ازبر کنند! اما پس از نوشته شدن این زیستنامه آن هم به دست خود علی آذریان روشن شد که جناب دکتر در دستگاه های سرکوب و شکنجه رژیم از مهره های دانه درشت بوده است! از این روی علی آذریان ناچار شد این زیستنامه را از تارنمایش پاک کند اما افسوس که دیگر دیر شده بود و تیر از کمان رها شده بود! در این زیستنامه با آن که علی آذریان به کار در دستگاه های سرکوب و شکنجه رژیم دژخیمان و شکنجه گران اعتراف کرده است اما چیزهای بسیاری را نیز درباره خودش ننوشته است هرچند از دیرباز گفته اند که مشت نمونه خروار است!
در این زیستنامه علی آذریان گفته است که از فرماندهان سپاه پاسداران رژیم دژخیمان و شکنجه گران در شهرهای گوناگون استان های آذربایجان غربی و کردستان بوده است! همگان می دانند که پس از انتحار اسلامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این بخش از ایران ابزار کشتار و سرکوب دشمنان رژیم بوده است و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال باختری ایران دژخیمان و آدمکشانی مانند صادق محصولیبوده اند! علی آذریان به کار در واحد اطلاعات و عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا نیز اعتراف کرده است! کار قرارگاه حمزه سیدالشهدا آن بود که همه سرکوبگران رژیم آخوندی در شمال باختری ایران در آن گرد هم می آمدند و برای سرکوب دشمنان رژیم ولایت فقیه باهم هماهنگ می شدند!
علی آذریان اعتراف کرده و گفته است که مسئول ستاد توابین استان های آذربایجان غربی و کردستان بوده است! کسانی از وابستگان به سازمان های ضد رژیم اگر از سازمانشان جدا می شدند و به نیروهای رژیم دژخیمان و شکنجه گران می پیوستند در ارگانی به نام ستاد توابین که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایرانآن را می گرداند سازماندهی می شدند! این تواب ها نخست همه دانسته هایشان را بی کم و کاست در کف دست بازجویان و شکنجه گران می گذاشتند و بسیاری از دشمنان رژیم را که پنهانی در شهرهای گوناگون ایران می زیستند لو می دادند! لو رفتگان نیز دستگیر، بازجوئی، شکنجه و تیرباران می شدند! برخی از تواب ها آموزش می دیدند و به سازمان های ضد رژیم نفوذ می کردند تا رژیم برنامه هایش را به یاری آنان پیاده کند! برخی دیگر از تواب ها خودشان بازجو و شکنجه گر شده و برای زندانیان پرونده می ساختند! برخی دیگر از تواب ها در تورهای شناسائی و دستگیری دشمنان رژیم کار می کردند و برخی دیگر کارهای تبلیغاتی به سود رژیم انجام می دادند! مسئولیت همه این کارها را در استان های آذربایجان غربی و کردستان علی آذریان برابر اعتراف خودش به گردن گرفته است!
علی آذریان برابر اعتراف خودش چندی رئیس زندان مرکزی تبریز شده است، البته روشن نیست که برای چه مدت و در کدام سال و همچنین روشن نیست که آیا علی آذریان در زندان تبریز با دژخیمان و آدمکشانی مانند محمدعلی نصرتینیز همکاری کرده است یا نه؟ سپس علی آذریان اعتراف کرده و گفته است که به ریاست بخش حفاظت اطلاعات زندان های استان آذربایجان شرقی رسیده است! همان بخشی که یکراست از سوی وزارت اطلاعات رژیم دژخیمان و شکنجه گران گردانده می شود و کارش کنترل، شکنجه و سرکوب زندانیان است اما باز هم روشن نیست که علی آذریان در چه سالی و برای چه مدتی در این بخش کار کرده است!
علی آذریان گفته است که رئیس ادارات متعدد در استان آذربایجان شرقی بوده است اما نگفته است کدام اداره! گمان فراوان بر این است که علی آذریان در شهرهای گوناگون استان آذربایجان شرقی رئیس و یا مدیر کل اداره اطلاعات بوده است اما این که وی چرا از اداره اطلاعات نامی نبرده است برای آن است که برابر بخشنامه های وزارت اطلاعات اعتراف به کار در این وزارتخانه ممنوع است و کارکنان وابسته به این وزارتخانه حق ندارند در این باره چیزی بگویند و یا بنویسند مگر آن که کسی شناخته شده تر از آن باشد که نیازی به پنهان ماندن وابستگیش به وزارت اطلاعات رژیم دژخیمان و شکنجه گران باشد! (مانند محمد شریعتمداریو سلمان خدادادیو .....) همچنین علی آذریان گفته است که عضو شورای تأمین استان های متعدد کشور بوده است! همان جائی که کارگزاران رژیم در هر استان برای پیش بردن برنامه های رژیم گرد هم می آیند و سیاست های فراگیر آخوندیسم را برای سرکوب دشمنان رژیم برنامه ریزی می کنند! البته علی آذریان نگفته است که شورای تأمین کدام استان و در کدام سال و برای چه مدت!
پس از آن که علی آذریان نامزد دهمین انتصابات مجلس شورای اسلامی رژیم آخوندی در تبریز شد و شورای نگهبان رژیم ولایت فقیه نیز صلاحیتش را تأیید کرد برای تبلیغات انتخاباتی پوشاک شیک و پاکیزه می پوشید و گاهی موهایش را رنگ می کرد و پس از زدن ادکلن گاهی سخنرانی هائی می کرد و یا با کسانی دیدارهائی را انجام می داد! یکی از این دیدارها در تاریخ سی بهمن ۱۳۹٤ با سلمان خدادادییکی از سرشناس ترین مهره های وزارت اطلاعات در استان های آذربایجان شرقی و اردبیل انجام گرفت و پس از این دیدار بود که سلمان خدادادی پشتیبانی بی چون و چرایش را از علی آذریان به آگاهی همگان رساند!
اینها تنها یافته های اندکی از پیشینه سیاه علی آذریان هستند و همه ستم ستیزان می بایست در گردآوری اطلاعات و اسنادی که روشن کننده کردارهای سیاه گردانندگان رژیم دژخیمان و شکنجه گران هستند کوشا باشند!