★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد و تبار یافت نمی شود
رژیم آخوندهای مفت خور و رژیم برخاسته از گور ولایت فقیه که از سرزمینی به نام ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته است برای پیشگیری از نابودیش و برای آن که پیش از مردن دست و پائی بزند هم اکنون با روش (چند دستگی بینداز و فرمانروا باش) از پان های رنگارنگ ناسیونالیستی برای به جان هم انداختن و از میان بردن یکپارچگی مردم ایران بهترین بهره برداری ها را می کند. رژیم گدایان مفت خور آخوندی با بهره گیری از پان ترک نماهای دروغین وزارت اطلاعات و پان آریانماهای دروغین وزارت اطلاعات و ترفندهای دیگر می خواهد این سخن را در میان مردم ایران جا بیندازد که ریشه گرفتاری ها و تیره روزی های آنها این زبان و آن زبان و این تبار و آن تبار و این نژاد و آن نژاد است و آخوندهای مفت خور و دژخیمان گوش به فرمان این رژیم دوزخی در این میان هیچ کاره اند! بدبختانه بسیاری از کسانی که با یاوه سرائی های ناسیونالیستی پان نامه نویسان سرگرم می شوند جوانان کم سن و سال و ساده دلی هستند که به جای پرداختن به ریشه تیره روزی مردم ایران که همانا رژیم آخوندی است از پان های رنگارنگ ناسیونالیستی پیروی می کنند.
نخست آن که نژادپرستی از نگر اندیشه خردمندانه هیچ ارزشی ندارد. در درازنای تاریخ نژادپرستانی پیدا شده و گفته اند که چون ما از فلان نژاد هستیم و فلان نژاد نیز نژاد برتر است از این روی تواناترین، باهوشترین، خردمندترین، پیشرفته ترین، زیباترین، دلاورترین، تندرست ترین و ..... مردم جهان هم ما هستیم! در سرتاسر تاریخ پوچ بودن سخنان نژادپرستانه هزاران بار آشکار شده است و بودن از این نژاد یا آن نژاد یا دورگه بودن و چند رگه بودن نشانه برتری هیچکس در هیچ کجای جهان نیست و چیزی به نام نژاد برتر به جز مغز پندارباف ناسیونالیست ها در هیچ جا یافت نشده است! از سوی دیگر در هیچ کجای ایران چیزی به نام نژاد یکدست و ناب و صد در صد سره یافت نمی شود و سخن گفتن از نژاد ناب و صد در صد سره آریائی و ترک و عرب و .......... جز یاوه سرائی های ناسیونالیستی نام دیگری نمی تواند داشته باشد. گویشوری به یک زبان نیز هرگز نشانه وابستگی به یک نژاد نیست و میلیون ها ایرانی که با زبان های گوناگون سخن می گویند هرگز به آزمایشگاه های پزشکی نرفته اند تا پس از آزمایش های ژنتیک روشن شود که چه کسی از کدام نژاد است.
برای نمونه اگر کسی مانند آدولف هیتلر نژاد و خون و ژن را نشانه ترک بودن بداند پرسش این است که کی و کجا میلیون ها ترک به آزمایشگاه های پزشکی رفتند و پس از آزمایش های ژنتیک و نژادشناسی روشن شد که همه کسانی که به زبان ترکی سخن می گویند از نژاد ترک هستند؟ اگر کسی به ترکیه و یا جمهوری آذربایجان برود میلیون ها تن را خواهد دید که موهای زرین و چشمان آبی دارند و از نژادهای اروپائی هستند اما به زبان ترکی سخن می گویند و اگر کسی به ازبکستان برود خواهد دید که مردم ازبکستان موهای سیاه و چشمان بادامی دارند و از نژادهای زردپوست و آسیائی هستند اما به زبان ترکی سخن می گویند! هیتلر نیز اگر زنده شود و کسی برای او از نژاد یکدست و ناب ترک سخن بگوید قاه قاه خواهد خندید! کسانی که به زبان ترکی سخن می گویند از یک نژاد و یک ژن نیستند و در میان ترک زبان ها می توان آریائی ها و عرب ها و مغول ها و چینی ها و حتی کسانی که پدرانشان از سیاه پوستان آفریقا بودند را پیدا کرد. نمونه ساده و روشن سیدها هستند که از نگر دانش تبارشناسی (علم الانساب) عرب به شمار می روند اما فراوانند سیدهائی که ترک زبان هستند و فراوانند سیدهائی که به زبان پارسی و زبان های دیگر سخن می گویند.
درباره پارس زبان ها نیز باز این پرسش پیش می آید که چگونه سخن گفتن به زبان پارسی می تواند نشانه وابستگی به نژاد آریائی باشد؟ و باز هم این پرسش پیش می آید که اگر کسی مانند آدولف هیتلر نژاد و خون را نشانه پارس بودن بداند کی و کجا میلیون ها پارس به آزمایشگاه های پزشکی رفتند و پس از آزمایش های پزشکی موشکافانه از سوی نژادشناسان ورزیده روشن شد که همه کسانی که به زبان پارسی سخن می گویند از نژاد آریائی هستند؟ و آیا چیزی به نام ژن و نژاد آریائی یکدست و ناب در سرتاسر ایران یافت می شود؟ درباره سیدها سخن گفته شد و نیازی به دوباره گوئی نیست اما کسی اگر به افغانستان برود خواهید دید که بیشتر پارس زبان های افغانستان دارای موهای سیاه و چشمان بادامی هستند چون با ازبک ها از یک نژاد هستند. همچنان که دیده می شود ازبک های جمهوری ازبکستان به زبان ترکی سخن می گویند و ازبک های افغانستان به زبان پارسی و نژاد هر دو گروه هم یکی است! از سوی دیگر میلیون ها پارس زبان هستند که موهای زرین و چشمان آبی دارند چون از نژادهای اروپائی هستند. پس نژاد ناب و یکدست آریائی در میان گویشوران به زبان پارسی کجاست؟ و جز مغز پندارباف ناسیونالیست های پان آریا چیزی به نام نژاد آریائی ناب در کجا یافت می شود؟
درباره عرب زبان های ایرانی مانند عرب های خوزستان نیز هرگز نمی توان گفت که پدران و مادران چنین کسانی از نژاد ناب سامی، شاخه عرب هستند. پیش از آمدن عرب ها به ایران شاخه ای از آریائی ها به نام (هوز) در ایران می زیستند و زیستگاه هوزها (هوزستان) نامیده می شد که سرانجام واژه (هوزستان) به واژه (خوزستان) دگرش کرد. عرب هائی که به ایران آمده بودند از واژه (هوز) آریائی با روش رمن شکسته عربی واژه (اهواز) را ساختند و شهری نیز به همین نام در خوزستان بر پا شد. این که برخی کشمکش می کنند که (اهواز) درست است یا (احواز) بدانند که هر دو واژه نادرست هستند چون رمن واژه هائی که عربی نیستند با روش شکسته عربی نادرست است. همچنان که نمی توان از واژگان: (رود – روس - کوه – مور – موش) با روش رمن شکسته عربی واژگان: (ارواد – ارواس – اکواه – اموار – امواش) را ساخت از واژه (هوز) نیز نمی توان واژه (اهواز) یا (احواز) را ساخت و هر دو واژه نادرست هستند. به هر روی سخن گفتن از نژاد و تبار عربی یکدست و ناب درباره عرب زبان های ایرانی کار نادرستی است و عرب زبان های ایرانی آمیخته ای از نژادهای آریائی و عرب و ترک و نژادهای دیگر هستند.
حتی در سرزمین هائی که زبان کاربردی در آنها زبان عربی است از نژاد ناب عربی سخن گفتن کاری نادرست است. میلیون ها عرب را می توان در سرتاسر جهان پیدا کرد که دارای موهای زرین و چشمان آبی هستند و از نژادهای اروپائی هستند. صدها سال ترکان عثمانی بر سرزمین های عربی فرمانروائی داشتند و ترکان با عرب ها درآمیختند و بسیاری از عرب ها ترک زبان شدند و بسیاری از ترک ها عرب زبان! پیش از ترکان عثمانی اروپائی ها در جنگ های چلیپائی به برخی از کشورهای عربی لشکرکشی کردند و دیرگاهی در آن کشورها ماندگار شدند و نژادهای اروپائی با نژاد عربی در سرزمین هائی مانند شام و کشورهائی مانند سوریه و اردن و لبنان درآمیخت. مردم کشورهائی مانند مصر و لیبی و تونس و الجزایر و مراکش عرب نژاد نبودند اما هم اکنون به زبان عربی سخن می گویند. صدها سال عرب ها در اسپانیا و پرتقال کنونی در کشوری که اندلس نامیده می شد فرمانروا بودند. بسیاری از اندلسی ها که از نژادهای اروپائی بودند عرب زبان شدند و به سرزمین های عربی رفتند و نژاد عرب ها با نژادهای اروپائی درآمیخت. رویدادهای تاریخی دیگری نیز آمیختن نژاد عربی با نژادهای دیگر را در پی داشتند و سخن گفتن از تبار و نژاد ناب عربی برابر است با پنداربافی ناسیونالیستی!
روشن است که سخن گفتن ناسیونالیست های پندارباف ایرانی که مانند همه ناسیونالیست ها در همه جهان جز فلسفه بافی های پوچ و یاوه سرائی های نژادپرستانه هنری ندارند از قومیت، ملیت، نژاد، تبار، اتنیک، ملت ترک، ملت فارس، ترک تبار، فارس تبار، عرب تبار، ملت های تحت ستم، اقوام به زنجیر کشیده شده، قوم ترک، قوم فارس، قوم عرب، کشور کثیرالمله، اقلیت قومی، اکثریت قومی، نژاد آریائی، نژاد اهورائی، حقوق اقوام، حقوق ملیت ها و ..... و ..... و ..... جز خواب دیدن با چشمان باز نامی نمی تواند داشته باشد چون در هیچ کجای ایران چیزی به نام قوم و اتنیک و نژاد و تبار ناب و یکدست یافت نمی شود! در جهان کنونی اگر کسی به جای نژادپرستی هیتلری پیرو اندیشه خردمندانه باشد ایرانی را کسی خواهد دانست که شهروند ایران است و شناسنامه ایرانی دارد و با این شناسه از ایرانی بودن نیازی نخواهد بود که کسانی پیدا شوند و از هزار سوراخ سنبه آمار در بیاورند که فلان در صد از مردم ایران ترک هستند و یا فلان در صد پارس و یا فلان در صد عرب! آن چه که برای مردم گرفتار در دوزخ ولایت فقیه زیانبار است سود بردن رژیم آخوندی از سخنان صد من یک غاز بی سر و ته ناسیونالیست های ایرانی است و این رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه است که می خواهد با پان ها و پان نامه های رنگارنگ ناسیونالیستی مردم را سرگرم کند و هزاران گندکاریش را کمرنگ نشان داده و زندگی ننگینش را پی بگیرد.
از سوی دیگر در میان سازمان های سیاسی، نویسندگان، سخنرانان، سیاسی کاران و .......... بسیارند کسانی که ناسیونالیست نیستند اما چون دچار بیماری دنباله روی از مردم کوچه و خیابان (پوپولیسم) هستند همان واژه های به کار رفته از سوی ناسیونالیست ها را از قومیت و ملیت و تبار و نژاد گرفته تا دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم ایران با دستاویز کردن خودگردانی (فدرالیسم) به فراوانی به کار می برند! چنین کسانی نیز رفتن به کژراهه ناسیونالیسم که جز شکست فرجامی ندارد را در پیش گرفته اند و اگر می خواهند زمینگیر نشده و سپس نابود نشوند باید دست از چنین شیوه ای بردارند چرا که پان پوپولیسم از پان های ناسیونالیستی نیز زیانبارتر است!