تحریم ها ی مجدد و آثار مخرب آنها
اهداف آمریکا از تحریم های اخیر ( ضیاءمصباح )
تحریمهای جدید مخصوصا تحریم دوباره بانک مرکزی که اقای همتی در کمال نا باوری آنرا بدون اثر اعلام کرده ، پس از حمله به پالایشگاه آرامکودر عربستان اعلام شد وانگشت اتهامات جدیدی به سوی میهنمان روان گردید که کم و بیش ملت بزرگوار ، پر طاقت و متحمل خسارتهای بسیار در تمامی زمینه ها به چگونگی ها وقوف دارند .
هدف اصلی منطقه ای ترامپ زیرک تجارت پیشه آنهم با در پیش بودن انتخابات دور دوم ریاست جمهوری امریکا ، در سر حد امکان ،جنگ با حکومت ایران نیست وسیاستهای این دولت مقتدر براین استوار گردیده که نظام حاکم را در موقعیتی قرار دهد که مخصوصا از نظر اقتصادی و در تنگنا های خود خواسته با هزینه مردمان ساکن در این مرزو بوم شرایط را برای مذاکره بپذیرند.
آثار پذیرش و تفاهم با مدیریت آگاه جهانی در بسیاری موارد با منافع ملی کشورمان «بر عکس تبلیغات متداول » نزدیکتر از سیستم فکری هدایت شده متولیان غیر متخصص از ابعاد مختلف به نظر میرسد .
از آن جمله و بعنوان نمونه میتوان گفت :بعد از برجام و در پی قطعنامه 2231 ، رشد اقتصاد مثبت شد و فعالیتهای اقتصادی در مسیر رونق قرار گرفت .
اما باخروج آمریکا از برجام «نزول رشد اقتصادی » آغازوصندوق بینالمللی پول پیشبینی کرد که این رشد در سال 98به 6- % و پس از وقائع اخير آرامكو به -9 % میرسد.
زمانی که رشد اقتصادی در مسیرسقوط قرار میگیرد، نشاندهنده عدم سرمایهگذاری، وارد نشدن تکنولوژی ، نبود مدیریت مطلوب و کاهش بهرهوری است که همه این مسائل بر آمده از جهل و فساد گسترده درونی همراه تحریمها و سياست هاى ناكارآمد داخلى و..... نابودی ارزشها را -گذشته از تنگدستی مردمان که به سکوت و روز مر گی بیشتر منجر میشود در پی می آورد .
با توجه به شرایطی که حکومت نالایق ایران در منطقه دارد، اقداماتی باعث شدکه جامعه جهانی نگاه نامطلوبی نسبت به سیاستهای نظام مستقر داشته باشد، مشا به مخالفتهای غیر اصولی در مسیر تصویب FATF ،پالرمو و CFt
تحریم بانک مرکزی ،صندوق توسعه ملی و شركت تامين مالى اعتماد ، از جمله تحریم های اخیر بشمار میرود که این باربا شدت عمل همراه وبیقین در آبان ماه بیشتر خواهد شد.
تحریمها منافذ ورود ارزرا بسته و دولت را در تنگنای ارزی قرار داده که به تبع آن دولت نمیتواند به بخش تولید کمک کندو در پرداخت حقوق نیروی در اختیار حتی بازنشستگان در مانده است
با توجه به فساد نهادینه شده و سیستماتیکی که کشورمان را به دلیل انتصابات مبتنی بر روابط وناشایستگی مدیران فاقد صلاحیت و آگاهی علمی ضمنا غیر پاسخگو در برگرفته ، بیشتر خصوصیسازیهابه بهانه ورشکسته گی-به خودی ها زیر قیمت به فروش میرسد
از همه مهمتر فضای اجتماعی ، فرهنگی ،اقتصادی و سیاسی کشور ملتهب ، تحریمها آرامش و اسایش و در کنار آن سلامت روح و روان ومعیشت مردم رابه خطر انداخته و در تعقیب آن منافع ملی مطلقا نادیده گرفته شده است .
در عرصه خارجی، سیاست «نه مذاکره و نه جنگ» و تعمد در این باور خسارت بار خلاف مصالح ملی ، باعث استمرار وضع موجود یعنی در انزوا قرار گرفتن ایرانمان شده و با کاهش روز افزون درآمدهای ارزی وتراز خارجی و دیگر اشتباهات بر آمده از دشمن پنداری و حکومت شعار ، تضعيف هر چه بيشتر اقتصاد كشورمان را که مبنای رفتار و پندار نیک بشمار میرود ، برخلاف رای ملت همراه دارد
که باید در نهایت استیصال در همین روزها ی آغاز پائیز دنبال پرتقال فروش باشیم