تَرکتازى است، نه تُرکتازى
مئهران باهارلي
در زبان و فرهنگ فارسي کلمهاي به شکل "تُرکتازي"با ضمه ت [ تُ ] وجود دارد. فرم اوليه اين کلمه، "تَرکتازي"با فتحه ت [ تَ ] بود. کلمه ترکي "تَرک"در اين ترکيب به معني سريع و شتابان ميباشد. فرم معاصر تُرکتازي داراي معني منفي و تحقيرآميز است و مانند عبارت "اين ره که تو ميروي به ترکستان است"و ... مصداق ادبيات نفرت و يک تعبير نژادپرستانه بر عليه خلق ترک و هويت ترکي ترکان ساکن در ايران و کشورهاي منطقه بشمار ميرود.
کلمه ترکتازي در طول زمان چهار مرحله تطور را سپري کرده است:
١-مرحله اول، مرحله تشکل اين ترکيب به صورت تَرک تازي (با فتحه) به معني تاختن ناگهاني و بسيار سريع است. در اينجا تَرک يک کلمه ترکي به معني سرعت و شتاب است.
٢-مرحله دوم، مرحله جايگزيني کلمه تَرک با فتحه [ تَ ] با تُرک با ضمه [ تُ ]، تبديل تَرکتازي به تُرکتازي و ربط دادن فرم جديد به جنگجويان و سپاهيان ترک با معني مثبت، اغلب توسط مولفين و شعراي ترک است.
٣-مرحله سوم، مرحله بار کردن معني منفي به کلمه تُرکتازي، اغلب توسط مولفين تاجيک –فارس و از شبه قاره هند است.
٤-مرحله چهارم، دوره کاربرد عبارت تُرکتازي با سائقههاي نژادپرستي و ترکيهراسي، به صورت يک ناسزاي تحقيرآميز و توهين کننده بر عليه هويت ترکي و ملت ترک توسط مولفين، نخبگان، قوميتگرايان، پان ايرانيستها، مقامات دولتي، ... فارس است.
مرحله اول: تَرک تازي
فرم اوليه تَرکتازي مرکب از کلمه تَرک با فتحه [ تَ ] ترکي به علاوه کلمه تازي فارسي، جمعا به معني تاختن به سرعت است.
الف-بن تَرک در زبان ترکي به معني سريع، با شتاب، به سرعت، چابک، زود، فورا، ... است. از کلمه تَرک فعلهاي ترکيبي بيشماري در زبان و لهجههاي ترکي از دوره باستان تا به امروز موجودند. از جمله ترک قيلماق (عجله کردن، به سرعت انجام دادن)، ترک گلمهک (به سرعت آمدن)، ترک قاچماق (سريعا ناپديد شدن)، ترک بيتيرمهک، ترک اؤلمهک. از همين ريشه تَرک چاپماق به معني تاختن بسيار سريع است. احتمالا ترکيب تَرکتازي اوليه در زبان دري-فارسي، ترجمه مستقيم همين فعل ترکي (تَرک چاپماق) است. از مشتقات ريشه تَرک در زبان ترکي نمونههاي زيراند (همه با فتحه ت): ترکلهمهک (عجله کردن، شتاب کردن، سرعت گرفتن)، ترکين (-ن در اينجا قيد زمان است. به معني چابک، بسيار سريع، سريعا، خيلي زود، با عجله، فورا، به چابکي)، ترکجه، ترکلي (در حال عجله، شتابان)، ترکگينه (بسيار سريع، در يک لحظه، دفعتا)، ترکين گلمهک، ترک اؤيون گلمهک (در زمان بسيار کمي آمدن)،... (يک ديدگاه نه چندان مقبول بخش دوم اين کلمه را با کلمه ترکي تز (تيز، تئز) به معني بسيار زود و شتابان، به سرعت و سريعا ربط ميدهد. بنا به اين نگرش، فرم اوليه اين ترکيب ترکتز (تَرک تَز) مرکب از دو کلمه ترکي تَرک و تَز بوده، جمعا به معني بسيار سريع و فوري است. ترکيب تئزلهمهک (سرعت گرفتن، شتافتن، عجله کردن) همقالب و هممعني با تَرکلهمهک از همين ريشه است. از سوي ديگر شماري از ترکيشناسان خود کلمه ترکي تز را با کلمه تَرک هم ريشه ميدانند (بنا به پديده روتاسيسم-زوتاسيسم،Zetasizm / rotasizm و يا تبديل حروف ر و ز در کلمات ترکي به يکديگر؛ مانند گؤر-گؤز، اوغوز-اوقور، ...)
ب-در زبان فارسي ترکيبات مرکب از يک کلمه ترکي به علاوه يک کلمه فارسي با ياي اسم مصدري مانند تَرک تازي معمول است (قالي بافي، پرچمداري، کليم دوزي، جارزني، چاخان بازي، جلوگيري، يونجه زني، آش پزي، قپان داري، باسمه زني، آجيل خوري، توپ بازي، ...)
د-در اين مرحله تَرکتازي به صورت تاخت آوردن به شتاب و تعجیل و بیخبر و ناگاه؛ حمله و هجوم و جولان ناگهانی کردن و غيره معني شده است. اين معاني تماما همخوان با معاني کلمه تَرک در زبان ترکي ميباشند.
ر-در متون دري اين دوره (سنائي، سوزني، انوري، ...) کلمه ترکتازي را، بدون ايجاد اختلال در معني، ميتوان با فتحه و به صورت تَرکتازي خواند.
مرحله دوم: تُرک تازي سپاهيان ترک
در اين مرحله کلمه تَرک ترکي به معني سريع جاي خود را به کلمه تُرک به معني نام قوم مشهور داده است.
الف-به نظر ميرسد خود مولفين و شعراي ترک مانند خاقاني (فوت ١١٩٠)، مولوي (فوت ١٢٧٣) و بويژه نظامي (فوت ١٢٠٩) در اين جايگزيني نقش تعيين کنندهاي داشتند:
ز هندو جستن آن ترکتازش / همه ترکان شده هندوی نازش (نظامي).
دل ترکتازان درآ ن دار و گیر / برآورد از نای ترکی نفیر (نظامي).
ترکانه بتاز وقت تنگست / کان ترک ختا به خرگه آمد (مولوی)
ب- نحوه کاربرد کلمه تازي در دو بيت زير از سوي نظامي بسيار روشنگر و مويد نظر ما مبني بر اينکه فرم اوليه ترک در ترکيب ترکتاز، نه تُرک بلکه تَرک است ميباشد. در اين ابيات نظامي در رابطه با کلمه تازي ترکيب ترکتازي -که همه ميدانند تاختن فارسي است- و بنا صنايع شعري از جمله جناس تام (دو کلمه از نظر ظاهر کاملا يکسان، اما با معنيهاي متفاوت) کلمه تازي به معني قوم عرب را بکار برده است:
موی به مویت ز حبش تا طراز / تازی و ترک آمده در ترکتاز؛
میکرد بوقت غمزه بازی / بر تازی و ترک، ترکتازی (نظامي).
وي کلمه تُرک در اين ابيات را نيز بنا به صنايع شعري و از جمله جناس ناقص حرکتي (تَرک و تُرک در يک حرکت تفاوت دارند) آورده است. به عبارت ديگر همانگونه که در ابيات فوق کاربرد تازي به معني عرب، دليل آن نيست که کلمه تازي اصلي در ترکيب ترکتازي نيز داراي همان معني است (ميدانيم که اين تازي به معني تاختن است)؛ کاربرد تُرک در اين ابيات به معني قوم ترک نيز دليل آن نيست که کلمه تَرک اصلي در ترکيب ترکتازي داراي همان معني است (ميدانيم که به معني سريع است).
ج-در کاربرد مولفين و شعراي ترک در اين دوره، فرم جديد تُرکتازي طبيعتا داراي بار و معني منفي نيست، بلکه معنا و کاربرد مثبتي دارد و به معني تاختن و انجام دادن يک عمل به بهترين وجه ممکنه، به زيبائي تمام و بسيار موثر است:
گرد راهش به ترکتاز سپهر/ تاج زرین نهاد بر سر مهر (نظامی)؛
هزار گونه بلنگم به هر رهم که برند / رهی که آن به سوی تست ترکتاز کن (مولوي)؛
د- در فرهنگها و اشعار و تاليفات اين مرحله، مراد از بخش تُرک در فرم جديد تُرکتاز، عمدتا سپاهيان و لشکريان ترک که معروف و مشهور به چالاکي، چابکي، تيزي، تندي، فرزي، جلادت و چستي بودند است:
سپهدار غمش در سینهام زان ترکتاز آرد/ که تسخیر بلاد، آیین بود لشکرپناهان را (طالب آملی)؛
عشق چون ترکتاز بردارد/ نی سوارند، آسمان فرسان (ملا سالک قزوینی)
مرحله سوم: تُرکتازي غارتگران ترک
الف-در طي اين دوره طولاني که مصادف است با حاکميت هزار و چندين صدساله ترکان بر بخش اعظم آسيا، شبه قاره هند، خاورميانه و اروپاي شرقي، به تکواژه تُرکتازي کم کم باري منفي داده شد.
ب-مولفين و شعرائي که ترکيب جديد تُرکتازي با معني منفي را و بر خلاف شان نزول آن صريحا به قوم ترک ارتباط دادند، اغلب مولفين و شعراي فارس-تاجيک و بويژه منتسب به شبه قاره هند بودند. به عنوان نمونه مولفين غیاث اللغات و فرهنگ رشیدی، دو فرهنگ فارسی که ترکتازي به معني منفي را صراحتا به ترکها ربط داده و به صورت "مثل تاختن ترکان"معني کردهاند، به ترتيب محمد غیاثالدین بن جلالالدین رامپوری (١٨٢٦ ميلادي) و ملا عبد الرشید بن عبد الغفور حسینی مدنی تتوی سندي (١٦٥٣ ميلادي) هر دو از مردم و بلاد هند هستند.
مرحله چهارم: ادبيات نفرت
مرحله چهارم، دوره کاربرد "ترکتازي"با سائقههاي نژادپرستانه در زبان فارسي است.
الف-در قرون نوزده و بيست، نژادپرستي آريائي، پارسيگري توسعهطللبانه و ترکيهراسي - ترکيستيزي –تركيزدائي به عنوان مولفههاي بنيادين در تعريف هويت قومي فارسي، که قوميتگرايان فارس آنرا هويت ملي ايراني ميخوانند، بکار گرفته شدند. افزون بر آن با جنبش مشروطيت پست نماياندن، تحقير، مسخره نمودن و توهين به هويت تركي، زبان تركي، تاريخ و فرهنگ و انسان ترک، به سياست نهادينه و رسمي دولت ايران تبديل گرديد. کاربرد و شيوع تعبيراتي مانند "ترکتازي"، "اين ره که تو ميروي به ترکستان است"، "ترک خر"، ... در زبان فارسي؛ پديده توهينهاي ادواري به تركها در نشريات و رسانههاي دولتي و فارسي؛ تحقير و پست و وحشي نماياندن ترکها در کتب درسي فارسي؛ جوكهاي تركي؛ مسخره کردن لهجه ترکها و ... از دوره مشروطيت تا به امروز، همه ميبايست در متن اين زمينه نژادپرستانه و به عنوان بخشي از ادبيات نفرت (ethnophaulisms) بر عليه خلق ترک - که هدف از آن ايجاد از خود بيگانگي فرهنگي و نفرت از خود در ميان ملت ترك ساكن در ايران، منفعل نمودن، به تسليم واداشتن و نتيجتا تسهيل پروژه فارسسازي (فارسيفيكاسيون) وي است- بررسي گردد.
ب-در حال حاضر کاربرد تُرکتازي و ديگر تعبيرات ضد ترک و ادبيات نفرت بر عليه ترکها در زبان فارسي امري روزمره، عمومي، سيستماتيك، مستمر و علني با پشتوانه دولتي است و علاوه بر رسانههاي دولتي و ادبا و فرهنگنويسان، در ميان تمام اقشار و لايههاي جامعه فارس، از جمله سياسيون اسلاميست و کمونيست و خود-آريانژاد-انگار و البته ترکهاي آسيميله شده ديده ميشود.
ج- گروهي کلمه فارسي تازي در ترکيب ترکتازي را قوم عرب معني کردهاند. همانگونه که قبلا گفته شد، نظامي قرنها قبل، ترکيب تَرکتازي را، به معني مثبت، حمل بر دو قوم تُرک و عرب کرده است:
میکرد بوقت غمزه سازی / بر تازی و ترک ترکتازی (نظامي):
از حمله تو لشکر تازی و ملک ترک / آشفته و خراب ز یک ترکتاز باد (قاآنی)
حتي برخي از آنها ترکيب ترکتازي را، در معني منفي، همزمان بر عليه ترکها و اعراب بکار ميبرند:
فلک یک چند ایران را اسیر ترک و تازی کرد / در ایران خوان یغما دید و ترکتازی کرد (شهريار)
نام ایران رفته بود از یاد تا تازی و ترک / ترکتازی را برون راندند لاشه از کمین (بهار).
د-استفاده از تعبير ترکتازي در زبان فارسي توهين، بياحترامي و ناسزاگوئي آشکار به تك تك افراد ترك در ايران؛ رفتاري نژادپرستانه، مصداق ادبيات نفرت و در کشوري که ترکها اکثريت نسبي جمعيتي آن و کشورهاي تورکيک تنها همسايگان مدني آن را تشکيل ميدهند، عملي به غايت خيرهسرانه و تحريکآميز است.
منابع:
Sir Gerard Clauson: An Etymological Dictionary Of Pre-Thirteenth-Century Turkish.
http://turuz.com/…/an-etymological-dictionary-of-pre-thirte…
Prof. Dr. Tuncer Gülensoy , Türkiye Türkçesindeki Türkçe Sözcüklerin Köken Bilgisi Sözlüğü (2 Cilt Takım), Türk Dil Kurumu Yayınları
Atalay, Besim (2006). Divanü Lügati't - Türk. Ankara: Türk Tarih Kurumu Basımevi. ISBN 975-16-0405-2
https://docs.google.com/…/d/0B2IvxQOQBnA6aUtiOVJhdENMM…/edit
لغتنامه دهخدا: مادههاي ترکتازي، ترکتاز، ترکتازه، ...
گنجور، آثار سخنسرايان پارسيگو
http://ganjoor.net/
Hüseyin Yıldız, Türkiye Türkçesi Ağızlarında Zetasizm/Rotasizm Meselesinin İzleri
http://turkiyat.gazi.edu.tr/posts/download?id=33961