ایران در برابر ایرانزدایی مقاومت میکند
سخنان چند هفته پیش امام جمعهی خرمشهر را که در کمال وقاحت گفته بود: «به کوری چشم آنهایی که نمیتوانند ببینند، من که امام جمعه خرمشهر هستم به خرمشهر میگویم محمره»، تنها در یک جهت و در ادامه سیاستهای ایرانزدایی از ایران میتوان تحلیل کرد. سیاستهایی که از روز اول انقلاب روشنفکری ۵۷ آغاز شده و تاکنون و در بازههای زمانی مختلف با شدت و ضعف، ادامه داشته است.
نمونه این ایران زداییها را میتوان در جلسات تدوین و تصویب پیشنویس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی که در سال ۵۸ در مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار شد به وضوح دید.
طی این جلسات حتی بر سر اینکه پرچم نظام جدید سه رنگ باشد یا نه، بحثهای فراوانی صورت گرفت و حتی در بار اول رأیگیری اصل ۲۴ قانون اساسی، علیرغم برداشته شدن تاج و شیر و خورشید و جایگزین شدن علامت جمهوری اسلامی به جای آن، به دلیل اینکه رنگهای پرچم نظام جدید، همان سه رنگ پرچم سابق است و این سه رنگ یادگار تاریخ ۲۵۰۰ سالهی طاغوتی است!، این اصل رأی نیاورد و به تصویب نرسید!
سید نبی موسوی فرد، امام جمعه ی خرمشهر
جالب اینکه در خلال صحبتهای مخالفین پرچم سه رنگ، پای نام ماهها و زبان کشور هم به میان میآید. در نهایت نماینده زرتشتی مجلس خبرگان، موبد شهرزادی با سخنان خود و مرتبط کردن سه رنگ پرچم به تشیع و رنگ لباس فرزندان امام علی، حساسیت انقلابیون را خنثی و موجبات رأی آوردن این اصل را در بار دوم رأیگیری که حدود دو ماه بعد از بار اول انجام شد، فراهم کرد.
این آقایان انقلابی -چه از نوع اصولگرا و چه آنهایی که مانند جلاییپور و باقی و ... امروز در جریان تصنعی اصلاحطلب دستهبندی میشوند و چه همپالگیهای سرخشان چون فکوهی و فرهادپور- در ادامه همان توهمات و خیالات، همچنان گمان میکنند که ایران صفحه سفیدی است که ایشان بتوانند مدینه فاضله خود را در آن ترسیم کنند.
اینها نه مشکل ایران را میفهمند و نه درکی از سنت و تاریخ در ایران دارند؛ چنانکه یکی از همینها پیشتر گفته بود اول ثابت کنید چیزی به اسم ایران وجود دارد.
گوینده این جمله البته از سایرین راه بهتری در پیش گرفته بود، چرا که برای ترسیم مدینه فاضله خود در ایران، به جای اینکه ایران را همچون سایرین در اوهام خود یک صفحه سفید تصور کند، خود را به ندیدن زده و در زبان و قلم به نفی ایران میکوشید.
حال این امام جمعه از همه جا بیخبر خرمشهر که همچنان در مسیر ایرانزدایی از ایران و همان خیالات انقلابی حرکت میکند و از قضا بعد از گذشت چهل سال و جنگ و درگیری مستقیم جمهوری اسلامی و نظام متبوعش با قوای مورد حمایت بزرگترین دول و ملل اسلامی چون ترکیه و عربستان، هنوز به سراب اتحاد امت اسلامی باور دارد، سخن حزب بعث عراق را تکرار کرده و تلاش میکند با به میان آوردن نام رضاشاه، برای خود سپر ایدئولوژیک بسازد.
اما طبیعیست که ایران در برابر این ایرانزداییها مقاومت کند.