Quantcast
Channel: فرشید یاسائی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

چاره کردها چیست ؟ فدرالیزم ، کنفدرالیزم ، استقلال و یا بازگشت به سرزمین اصل

$
0
0
کردها و کنگره ملی 
مطابق اسناد تاریخی که همه ملل جهان و از جمله ملت های فارس ، عرب و ترک منطقه از آنها آگاه اند ، کردها جزء اولین ساکنان بین النهرین و یا میان رودان بوده و اولین امپراطوری آریائی  را به نام امپراطوری ماد در این محدوده جغرافیائی که بخشی از ایران را هم شامل می شود  تشکیل داده اند . از زمان امپراطوری ماد ها و ادامه آن ، امپراطوری هخامنشی گرفته تا ساسانیان  ، یعنی سقوط حکومت های آریائی  تبار به دست اعراب ، مادها جزء ارکان اصلی حکومت در ایران بوده اند . لیکن بعد از حمله اعراب و بعد از آن مغولها  ، کردها به دلیل مقاومت آشتی ناپذیر در برابر  حاکمیت متجاوزین ، همواره مورد تهدید و سرکوب  قرار گرفته  اند  .امری که تا به امروز هم ادامه دارد .  بعد از  قراردادهای ننگین حکومت های اکثرا غیر ایرانی حاکم بر ایران و بویژه بعد از معاهدات  ننگینی که به دنبال جنگ جهانی اول بر کردها ، ایران و منطقه تحمیل شد  ، کردستان به چهار و بلکه پنج تا شش قسمت تقسیم و هر پارچه ای در اختیار دولتی مصنوع قرار گرفت .  بخش اندکی از کردها را در ایران باقی گذاردند  ، بخش هائی را به عراق و سوریه واگذار کردند و بزرگترین قسمت از این ملت و سرزمین ، نصیب ترکهای عثمانی شد . 
اکنون : 
شوینیست های ایرانی همدل و همزبان با حاکمیت های سرکوبگر ، به ظاهر می گویند که کرد ها ایرانی اند  ، ولی در سرکوب این ایرانیان نه تنها در ایران، بلکه حتی در کشورهای عراق ، ترکیه و سوریه نیز  فعالانه و سازمان یافته  مشارکت کرده  و دولت های این کشور ها را در سرکوب و نابودی کردهای آریائی، نه تنها یاری داده اند   ، بلکه تسلیح هم کرده اند  . 
 اقوام مهاجمی که حضور فیزیکی و معنوی خود را بر ایران و ایرانی تحمیل کرده اند  ، کردها را تجزیه طلب و ضد انقلابی می خوانند .
شوینیست های عرب هم کردها را به جرم ایرانی بودن انفال می کنند و 182 هزارتن  از زنان و مردان کرد را در صحراهای جنوب عراق زنده به گور می کنند و یا با بمب های شیمیائی در  حلبچه و در چند دقیقه نابود می کنند . 
شوینیست های ترک هم کردها را ترک کوهی می خوانند و کمر به نابودی ، کشتار دسته جمعی و امحای انها و ویران کردن شهر ها و روستا های آنان بسته اند . 
همه این  به اصطلاح دولت – ملت ها ، کردها را نه ملتی بزرگ ، بلکه قومی  تجزیه طلب خوانده و در سرکوب و نابودی انها همداستان اند و هرگونه ادعای حقوق آنها را ضد منافع ملی و تهدیدی برای تمامیت ارضی خود  می خوانند .
از تبعید کردهای فیلی در عراق و ضبط اموال و دارائی ها و املاک آنها  صحبتی به میان نمی آید . از تغییر نام شهر ها و حتی کوهها و مناطق تاریخی آنها کسی چیزی نمی گوید . از تغییر ترکیب جمعیتی شهر ها و مراکز جمعیتی کردها در همه این کشورها و از جمله تعریب و یا ترکی کردن  شهر های کرد نشین  کسی چیزی نمی گوید  و و و .  
حال به نظر شما تکلیف این مردم 40 ؟  میلیونی چیست ؟ 
اکنون کرد ها تصمیم به تشکیل کنگره ملی کردستان برای همه پارچه هائی که هرکدام تقسیم و به کشوری منظم شده اند ، گرفته اند . هدف این کنگره تضمین حقوق این ملت بزرگ در همه کشورهایی است که بخشی از این ملت را در تسخیر خود دارند .  کنگره می خواهد از طریق دعوت نمایندگان این کشور ها و نمایندگان مراجع   بین المللی  ، به بررسی وضعیت فلاکت بار این انسانها پرداخته  و از کشور های ذیربط و نهاد های جهانی بخواهد که حقوق قانونی و انسانی این ملت بزرگ را به رسمیت بشناسند و از سرکوب برنامه ریزی شده ، سیستماتیک و مستمر  و نابودی غیرممکن این ملت دست بردارند . 
 مواضع احزاب و سازمانهای مدعی برقراری عدالت و تضمین حقوق انسانی ملت ها در این کشور ها و از جمله ایران چیست ؟ 
راههای پیش روی کردها کدام اند ؟  
1 – پذیرش قراردادهای ننگین و استعماری  ، یعنی گردن نهادن به پارچه پارچه ماندن و تلاش برای تضمین حقوق ملی و انسانی و شهروندی  خود در چهارچوب کشور هائی که به آن منظم شده اند و ادامه مبارزه در راه   پذیرش موجودیت و هویت و قبول مشارکت عادلانه  آنها در اداره امور کشور مربوطه ، به حاکمان سرسخت و قصی القلب ؟ . امری که تا کنون ممکن نشده و این ملت ها و دولت های آنان تن به این حد اقل هم نداده اند ؟
بخش های تقسیم شده  ملت کرد  ،  تا کنون به اجبار ، تن به تقسیمات ضد بشری کردستان داده اند و پذیرفته اند که همچون شهروند عرب در عراق ، همچون شهروند ی بی نام و نشان و هویت در سوریه ، به مانند شهروندی ترک در ترکیه و شهروندی ایرانی در ایران  ، ولی با حفظ هویت ملی خود و برخورداری از حقوق شهروندی  به زندگی و مشارکت در پیشرفت و تعالی این کشور ها ادامه دهند . 
ولی هیچکدام از این کشور ها ، حضور کردها را به عنوان شهروندی برابر حقوق ومستحق برخورداری از حقوق بشر نپذیرفته و همیشه در صدد انکار هویتی ،  آسیمیلاسیون  ، جلوگیری از مشارکت در اداره کشور و حتی نابودی و کشتار جمعی و  ویرانی  شهر ها و روستا های و حتی کور کردن چشمه های آب آن مناطق و انحراف رودخانه هائی  که از ارتفاعات این مناطق سرچشمه می گیرند و انتقال  آب آنها به نقاط دیگر  بر آمده اند . زندان ، شکنجه ، اعدام و حتی ندادن شناسنامه و پاسپورت به آنها تنها بخش هائی از مظالم غیر انسانی است که بر این مردم تحمیل شده است .  به عبارتی دیگر این واریانت  که تا کنون و به ناچار  مورد پذیرش کرد ها بوده است نیز به این مردم روا داشته نشده است . 
2 – درخواست برای کسب خود مختاری و یا برقراری سیستم فدرالیسم در این کشور ها به نحوی که ترکیب جغرافیائی این کشور ها بر همان تقسیمات استعماری و غیر انسانی بماند ، ولی کردها  ، اداره مناطق خود را با نظارت و مشارکت دولت های ذیربط به دست خود اداره کنند ؟ 
کسب خود مختاری و یا برقراری سیستم فدرالی در این کشور ها و تقسیم عادلانه مدیریت امور ، مطابق فرهنگ و رسومات محلی و بومی ، تا کنون به شدت با مخالفت روبرو شده و در خواست کنندگان چنین حقی با سنگین ترین مجازات ها رو برو شده اند .  کشور های ذیربط به دلیل دارا بودن سیستم های تمامیت خواه و غیر دمکراتیک با هرگونه عدالت اجتماعی و انتخابات آزاد و برقراری دمکراسی و حقوق بشر ، ضدیت کره و مانع تحقق این واریانت  شده اند . اگر کردستان هدیه شده به عراق تا کنون توانسته شبه حکومتی فدرال تاسیس کند ، به برکت تداخل نظامی ابر قدرتها بوده است وگرنه تا کنون حتی حق حیات هم برای کردها در این کشور متصور نبود .  تازه هنوز هم دولت های مرکزی عراق از بکارگیری لفظ فدرال خود داری می کنند  و تنها در کردستان عراق است که این واژه متداول است . 
3 - پذیرش حق تعین سرنوشت ملت ها و اجازه جدائی این بخش های به زور متصل شده به این کشورهای مصنوع و بهم پیوستن مجدد این ملت از هم جدا شده و دادن اجازه برای  تشکیل کشوری مستقل  و حق حاکمیت بر سرنوشت خویش   . جدائی این بخش های کردستان که به دنبال معاهدات ننگین و استعماری به این کشورهای مصنوع منظم گشته اند و تشکیل کشوری مستقل به نام کردستان و برخورداری از دولت و کشور خود ، به مانند همه ملت های جهان و پایان دادن به فاجعه ای که به نام بزرگترین ملت بدون دولت نامیده می شود ؟
4 – ابطال عهدد نامه های ننگین که محصول حاکمیت های غیر ایرانی بوده و و لغو قراردادهای استعماری گذشته و بازگشت همه بخش های جدا شده از ایران به سرمین اصلی ؟ 
مزایا و معایب هر واریانت :
بخشی از مزایای واریانت اول :
– کاهش تنش های داخلی ، تضمین وحدت به ظاهر ملی( چرا که اساسا کردها و اعراب و ترکها هیچگونه قرابت ملی با یکدیگر ندارند )  ، برقراری ثبات ، بهره وری از انرژی تمامی بخش های کشور و از جمله   نیروی انسانی توانمند کرد ها برای مشارکت در مدیریت ،  تولید و پیشرفت کشور . 
بخشی از مزایای واریانت دوم:
– برقراری عدالت اجتماعی ، تحقق دمکراسی در سراسر کشور ، تقسیم قدرت و مدیریت بین شهروندان و رهائی دولت از بار گران مدیریت همه مشکلات کشور ، تسریع روند و و افزایش ضریب پیشرفت همه جانبه ، افزایش اعتبار ملی و توانائی بیشتر و بهتر برای شرکت در معادلات بین المللی  . 
بخشی از مزایای واریانت سوم : 
-خاتمه کشمکشی  ادامه دار  و بحرانی مداوم و تنشی مستمر و تحمیلی به منطقه و جهان و رهائی کشور ها و ملت های منطقه از جنگهای داخلی و تنش های مرزی و دست آخر محقق شدن یکی از اساسی ترین مواد حقوق بشر جهانی  یعنی پذیرش "  حق تعین سرنوشت ملل " . 
بخشی از واریانت چهارم : 
-          کردها همیشه اعلام کرده اند که ایرانی بوده اند و حتی بارها گفته شده که هرکجا کردی هست، آنجا ایران است . 
ولی متاسفانه تا همین اواخر دولت های ایران نه تنها برای بازگشت این بخش از کشور خود که ساکنان آن خود را ایرانی می دانند ، اقدامی نکرده اند ، بلکه همداستان با کشور های ضد کرد و در اصل ضد ایرانی ، در سرکوب کردها کوشیده اند !  تنها کافی است به قرارداد 1975 الجزایر اشاره کنیم . 
دیگر اینکه موقعیت سیاسی و تعاملات منطقه ای و بین المللی ایران چنان تضعیف شده که اساسا کسی  چشم دیدن ایرانی توانمند وپیشرفته را ندارد . حال از این بگذریم که اساسا  ایران با پذیرش این خواست کردها موافقت خواهد کرد ؟ و آن را نافی حاکمیت خود نمی داند ؟  
 تهران شهریور 1392




Viewing all articles
Browse latest Browse all 3526

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>